فصل اول
«کلیات پژوهش»
مقدمه:
گروهی از صاحب نظران رفتار سازمانی فشار روانی[1] را بیماری شایع قرن نامگذاری کردهاند شاید هم براستی دوران ما عصر فشارهای روانی است. دورهای که در آن انسان بشر از هر زمان دیگر در معرض عوامل فشارزا[2] قرارگرفته و مسائل ومشکلات بیشماری از هر سو او را احاطه کرده است.
این فشارها به طور حتم با پیچیدگی روز افزون سازمان ها و گسترش تفکیکها، ابزارها و دیگر ابعاد سازمان در صورت عدم برنامه ریزی صحیح و مناسب، افزایش هم مییابد.
فشار روانی یا استرس که واژه اصلی آن ریشه در زبان لاتین دارد در قرن هفدهم میلادی بسیار متداول بوده و به بعضی سختی، دشواری، فلاکت و محنت به کار رفته است. در اواخر قرن هجدهم معنی آن به نیرو، فشار، زور و تلاش بسیار متغیر یافته است ( تیموری، 1383).
فشار روانی برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد اختلاف نظر در مورد فشار روانی در پاسخهایی که مدیران به یک سوال مشابه تحت عنوان «منظور از اصطلاح فشار روانی یا استرس چیست» این موضوع را تائید می نماید. در این رابطه متداولترین جوابهایی که به این پرسش داده شده است عبارت بودند از: کار بسیار زیاد و زمان کم برای انجام آن احساس اضطراب و دلهره، فشار روحی و جسمی بسیار زیاد، فشارهای عاطفی احساسی، هیجانی، احساس خستگی، حساسیت و تحریک پذیری بوده است. فشارروانی را عکسالعمل فرد به عوامل جدید تا تهدید کننده در محیط کاری تعریف کردهاند ( تیموری، 1383).
فشار روانی را پاسخی دانستهاند که فرد برای تطبیق با یک وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی به صورت رفتاری، روانی، جسمانی از خود نشان میدهد. همچنین فشار روانی را مجموعه واکنشهای عمومی انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیشبینی نشده خارجی یا داخلی از میان برود ایجاد فشار روانی میکند.
فشار روانی دارای آثار جسمانی نیز هست و از این طریق هم به سازمان صدمات شدیدی وارد میآید.
استرسهای حاد نیروی انسانی سازمان را ضایع میکند و هدف سازمان را دستخوش تزلزل میسازد. افرادی که دچار استرس میگردند توان مقابله با آن را از دست میدهند ، از جهات جسمانی و رفتاری دچار آسیب میشوند و بدین ترتیب است که استرس در سازمان همچون آفتی نیروها را تحلیل می برد و تلاش ها و فعالیتها را عقیم میسازد. ( تیموری، 1383)
لذا تحقیق حاضر در نظر دارد که با بررسی رابطه فشارهای روانی (استرسهای شغلی) با فرسودگی شغلی هر چند گامی کوچک در جهت تبیین موضوع تحقیق برداشته شود.
طرح مساله و چهارچوب نظری آن:
هر چند فشار روانی به شکلهای مختلفی تعریف شده است اما زمینه مشترک همه آن تعاریف این است که علت ایجاد فشار عصبی وجود محرکی به صورت فیزیکی یا روانی است که فرد به طریق خاصی نسبت به آن عکسالعمل نشان می دهد. فشار روانی دارای پیامدهایی نظیر میباشد اگر فشار روانی مثبت باشد ممکن است نتیجه آن فعالیت فعالیتجدیت و انگیزش بیشتر باشد. البته آنچه بیشتر مورد توجه میباشد پیآمدهای منفی فشار عصبی است. همان طور که ملاحظه میشود بیشترین عوامل از درون هستند. به عنوان مثال استفاده از مشروبات الکلی یکی از پیآمدهای فردی فشار عصبی است در حالی که این مشکل از پیآمدهای سازمانی فشار عصبی نیز میباشد زیرا ممکن است به طور مستقیم بر عملکرد سازمان اثر بگذارد هر چند دستهبندی پیآمدها تا حدودی اختیاری به نظر میرسد ولی باید توجه داشت که هر پیآمدی بر حسب عامل ایجاد کننده اولیه خود دسته بندی شده است. بنابرآنچه که گفته شد پی آمدهای فردی نتایجی هستندکه عمدتاً بر فرد اثر می گذارند هر چند ممکن است سازمان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این پی آمد متاثر شود ولی این فرد است که بهای اصلی آن را میپردازد.
فشار روانی پیآمدهایی نیز دارد که اثر مستقیم تری بر سازمان دارد یکی از این پیآمدهای واضح فشار روانی شدید کاهش عملکرد مناسب و درست است این کاهش در مورد کارگران اجرایی به صورت کیفیت ضعیف کار، افت بهرهوری متجلی میگردد کنارهگیری نیز میتواند نتیجة فشار روانی باشد که مهمترین آنها عبارتند از: غیبت ، استعفا و ترک کار پی آمدهایی فشار روانی که هم بر فرد و هم بر سازمان اثر میگذارد فرسودگی[3] یا تحلیل رفتگی است و هنگامی بوجود میاید که فرد احساس کند فشارهایی خیلی زیاد را تحمل میکند و منابع رضایت شغلی خیلی کم میباشد ( الوانی، 1371).
فرسودگی ( بی رمقی یا تنیدگی) شغلی از جمله اختلالهایی است که در سالهای اخیر مورد توجه روان شناسان بالینی قرار گرفته است و نتایج تحقیقات نیز نشان می دهد که درصد قابل توجهی از افراد سازمان های فعال از این عارضه، دروغ هستند. به طور کلی میتوان فرسودگی شغلی را نوعی اختلال که به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت در معرض فشارهای روانی که در وی ایجاد میشود و فرد مبتلا از خستگی جسمی و هیجانی نیز فرسودگی شغلی نگرش رنج میبرد. براساس تحقیقات ( موس 1981) نتیجة فرسودگی شغلی کاهش کارایی، کاهش علاقه نسبت به کار و کاهش ظرفیت برای حفظ عملکرد می باشد ( ساعتچی، 1376)
این روزها فرسودگی شغلی را به مثابه مشکل عمده در تنش کار تشخیص دادهاند فرسودگی بیشتر در میان متخصصینی شایع است که بایستی به طور گسترده با دیگر افراد، مشتریان زیر دستان و مراجعان کاری سروکار داشته باشد. در حدود 20 درصد صاحبان مشاغل مدیران و کارشناسان فنی در آمریکا مبتلا به عارضه فرسودگی شغل هستند (هاروی ، 1377).
نتیجة طبیعی فشارهای روانی فردی برای سازمان کاهش کارایی است کارکنان که با فشارهای روانی دارای نرخ بالاتر تاخیر، غیبت و ترک خدمت هستند کارایی آنها نیز هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی کاهش یافته و تعداد حوادث و شکایات افزایش مییابد. بدیهی است که این گونه کارکنان دارای روحیة ای پایین انگیزش کم و رضایت شغلی بسیار ضعیف هستند به طور خلاصه کارکنانی که فرسودگی و استهلاک را در خود تجربه میکنند هیجان قبلی را برای کار از دست داده در بسیاری از موارد کار و شغل خود را رها میکنند ( جزنی، 1378)
این روزها موضوع فشار روانی ناشی از کار و زندگی در بیان عامه مردم متخصصان آموزشی، مددکاران، متخصصان بهداشت و سایر کسانی که مسئولیت بهزیستی مردم را به عهده دارند بسیار رایج بوده و در راس امور قرار دارد.
پژوهشگران عمدتاً به چگونگی ایجاد فشار روانی و نحوهای که افراد از نظر فیزیولوژیکی و روانی در موقعیتهای فشار زا واکنش نشان میدهند توجه دارند زمانی که این عوامل شناسایی شد سازمان ها باید قادر به کنترل این محرکهای فشار زا باشند زیرا آنها ایجاد اضطراب و نگرانی کرده نهایتاً بر هدفهای کلی سازمان آسیب وارد خواهند کرد افزون بر آن شناسایی به موقع و کنترل فشار روانی ممکن است منتهی به افزایش کارایی ، خلاقیت و رضایت خاطر کارکنان گردد ( جزنی، 1378)
علاوه بر آنچه که دیگران میتوانند برای فرد در محیط کار و خانه انجام دهند ضروری است تا هر کس که فشار زندگی را بر خود احساس میکند و در این زمینه تجربه فردی دارد دست به کار شده و به خود کمک کند.
سازمانها و موسسات میتوانند سنگ زیربنای سلامتی بیشتر و بهزیستی را بنانهد، اما این به عهدة خود افراد هست که از این فشارها بکاهند یا اینکه شیوه و روش فرد را تغییر دهند و از این طریق به فرد کمک کنند و به عبارت دیگر تا زمانی که خود نقش فعالی در روند پیشگیری از ایجاد فشار و مقابله با آن به عهده نگیرد سیاستها و روشهایی که سازمان ها در پیش میگیرند بهره و نتیجه کلی در پیخواهد داشت.
گروه نمونه ای که در این تحقیق مورد آزمون قرار گرفته اند کارمندان اداری و کارگران کارخانة ایران خودرو در شهر تهران بودند با توجه به اینکه در این کارخانه کارگران با ماشینهای سنگین کار می کنند و استرس در آن ها زیاد است و همچنین کارمندان اداری نیز در آنها استرس زیاد است و در نتیجه باعث فرسودگی شغلی میشود بنابراین آنچه که به عنوان مسئله اساسی در پژوهش حاضر مطرح است این است که آیا بین استرس و فرسودگی شغلی بین کارمندان اداری و کارگران کارخانة ایران خودرو دیزل رابطه معنیداری وجود دارد یا خیر؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
کارکنان با استرسهای مختلفی مواجه هستند یکی از نتایج این استرسها بروز فرسودگی شغلی در بین آنان است این فرسودگی ناشی از عکس العمل مربوط به استرس عوارض زیادی در سازمان و خانواده و زندگی اجتماعی و فردی بر جای می گذارد از مهمترین آن ها میتوان غیبت کارکنان از کار، تاخیرهای متوالی شکایت های مختلف روان تنی، کشمکش و تضاد در محیط کار، تغییر شغل و در نهایت ترک خدمت را نام برد. هنگامی فرسودگی شغلی رخ میدهد فقدان روز افزون واقع بینی، کاهش انرژی در ادامه فعالیتهای سودمند، از دست دادن فلسفه نهایی زندگی و فقدان احساس همدردی و اختلالات روحی و جسمی ظهور پیدا می کند برای فائق آمدن بر این مشکلات باید استرسهای روانی و فرسودگی شغلی مقابله کرد.
راهبردهای مختلفی برای پیشگیری و درمان فرسودگی شغلی در منابع مختلف گزارش شدهاست و در این جهت هر فردی راه و روش مقابلهای را انتخاب و روشهای مقابلهای انتخاب شده به خود به نحوی در کاهش یا افزاش فرسودگی شغلی تاثیر دارد. و با به کار بردن نتایج این تحقیق در برنامهریزیهای آموزشی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در مراکز بهداشتی و درمانی فراهم خواهد شد تا کسانیکه در آینده به حرفهای وارد خواهند شد با استرسهای شغلی و فرسودگی شغلی و شیوه مقابله با آن آگاه شوند.
هدف پژوهش :
هدف اصلی پژوهش حاضر:
بررسی تفاوت میان استرس و فرسودگی شغلی بین کارمندان اداری و کارگران کارخانه ایران خودرو دیزل میباشد.
فرضیه های پژوهش:
1ـ بین میزان فرسودگی شغلی کارمندان اداری و کارگران تفاوت وجود دارد.
2ـ بین میزان استرس در کارمندان اداری و کارگران تفاوت است.
3ـ بین استرس و فرسودگی شغلی رابطه وجود دارد.
4ـ بین فرسودگی شغلی و سابقه کار رابطه وجود دارد.
تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:
تعریف نظری متغیرها
استرس شغلی:
روی هم جمعشدن عوامل یا وضعیتهای مرتبط با شغل که عمدتاً استرس زا شناخته شدهاند کنش متقابل بین شرایط کار و ویژگیهای فردی شاغل به گونهای است که خواست های محیط کار و در نتیجه فشارهای مرتبط با آن بیش از آن است که فرد بتواند از عهده آنها برآید. ( تیموری، 1383).
فرسودگی شغلی:
فرید و نبرگر ( 1979) اولین کسی بود که به این واژه به معنای امروزی آن اعتبار بخشید وی فرسودگی شغلی را یک حالت خستگی و تحلیلرفتگی می داند که از کار سخت و بدون انگیزه و بی علاقه ناشی میشود همچنین معتقد بود که سندروم فرسودگی خودش را به صورت علایم مختلف نشان میدهد که این علایم و شدت آن ها از یک شخص به شخص دیگر تفاوت دارد و معمولاً یک سال بعد از موقعیکه شخص در یک اداره یا موسسه کار میکند شروع میشود. ( فریدونبرگر، 1979).
تعریف عملیاتی متغیرها:
استرس شغلی:
میزان نمرهای که فرد در آزمون استرس شغلی هلریگل و اسلوکام کسب کرده است.
فرسودگی شغلی:
نمراتی که آزمودنیها از روی پرسشنامة فرسودگی شغلی به دست میآورند. پرسشنامه فرسودگی شغلی شامل 22 سال و برگ مشخصات پاسخگو می باشد. سوالات این پرسشنامه سه بعد تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت فردی آزمودنیها را اندازهگیری میکند.
فصل دوم «ادبیات و پیشینه پژوهش»