یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دیدگاه امام در مورد زنان

اختصاصی از یارا فایل دیدگاه امام در مورد زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

مقدمه

در طول تاریخ افراد زیادی در مورد حقوق زنان سخن گفته اند، اما سخن و رفتارشان باهم یکسان نبوده است، اما حضرت امام خمینی(ره) یکی از افرادی است که حرف و سخنش با عمل و کردارش در رابطه با زنان یکسان بوده است.ما به مناسبت 14 خرداد ماه سالروز رحلت حضرت امام خمینی(ره) به بیان مطالبی در خصوص نظرات امام در مورد بانوان می پردازیم.

    زن و مرد دارای یک حقیقت وجودی هستند.

     در دین مقدس اسلام که از جانب خدای متعال بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است: بیان شده است که زن و مرد با یک حقیقت وجودی آفریده شده اند و هر دوی آنها از یک حقیقت سر چشمه گرفته اند و قرآن کریم به طور کلی تفاوتهای بین زن و مرد را به طور کلی نفی می کند. همان کسی که در مرحله آفرینش از یک حقیقت سخن می گوید، در مرحله عمل و تکلیف نیز از هر دوی آنها به عنوان انسان یاد می کند. و می فرماید: ان اکرمکم عندا.. اتقاکم(1)

     حضرت امام خمینی(ره) نیز بر این نکته تاکید دارد: و می فرماید: از نظر حقوق انسانی تفاوتی بین زن و مرد نیست، زیرا که هر دو انسان هستند، زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همانند مرد دارد. بله در بعضی موارد تفاوت هایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد.(2)

    مادر موجودی بی همتا

    یکی دیگر از مسایلی که بسیار مورد توجه حضرت امام(ره) بوده است، نقش والای زنان به عنوان مادر بوده است.در این مورد می فرماید: شما خانم ها شرف مادری دارید که در این شرف از مردها جلو هستید، و مسئولیت تربیت بچه را در دامن خودتان دارید، اول مدرسه ای که بچه دارد، دامان مادر است، مادر خوب بچه خوب تربیت می کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بیرون می آید و چون بچه ها آن علاقه ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر هستند با تمام چیزهایی که دارند، آرزوهایی که دارند خلاصه می شود در مادر و همه چیز را در ما در می بینند حرف مادر، خلق مادر، عمل مادر، در بچه ها اثر دارد.(3)

    حضور در سازندگی

    یکی دیگر از صحنه های حضور زنان بعد از جنگ تحمیلی، سازندگی ویرانه های شهرهای مورد حمله بوده است.

    حضرت امام(ره) در این مورد بیان داشته است:

    “همه ملت ایران، چه بانوان و چه مردان باید این خرابه ای که برای ما گذاشته اند، بسازند، با دست مرد تنها درست نمی شود. مرد و زن باید این خرابه را بسازند.”(4)

    مشارکت سیاسی

    بانوان ایرانی به برکت انقلاب اسلامی و راهنمایی های حضرت امام(ره) از بینش سیاسی خاصی بهره مند شدند:

    - بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این مورد بیان کرده است:

  زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد، زنها در جمهوری اسلامی باید رای بدهند همان طوری که مردان حق رای دارند، زنها هم حق رای دارند.(5)

بینش امام خمینی  در ارتباط با زن‌ در عرفان‌ اسلامی‌ و  ابن عربی

عرفا مسئله‌ وجود زن‌ را از دیدگاه‌ دیگری‌ مورد بحث‌ قرار داده‌ و سعی‌ کرده‌اندمقام‌ و موقعیت‌ زن‌ را از یک‌ دیدگاه‌ وجودی‌ و الهی‌ تبیین‌ کنند. ذکورت‌ و انوثت‌، یامرد و زن‌ بودن‌ می‌باید معلل‌ به‌ علل‌ حقیقی‌ وجودی‌ باشد و مادام‌ که‌ ما این‌ مسئله‌ رااز یک‌ دیدگاه‌ وجودی‌ الهی‌ تبیین‌ و تعلیل‌ نکرده‌ باشیم‌ نمی‌توانیم‌ گفت‌ که‌ ما به‌ رازآفرینش‌ زن‌ پی‌ برده‌ایم‌ در حالی‌ که‌ می‌بینیم‌ متفکران‌ دیگر، غالباً مسئله‌ را از یک‌دیدگاه‌ سطحی‌ و ظاهری‌ مورد تحلیل‌ و بررسی‌ قرار داده‌اند، نظر عرفا، خاصه‌عرفای‌ کامل‌ مکمل‌ درباره‌ شأن‌ و مقام‌ وجودی‌ زن‌ چیزی‌ دیگر بوده‌ است‌. که‌ ما دراینجا به‌ بیان‌ برخی‌ از اقوال‌ آنان‌ در این‌ خصوص‌ می‌پردازیم‌. در این‌ جا نظر ابن‌ عربی‌که‌ یکی‌ از عرفای‌ نامی‌ است‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهیم‌.

یکی ا ز مسائلی‌ که‌ ابن‌ عربی‌ در کتاب‌ فصوص‌ الحکم‌ مطرح‌ می‌سازد مقام‌ زن‌ ومرتبه‌ او در نظام‌ وجود است‌ و جالب‌ این‌ که‌ ابن‌ عربی‌ این‌ مسأله‌ را در یکی‌ ازمهمترین‌ فصولی‌ که‌ به‌ مقام‌ محمدی‌ اختصاص‌ داده‌ مطرح‌ می‌سازد. شایسته‌ ذکراست‌ که‌ ابن‌ عربی‌ در این‌ کتاب‌ درباره‌ بیست‌ و هفت‌ پیامبری‌ که‌ نام‌ آنها در قرآن‌ ذکرشده‌ است‌، بحث‌ می‌کند و در هر فصی‌ از فصوص‌ این‌ کتاب‌ با اشاره‌ به‌ آیات‌ وروایاتی‌ که‌ درباره‌ پیامبری‌ وارد شده‌ است‌ به‌ بحث‌ درباره‌ مقام‌ و مرتبه‌ آن‌ پیامبر ومنزلت‌ او در مدارج‌ معرفت‌ و قرب‌ الهی‌ می‌پردازد. در آخرین‌ فص‌ از فصوص‌ این‌کتاب‌ که‌ در حقیقت‌ خاتم‌ فصوص‌ است‌ ابن‌ عربی‌ به‌ مسئله‌ مقام‌ زن‌ و محبت‌ او، سهم‌او در معرفت‌ الهی‌، اشاره‌ می‌کند و آن‌ را از اختصاصات‌ مقام‌ محمدی‌ که‌ کمال‌ مرتبه‌نبوت‌ است‌ می‌داند بحث‌ درباره‌ مقام‌ و شان‌ الهی‌ زنان‌ بخش‌ اعظم‌ فص‌ محمدی‌ راشامل‌ می‌شود.

تمامی‌ بحث‌ ابن‌ عربی‌ درباره‌ این‌ حدیث‌ نبوی‌ است‌ که‌ جُبِّب‌َ اِلی‌َّ مِن‌ْ دُنیاکَم‌ثَلاث‌ٌ، النِشاءُ وَ الطیب‌ُ و جُعِلَت‌ْ قُرّة‌ُ عَینی‌ فِی‌ الصَلوة‌ِ؛  یعنی‌ خداوند از این‌ دنیای‌شما محبت‌ سه‌ چیز را در دل‌ من‌ قرار داده‌ است‌، زنان‌، عطر و نماز و نور دیده‌ وآرامش‌ دل‌ را در نماز قرار داده‌ است‌. ابن‌ عربی‌ سعی‌ می‌کند با بحث‌ درباره‌ این‌حدیث‌ مقام‌ ممتاز حضرت‌ رسول‌ (ص‌) را در میان‌ پیامبران‌ الهی‌ مشخص‌ سازد و ازاین‌ رهگذر دو مسأله‌ محبت‌ و معرفت‌ الهی‌ را که‌ این‌ حدیث‌ بر آن‌ دلالت‌ می‌کند وکمال‌ نوع‌ انسان‌ در آن‌ نهفته‌ است‌ و کمال‌ آن‌ در مرتبه‌ حقیقت‌ محمدیه‌ به‌ ظهوررسیده‌ است‌ گوشزد نماید.

به‌ نظر ابن‌ عربی‌ ازا بن‌ حیث‌ محبت‌ زن‌ در وجود مرد سرشته‌ شده‌ است‌ که‌ زن‌جزئی‌ از حقیقت‌ مرد است‌ و این‌ شوق‌ متقابل‌ مرد به‌ زن‌ نمودار شوق‌ اصل‌ به‌ فرع‌ وفرع‌ به‌ اصل‌ خویش‌ است‌.


دانلود با لینک مستقیم


دیدگاه امام در مورد زنان

دانلود تحقیق درمورد بهشت و جهنم از دیدگاه قرآن

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق درمورد بهشت و جهنم از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 92

 

بهشت و جهنم از دیدگاه قرآن

پس از دگرگونی در کل نظا م آفرینش یا دو نفخه صور اسرافیلی و آشکارشدن صحرای محشر و حشر تمام موجودات، جهنم و بهشت نیز از ملکوت و باطن آفرینش پدیدار می شود.

و اذا الجحیم و اذا الجنة ازلفت.1

آنگاه که جهنم شعله ور گردد و بهشت نزدیک شود.

جهنم تمام اهل محشر را احاطه می کند و صدای نفیر دلخراش آتش، زلزله بر اندام اهل محشر می اندازد. و نیز گفته شد که پلی از مو باریکتر و از شمشیر برنده تر برروی جهنم برپا می گردد که برروی این پل پنجاه موقف و گردنه به نام پنجاه وظیفه عبادی( اوامر و نواهی) مستقر می گردد. یک عده از آدمیان و جنیان بدون اینکه حق عبور از صراط و عقباتش را داشته باشند و به جرم شرک به خدا و فساد اعتقادی و عملی بدون حساب در شعله های جهنم افکنده می شوند وعده ای دیگر قدم برروی پل نهاده مواقف را یکی پس از دیگری به تندی و کندی – بستگی به خلوص وکدورت اعمال دارد- پشت سر می گذارند و با پشت سرنهادن آخرین موقف که نامنش بنا به اکثر روایات« مرصاد»

( حق الناس) است، دیواره های با شکوه بهشت با درهای هشتگانه اش آشکار می گردد. هر طایفه ای به تناسب شأن ایمانی خود از یکی از این درها وارد می شود و در وضعی قرار می گیرد که تا ابد متنعم می شود. زندگی در این نشئه به قدری زیبا و لذت بخش است که انسان هرگز آرزوی تحویل و دگرگونی آن را به مخیله خود راه نمی دهد.

خالدین فیها لایبغون عنها حولاً.2

در آنجا جاویدانند و از وضعی که دارند دگرگونی نمی خواهند.

کمتر کسی است که تاکنون از خودش این سئوال را نکرده باشد: بهشت کجاست؟ اگر بگوییم بهشت هم اینک موجود است اما در باطن این جهان مادی است، آنگاه بیان بعضی از روایات که وجود بهشت در آسمان و وجود جهنم را در زمین مطرح می سازند، خدشه دارد می شوند. و اگر بگوییم که با متلاشی شدن زمین و آسمان جهنم و بهشت برروی این ویرانه عظیم ساخته خواهد شد، این موضوع نیز مفاد بساری از احادیث را- که بهشت و جهنم را خلق شده و موجود می داند، از اعتبار می اندازد. بهترین پاسخی که می توان داد تا تعارض این روایات را برطرف سازد این است که بگوییم، نظام آفرینش مانند وجود انسان یک بعد مثالی و ملکوتی دارد و یک بعد مادی و طبیعی. جهنم و بهشت به صورت مثالی در ملکوت و باطن عالم ماده وجود دارد همانطور که بسیاری از صورتهای خیالی و مثالی در ماورای هیاکل جسمان در باطن روح ما وجود دارد و ما هر وقت که میل داشته باشیم آنها را از مخزن این صورتها، یعنی حافظه بیرون می آوریم و در صورت لزوم صورتهای تازه ای خلق می کنیم. بنابراین، جهنم و بهشت در حال حاضر وجود دارند اما بر ما که در عالم ماده اسیریم، پوشیده است. ظهور صورت مثالی جهنم و بهشت مستلزم یک دگرگونی همه جانبه در نظام مادی جهان است. همانطور که صورت پنهان میوه با دگرگون شدن وضع کل آشکار می شود، صورت ملکوتی بهشت را پس از دگرگونی آسمانی و صورت ملکوتی جهنم را( جهنم و بهشت) مصالح مادی و بیرونی خود را از زمین و آسمان جستجو می کنند، همانطور که ملکات انسانی( صورتهای مثالی) با خاک و گل قیامت( بدن خاکی قیامتی) می آمیزد و شکل می گیرد. اینک به نمونه هایی از احادیث نوع اول( یعنی مثالی وملکوتی بودن بهشت و جهنم می پردازیم:

نمونه اول

هروی( یکی از اصحاب امام رضا(ع) به امام عرض کرد: یا من رسول الله! درباره بهشت و جهنم به من خبر بدهید آیا آن دو هم اکنون خلق شده اند؟ امام(ع) فرمود:

« آری، رسول خدا زمانی که به معراج رفتند، داخل بهشت شدند و جهنم را هم دیدند. عرض کردم: عده ای می گویند: بهشت و دوزخ مقدر هستند که روزی آفریده شوند و اکنون خلق نشده اند. امام فرمود: آنها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم. کسی که آفرینش( فعلی) بهشت و جهنم را انکار می نماید،، همانا پیامیر خدا(ص) را انکار نموده و ما را تکذیب کرده و بر ولایت ما نیست و در آتش جهنم مخلد خواهد بود.( آنگاه به آیه ای از آیات قرآن استناد می فرماید):

هذه جهنم التی یکذب بها المجرمون * یطوفون بینها و بین حمیم آن.3

این است آن جهنمی که مجرمون تکذیبش می کردند در حالیکه آنها در جهنم بین آتش و آب جوشان دوزخ دور می زنند.

( و سپس به یکی از احادیث معراجیه اشاره کرده) از قول رسول خدا(ص) چنین می فرماید:« آنگاه که مرا به آسمان بردند، جبرائیل دست مرا گرفت و مرا داخل بهشت نمود و رطب بهشتی به من داد و من هم آن را تناول نمودم و نطفه فاطمه(س) از آن میوه بهشتی بسته شد از این جهت فاطمه حوراء انسیه( حوری با هویت انسانی) است هر وقت که مشتاق بوی بهشت می شوم دخترم فاطمه را می بویم».

* نمونه دوم

امام صادق(ع) فرمود« خداوند کسی را نیافریده مگر اینکه در بهشت منزلی و در جهم منزلی برایش خلق فرمود: پس هنگامی که اهل بهشت را در بهشت و اهل آتش را در آتش قرار دادی منادی ای ندا می دهد که ای اهل آتش! بیایید و آنها را در کنار آتش می آورد و از منازل آنها در آتش پرده برمی دارد سپس به آنها گفته می شود، این است آن منزلی که در صورت عصیان پروردگارتان، وارد آن می شدید.... سپس ندا می دهند: ای اهل جهنم، سرهایتان را بالا کنید و منازلتان را در بهشت بنگرید، آنها، سرهایشان را بالا می کنند و منازلشان را در بهشت می نگرند، پس به آنها گفته می شود: این است آن منازلی که در صورت اطاعت پروردگارتان، داخل آن می شدید... پس آنها( بهشتیان فعلی) میراثشان( جهنم) را به جهنمیان فعلی می سپارند و جهنمیاان هم میراثشان( بهشت خود را) به بهشتیان فعلی می سپارند و این است قول خدای عزوجل:

« اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون»5


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد بهشت و جهنم از دیدگاه قرآن

تحقیق درمورد دیدگاه پیاژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش 13 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درمورد دیدگاه پیاژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

دیدگاه پیاژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش

چکیده

امروز موضوع توسعه از مباحث اساسی کشور است اما برای دستیابی به توسعه پایدار باید به زیر ساخت های فرهنگی آن پرداخت و توسعه فرهنگی را به عنوان بستر اصلی توسعه همه جانبه مورد توجه قرار داد از سوی دیگر باید عنایت داشت که لازمه توسعه فرهنگی توسعه نیروی انسانی به همراه باروری اندیشه و خردورزی است که این خود مستلزم ایجاد تحولات و اصلاحات جدی در عرصه آموزش و پرورش می باشد به اعتقاد پیاژه مساله کلیدی نوسازی آموزش و پرورش و آماده سازی معلمان است و در این راستا معلم آینده باید در ارتباط با جامعه قرار گیرد و با فرهنگ عمومی آشنا شود البته این آشنایی نباید جنبه صرف نظری داشته باشد بلکه باید بر آموزش های عملی تاکیدگردد تا بدین ترتیب او به تواند با تغییر نقش خود از سخنران به یک آزمایشگر عر صه آموزش یادگیری را فعال سازد علاوه بر آماده سازی معلمان ارزشمند سازی هیات آموزشی نیز لازمه اصلاحات در آموزش و پرورش است شعار پیاژه برای این منظور تحصیلات دانشگاهی کامل برای معلمان کلیه سطوح آموزشی است زیرا به نظر او آموزش و پرورش علاوه بر این که هنر است یک علم نیز است پیاژه باگذشته نگری از نظر کمی فراهم سازی امکان برخورداری آموزش برای همه و از نظر کیفی به آموزشهای پیش دبستانی توجه دارد همچنین با دید آینده نگری تاکید بر تحول روشهای آموزش و به کارگیری روش های فعال دارد و بنا به همین تاکید اعتقاد دارد آموزش و پرورش وظیفه پروردن انسان های خلاق را عهده دار است موضوع دیگری که مورد توجه جدی پیاژه قرار گرفته مساله تربیت بین المللی است به نظر او آموزش و پرورش می باید تفاهم اغماض و دوستی تمام ملل و گروه های نژادی یا مذهبی را مساعد سازد و فعالیت های ملل را در را حفظ صلح هموار کند

مقدمه :  

پیاژه دانشمندی که افکار بنیادی و به کار بسته نظام روانشناختی وی در تربیت رهنمود دهنده اند در مصاحبه ای با فروتنی اعلام می کند از آنجا که متخصص آموزش و پرورش نیستم به خود اجازه نمی دهم چیزی به معلمان توصیه کنم آنچه از من ساخته است تهیه داده ها و یافته هایی است کا آنان بتوانند مورد استفاده قرار دهند (1) همچنین در جای دیگر می گوید من در آموزش و پرورش صاحب عقیده نیستم اما مساله تربیت سخت مورد توجه من است چه احساس می کنم باید اصلاحات و تغییرات عظیمی به عمل آورد (2) او یاد آور می گردد زیباترین اصلاحات و بازسازی ها به جائی نمی انجامد اگر معلمانی به تعدادکافی و با سطح آمادگی متناسب در اختیار نباشند بدین ترتیب برای آنکه مدرسه با یک نو سازی تربیتی قرین گردد باید در وهله نخست به مساله آماده سازی معلمان بپردازد پیاژه آماده سازی معلمان را مساله کلیدی این نوسازی می داند اگر معلمان از توشه علمی محکم تری برخوردار باشند همین امر دارای یک پیامد اقتصادی نیز هست بالا رفتن سطح زندگی همراه با بالا رفتن مقام و منزلت اجتماعی آنان آن وقت است که کمبود معلم تقلیل خواهد یافت و محافظه کاری آموزشگاهی که یک موسسه تربیتی را به صورت یک ارگانیسم تربیتی واپس نگر در می آورد به حداقل خواهد رسید بدیهی است نتایجی که بار می آیند هم در سطح اقتصاد تربیت مثبت خواهد بود و هم در سطح اصلاح شرایط شکوفایی کودکان و هم در رابطه با این تغییرات از لحاظ بالا رفتن سطح فرهنگی مردم خلاصه آن که نظام های تربیتی بر این اساس به تولید بیشتری نایل خواهند آمد حتی اگر این امر هدف اصلی تربیت نباشد برای موفقیت در این راه باید معلم به دانش روان شناسی و آموزش و پرورش مجهز شود افزون بر این وی باید از لحاظ آموزش و پرورش تجربی که برترین رشته برای معلمان مدرسه است در سطح معتبری آماده شود این آماده سازی را باید از طریق موسساتی برای معلمان تامین کرد که در این ارتباط فعال با جامعه باشند یعنی آنکه هدف فقط آماده سازی معلم از لحاظ معلومات نباشد بلکه معلم آینده با فرهنگ عمومی که برای گسترش ذهنی او لازم است دمساز باشد البته در مورد آموزش و پرورش مخصوص آماده سازی معلمان روش هائی بکار گرفته می شود که بریدگی از اجتماع به درجات کمتری در چهارچوب آنها مشهود است امادر حال خطر جدایی همواره پا بر جاست در دانشگاه ها ممکن است این خطر وجود داشته باشد که بیشتر بر آماده سازی فرهنگی و نظری تکیه کنند و به اندازه کافی به فعالیت عمومی نپردازند پس باید در هر موسسه ای که به منظور آماده سازی معلمان مورد بهره برداری قرار می گیرد برنامه ای تدوین گردد که هم دریچه آن به روی جامعه باز باشد و هم از یک استحکام روشن شناختی برخوردار باشد تا مربی آینده به معلومات روان شناختی و جامعه شناختی سطح بالائی دست یابد و بتواند در عین مشارکت در امر شکوفایی شاگردان خود از طریق آموزشی که مبتنی بر یک روش فعل پذیر نیست به آزمایشگری نیز دست زند بنا بر این یکی از موضوع گیریهای پیاژه در گستره تربیت در باب روشهای تهیه و ارائه مطالب آموختنی فعال ساختن شاگرد و پایان دادن به دوران( معلم به منزله سخنرانی) است به نظر او معلم باید موضوعات تازه ای به شاگرد عرضه کند اما این تازگی نباید بیش از اندازه باشد تا آنکه از سر خوردگی هایی که ذوق کوشش را دستخوش باز داری می سازد و حتی شاگرد را به واپس روی سوق می دهند اجتناب شود از نظر او آموزش باید فرصت بیشتری به شاگرد دهد تا خود عنان ررفتار و تجارت خویش را در دست گیرد اما در عین حال مهمتا کار  است که معلم لوازم و شرایطی را در دسترس شاگرد قرار دهد تا راه پیشرفت وی هموار شود البته منظور این نیست که شاگرد به هر کاری که مایل است بپردازد بلکه مقصود قرار دادن او در صحنه اوضاع و احوالی است که بتواند مسائل تازه ای را در وی بر انگیزند و بین آنها ارتباط برقرار کنند باید در عین آزادگذاردن شاگردان بتوان آنهارا هدایت کرد به اعتقاد پیاژه در آماده سازی و ارزشمند سازی هیات آموزشی دو مساله عمومی وجود دارد : مساله اول مربوط به ( آماده ساختن معلمان ) یعنی آن چیزی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد دیدگاه پیاژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش 13 ص

آیین دوست یابی از دیدگاه قرآن

اختصاصی از یارا فایل آیین دوست یابی از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

آیین دوست یابی از دیدگاه قرآن

     فرزندم …

« نخست دوست و سپس راه »! این سخن امام علی (ع) است .

بی وجود دوستان ، چگونه انسان می‏تواند از گردنه‏ها و راههای دشوار زندگی بگذرد ؟ چگونه انسانی که هنوز شبکه‏ای روابط اجتماعی که او را در تحقق بخشیدن به اهداف و حل مشکلاتش یاری رساند ، برای خود به وجود نیاورده است ، موفق خواهد شد ؟ آیا هرگز شنیده‏اید که یک رهبر بدون آنکه بر شانه‏های دوستانش گام نهد ، پله‏های مجد و عظمت را بپیماید ؟

حقیقت آن است که بدون دوستی هرگز موفقیتی در کار نخواهد بود و بدون برخورداری از هنر روابط ، هرگز دوستی  ایجاد نخواهد شد و بدون محبت و دوستی هرگز روابطی به وجود نخواهد آمد .

اما دوستی زمینه‏هایی لازم دارد که باید آن را فراهم آورد . این زمینه‏ها همان پایبندی به اخلاق فاضله ، بهره‏مندی از تواضع و فروتنی و خویشتنداری و اراده‏ی نیرومند است. ما از دوستی مبتنی بر اخلاق سخن می‏گوییم . بنابراین آنچه بعضی آن را دوستی می‏نامند اگر صرفاً به معنای یک ارتباط اجتماعی و تبادل خدمات و منافع باشد ، مردود و مطرود است . زیرا اینگونه دوستی‏ها چیزی نیست جز یک کالای تجارتی که فرد در آنها خواهان به دست آوردن سود است نه دادن زیان . می‏خواهد بگیرد ، نه اینکه چیزی بدهد .

در این مقاله موضوع دوستی و آیین دوستی را از دیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی مورد بررسی قرار می‏دهیم .

 

مفهوم دوستی

دوستی گوهری است گرانبها و ودیعه‏ای است الهی که در دلهای پاک پدید آید و چون ریشه‏ی آن نهال در دل آدمی پدید آمد ، بر مردمان فرض است که آن را در قلب و روح خویش بپرورانند و نهال آنرا آبیاری کنند تا درختی برومند و بارور گردد . از این رو حافظ گفته است :

درخت دوستی بنشان که کام دل بر بار آرد

درخت دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمودند : « دوستی جز با حدود و شرایطش امکان‏پذیر نیست . کسی که این حدود و شرایط یا بخشی از آن در او باشد ، او را دوست بدان ، و کسی که هیچ یک از این شرایط در او نیست ،‌ چیزی از دوستی در او نیست . این شرایط عبارتند از :

باطن و ظاهرش برای تو یکی باشد .

زینت و آبروی تو را زینت و آبروی خود بداند و عیب و زشتی تو را عیب و زشتی خود ببیند .

مقام و مال ، وضع او را نسبت به تو تغییر ندهد .

آنچه را قدرت دارد از تو مضایقه ننماید .

این شرط که جامع همه‏ی این صفات است ، آن است که در هنگام پشت کردن روزگار ، تو را رها نکند .

دوستی به منزله‏ی سرمایه و ثروتی است که در اختیار آدمی است و همانگونه که هر چه شب تارتر باشد ، بیشتر به چراغ نیاز است ، انسان هم هرچه تهیدست و تیره روزتر باشد ، ارزش دوستان خوب را بیشتر می‏داند . برای آنکه ارزش چراغ در شب‏های تار بیشتر از شب‏های مهتاب است . گرچه انسان در مقامات بالاتر هر چه از مال و ثروت بی‏نیازتر باشد . باز به دوستان بیشتری نیازمند است . و در هر حال آدمی در هر مقام و منزلتی که باشد هرگز از دوستی با نظایر خویش ، بی‏نیاز نخواهد بود .

حضرت علی (ع) می‏‏فرماید :

غریب و تنها کسی است که او را دوست نباشد .

حال اگر چنین کسی هر چه ثروت داشته باشد و مقام و منزلتی برتر ، اگر دوستان یکدل و یگانه‏ای نداشته باشد . غریب و تنهاست .

نقش دوست در سرنوشت انسان

بدون شک یکی از مهمترین عوامل سازنده‏ی شخصیت انسان ـ بعد از اراده و خواست و تصمیم او ـ « همنشین ، دوست و معاشر » است ؛ چرا که انسان خواه ، ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می‏گیرد . این حقیقت هم از نظر علمی و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسی به ثبوت رسیده است.

این تأثیرپذیری از نظر منطق اسلام تا آن حد است که در روایات اسلامی از حضرت سلیمان (ع) چنین نقل شده است :

درباره‏ی کسی قضاوت نکنید ، تا به دوستانش نظر بیفکنید ؛ چرا که انسان به وسیله‏ی دوستان و یاران و رفقایش شناخته می‏شود » .

حضرت علی (ع) می‏فرماید :

هرگاه وضع کسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید ، به دوستانش نظر کنید ، اگر اهل دین و آیین خدا باشند او نیز پیرو آیین خداست ، و اگر بر آیین خدا نباشند ، او نیز بهره‏ای از آیین حق ندارد » .

و براستی گاه نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهمتر است. گاه او را تا سر حد فنا و نیستی پیش می‏برد و گاه او را به اوج افتخار می‏رساند .

در آیه 28 سوره‏ی فرقان می‏خوانیم :

« یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلاناً خلیلاً »

ای وای بر من ! کاش فلان ( شخص گمراه ) را دوست خود انتخاب نکرده بودم !

این آیه به خوبی نشان می‏دهد که انسان گاهی تا مرز سعادت پیش می‏رود ، اما یک وسوسه‏ی شیطانی از ناحیه یک دوست بد ممکن است او را نگون بخت و سرنوشتی مرگبار برای او فراهم سازد که روز قیامت از حسرت هر دو دست را به دندان بگزد و فریاد « یا ویلتی » از او بلند شود .

از امام جواد (ع) روایت شده که فرمود :

« از همنشینی با بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنه‏اند ، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است » .

 

مشکلات رعایت آیین دوستی در جامعه امروزدوست پیداکردن، کاری آسان و در عین حال سخت است! هیچ کس برای پپداکردن دوست خوب خود، نباید منتظر «بهترین» باشد؛ «چون کسی به تو گمان نیک برد، خوش بینی او را تصدیق کن» پس در دوستی نباید وسواس به خرج داد.اما هرکس درپیداکردن دوست باید ازخطر «بدترین» درامان بماند؛ «بدترین دوست آن است که به خاطر او به زحمت افتی» پس نمی توان کاملا بدون دقت بود.آرزوهای آدم ها درچهره دوستان خوبشان محقق می شود و چه آرزوهایی که با دوستان شرور به باد نرفته است. دوست بد را هرگز به دست نیاورید و دوست خوب را به دست آورید و ازدست ندهید.مولا همچنین فرمود: «ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر آن که دوستان خود را ازدست بدهد.»زشتی ها و پلیدی های همنشین بد، به جان آدم ها رسوخ می کند و شر به شر می پیوندد.هیچ کس از پلیدهای یک همنشین شرور بی نصیب نیست، اگرچه فقط شاهد این زشتی ها باشد و هیچ کس از نادانی های یک دوست احمق در امان نخواهدبود، حتی اگر این نادانی ها اندک باشد.لحظات دوست یابی، بسیار حساس است و کمتر کسی است که برای آن استخاره کند؛ یعنی درلحظاتی که روابطی با دیگران برقرار کند، ازخدا بخواهد که دوستان جدیدش آدم های احمق و شروری نباشند.شاید برای یافتن دوستان خوب، زحمت زیادی به خود ندهیم و به اصطلاح خود را به این در و آن در نزنیم، اما زندگی پاکیزه برای ما در گرو آن است که خود را برای درامان ماندن از دوستان بد، بسیار به این درو آن در بزنیم.

اکنون جامعه ما با نسلی روبروست که شاید در گذشته هیچ گاه چنین نسلی بروز نکرده بوده است؛ جوانانی که به نسبت درس خوانده تر از والدین خود هستند و با ابزار زندگی مدرن حرکت می کنند و آرزوهای جدیدی نیز پیدا کرده اند. بسیاری از این جوانان، ملازم پدر و مادرهای خود نیستند، بلکه درهمراهی با نوعی از زندگی پیشرفته حرکت می کنند که ساعاتی طولانی از روز آنان را از والدین خود جدا می سازد.این فرزندان یا در محیط های آموزشی، باشگاه های ورزشی و محیط های اجتماعی دیگر، دور از خانواده با دوستانشان به سرمی برند و یا در محیط خانه به انتظار والدین خود نشسته اند تا ساعات طولانی شغل دوم را تمام کنند و به خانه بازگردند.


دانلود با لینک مستقیم


آیین دوست یابی از دیدگاه قرآن

عدالت کیفری از دیدگاه حمورابی (2)

اختصاصی از یارا فایل عدالت کیفری از دیدگاه حمورابی (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

عدالت کیفری از دیدگاه حمورابی

کلیات

تا اواخر قرن نوزدهم علماء حقوق را عقیده بر آن بود که قوانین یونان ورم : قوانین زالوکس, (1) دراکن (2), سلن(3), الواح دوازده گانه(4) و قوانین ژوستینین(5), قدیمی ترین مجموعه های قوانین مدونی هستند که بدست بشر رسیده و تحول و تکامل مقرات حقوقی بویژه در مغرب زمین بر مبنای اصول و قواعد قوانین مذکور صورت گرفته است.

ضمن کاوشهای بایتانشناسی در شوش, بین سالهای 1899و 1902, گروه DO Morgan فرانسوی موفق به کشف یکی از پرارزشترین منابع تاریخ حقوق که عبارت از مجموعه قوانین حمورابی یا حموربی و یا عموربی (به معنای عمومی بزرگ) است گردید . سنگ نوشته ای که بدینطریق بدست آمد به طول دو و نیم و به عرض یک و نیم متر میباشد که برفراز آن تصویری از مردی در حال خضوع, مشغول دریافت لوحی از خداوند آفتاب و عدالت (شاماش), دیده میشود, تصویر مذکور از آن حمورابی و آنچه که براین تخته سنگ منقوش است قدیمی ترین و کاملترین قوانین مربوط به حدود 4000 سال پیش است که ماکت آن در موزه ایران باستان موجود است واصل آن به موزه لوورپاریس منتقل گردیده است(1)

خصوصیات و اهمیت قوانین حمورابی

در مشرق زمین تمدن بشری از منطقه سومر در بین النهرین و دره نیل در مصر آغاز گردیده است دره دجله و فرات که یونانیان آنرا مزوپتامی (2) مینامیدند مهد دولتهائی بوده که در زمره قدیمی ترین دول جهان محسوب میگردند. به استناد مدارک تاریخی, نخستین دولتی که در هزاره چهارم قبل از میلاد در بین النهرین تشکیل گردیده دولت سومر بوده است. این دولت در هزاره سوم پیش از میلاد مغلوب آکدیها گردید. سومر مغلوب, پس از سه قرن مجدداً برآکد تسلط یافت, تسلطی که تا سالهای 2700 و به قولی 2500 قبل از میلاد بطول انجامید تا آنکه شخصی بنام ساروکین مجدداً دولت سومر را مغلوب و شهرهای آنرا تصرف کرد. متصرفات ساروکین با مرگ وی از هم پاشید و سرانجام در حدود دو هزار سال پیش از میلاد قومی بنام آموریتها یا آموریها (1) بابل, شهر بزرگ افسانه ای که سومریها آنرا بنا کرده بودند را بتصرف درآورده و ماردوک خدای بابل را بخداوندی تمامی شهرهای سومروآکد برگزید. حمورابی ششمین پادشاه از این خانواده است که مجموعاً متشکل از پانزده پادشاه یافرمانروا بوده است (2).

در خصوص سالهای دقیق سلطنت حمورابی اختلاف است. این امر ناشی از آنست که مورخین در مورد تاریخ تهاجم آموریها یا آموریتها اتفاق نظر نداشته و نسبت به وقوع تهاجم مذکور در دو هزار سال قبل از میلاد توافق ندارند. بهمین جهت برخی از آنان تاریخ سلطنت حمورابی را بین سالهای 2123 تا 2080 و برخی دیگر بین سالهای 2067 تا 2025 قبل از میلاد ذکر کرده اند. مرحوم دهخدا سلطنت حمورابی را بین سالهای 2003 تا 1961 دانسته(1) ولیکن نظر غالب بر آنست که وی بین سالهای 1704 تا 1662 پیش از میلاد سلطنت نموده است.

در اینجا, بحث پیرامون تاریخ دقیق سلطنت حمورابی چندان مثمر ثمر نبوده و آنچه که مورد قبول اکثریت مورخین و باستان شناسان واقع شده این است که وی, همانطوریکه اشاره شد, قبل از قرن هفدهم پیش از میلاد میزیسته و لذا تخته سنگی که قوانین وی بر آن منقوش است, و بعنوان غنیمت جنگی, حدود نه قرن بعد از مرگ وی توسط یکی از پادشاهان عیلامی به شهر شوش پایتخت عیلام برده شده, نزدیک به چهار هزار سال قدمت دارد.

مجموعه قوانین حمورابی مشتمل بر 282 ماده است که 35 ماده آن محو گردیده و از آنها جز اطلاعاتی ناقص در دست نیست. ظاهراً این امر بدست پادشاه عیلام و پس از انتقال تخته سنگ مذکور به شوش بمنظور حکم مواد جدید به جای مواد محذوف صورت گرفته است اگر چه مواد موجود به نعبیر امروزی مشتمل بر مقررات مدنی, تجاری و کیفری است و از روابط بین زن و شوهر و حقوق زن(2) گرفته تا شرایط فرزند خواندگی (3) و اجاره اشیاء (4) و اشخاص(5) و غیره را تنظیم میکند, معهذا, بخش مهمی از این مواد قانونی واجد جنبه کیفری واجد جنبه کیفری است که نه تنها به تعیین مجازات برای بسیاری از اعمالی که امروزه نیز جرم شناخته میشوند پرداخته, بلکه بعنوان پاسدار و پامن اجرای کیفری بسیاری از اعمالی که در روزگار ما مجاز و یا فقط از ضمانت اجرای حقوقی برخوردارند مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است.

کثرت مداخلات کیفری و وجود مجازاتهای بسیار شدید (بویژه اعدام) برای برخی از اعمالی که ظاهراً اهمیت زیادی ندارند را چگونه میتوان در قانون حمورابی توجیه کرد؟ در بادی امر شاید بنظر رسد که با توجه به این ضرب المثل مکتب کلاسیک که ترس از مجازات مقدمه شرافتمندی است بتوان وجود بیش از سی مورد مجازات اعدام در موارد موجود را توجیه نمود. مع الوصف, بنظر نگارنده وجود مجازاتهای شدید معلول امر دیگریست و آن عبارت از غیر الهی و غیر مذهبی بودن منبع مستقیم قوانین مذکور است: وقتیکه مقنن قوانین خود را بر مبنای وحی و مستند به دستورات خداوند ندانسته, خود را مبتکر قوانین خویش معرفی مینماید احتمال سر پیچی از مقررات آن از جانب افراد به مراتب بیشتر وجود داشته و طبیعی بنظر میرسد که با توجه به سطح فرهنگ مردم آن زمان تنها مجازاتهای سنگین, برای جرائمی هر چند کم اهمیت, میتوانسته موجبات ارعاب کسانی که بالقوه مستعد ارتکاب جرم بوده اند را فراهم ساخته و نظم جامعه را تضمین نماید.

در خصوص غیر الهی بودن قوانین حمورابی یاد آور شویم که نقش شاماش یا شمس خداوند عدالت و آفتاب, بطوریکه از مقدمه قانون حمورابی بر میاید, محدود به این امر بوده که وجود حمورابی را بنور عدالت روشن ساخته است(1) و علی القاعده و صرف نظر از برخی موارد استثنائی (2) جرائم پیش بینی شده در قانون حمورابی از آنجهت که به حقوق خداوند متعددی که مورد پرستش مردم آن روزگار بوده و با به مقدسات مذهبی آسیب وارد میکرده مورد توجه قرار نگرفته است, لذا , از دیدگاه حمورابی جرم فعل و یا ترک فعلی است که به ضرر اجتماع , فرد یا افراد آن بوده و نظم جامعه را مختل سازد. بطوریکه ملاحظه میشود این همان تعریفی است که امروزه از جرم در بسیاری از کشورهای جهان ارائه میگردد.

در تائید مطلب اخیرالذکر شاید بهتر باشد به سخنان خود او درباره منشاء قوانینش توجه کنیم: حمورابی پادشاه احسان _ آن کسیکه آفتاب به وی قانون حقیقت را بخشیده من هستم, کلمات من در خور توجه است, اعمال من بی نظیر است... شادمانی حمورابی در مقابل قوانینی که از خود به یادگار گذاشته ظاهرا بیش از دلبستگی ناپلئون بنا پارت(3) به قوانین و کدهائی بوده که به دستور وی در آغاز قرن نوزدهم در فرانسه تدوین گردیده است. قوانین حورابی نه تنها باید تصویری از عدالت این پادشاه عدالت کمتر را به آیندگان ارائه دهد: بگذارید هر ستمدیده و مظلومی بخاطر هر نوع گرفتاری که دارد در مقابل تصویر من بنام یک پادشاه عادل و دادگر قرار گیرد, بگذارید این سنگ نوشته را که یادگار من است بخوانند... بلکه باید موجبات رضای مردوک خدای بزرگ بابل را نیز فراهم ساخته و او را خشنود سازد: اوست (حمورابی) که قلب ماردوک خداوند خود را شادمان ساخته و اوست که سعادت و خوشبختی را برای همیشه به مردم ارزانی داشته است....(1).


دانلود با لینک مستقیم


عدالت کیفری از دیدگاه حمورابی (2)