فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:91
عنوان:پایان نامه بررسی همبستگی بین هوش و خلاقیت دانش آموزان دبیرستانی شهرشتان اسلامشهر در سال تحصیلی 84-83
چکیده : ۱
فصل اول : ۳
(کلیات تحقیق) ۳
مقدمه : ۴
«بیان مسئله» ۷
«اهمیت تحقیق» ۸
«اهداف تحقیق» ۸
«فرضیههای تحقیق» ۹
«تعاریف نظری و عملیاتی واژهها» ۹
فصل دوم. ۱۱
(ادبیات و پیشینة تحقیق) ۱۱
«ادبیات تحقیق» ۱۲
«فرآیند خلاقیت» ۱۲
«ماهیت استداد خلاق » ۱۴
«رابطه خلاقیت و محیط خانوادگی » ۱۵
«مردان و زنان خلاق» ۱۶
« روشهای پرورش خلاقیت» ۱۸
عوامل مؤثر در خلاقیت : ۱۹
«اثر عشق و نفرت» ۲۱
«جاهطلبی، طمع، مصیبت» ۲۱
«تمرکز به عنوان کلید خلاقیت» ۲۱
«برای پرورش خلاقیت کنکاش مغزی بهترین خلاقیت است» ۲۲
«محیط مساعد برای ایجاد رفتار خلاق» ۲۴
«عواملی که مانع خلاقیت میشوند» ۲۶
«خلاقیت و هوش» ۲۹
«هوش چیست» ۳۳
«تقسیمات و طبقهبندی هوش» ۳۳
«عوامل موثر در رشد و پرورش هوش» ۳۵
عوامل مربوط به هنگام تولد : ۳۷
عوامل بعد از تولد : ۳۸
«تحقیقات انجام شده» ۴۰
فصل سوم. ۴۲
(روش اجرای تحقیق) ۴۲
«جامعه آماری» ۴۳
«نمونه و روش نمونهگیری» ۴۳
«ابزار اندازهگیری» ۴۳
«روش جمعآوری اطلاعات» ۴۵
«روش آماری» ۴۶
فصل چهارم. ۴۷
توصیف داده ها ـ جداول ـ نمودارها ۴۷
تحلیل استنباطی داده ها ۴۷
الف) توصیف دادهها (جداول، نمودارها) ۴۸
فصل پنجم. ۵۵
«مقدمه» ۵۶
«خلاصة تحقیق» ۵۶
«یافتههای تحقیق» ۵۷
«پیشنهادها» ۵۹
«محدودیتهای تحقیق» ۶۰
«منابع» ۶۲
ضمائم آزمون سنجش خلاقیت تورنس… ۶۴
مقدمه :
با اینکه روانشناسان و محققین در اهمیت خلاقیت در بین افراد اجتماع پی بردهاند، با این وصف خلاقیت از جمله موضوعاتی است که در تحقیقات علمی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. این علامت ممکن است به دلایل زیر باشد.
وجود عقاید سنتی مبتنی بر ارثی بودن این پدیده و بیاثر بودن تربیت بر روی آن.
قامت افرادی که دارای این قدرت هستند و توجه محققین در پدیدههایی که اکثریت را در بر میگیرد.
اعتقاد به اینکه افراد باهوش در زندگی موفقتر از افراد خلاق هستند، به دلیل آنکه اکثر آنها تحصیلات عالی کرده و در رفاه مادی به سر میبرند، در صورتیکه افراد خلاق اغلب در فقر زندگی میکنند، از نظر اقتصادی در تنگنا بوده و در فقر هم میمیرند و در نتیجه نبودن رغبتی در پرورش افراد خلاق بوجود میآید.
مطالعه و اندازهگیری خلاقیت بسیار مشکل است.(خانزاده، 1359، ص 10)
باوجود مسائل فوق مطالعه خلاقیت بینتیجه مانده تا اینکه دانشمندان به این نکته پی بردند که افراد خلاق به خوبی میتوانند منشاء رشد و توسعه در زمینههای تجاری صنعتی، اقتصادی باشند. با توسعه تحقیقات علمی در زمینه خلاقیت بر روی بسیاری از عقاید سنتی از جمله این عقیده که خلاقیت منشاء ارثی دارد و قابل پرورش نیست خط بطلان کشیده شد آموزش میگوید : خلاقیت کودکان امری همگانی است در حالیکه در بین بزرگسالان تقریباً وجود ندارد. خود به خود این سوال پیش میآید که چه میشود این توانایی عظیم و همگانی، بشری شود. این همان سوالی است که انسان را درباره اندیشه «الکساندر دوما» به تأمل وا میدارد (خانزاده، 1359، ص 12و11).
مزلو خلاقیت را چنین تعریف کرد. خلاقیت در ابتدا از روان، هوشیار سرچشمه میگیرد. ایدههای تازه یا نوآوریهای واقعی است که با آنچه در حال حاضر وجود دارد، کاملاً متفاوت است.
رولومی چنین نظر داده است که فرایندههای خلاقیت نیز عقلانی نبوده، بلکه فوق عظلانیاند.
فعالیتهای فکری، ارادی، عاطفی را گرد هم آورده و به تحرک وامیدارد. وی معتقد است تفکر خلاق، نمایش بالاترین درجه سلامتی عاطفی بوده و عبارت از ابراز وجود افراد سالم در جریان خودسازی و تکامل تعیین خودش است. (تورنس- ترجمه قاسم زاده.1372. ص18).
مطالعات اخیر نشان میدهد که خلاقیت و هوشبهر آن طور که برخی از سولفان ادعا میکنند با هم تباین ندارند. در حقیقت هیچ خلاقیت آشکاری نیست که با هوشبهر لااقل 120 همراه نباشد. ولی در هوشبهرهای بالاتر از 120 همبستگی بین خلاقیت و هوشبهر کاهش مییابد.(تورنس، ترجمه قاسم زاده، 1372 بررسیهای به عمل آمده نشان دهنده اینست که پسرها خلاقیت بیشتری نسبت به دخترها از خود نشان دادهاند.
مخصوصاً در دوره کودکی قسمت عمده این اختلاف ناشی از روشهای متفاوت تربیتی است که نسبت به آنها اعمال میشود. به پسرها فرصتهای بیشتری برای استقلال داده میشود. و با نشان دادن ابتکار و استعداد بیشتر مورد تشویق والدین و معلمان قرار میگیرند.
اکثر خانوادهها شیوههای محافظه کارانه و سازگارتری را تقویت میکنند. از بین آزمونهای موجود برای اندازهگیری خلاقیت آزمون تورنس بالاترین کاربرد را داشته است. (خانزاده، 1359، ص 61،60)
در این پژوهش سعی شده است که همبستگی بین هوش و خلاقیت دانشآموزان مورد بررسی قرار گیرد.
«بیان مسئله»
نیروی خلاقی هر جامعه بزرگترین و پرارزشترین سرمایه است که هر جامعه در اختیار دارد.
همچنین این افراد در زمینه توسعه تجاری، صنعتی و اقتصادی میتوانند نقش موثری داشته باشند. جامعه نیاز مبرم به حل مشکلات اجتماعی دارد و با دید اقتصادی متوجه میشویم که حل این گونه مشکلات به راحتی امکانپذیر نمیباشد و به خلاقیت نیاز دارد.
همبستگی بین هوش و خلاقیت بالاست اما مطلق نیست. کودکانی که دارای بهره هوشی پایین و حتی متوسط هستند از خلاقیت کم یا متوسط برخوردارند. اما لزوماً عکس این موضوع صادق نیست. بهره هوشی بالا همیشه به معنای خلاقیت بالا نیست. از اینرو بهره هوشی بالای 135 که در بسیاری از برنامههای ویژه کودکان با استعداد مورد استفاده قرار میگرفت، احتمالاً برای کودکان کاملاً خلاق بسیار بالاست و بیشتر آنها را کنار میزند.