فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:165
چکیده:
آفت نظام آموزشی
درمان تو درخود تو است، تو بدان بصیرت نداری.
درد تو نیز از خود توست، تو بر آن آگاهی نداری.
تو آن کتاب مبینی هستی که به یاری حروف اندک آن، رازهای نهفته آشکار میشود، آیا گمان، می کنی که تو همین جسم کوچک هستی؟ و حال آنکه از «جهان بزرگ» درک تاب وجود تو مندرج است.
«امام علی(ع)»
از مهمترین آفتهای نظامهای آموزشی جهانی و من جمله کشور ما افت تحصیلی است که همه ساله به صورت های گوناگون تعداد بسیاری از استعدادهای بالقوة انسانی و منابع اقتصادی جامعه را هدر داده و نابسامانیهای فردی و اجتماعی را بر جای میگذارد، هرچند پاره ای از موارد افت تحصیل در بعضی از رشتههای خاص بیشتر مشاهده میشود ولی میتوان علل آن راتقریباً یکسان دانست: از جمله افت بر اثر قصور در اعمال و روش های مناسب آموزشی و پرورشی توسط نظام آموزش و پرورش،معلمان، خانواده، … .
بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی جوامع پیشرفته نشان میدهد که همة این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار بودهاند. این نهاد از یک سو با کودکان و نوجوانانو جوانان خلاق، مبتکر و مستعد واز طرف دیگر با طیف
گسترده ای از مردم به عنوان خانواده یا اولیای دانشآموزان در ارتباط است و تعلیمات وآموزشهای خود را چه مثبت و چه منفی به پیکرة جامعه تزریق میکند.
بدون تردید هیچ نظام آموزشی نمیتواند صددرصد به اهداف آموزشی خود برسد،ولی موفق بودن هر نظام آموزشی نزدیکتر شدن هرچه بیشتر به اهداف تعیین شده بستگی دارد برای نزدیکتر شدن به اهداف نظام آموزشی حتماً میبایست عوامل مؤثر بر افت تحصیلی را شناخت و اثرهای آن راکاهش داد.
چرا درس نمی خوانید؟!
یکی از مهمترین آفات نظام آموزشی جهان از جمله کشور ما «افت تحصیلی» است که همه ساله به صورتهای گوناگون بخش عمده ای از استعدادهای بالقوه انسانی و منابع اقتصادی جامعه را به هدر می دهد و نابسامانیهای فردی و اقتصادی زیادی برجای می گذارد. این پدیده به صورت مردودی یا ترک تحصیل و یا کجرویهای دیگر جلوه می نماید.
کارشناسان مسائل اجتماعی در بررسی علل و عوامل افت تحصیلی دانش آموزان به دو دسته عوامل فردی و اجتماعی اعتقاد دارند که توجه به آنها و ریشه یابی این عوامل می تواند در دست یابی به موفقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود درحالی که عدم توجه به این عوامل و سهل انگاری در این مورد ضررها و زیان های جبران ناپذیری به نسلی وارد خواهد ساخت که آینده کشور با دستهای آنان ساخته خواهد شد.
شرایط خانوادگی
مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد یکی از عوامل مؤثر براین پدیده مسائل خانوادگی به ویژه از هم گسیختگی خانواده، کم سوادی والدین، مشکلات عاطفی، انزوا، جو اجتماعی، روانی خانواده، عدم ارتباط صمیمانه با پدر و مادر، میزان درآمد خانواده، شغل والدین، میزان تفاهم والدین، حضور یا عدم حضور والدین، وضعیت تحصیلی سایر خواهران و برادران می باشد که در سلامت روحی و جسمی دانش آموز تأثیر فراوانی می گذارد.
دانش آموزی که از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفی والدین خود برخوردار نیست و نیازهای روحی و روانی اش تأمین نمی شود درپی ارضای احتیاجات خود دچار بی توجهی به تحصیل یا ترک آن می شود.
پاسخ گفتن به نیازها از سوی والدین لازمه موفقیت هر دانش آموز است درحالی که برخی از والدین بدون آگاهی از وظیفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقیت دارند.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات والدین تأثیر فراوانی در کیفیت تحصیلی دانش آموز دارد، زیرا والدین تحصیل کرده به ویژه پدران در حل مشکلات درسی فرزندان بهترین یاور آنها خواهند بود و می توانند برای فرزندان خویش الگوهای بسیار زیبایی از تعلیم و تربیت باشند.
عامل اقتصادی
عدم اشتغال سرپرست خانواده و ناتوانی او دربرآوردن کامل نیازهای افراد خانواده در افت تحصیلی فرزندان تأثیر فراوانی دارد، چرا که عدم توجه به ارضای نیازهای اولیه فرزندان موجبات بی توجهی به نیازهای روحی و عاطفی آنها نیز می شود و بچه ها برای تامین نیازهای خود مجبور به ترک تحصیل و ورود به بازار کار و اشتغال می گردند.
تحقیقات نشان می دهد که بحران های اقتصادی، کاهش درآمد و فقر و بیکاری خانواده ها نه تنها در افت تحصیلی دانش آموزان تأثیر می گذارد، بلکه انگیزه ای برای سوق دادن افراد به سوی جرایم و تخلف از مقررات اجتماعی می شود.
همچنین فراهم نکردن تسهیلات آموزشی از جمله مدارس خوب، وسایل تحریر مناسب، البسه و تغذیه کافی و مناسب از سوی والدین باعث سرخوردگی و عدم گرایش کودکان و نوجوانان به مدرسه و درس خواندن می شود.
حضور پدر در خانه از جمله عواملی است که بر روی نرفتن یا رفتن دانش آموز به مدرسه تأثیر می گذارد. مطالعه تقریباً نیمی از کودکانی که از درس خواندن محروم شده اند نشان می دهد که والدین این کودکان یا از هم جدا شده اند یا فوت کرده اند یا احیاناً دارای پدر معتاد بوده اند، چرا که الکل و دیگر مواد مخدر نیز بر زندگی نوجوانانی که والدین آنها به مصرف مواد مخدر وابسته باشند تأثیر فراوانی بر جای می گذارد. این قبیل نوجوانان نه تنها بعدها در معرض خطرات ناشی از مصرف مواد مخدر هستند بلکه از مشکلات روانی، اجتماعی نیز رنج می برند.
شیوه کنترل دانش آموزان در مدرسه
هرچه شیوه کنترل دانش آموزان در مدارس آمرانه، خشک و قیم مابانه باشد احساس از خودبیگانگی، ترک تحصیل، افت تحصیلی، بی انضباطی، رفتارهای نامتعادل و مخرب و عدم مشارکت در بین دانش آموزان مشاهده می شود.
در حالی که ارتباط صمیمانه و صادقانه بین مدیر، کادر آموزشی و دانش آموزان نشان دهنده جوی آزاد و باز در مدرسه است و کنترل دانش آموزان به سمت شیوه های انسانی، متعادل و دموکراتیک جهت گیری پیدا می کند و بازده تحصیلی دانش آموزان افزایش می یابد و زمینه های پیشرفت آنان نه تنها در درس بلکه در زندگی فراهم می یابد.
مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد که اگر این دانش آموزان با معلمان خود ارتباط صمیمانه ای برقرار کنند در کاهش مشکلات عاطفی و پیشرفت تحصیلی آنان بسیار موثر می باشد این قبیل دانش آموزان اگر در فاصله ای نزدیک از معلم در کلاس قرار بگیرند قادر خواهند بود که وقت بیشتری را صرف فعالیت های درسی کنند و از حمایت بیشتر معلم برخوردار شوند که همین مسئله در رشد تحصیلی آنان تأثیر خواهد گذاشت.
البته باید توجه داشت که کودک و نوجوان احتیاج به انضباط دارد اگرچه انضباط و آزادی بی اندازه هر دو زیان آور است، اما کودک و نوجوان احتیاج به محدودیت و کنترل منطقی و عاقلانه دارد و اگر از حد خود پا را فراتر بگذارد باید متوجه باشد که تنبیه در انتظار اوست. این تنبیه باید توأم با محبت و دلسوزی باشد و نوجوان به خوبی آن را درک کند.
تغذیه مناسب
تغذیه مناسب به ویژه وجود ذخایر غنی آهن در غذاهای دانش آموزان باعث افزایش توانایی آنان در فراگری دروس مختلف خواهد شد. دختران و پسرانی که به سن بلوغ می رسند به علت جهشی که در رشد پیش می آید به آهن بیشتری نیاز دارند و این مسئله در میان دختران بیشتر وجود دارد و اگر از تغذیه مناسب برخوردار نباشند به فقر آهن دچار می شوند. اثرات فیزیولوژیک و جسمانی ناشی از فقر آهن در دانش آموزان به کاهش بازدهی و بهره وری ذهنی و بدنی می انجامد.
شواهد مختلف نشان می دهد که کاهش ذخایر آهن بدن، حتی اگر کم خونی وجود نداشته باشد، اثرات بسیار منفی بر فرایندهای شناختی، یادگیری، قدرت توجه و تمرکز ذهنی خواهد داشت. آهن برای عملکرد صحیح مغز در تمامی سنین یک عنصر ضروری است.
از سوی دیگر کلسیم، پروتئین، فسفر، ویتامین D و سایر ویتامین های موجود در غذاها بر روی استخوان سازی، رشد جسمانی و فعالیت مغز اثر مطلوبی می گذارد؛ بنابراین توصیه های تغذیه ای بویژه خوردن لبنیات، انواع گوشت ها، سبزیجات، میوه و حبوبات برای تأمین نیازهای تغذیه ای دانش آموزان ضروری و حیاتی است.
بنابراین توجه به نیازهای تغذیه ای دانش آموزان باید در رئوس اقدامات برنامه ریزان و مسئولین آموزشی کشور قرار گیرد تا تمام دانش آموزان از این امکانات برخوردار باشند و دانش آموزانی که به دلیل درآمد پایین والدینشان از تغذیه مناسب برخوردار نیستند و متقابلاً از هوش و استعداد بالایی برخوردارند دچار افت تحصیلی نشوند.
ارائه تغذیه رایگان در مدارس به ویژه در مدارس ابتدایی و راهنمایی می تواند از جمله گام های مؤثر در این زمینه باشد.
ارتباط با دوستان
توانایی دانش آموز در دوست یابی و حفظ آن، ارتباط جتماعی و مشارکت دانش آموز در فعالیت های اجتماعی باعث می شود که ضمن ایجاد رابطه ای متقابل نیازهای روانی خود را برآورده کند و در امر تحصیلی هم با تبعیت از رقابت سالم به موفقیت نائل شود.
انتخاب دوستان مناسب و تشخیص داشتن رابطه ای سالم و سازنده تنها به وسیله نوجوان امکان پذیر نیست و باید توسط والدین در مرحله نخست و سپس مربیان آموزشی این مشاوره و راهنمایی ها صورت بگیرد تا دانش آموزان در معرض دوستی های ناباب و ناپاک قرار نگیرند. ارتباط با دوستان ناباب بخصوص جنس مخالف باعث ایجاد مشکلات رفتاری می شود، اضطراب دانش آموزان را بالا می برد و در میزان پیشرفت تحصیلی مؤثر است.
دانش آموزانی که با جنس مخالف رابطه دارند ساعات زیادی از زمانی که در مدرسه حضور دارند و ساعاتی از اوقات فراغت منزل را که باید به تحصیل و تعمق بپردازند درگیر مسائل فکری دوستی با جنس مخالف هستند و همین عدم آمادگی ذهنی و کمی وقت خود موجبات افت درسی آنان می شود.
والدین با انتخاب دوستان مناسب برای فرزندشان و فراهم کردن زمینه مساعد برای مراوده در محیط های خانوادگی و هم چنین فراهم نمودن محیط عاطفی توأم با حسن تفاهم بین افراد خانواده می توانند از گرایش جوانانشان به دوستی های نامناسب جلوگیری کنند و زمینه را برای پیشرفت تحصیلی فرزندشان فراهم آورند. ...انه لا یائس من روح الله الا القوم الکافرون- یوسف - ۸۷
نکاتی دیگر ، بلکه تکراری اما مهم از افت تحصیلی
کاربرد اصطلاح «افت تحصیلی » یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه را باید به محصول نهایی تبدیل میشد ، تلف کرده و نتیجه مطلوب ومورد انتظار را به بار نیاورده است. شاید این تشبیه چندان خوشایند نباشد اصطلاح “قصور در تحصیل” یا واماندگی در تحصیل از آن مطلوب تر باشد
وقتی صحبت از افت تحصیلی میشود منظور تکرار پایه تحصیلی در یک دوره و ترک تحصیل پیش از پایان دوره نیست. به عبارت دیگر افت تحصیلی شامل جنبه های مختلف تحصیل چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایة تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیلی دانشآموز و سالهای مقرر آموزش، کیفیت نازل تحصیلات دانشآموز در مقایسه با آنچه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات است.
به تجربه دیده شده که در دورة راهنمایی نسبت به دورههای ابتدایی و متوسطه عمومی افت تحصیلی بیشتری وجود دارد. این موضوع را میتوان به وضعیت خاص این دوره که دانش آموز باید دروس متنوع تری رانسبت به دوره ابتدایی بگذراند و همچنین به بحران بلوغ و مشکلات آن که در این دوره اتفاق میافتد نسبت داد.
معمولاً مشاهده میشود که میزان ترک تحصیلی کرده ها و افرادی که مردود میشوند در مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه در پسران بیشتر از دختران است، این تفاوت را احتمالاً به عوامل زیر میتوان نسبت داد:
• دختران اوقات فراغت خود را بیشتر درخانه میگذرانند و فرصت و امکان سرگرمی در بیرون از منزل راکمتر از پسران دارند و بیشتر مطالعه میکنند.
• معمولاً دختران به نمره قبول شدن بیش از پسران اهمیت میدهند و انگیزه قویتری دارند.
• دختران به حضور در کلاس درس بیشتر از پسران اهمیت می دهند و از مطالب کلاس بیشتر یادداشت برداری میکنند.
• تعداد دانشآموزان دختر در کلاسها کمتر از پسران است و تراکم دانشآموز پسر درکلاسها بخصوص در نواحی دورافتاده بیشتر است.
افت تحصیلی، اتلاف سرمایه
افت تحصیلی امروزه یکی از نگرانی های مهم خانواده و دستاندرکاران تعلیم و تربیت است. همه ساله شمار زیادی از دانشآموزان در کشورهای مختلف جهان با پدیدهای به نام افت تحصیلی مواجهاند. این پدیده علاوه بر زیانهای هنگفت اقتصادی که به دلیل تکرار پایه یا صرف هزینه مجدد برای دانشآموختگان انجام میپذیرد، آثار سوئی که سلامت روحی دانشآموز را مخدوش مینماید برجا میگذارد. کاربرد اصطلاح افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه که باید به محصول نهایی تبدیل میشد، تلف کرده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. لذا مساله موفقیت و شکست تحصیلی سابقهای طولانی و نامشخص دارد و تاریخ آن مقارن با آغاز خواندن و نوشتن توسط بشر است. اما به طور رسمی پس از اجباری شدن آموزش و پرورش در اواخر قرن نوزده و همگام با تحول صنعتی و نیاز به نیروهای تربیت شده و متخصص، افکار دولتمردان و دستاندرکاران آموزش و پرورش به مساله پیشرفت و شکست تحصیلی معطوف شده است. به نظر میرسد افت تحصیلی به مفهوم عام از گذشته دور، حتی دوران باستان در ایران و جهان وجود داشته است اما افت تحصیلی به معنای خاص آن یعنی ناکامی در تحقق انتظارات آموزشی و شکست در موفقیتهای تحصیلی (آموزشی) در صد ساله اخیر در ایران و چند قرن اخیر در کشورهای دیگر جهان، به وجود آمده است. افت تحصیلی در نظام آموزش و پرورش در بسیاری از کشورها بهویژه جهان سوم به صورتی حاد مطرح است. منظور از افت تحصیلی یا شکست تحصیلی، شکستی است که بر اثر قصور نظام آموزشی در دستیابی موثر به اهداف و برنامههای آموزشی حاصل میشود، یعنی عدم موفقیت دانشآموزان در دستیابی به حداقل معیارهایی که برای موفقیت آنان به وسیله نظام آموزش در نظر گرفته شده است، که معمولاً این نوع شکست به مردودی یا به ترک تحصیل زودرس میانجامد. اگر آموزش و پرورش را به یک صنعت تولیدی تشبیه کنیم که دانشآموزان به عنوان مواد اولیه تحویل آن میشوند و این دستگاه با حجمی از سرمایه و مواد اولیه، محصول نهایی که همان انسانهای با سواد و تحصیل کرده باشد، تولید میکند، در آن صورت افت تحصیلی آن بخش از سرمایه و مواد اولیه است که به محصول نهایی تبدیل نشده و نتیجه مطلوب به بار نیاورده است. از این نظر افت تحصیلی شامل غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیلی قبل از موعد مقرر، تکرار پایه تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیل دانشآموز و سالهای مقرر آموزش، کیفیت نازل تحصیلات متعلم در مقایسه با آنچه باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات که در زمان اندکی به فراموشی سپرده میشود، میباشد. منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانشآموز از سطحی رضایت بخش به سطحی نامطلوب است. توجه به این تعریف نشان میدهد که مقایسه و سنجش سطح عملکرد تحصیلی قبلی و فعلی دانشآموز بهترین شاخص افت تحصیلی است با این شرایط زمانی میتوان از افت تحصیلی صحبت کرد که فاصله قابل توجهی بین توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعالیتهای درسی و پیشرفت تحصیلی مشهود باشد. اگرچه این تعریف میتواند همه کسانی را که به دنبال شکستهای پی در پی تحصیلی، از تحصیل عقب مانده و عمدتا به اصطلاح تجدید یا مردود میشوند، در برگیرد، اما مفهوم افت تحصیلی صرفاً در مردودی و شرکت در امتحانات مجدد خلاصه نمیشود و میتوان شامل هر دانشآموز و دانشجویی شود که آموختههای آموزشگاهی و پیشرفت دانشگاهی او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست. افت تحصیلی، کاهش فاصله بین وضعیت آموزشی مورد انتظار با وضعیت علمی موجود فراگیر است. به این ترتیب افت تحصیل به عنوان شاخص اتلاف آموزش از نظر مفهوم عام به هرگونه ضعف در سوادآموزی و یا وجود بیسوادی گفته میشود اما از نظر مفهوم خاص عبارتست از محقق نشدن انتظارات آموشی و شکست در اهداف آموزشی است و نابسامانی در فرایند یاددهی و یادگیری را در بر میگیرد. لذا با این شرایط میتوان افت تحصیلی را به شکل زیر دستهبندی کرد:
- افت کمی: عبارتست از درصد دانشآموزان یک دوره تحصیلی که به سبب مردود شدن یا ترک تحصیلی نتوانستهاند آن دوره را با موفقیت بگذرانند.
- افت کیفی: عبارتست از نارسایی در رسیدن به هدفهای تعیین شده و یا عدم تحقق بخشی از این هدفهاست. بنابراین تفاوت بین دانش و مهارت فارغالتحصیلان یک دوره آموزشی و هدفهای تعیین شده برای این دوره، افت کیفی را نشان میدهد.
- افت تحصیلی کلی (کلان): شامل شکست تحصیلی فراگیران در تمامی دروس و حتی سال تحصیلی میشود که نهایتاً به ترک تحصیل ختم میشود و قریب به اتفاق ترک تحصیل کنندگان، بازگشت به تحصیل نخواهند داشت.
- افت تحصیلی جزئی: شامل ضعف تحصیلی دانشآموزان در یک درس در طی سالهای مختلف مانند ضعف خواندن یا نوشتن و کند فهمی مفاهیم در مسائل ریاضی است و یا افت تحصیلی در مدت کوتاه چند روزه تا چند ماهه به دلیل مشکلات عاطفی مانند از دست دادن یکی از والدین یاورشکستگی اقتصادی خانواده، مسائل زلزله و... افت تحصیلی جزئی گفته میشود.
به تجربه دیده شده که در دوره راهنمایی نسبت به دورههای ابتدایی و متوسطه عمومی افت تحصیلی بیشتر وجود دارد. این موضوع را میتوان به وضعیت خاص این دوره که دانشآموز باید دروس متنوعتری را نسبت به دوره ابتدایی بگذراند و همچنین به بحران بلوغ و مشکلات آن که در این دوره اتفاق میافتد نسبت داد. معمولا مشاهده میشود که میزان ترک تحصیل کردهها و افرادی که مردود میشوند در مقاطع تحصیلی راهنمایی و متوسطه پسران بیش از دختران است، این تفاوت را احتمالاً به عوامل زیر میتوان نسبت داد:
1- تعداد دانشآموزان دختر در کلاسها کمتر از پسران است و تراکم دانشآموز پسر در کلاسها بهخصوص در نواحی دور افتاده بیشتر است.
2- دختران اوقات فراغت خود را بیشتر درخانه میگذرانند و فرصت و امکان سرگرمی در بیرون از منزل را کمتر از پسران دارند و بیشتر مطالعه میکنند.
3- معمولا دختران به نمره و قبول شدن بیش از پسران اهمیت میدهند و انگیزه قویتر دارند.
4- دختران به حضور در کلاس و یادداشت از مطالب کلاس بیشتر اهمیت میدهند.
عوامل افت تحصیلی را میتوان در سه دسته کلی فردی، آموزشگاهی و اجتماعی و نیز خانوادگی مورد بررسی قرارداد.
الف] عوامل فردی:
یکی از مباحث مهم در روانشناسی تربیت مساله تفاوتهای فردی است. از ویژگیهای بدنی با یکدیگر متفاوتند، بلکه از نظر سایر ویژگیهای روان شناختی و شخصیتی از قبیل عزت نفس، انگیزه، هوش، توجه، برنامهریزی، شرایط عاطفی روانی و... و همچنین شرایط محیط خانوادگی و اجتماع با یکدیگر تفاوت دارند.1) عزت نفس: عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسها، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی میشود. بهرهمندی از عزت نفس، علاوه بر آنکه جزئی از سلامت روانی محسوب میشود، با پیشرفت تحصیلی نیز مرتبط است. مطالعات متعددی نشان داده است که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی همبستگی قابل توجهی (6 تا 4/0) وجود دارد. 2) انگیزه: در روانشناسی تربیتی و یادگیری اصلاح انگیزش در مورد عاملی به کار میرود که دانشآموز یا به طور کلی یادگیرنده را برای آموختن درس به تلاش و کوشش وا میدارد و به فعالیت او شکل و جهت میدهد. انگیزه از لحاظ تأثیرش در رفتار همیشه متوجه هدفی است. مثلاً شخص گرسنه به جستجوی غذا میپردازد و تا آن را به دست نیاورد، نخورد و سیر نشود، تلاش و جستجوی خود را ادامه میدهد. دانشآموز فاقد انگیزه بین رفتار تحصیلی خود و اتفاقات مدرسه هیچگونه رابطهای تشخیص نمیدهد. اگر معلم از آنها پرسشی کند و آنها پاسخ درست بدهند شاید این موفقیت را به شانس و یا آسانی پرسش نسبت دهند، اما وقتی در آزمونی نمره پایین میگیرد، واقعیت این است که آنها مطالعه نکردهاند و بنابراین نتوانستهاند نمره خوب بگیرند، هیچ رابطهای نمیبینند.
3) هوش: بدون شک یکی از عوامل مهم در افت تحصیلی کمبود هوش و توانایی ذهنی است. مطالعات مختلف نشان داده است که درصد بسیار اندکی (بین 10 تا 15 درصد) از موارد افت تحصیلی به علت ناتوانی ذهنی و عدم کشش فرد است. بسیار مشاهده شده است دانشآموزی را که مشکل تحصیلی داشته و با تشخیص کمبود هوش به مراکز مشاوره و کلنیکها ارجاع داده شده، اما پس از ارزیابی دقیق مشخص شده که دانشآموز هیچگونه ضعف شناختی و یا هوشی نداشته و علت یا علل دیگری عامل مسأله بوده است. فقط 10 درصد از عقب ماندگی درسی به کم هوشی مربوط میشود. 4) توجه: برای یادگیری و به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط، توجه به آن مطلب است. بدیهی است که اگر دانشآموز از هوش بالایی هم برخوردار باشد ولی به مطلب یا موضوعی توجه نکند نمیتواند آن را فرا بگیرد. علت افت و شکست برخی از دانشآموزان ناشی از عدم توجه به معلم و موارد تدریس شده و نیز عدم تمرکز حواس هنگام مطالعه و انجام تکالیف درسی است. 5) برنامهریزی: یکی دیگر از دلایل افت تحصیلی دانشآموزان نداشتن برنامهریزی است. فوائد برنامهریزی این است که تمامی موضوعها و فعالیتهای زندگی روزمره را در آن گنجانده و این طور نمیشود که برای یک موضوع خیلی وقت بگذارند و برای فعالیت دیگری وقت کم بیاورد، ضمن آنکه هیچوقت دچار بلاتکلیفی و سردرگمی نیز نخواهد شد.
6) شرایط عاطفی روانی: شرایط عاطفی روانی را میتوان به عنوان اصلیترین عامل پیشرفت یا افت تحصیلی دانست. بسیاری از دانشآموزان با اینکه از بهره هوشی بالاتر از متوسط و ظرفیت یادگیری قابل ملاحظه برخوردارند، اما صرفاً به دلایلی از قبیل فقر عاطفی، انگیزه ناکافی، عدم پشتکار، فقدان اعتمادبهنفس، عدم کفایت در ابراز وجود، کمی احساس خود ارزشمندی، کمرویی، نداشتن نگرش مثبت و تعارض روانی... دچار افت تحصیلی میشوند.
ب) عوامل آموزشگاهی
1- روابط معلم و دانشآموز: روابط مبتنی بر محبت، احترام و اعتماد متقابل میان معلم و دانشآموز هم موجب میشود تا دانشآموز به معلم وابسته نشود و همانگیزه تحصیلی او را افزایش دهد. (اجتناب از تنبیه شدید و مکرر، اجتناب از شوخی، پرهیز از پیشداوریهای غیرمنصفانه، ثبات داشتن و بخشنده بودن، اجتناب از روابط وابستگیزا)2- مهارت معلمان: معلمانی که در نظر دانشآموزان سختگیرتر و متوقعتر هستند، معلمانی که توانایی برقراری سریع نظم را در کلاس دارا هستند، معلمانی که به طور منظم از کار خود ارزیابی میکنند، معلمانی که به دانشآموز کمک میکند تا به اهمیت مطالب پی ببرد و بتواند بین مطالب فرعی و اصلی تمییز دهد در حرفه معلمی موفقتر و دانشآموز آنها از پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردارند.
3- شرایط آموزش و امکانات مطلوب تحصیلی: عدم امکانات و تسهیلات مطلوب یکی دیگر از عوامل مؤثر در افت تحصیلی است.
کمبود معلمان مجرب، باسواد و توانا در انتقال مطالب و موضوعهای درسی به دانشآموزان به خصوص در مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان، وجود ضعف در روشهای تدریس و تکیه بر محفوظات، تراکم جمعیت کلاس، فشردگی برنامههای درسی، کمبود کتاب درسی و کمک آموزشی، دایر نبودن رشته تحصیلی مورد علاقه دانشآموزان در مدرسه، نارسایی در سرویس بهداشتی، دوری فوقالعاده مدرسه از محل سکونت دانشآموزان، سختی رفت و آمد و... از عوامل قابل توجه در ایجاد افت تحصیلی است. 4- ارزشیابی: نوع آزمونها و محتوای پرسشهای امتحانی یکی از مسائل مهم در میزان افت تحصیلی است. اغلب سؤالات امتحانی که بر محفوظات و یادآوری مفاهیم استوارند تا بر هدفهای رفتاری که کتاب درسی به خاطر آن تهیه شده است. اینگونه سؤالات فرآیندهای عالی ذهن مانند درک و فهم، به کار بستن، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی را مورد سنجش قرار نمیدهد.
ج) عوامل خانوادگی و اجتماعی
1-شرایط عاطفی و امنیت خانواده: خانواده یک نهاد اجتماعی و کوچک است که اولین کانون تربیتی کودکان به حساب میآید. مهمترین عامل مؤثر در شکلگیری نگرش دانشآموز نسبت به تحصیل، خانواده است و موارد بسیاری علت افت تحصیلی و یا شکست تحصیلی به وجود این گونه نگرشهای منفی، تضادها، مساعد نبودن شرایط خانواده از نظر عاطفی و روانی و.... بر میگردد. به طور کلی فقر مالی، پایین بودن سطح فرهنگ، اختلاف و کشمکش در خانواده، روشهای تربیتی فرزند، انتظارات و آرزوهای خانواده و نگرش آنها نسبت به درس و... از جمله عوامل خانوادگی هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر میزان موفقیت تأثیر میگذارند.
2- شرایط اجتماعی و اقتصادی: به طور کلی محرومیتهای محیطی و کمبود محرکهای رشد ذهنی و اجتماعی از عوامل مهم در افت تحصیلی کودکان و نوجوانان است. دانشآموزانی هستند که از نظر بهره هوشی و جسمانی هیچ گونه ناراحتی و عقبماندگی ندارند اما بر اثر فقر مالی، تحمل گرسنگی و کمبودها و نداشتن وسایل تحصیلی نمیتوانند به طور مرتب در مدرسه حضور یابند و در نتیجه دچار ناکامی و عقبماندگی میشوند.
3-تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده: سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده همانند سایر عوامل در پیشرفت یا افت تحصیلی تأثیر میگذارد. والدین کمسواد و بیسواد معمولاً کمتر به مسأله پیشرفت تحصیلی فرزندان خود فکر میکنند. آنها به دنبال روال عادی زندگی خود هستند و از روابط و همکاری نزدیک با اولیا مدرسه آگاهی لازم را ندارند در صورتی که دانشآموزان که والدین آنها تحصیلات بالاتری دارند بهتر میتوانند از امکانات و راهنمایی والدین در رفع مشکلات درسی خود مدد گیرند. 4- تعداد اعضای خانواده: باید توجه داشت که بالا بودن تعداد افراد خانواده باعث میشود که میزان محبت والدین به کودکان کمتر شود چرا که والدین خانواده ناچارند که از صبح تا شب در بیرون خانواده بمانند و به فکر سیر کردن شکم خود و کودکان باشند. از طرفی دیگر زیاد بودن اعضای خانواده باعث میشود که از نظر اقتصادی این خانوادهها در سطح پایینی قرار گیرند. صرفنظر از تعداد اعضای خانواده، نکته مهم در این مورد چگونگی ارتباط میان اعضا است.
اگر در خانواده بیشتر افراد همواره مشغول مطالعه باشند دانشآموز به مطالعه روآورده و از لحاظ درسی پیشرفت میکند.5-اشتغال کودکان و مادران: اشتغال دانشآموزان باعث تقلیل انرژی جسمی و روانی آنان شده، آمادگی جسمی و ذهنیشان برای یادگیری کاهش میدهد. به این ترتیب کودکان ممکن است به دلیل عدم حضور فعال ومستمر در محیط های آموزشی نتواند به نحو مطلوبی به تحصیل خود ادامه دهند.
مسئله اشتغال کودکان و نقش آن در افت تحصیلی در خانوادههای طبقه اجتماعی اقتصادی پایین از اهمیت برخوردار است این مساله در مادران هم نمود پیدا میکند و باعث میشود آنها نتوانند به خوبی بچهها را از نظر تربیتی، بهداشتی و آموزشی کنترل کنند. پسران مادران شاغل در مقایسه با پسران مادران غیرشاغل از سازگاری اجتماعی و استقلال بیشتری برخوردارند، اما پیشرفت تحصیلی یا نمره آنها در آزمونهای شناختی پایینتر است.
نکتهای که باید اضافه کرد این است که این مطلب در مورد پسران طبقه متوسط صادق است. برعکس در مورد خانوادههای بسیار فقیرتر، پسران مادران شاغل در آزمونهای شناختی و هوشی نمرات بالاتر از پسران مادران غیرشاغل دارند.
راههای جلوگیری از افت تحصیلی
1- روشهای موثر تدریس عرضه و برنامههای آموزشی به صورتی طرحریزی شود که با استعداد و توان دانشآموزان در سطوح مختلف تناسب داشته باشد.
2- معلمان باید نسبت به راههایی که بدان طریق رفتار تحصیلی دانشآموزان را توجیه میکنند، آگاه باشند. این آگاهی احتمالاً آنان را در تصمیم گیریها به جهتی سوق میدهد که میزان انگیزش تحصیلی را در دانشآموزان به حد بالایی برساند.3-به اوضاع اقتصادی معلمان رسیدگی شود تا شایستگان جذب آموزش و پرورش شوند نه اینکه آخرین شغل داوطلبان کنکور، بناچار معلمی باشد.
4- کلاسهای آموزشی ضمن خدمت تخصصی و دانشافزایی برای ارتقای دانش و آموزش روشهای نو در تعلیم و تربیت برگزار شود.
5-ایجاد کلاسهای تطبیقی، که هدف از تاسیس این کلاسها جلوگیری از انتقال دانشآموزان عقبمانده تحصیلی به مراکز کودکان استثنایی بوده است. کودکانی که عقبماندگی تحصیلی آنها، نه ناشی از کمبودهای ذهنی، بلکه مشکل از یادگیری، اختلالات کلامی، نورولوژیک، ضعف بینایی یا شنوایی است و اگر تحت حمایت قرار نگیرند از نظر درسی موفق نخواهند بود. لازمه این نوع آموزش اصلاحی این است که معلم تطبیقی توانایی شناخت فرایند یادگیری و مشکلات خاص دانشآموز را داشته باشد و به محتوای برنامههای درسی هر پایه تسلط داشته و از عهده تدریس هر کلاس برآید.
6- وسایل و لوازم آموزش در سطح گسترده و به صورت کارآمد، به منظور بالابردن میزان کمیت و کیفیت یادگیری دانشآموزان به کار گرفته شود.
7-باید اوقات فراغت دانشآموزان در طول سال تحصیلی از طریق گسترش و توسعه امکانات فرهنگی و هنری، ورزشی و تفریحی پربار تقویت شود وبه برقراری ارتباط صحیح با والدین دانشآموزان از طریق برگزاری جلسات منظم انجمن های اولیا و مربیان تاکید گردد.
8-از روانشناسان و جامعه شناسان به عنوان مشاور و مددکار در مدارس استفاده شود.
9- آموزش خانواده که براساس نیاز و تقاضای روزافزون آنها برای کسب اطلاعات در موردرشد و نیاز کودکان است، استفاده بهینه به عمل آید.
10- اقدامهای انگیزشی و مادی شامل تغذیه رایگان، استفاده از لباس و لوازمالتحریر رایگان به ویژه برای دختران مناطقی است که حضور آنان در مدرسه نسبت به پسران کمتر است.
11-تشکیل کلاسهای جبرانی، یعنی اینکه کلاسهای جبرانی با معلمان مجرب در ایام تعطیلات همراه با برنامههای متنوع برای دانشآموزانی که ضعف تحصیلی دارند.
12-ایجاد انگیزه برای دانشآموزان با حمایت مطبوعات، صدا و سیما، رسانهها و... در طول سال.