یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله دهخدا شاعر یا استاد شعر؟

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله دهخدا شاعر یا استاد شعر؟ دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله دهخدا شاعر یا استاد شعر؟


دانلود مقاله دهخدا شاعر یا استاد شعر؟

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

چکیده:

علی اکبر دهخدا در اواخر عمر به دوستی گفته بود من دعوی شاعری ندارم , اگر شعری گفته ام از روی تفنن بوده است ,ودوستانم در باب آنها قضاوت نمی کنند نمیدانم در واقع آنها را باید نظم خواندیا شعر ؟بدون شک این تردید از جانب کسی که طی سالها بخش عمده عمر خود را در مطالعه شعر فارسی به سر آورده است دیوانهای شاعران رابارها زیرورو کرده است برتعداد زیادی از آنها تعلیقات وملاحظات ادبی نوشته است مخصوصا از جانب کسی که در تصحیح قیاسی متون و ادراک لطایف اشارات اقوال قدما در عصر خویش قولش تقریبا حجت و قضاوتش غالبا مقبول شمرده می شده است جز تواضعی در خوریک محقق راستین محجوب وعاری از ادعا نیست  وکیست که نداند تفاوت بین شعر واقعی وآنچه را در زمان ما مجرد نظم می خوانند کم کسی به خوبی او درک می کرد وباز کم کسی ویژگیهای شعر واقعی و دواعی و احوالی را که در وجود مرد سخن الهام برمی انگیزد وبه احساس وتخیل وتشبیه وتصویر تبدیل می گردد یا به صورت قصه و تمثیل درمی آید واحساس و اندیشه رابه تصویر واقعیت انسانی مبدل می نماید به خوبی او می شناخت .معهذا در او با احاطه یی که به
 شعر ونثر فارسی داشت وباآنکه درهر دو مقوله از بنیانگذارن تجدد محسوب می شداین اندازه فروتنی وبی ادعایی و بزرگواری وجود داشت که در مورد سخن منظوم خود با تمام نشانه های شعر واقعی که درآن هست از اینکه آن را شعر بخواند یا نظم,محجوبانه دچار تردید شود. گفتن ندارد که اگر نظم آن گونه که در عصر ما گفته می شود سخنی است متضمن نوعی تعبیر ادبی که هر چند از وزن وقافیه و صنعت وتمام آنچه ظاهر شعر را تحقق می دهد خالی نیست باری خاصیت خیال انگیزی ندارد وشورو حالی درآن نیست که بتواند آنرا به دیگری القا کند در این صورت کلام موزون دهخدا نظم مجرد نیست وبه رغم الفاظ مغلق وتعبیرات غالبا نامانوس که ویژگی عمده اکثرآنهاست باز برای کسانی که به طرز بیان وآشنایی دارند هم خیال انگیز وهم متضمن بازآفرینی واقعیت است.
اما اینکه او دوست دارد واین دوستی ممکن است تا حدی ناشی از انس و عادتی دیرینه باشد به زبان قدما سخن بگوید ماده شعری را که در کلام او هست وبه مجرد تصویر مخیل محدود نیست بلکه تصویر واقعیت را هم در ابداع ونقل قصه وتمثیل عرضه می نماید نیز نفی نمی کند. واگر شاعری مجاز است مخاطب خود را از بین کسانی که به زبان محاوره سخن می گویند انتخاب کند مانعی ندارد شاعر دیگر به هر جهت که هست مخاطب خود را از بین کسانی برگزیندکه بازبان شاعران  پیشینه آشنایی دارند واحیانا می توانند آنچه را او جز با رمز واشارت خاص آن زبان نامانوس نمیتواند به بیان آورد ودر جو آلوده به اغراض ومحیط خفقان آگند عصر خویش از ایذای کژاندیشان وسخن چینی بدسگالان در امان بماند درک نمایند.  معهذا شک نیست که وقتی شاعر امروز روی سخن با جمعی محدود از خاص خلق دارد البته نباید از اینکهعام خلق او را چنانکه هست درک نیمکنند ناخرسندی وشکایتگری عامیانه نشان دهد ویا کسانی را که برای جمعی انبوه تر وبیشتراز عام خلق سخن می گویند ولاجرم نام وآوازه یی بیشتر در شعر وشاعری به دست می آورند درخور طعن یا رشک بیابد. حسن کار دهخدا در یانب ود که در دوره یی از عمر عهد جوانی خویش برای جمعی بیشتراز عام خلق سخن گفت ودر دوره یی  دیگر اول پیری بیشتر برای جمعی معدود ودر هیچیک از دو دوره نه دعوی شاعری کرد نه کسانی را که شیوه یی  غیر از شیوه او داشتند درخور نقد یا رشک یافت .جالب آن بود که در هر دو مورد تصویرآفرینی وخیال انگیزی در کلام اومنعکس بود آنچه می سرود حالی ودردی یااندیشه یی و واقعیتی رابه مخاطب القا می کرد واو را تحت تاثیر قرار می داد و به هر حال دگرگون می کرد. نه آیا نشان شعری واقعی همین است وتفنن در طرز بیان هم مثل تفنن در تصویر پردازی شیوه یی است که شاعر بدان وسیله چیزی از ذوق وسلیقه شخصی خود را بی آنکه بالضروره بین آن با جوهر شعر همواره پیوند دقیقی هم وجود داشته باشد برمایه احساس یا اندیشه وتخیل خود می افزاید وآن را به سبک مورد پسند خود در می آورد؟ در مورد دهخدا جای این تاسف هست که اوضاع واحوال زمانه او را از اشتغال به شعر وشاعری بازداشت وبا وجود قریحه هنری جوشان وآفرینشگری که او داشت بدون شک حیف شد که به قول علامه قزوینی برخلاف آنچه ستایشگران وی آرزو داشتند (ذوالفقار علی درنیام) و(زبان دهخدا درکلام) ماند. امانه اوقاتی که او آن را صرف شعر وشاعری نکرد از او فوت شدونه از این معنی که زبانش در آنچه به کارشعرارتباط داشت غالبا در کام ماند به جوهر شعری که در ذهن او موج می زد لطمه یی  رسید.در زمانی که به قول خود او بسیار بودند کسانی که می توانستند چنان شعر ونثری که او در عهد جوانی نشر کرد بنویسند او عمر گرانمایه را صرف کاری کرد که همت و حوصله یی را بیش ازآنکه در آن نوع کارها ضرورت داشت طلب می نمود او با توجه به آنکه درآن ایام قوم وکشوری که اوبه آنها عشق داشت از شاعری یا تحقیق درلغت وادب به کدامیک بیشتر نیاز سخت دارد اشتغال به شاعری وبه روزنامه نگاری را که آن گونه شاعری را لازمه آن می یافت ترک کرد وبا حوصله یی مردانه وهمتی بی فتور بدانچه بیشتر از نشر چند مجموعه شعر هر چند زیبا وروان وآوازه انگیز به فرهنگ وهنر کشور وقوم وی قدر وارج می داد دست زد وازوسوسه  جاذبه انگیز شهرت وقبول عام که آن را در عهد جوانی خویش در مقالات موسوم به (چرند وپرند) ودر اشعاری نظیر(آکبلای)و(یادآر) آزموده بود خود را رهانید. پس به عنوان شاعر عام پسند که درآن ایام امثال ایرج میرزا ,ملک الشعرا بهار, عارف قزوینی وسید اشرف گیلانی آن را هدف وشعار خویش کرده بودند زبان دربست وبه عنوان معمارزبان که می رفت تا اساس تازه یی برای فرهنگ (تجدید ولادت یافته) کشور طرح بریزد در خاموشی انزوا به کار طرح (امثال وحکم) وبنای (لغت نامه) مشغول شدوکاخ تازه یی پی افکند که از باد وباران نیابد گزند. با این همه در همان سالها که بهار و عارف وسیداشرف ودیگران هر یک به وجهی دم در کشیدند ونغمه آوازشان در گلو شکست او از همان خلوت انزوای دنیای تتبغ وتحقیق با شیوه تازه یی که در شعر وشاعری گه گاه دنبال می کرد ریا کاری مدعیان تجدد وآزادی را که شاعران دیگراز هیبت آن به خاموشی  محکوم شده بودند در ورای تصویر ریاکاری مدعیان قدس وطهارت به باد انتقاد گرفت . در بحبوحه استبداد دوران بعد از قاجار دهخدا طی قصه یی تمثیل گونه که تفسیر یک مثل عامیانه رایج در عصر وی بود تحت عنوان (انشاءالله گربه است) هر دو گونه ریاکاری را که قوم وکشور وی درآن ایام از آن رنج می برد بی نقاب ساخت با این حال غرابت  زبان و اشتمال آن برلغات وتعبیرات خاص قدما آنرا از تعرض ادراک کژاندیشان وناراستان شهر در امان نگه داشت وآنچه را شاعران پر آوازه عصر جرئت تفوه آن را نیافتند وی هم در یک مجله ماهانه مشهور شهر وهم در مجموعه امثال وحکم خویش که هیچیک در چنان فضای خفقان آمیز بدون بررسی واجازه سخن کشان و خرده بینان رسمی و حرفه یی مجال انتشار نداشت نشر کرد. در این مثنوی که برشیوه حدیقه سنائی به نظم آمد اما تمام نشانه های یک عصر تجدد گرایی وترقی جویی واقعی را در برداشت دهخدا هم تصویر واقعیت ظاهری را نقش زد و هم آن را در تصویر خیال پوشاند. در عین حال احوال قهرمان قصه را که در واقع ضد قهرمان  ومظهر ریای واپسگرای رایج در بین گندم نمایان جو فروش بود کنایه یی مستتر از احوال کسانی ساخت که با فساد و ظلم وخشونت نوظهور نظام از خارج رسیده عصر همکاری می کردند و با مغلطه یی شبیه به زبان بازی این پیر (شفت) می کوشیدند تصور آلودگی انکار ناپذیری را که مجرد این همکاری بروجوان آنها میگذاشت از ساخت ضمیر به تشویش افتاده خویش برانند.


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.