یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

مقاله زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین

اختصاصی از یارا فایل مقاله زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین


مقاله زندگینامه ابوالفضل عبدالرزاق کاشانی ملقب به کمال الدین

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:73

فهرست مطالب:

نام ونسب کاشانی ۵
آغاز ، حیات وانجام کاشانی ۷
کاشانی و آموخته ها ۹
مشایخ و همعصران او ۹
طریقه آشنایی کاشانی با مکتب ابن عربی ۱۲
جایگاه کاشانی در تصرف ۱۳
کاشانی از منظردیگران ۱۵
عقیده و مذهب کاشانی ۱۵
مقدمات بحث ۱۶
تشیع کاشانی از منظر کاشانی ۱۷
حضرت امیر(ع) واهل بیت در تأویلات ۱۷
حضرت امیر ۱۹
رفع شبهات ۲۴
نقد حدیث اول ۲۵
نقد حدیث دوم ۲۷
حضرت مهدی (عج) ۲۸
آراء و عقاید کاشانی ۳۲
بحث جبر و اختیار ۳۳
رجعت ۳۴
شفاعت ۳۵
عصمت ۳۶
عینیت صفات بالذات ۳۶
آثار کاشانی ۳۸
الف: کتب ۳۸
رسائل فارسی ۴۰
رسائل عربی ۴۱
دیوان کاشانی ۴۲
دلایل انتساب تأویلات به کاشانی ۴۲
مقدمه ای در تفسیر وتأویل ۴۷
در لغت تفسیر ۴۸
تفسیر در اصطلاح ۴۹
تأویل در لغت ۵۱
تأویل در اصطلاح ۵۳
تاریخچه ای گذرا بر تأویل و گروههای تأویل ۵۴
تأویل عرفانی و وجوه تمایز آن ازدیگر تأویلات ۵۵
انواع تأویل عرفانی (تفسیر عرفانی) ۵۶
تأویل نامه های ۵۸
اصطلاحات موجود در مورد نگاشته‌های عرفا پیرامون قرآن ۵۹
ب :اصطلاحات مخصوص به حوزه تأویل عرفانی ۶۰
تأویل عرفانی ۶۰
مبانی تأویل عرفانی ۶۱
الف : مبانی تأویل درقرآن ۶۱
مبانی تأویل از منظرحدیث ۶۲
مبانی اختصاصی تأویل عرفانی ۶۳
۱- مبانی جامعه شناسی تأویل ۶۳
مبنای زبان شناختی تأویل ۶۴
مبانی نظری تأویل عرفانی ۶۵
مبانی عملی تأویل عرفانی ۶۶
مبانی تأویل عرفانی از دیدگاه ملا عبدالرزاق ۶۸
ملاکهای تأویل عرفانی از دیدگاه کاشانی ۷۱
معرفی اجمالی کتاب <تأویلات القرآن الکریم> 72

 

چکیده:

نام ونسب کاشانی:

اهل کاشان است، نامش عبدالرزاق، کنیه‌اش ابوالفضل و ملقب به کمال‌الدین می‌باشد، پدرش نیزبا لقب جمال‌الدین و کنیه ابوالغنائم مشهور است.

تاریخ زندگی جناب عبدالرزاق بخاطر همزمانی و شباهتهای اسمی با سه عالم برجسته دیگر- دونفر هم نام ودیگری همشهری – دچار ابهامات و تناقضات زیادی گردیده است تا جائیکه از کنیه او گرفته تا محل زندگانی، نام پدر و آثار او را تحت الشعاع خود قرار می دهد. این سه که به ترتیب عبارتند از:

۱- کمال الدین عبدالرزاق مشهور به (ابن فوطی) (م۷۲۳ هـ ق) تراجم نگار هم عصر کاشانی و صاحب <مجمع الآداب فی معجم الالقاب> و تلخیصی ازآن بوده، پدرش احمد و شانزده سال پیشتر از کاشانی دار فانی را وداع گفته است.

۲- کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی (ت ۸۱۶هـ ق م ۸۸۷ هـ ق) مؤلف «مطلع سعدین و مجمع بحرین»، پدرش اسحاق،ملقب به جلال الدین می‌باشد.( همچنانکه می بینیم نزدیک به یک قرن بعد از کاشانی می زیسته است).

۳- عزالدین محمود کاشانی (م۷۳۵هـ ق) صاحب دو اثر مشهور «مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه»- که در اصل ترجمه وتلخیص از عوارف المعارف سهروردی است – و شرح عالمانه وادیبانه تائیه ابن فارض مشهور به «کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّر» می‌باشد.

این همعصر وهمشهری ملا عبدالرزاق – همچون او – در عرفان عملی و نظری تبحر داشته و دو اثر ماندگارش نشان از تضلع او در این دو حوزه دارند.گروهی چون علامه امین عاملی[۱] و حاجی خلیفه[۲]،علامه مدرس تبریزی[۳]، مرحوم آقا بزرگ تهرانی[۴] – به اشتباه- ابوالغنائم را کنیه ملا عبدالرزاق بر شمرده اند در حالیکه می دانیم- براساس آنچه تلمیذ نامدارش قیصری در مقدمه شرح مخصوص خود ضبط کرده ابوالغنائم کنیه پدرش می باشد.

 علامه طهرانی نام پدر او احمد[۵] و مدرس تبریزی اسحاق[۶] می دانند و این در حالیست که این دو بترتیب – نام پدر ابن فوطی[۷] و عبدالرزاق سمرقندی[۸] می‌باشند.

 در مورد زادگاه ایشان نیز با اینکه همه جا، نام «قاسی»[۹]«قاسانی»[۱۰]و«کاشی»[۱۱] «کاشانی»[۱۲] «قاشانی»[۱۳]آمده است.اما حاجی خلیفه در کشف الظنون[۱۴] هنگام معرفی «تأویلات القرآن الکریم» لفظ «سمرقندی» را بعد از «الکاشی» بکار می‌برد، تا جائیکه جناب آقای بیدار فر در مقدمه وزین خود برشرح منازل السائرین – با توسل به کاربرد «القاسانی»توسط قیصری و قول یاقوت حموی در معجم البلدان_ تمایل خود را به سمرقندی بودن ملا عبدالرزاق ابزار می‌دارد.[۱۵]و این در حالیست که ابوالفداء در تقویم البلدان قاشان را به صورت قاسان را نیز مجاز دانسته[۱۶] و بغدادی نیز در مراصد الاصلاع، قاسان و قاشان  –هر دو – را شهری در نزدیکی اصفهان معرفی می‌کند[۱۷] پس باید گفت که حاجی خلیفه بین صاحب مطلع سعدین و ملا عبدالرزاق دچار خلط شده است. از طرفی می دانیم کاشی مخفف کاشانی و قاشی نیز تلفظ دیگری از قاشانی در زبان عامه است[۱۸]پس نام کاملش – همچنانکه قیصری(ره) در مقدمه شرح فصوص الحکم آورده – عبارتست از: <کمال الدین ابوالفضل عبدالرزاق بن جمال الدین ابی الغنائم الکاشانی[۱۹]>

 

آغاز ، حیات وانجام کاشانی:

در هیچیک از تراجم مشهور نظری نسبت به تاریخ تولد ایشان به چشم نمی خورده لذا ما برای مشخص شدن دوران حیات و سال تولد تقریبی او به تحقیقی درباره تاریخ وفات ورویکردش به عرفان دست می زنیم باید گفت که در مورد تاریخ وفات ایشان چهار نفر ارائه شده است.

۱) حاجی خلیفه در کشف الظنون تاریخ وفات کاشانی را سال (۷۳۰ هـ ق) می‌دانند[۲۰]که همین نظر به اعیان الشیعه[۲۱] نیز راه یافته است.

۲) صاحب روضات الجنات سال وفات را سال( ۷۳۵هـ ق) ضبط نموده است[۲۲] و مدفنش را خانقاه زین الدین ماستری داخل شهر نطنز و در جوار مسجد جامع می دانند.

۳) سومین تاریخ ازآن صاحب مجمل التواریخ می ‌باشد ایشان سال وفات را سوم محرم سال ۷۳۶ هـ.ق) می‌دانند که از دقت بیشتری نسبت به بقیه برخوردار است.

۴)حاجی خلیفه در کشف الظنون ذیل معرفی تأویلات القرآن الکریم سال وفات ایشان را ۸۸۷ (هـ ق) می‌دانند چرا که اولاً اگر تاریخ نوشتن شرح منازل السائرین- همچنانکه در آخر یکی از نسخ آن آمده – سال(۷۳۱ هـ ق)باشد[۲۳] بدون تردید سال وفات ایشان سال (۷۳۰ هـ ق) نمی‌باشد. ثانیاً حاجی خلیفه- همچنانکه فراوان از او دیده شده – بین ملاعبدالرزاق وسمرقندی، صاحب مطلع سعدین،خلط نموده و سال وفات ایشان را برای کاشانی آورده است.

نظر برجای مانده قابل جمعند، چرا که اگر تاریخ وفات ایشان را سوم محرم سال (۷۳۶هـ ق) بدانیم، می‌توان گفت که صاحب روضات الجنات این سه روز را به حساب نیاورده است پس صحیح‌ترین تاریخ همان سوم محرم سال (۷۳۶ هـ.ق)‌می‌باشد.

حال اگر- براساس نامه کاشانی به علاءالدوله سمنانی، رویکرد کاشانی به متصوفه در اوایل جوانی او- بعد از بحث فضلیات وشرعیات- و با مصاحبت مولانا نورالدین عبدالله نطنزی (م ۶۹۹ هـ ق) و بعد- و همزمان با او –شمس‌الدین کیشی و اصیل‌الدین عبدالله (م ۶۸۵ هـ ق) صورت گرفته باشد. در این حالت جناب کاشانی  سال بعد ازوفات شیخ اصیل‌الدین زیسته‌اند. واگر شروع مصاحبتش با متصوفه را بین ۲۵ تا ۳۵ سالگی ایشان بدانیم، مدت حیات این عارف وارسته بین ۷۵ تا ۸۵ سال و سال تولد ایشان ، بین سالهای (۶۵۰هـ ق تا ۶۶۰ هـ ق) بوده است. وصدق این استدلال زمانی آشکار می‌گردد که در هیچیک از کتاب تراجم عمر طولانی و  غیرطبیعی برای این بزرگمرد عرفان ثبت نشده است سوگمندانه باید گفت که حتی نسبت به مدت عمر کاشانی نیز اشتباهات فاحشی صورت گرفته است تا جائیکه برخی با دیدن نامی از <محمد بن مصلح المشتهر بالتبریزی[۲۴]> در مقدمه شرح فصوص کاشانی به اشتباه آنرا شمس تبریزی ( م ۶۴۵هـ ق)دانسته و شرح فصوص کاشانی را به سفارش ایشان می‌دانند. غافل از اینکه در این صورت  اگر هنگام نوشتن به شرح خصوص کاشانی ۴۰ ساله باشد.

با توجه به اینکه فصوص در سال(۶۳۲ هـ ق) نوشته شده ومحی الدین متوفی ۶۳۸ (هـ ق) است- باید عمری ۱۳۰ تا ۱۴۰ ساله برای او در نظر گرفت که اشاره کردیم در کتب تراجم به چنین عمری اشاره نشده است. از طرفی می دانیم که کاشانی شرح خود را بعد از شرح جندی[۲۵] و جندی نیز شرحش را بعد از وفات شیخ کبیرصدرالدین قونوی[۲۶] (م ۶۷۳ هـ ق) نگاشته است. پس این سخن که کاشانی شرح خود را به سفارش شمس تبریزی نوشته،سخی ‌بی‌پایه است و اگر به این نکته نیز توجه کنیم که شمس تبریزی نگاهی منتقدانه به عرفان محی الدین دارد این بی پایگی روشنتر خواهد بود.

کاشانی و آموخته ها :

 کاشانی نه تنها یک تاز عرفان و مجمع البحرین عرفان نظری وعملی است که پیشتر جستجوگری پرتلاش در عرصه علوم ظاهری بوده است و آنگونه که از مقدمه <اصطلاحات الصوفیه> و تنها مرجع ما -نامد کاشانی به شیخ علاء الدوله سمنانی – بر می آید او قبل از ورود به عرفان از فضلیات ( علم ادبی)

۲- شرعیات (فقه و حدیث و تفسیر وعلوم مرتبط) گرفته تا ۳- اصول فقه و ۴- کلام و ۵- معقولات ( منطق وعلوم طبیعی) و درآخر علوم الهی (فلسفه) را به گونه ای کاویده که< استحضارآن به جائی رسید که بهتر از این صورت نبندد»[۲۷] و این خود نشانگر تضلع این «عالم عامل»[۲۸] و <جامع میان علوم ظاهری و باطنی> در جمع وباطن میان ظاهر دارد.در اینجا باید نکته ای را خاطر نشان شویم و آن اینکه افرادی همچون کاشانی که ابتدا میدان دار عرصه علوم ظاهری، مناسب دنیوی بوده اند، پس از ورود به فراخنانی عرفان همچون طایری رهیده از نفس آنچنان در بلندای عرفان بال گسترانده که کمترکسی می‌تواند به افق آنان نزدیک گردد دراین زمینه می‌توان از بزرگانی چون ابراهیم ادهم، سنائی غزنوی، ابن عربی، سید حیدر املی وغیره نام برد.

 


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.