فرمت ورد 11 صفحه
وسیع ترین متغیر شناخته شده در این مطالعه تخریب است . ما سلاش و جکسون تخریب را به عنوان یک علامت ویژه تحلیل عاطفی و هویت شکنی یافتند که موفقیت شخصی را که می تواند در بین افرادی که در حرفه های کمکی مثل کار اجتماعی ، مشاوره ای ، ویراستاری کار می کنند، رخ دهد، کاهش دهند. تحلیل عاطفی وقتی اتفاق می افتد که کارکنان از لحاظ عاطفی احساس کنندبا تماس های متوالی با دیگران ضعیف شده اند . در زمینه ی کار اجتماعی ، ماهیت کاری به طور زیادی تماس محوری ست . تحلیل عاطفی وقتی که کارکنان اجتماعی افراد دردمند را در رابطه با اصول روزانه ملاقات می کنند، هماهنگ می شود . سیل همیشگی موقعیت های بحرانی سبب بی بنیه شدن می شود و ممکن است منجر به تحلیل عاطفی شود . هویت شکنی بوسیله ی احساسات منفی و نگرش های بدبینانه به سوی گیرنده خدمات و مراقبت ، مشخص می شود. کارگران اجتماعی اضافه کار، ممکن است یک دلسردی را هنگامی که پیامدهای قطعی برای ارباب رجوع بدست نمی آورند. گسترش دهند، کارگران خدمات اجتماعی ، مشتریانی را که یاد گرفته اند روی سیستم اجتماعی وابسته باشد و بطور فراوانی تحت زنده ماندن در این سیستم می باشند ، یاری میدهد مردمی که با فراهم کنندگان خدمات اجتماعی در تماسند اغلب ناچارند و ممکن است از فنون موثری برای ادامه دریافت خدمات استفاده کنند . با ناامیدی رفتاری مشتریان و رشد تخریب خدمات ، کارگران خدمات اجتماعی ممکن است مشتریان را نه به عنوان افراد بلکه به عنوان موجود هویت شکسته تلقی کنند.