بررسی علل گسترش فساد اجتماعی
25 صفحه در قالب word
گام اول بیان مسأله
منظور از مسائل اجتماعی چیست؟ مسائل اجتماعی جامعه پدیدههایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و یا الگوهای کنشی هستند که در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه یعنی وضعیت موجود و وضعیت مطلوب مورد توجه مردم و گروههای اجتماعی قرار می گیرند و مانع تحقق اهداف و تهدید کننده ارزشها و کمال مطلوبهای آنها میشوند. این پدیده ها معمولا به وسیله اندیشمندان اجتماعی به عنوان موانع توسعه (نظیر خاصگراییهای فرهنگی و اجتماعی) هزینههای توسعه (نظیر آلودگی محیط زیست) و آثار و تبعات عقبماندگی (نظیر بیسوادی و خشونت) مورد شناسایی و ارزیابی قرار میگیرند. مسائل اجتماعی به عنوان پدیدههای نامطلوب اذهان نخبگان و افکار عمومی مردم را به خود مشغول میدارند به طوری که نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید میآید که مقامات رسمی کشور را به چارهجویی و اقدام عملی در جهت اصلاح و یا رفع و پیشگیری از آنها وامیدارد.
مسائل اجتماعی دارای چه ویژگیهایی هستند:
الف) اجتماعی بودن و عمومی بودن مسائل اجتماعی محصول حیات اجتماعی انسانها در قالب واحدهای اجتماعی مشخص چون گروه، قشر، طبقه, ایل، روستا، شهر، جامعه و نظایر آن هستند. با توجه به این که در عالم واقع هیچ جامعهای وجود ندارد که با مسائل اجتماعی روبهرو نباشد. لذا میتوان گفت که مسائل اجتماعی پدیدهایی عمومی هستند که در همه جوامع با کم و کیف متفاوت وجود دارند.
ب) جمعی و غیر فردی بودن: مسائل اجتماعی پدیدههایی جمعیاند نه فردی، موانعی هستند که بر سر راه توسعه واحد اجتماعی مشخصی قرار میگیرند و یا پیامدها و عوارضی هستند که ارزشها و کمال مطلوبهای اکثریت اعضای آن واحد تجمعی را تهدید میکنند.
ج) تاریخی بودن: اغلب مسائل اجتماعی در یک فرایند تاریخی مشخص پدید میآیند. بنابراین ابتدا به ساکن نیستند.
د) واقعی بودن: مسائل اجتماعی پدیده هایی واقعی و قابل تجربه به معنای عام کلمه هستند. اصطلاح مسئلهیابی هم مبتنی بر پیشفرض واقعی بودن مسائل اجتماعی است. در مسئله یابی محقق، مسائل اجتماعی موجود را در مییابد ولی در مسئله آفرینی چیزی که مسئله نیست تبدیل به مسئله میشود. حکایت آن کسی است که میگفت برای رفع خستگی میخواهد به فلان شهر سفر کند. وقتی که از وی سوال شد شما که خسته نیستی، در پاسخ گفت وقتی به آن جا برسم خسته خواهم شد.
و: متغیر و نسبی بودن: مسائل اجتماعی بر حسب زمان و مکان تغییر مییابند. مسائل امروزی جامعه ما با مسائل گذشته و آینده متفاوتاند. معمولاً هر چه از واحدهای اجتماعی بزرگتر به طرف واحدهای اجتماعی کوچکتر حرکت کنیم. از مسائل عام به مسائل خاص هر واحد اجتماعی یا مسائل خرده نظامها و خرده فرهنگهای درون آن واحد اجتماعی میرسیم که خاصتر و نسبیتراند.
ه) تنوع و تکثیر مسائل اجتماعی: مسائل اجتماعی هم در درون هر جامعه و هم در بین جوامع، بسیار متنوع و متکثراند. مثلاً در جامعه ایران امروزی با مسائل فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی متعدد و متنوعی رو به رو هستیم که هر دسته از آنها را میتوان به دستههای کوچکتری تقسیم کرد. مثلاً مسائل فرهنگی به مسائل دینی، هنری و علمی قابل تقسیم است.
ی) قابل کنترل بودن مسائل اجتماعی: مسائل اجتماعی قابل اصلاح، رفع و پیشگیریاند، ولی هر گونه دخل و تصرف در آنها موکول به شناخت ریشههای آنها در همه ابعاد واحد اجتماعی ذیربط است. یافتههای علمی باید در قالب برنامهریزیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت به کار گرفته شوند و نتایج و عملکرد آن برنامهها نیز مورد ارزشیابی علمی قرار گیرد تا با تداوم تعاملات بین اصحاب اندیشه، مردم و مسئولان زمینههای نهادمند و مناسبی برای اصلاح رفع و یا پیشگیری از مسائل اجتماعی پدید آید. برخی مسائل اجتماعی ذاتی نظام اجتماعی غالب جامعه هستند. و بنابراین ممکن است. در قالب نظام اجتماعتی موجود قابل حل نباشندو در این صورت خود نظام موجود مانع اصلی تحول و تکامل و عمدهترین مسئله اجتماعی جامعه محسوب میشود. تحت چنین شرایطی است که مردم به انقلاب و تحول نظام موجود گرایش پیدا میکنند.
مفاسد اجتماعی در جوامع:
پس از جنگ جهانی دوم و پس از دستیابی ابرقدرتها به صنعت و تکنولوژی پیشرفته و توسعه و گسترش روز افزون کارخانجات مختلف، صاحبان صنایع و سرمایهداران و تولیدکنندگان استعماری پس از پر شدن انبار تولیدات وکمبود بازار مصرف داخلی درصدد بازاریابی برآمدند ولی تحقق این امر دو شرط اساسی داشت.
اول: اینکه مخطورات سیاسی وجود نداشته باشد وصاحبان صنایع بتوانند بدون هیچ مانعی کالاهای خود را در بازارهای کشف شده به فروش برسانند.
دوم: تقاضا وجود داشته باشد. یعنی کالاهای تولید شده در کارخانجات و صنایع شده غرب در کشورهای مربوطه (جهان سوم) خریدار داشته باشد. قدرتهای استعماری و بدنبال آن صاحبان صنایع برای تحقق شرط اول به قدرت نظامی، سیاسی متوسل شده و با از میان برداشتن موانع سیاسی شرایط لازم را جهت سرازیر شدن کالاهای بنجل خود و به یغما بردن مواد اولیه و منابع طبیعی و زیرزمینی کشورهای یاد شده فراهم ساختند و به منظور تحقق شرط دوم، هجوم فرهنگی، وابستگی فرهنگی و غربزدگی را در کشورهای مورد نظر تعمیق نموده و با تحمیل عادات و طرز تفکر و طرز زندگی و قالبهای غربی کوشیدند برای تولیدات و مصنوعات کارخانجات خود تقاضا ایجاد نمایند. در این میان اعتقادات ملی و مذهبی و ارزشها و گرایشهای این کشورها بویژه ممالک اسلامی سد و مانع برزگی برای غارتگران و سوداگران استعماری موجب میشد. زیرا مسلمین با اعتقاداتی که داشتند به آسانی مظاهر فریبنده فرهنگ غرب را نمیپذیرفتند. از این رو استعمارگران و تولیدکنندگان غربی چاره را در تغییر رویکرد ملتها به دین و مقدسات مذهبی و از بین بردن تعصبات و اعتقادات حیاتی مسلمانان دیدند.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است