یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود پایان نامه در مورد رنگ در تاریخ ایران

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه در مورد رنگ در تاریخ ایران دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه در مورد رنگ در تاریخ ایران


دانلود پایان نامه در مورد رنگ در تاریخ ایران

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:115

چکیده:

در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی،  رنگ  نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی ویا یک دوره تاریخی بوده است. در ادیان الهی و کتب آسمانی، گاه رنگ ها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. درانجیل، کتاب مقدس مسیحیان، رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن دو رنگ سفید و سیاه، به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به کار رفته است. پیامبر اسلام، صلوات اللٌه علیه، نیز در حیات پر ثمر خود و در زندگانی روزمره خویش از رنگهای چندی استفاده فرموده اند . هم اکنون نیز رنگ سبز، به عنوان رنگ رسمی بسیاری از کشورهای اسلامی، در پرچم کشورها منعکس است . به کار بردن پرچم، چه نزد ایرانیان چه نزد اعراب قبل از ظهور اسلام متداول بوده است . درفش و پرچم ایران از دوران باستان، در تاریخ شهرت دارد در طول تاریخ پرو نشیب و فراز ایران، رنگ نزد قبایل مختلف و سلسله های حکومتی همواره به عنوان نماد و علامت مشخصه به کار گرفته شده است. در عصر افشار رنگ و پرچم سرخ مورد استفاده بوده و در مراسم رسمی به کار می رفته است.همچنین لباس ارتش ایران نیز از پارچه سرخ ارغوانی تهیه می شد.دراوایل عصر قاجار، رنگ سرخ کماکان جزء رنگهای رسمی دولت ایران محسوب می شد.

واژگان کلیدی: رنگ، تاریخ علم و فنّاوری، فرهنگ ایلامی، تمدن اسلامی، سنت
 
« بپوشید جامه سپید، که آن نیکوترو پاکیزه ترین رنگهاست »
پیامبر اکرم (ص)

در مطالعات تاریخی و تحقیقات ایران شناسی، بسیاری از نکات حساس و ظریف تاریخی وجود دارد که اگر چه  در وهله اول کوچک می نماید اما دارای دیرینه تاریخی و زمینه بسیار قوی اجتماعی و سیاسی است، به طور مثال مفهوم سیاسی و اجتماعی رنگ در رویدادهای تاریخی ایران.
در طول تاریخ ایران به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی و یا یک دوره تاریخی بوده است که البته مفاهیم مختلفی را در بر می گیرد. رنگ در تاریخ ایران، با مفاهیم یا معانی حقیقی خود به کار رفته است. در تمدن های کهن و دوران پیش از تاریخ ایران، وسایل و آلات و ابزار مردمان با رنگی تزیین می شد که در آن منطقه وجود داشته است و گاه حتی آن تمدن، مثلأ به مناسبت وجود خاک نخودی رنگ و در نتیجه وجود آلات و ابزار به رنگ نخودی، به تمدن نخودی رنگ مشهور می شد (تپه گیان ایران) در  دورانهای تاریخی ایران و مقاطع پیش از ظهور اسلام، به ویژه رنگهای طلایی و نقره ای مورد توجه بود. در ادوار اسلامی و در ممالک اسلامی نیز تنوع شگفت انگیز پوشاکهای مختلف با آداب سنن بومی منطقه تناسب داشت. به طور مثال بدویان از پشم گوسفند سفید، یا موی بز سیاه لباس تهیه می کردند. مردم شهر برقه اغلب قرمز می پوشیدند و در فسطاط (مصر) آنان را با رنگ لباس قرمزشان می شناختند، زیرا که برقه در میان صحرای قرار داشت که دارای خاک و سنگ قرمز بود3 و در کار با آن مصالح
بالطبع لباس را قرمزمی کرد. گاه امر تجارت به یک رنگ کردن البسه مردم، بدون هیچ زمینه تاریخی آن، کمک می کرد.مثلأ ورود مستمر قرمز دانه و نیل و زعفران به ممالک اسلامی، باعث هماهنگی رنگها می شد، اما مسائل و حوادث تاریخی، زمینه دیگری را برای انتخاب رنگها به وجود می آورد.
در ادیان الهی و کتب آسمانی گاه رنگها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. در انجیل کتاب مقدس مسیحیان رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن و رنگ سفید و سیاه به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به کار رفته است4.
در قران کریم رنگهای سبز در سوره 37 آیه 80، سوره55 آیه 87 5-رنگ  زرد در سوره 2 آیه 69-رنگ قرمز در سوره 35 آیه 27-رنگ سفید در سوره 2 آیه 187 و بالاخره رنگ سیاه در سوره 2 آیه 187 آمده است.
پیامبر اسلام، صلوات الله علیه نیز در حیات پرثمر خود و در زندگانی روزمره خویش از رنگهای چندی استفاده فرموده اند.بعد ها در طول تاریخ و در طی قرون رنگ سبز به صورت نمادی از پیام حضرت ختمی مرتبت و شعار دین مبین اسلام در آمد. هم اکنون نیز رنگ سبز به عنوان رنگ رسمی بسیاری از کشورهای اسلامی، در پرچم کشورها منعکس است . در کتابهای مختلف که در مورد شیوة زندگی و سیره آن حضرت به تحریر در آمده است، مولفان گاه به صراحت و زمانی به طور غیر مستقیم به رنگهای مورد استفاده ایشان اشاره کرده اند . در بخشی از سیره نبوی کتاب طبقات تألیف محمد بن سعد (متوفی 320 ه.ق) که کاتب محمد بن عمر واقدی بوده است،5 آگاهی های ا زعادات لباس پوشیدن پیامبر اسلام آمده است. به طور مثال فضل .. از ابوقلابه نقل می کند که پیامبر فرموده است : از محبوب ترین جامه های شما در نظر خداوند جامه سپید است، در آن نماز بگذارید و مردگان خود را در آن کفن کنید.6 یا اینکه پیامبر فرموده است بر شما باد پوشیدن جامه سپید، زندگان شما آن را بپوشند و مردگان خود را در آن کفن کنید.7
همچنین نقل شده است که پیامبر را در حال طواف دیدم که حوله سبز بر دوش داشت و شانه چپ خود را پوشید و شانه راستش برهنه بود.8 نیز اینکه پیامبر را در حالتی دیدم که دو برد سبز پوشیده  بود.9
از آنجایی که نحوه زندگانی حضرت ختمی مرتبت حتی در کوچکترین اعمال آن حضرت مورد توجه فراوان اطرافیان و پیروان بوده، نباید تعجب کنیم که طبقات می گوید هنگامی که نمایندگان بنی عامر در مکه(محله ابطح) به خدمت پیامبر رسیدند پیامبر در داخل خیمه ای سرخ رنگ بود.10 یا رسول خدا روزهای جمعه برد سرخ می پوشید و در دو عید (فطر و قربان) عمامه سرخ می بستند.11 همچنین از قول یکی از نزدیکان پیامبر نقل شده که گفته است هیچ کس را در جامه سرخ زیباتر از رسول خدا ندیدم. درود و سلام خدا بر او باد.12 نیز از جابر عبدالله در همین منبع نقل می شود پیامبر روزهای عید قربان و عید فطر و جمعه ها حله و برد سرخ رنگ خود را می پوشید. شبیه چنین جملاتی نیز از جانب عبیدالله بن موسی که از نزدیکان بود گفته شده است که هیچ کس از خلق خدا را در حله سرخ زیباتر از رسول خدا ندیده ام.13 در سال فتح مکه، در محل قدید نزدیک مکه مردانی که ملاقات رسول خداوند آمدند همگی مسلمان شدند و خواستند که در پیشاپیش لشکر قرار بگیرند و رنگ پرچم آنان سرخ باشد.14 همچنین بد نیست که گفته شود که پیامبر اکرم دستور دادند
در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقشی مهم را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی و یا یک دوره تاریخی بوده است که البته مفاهم مختلفی را در برمی گیرد.
از قول یکی از نزدیکان پیامبر نقل شده ات هیچ کس از خلق خدا را در حله سرخ زیبا تر از رسول خدا ندیده ام.

که بر روی قطعه چرم سرخی فرمانی نوشته شود که موجب آن منطقه عقیق به خاندان بنی عقیل داده شود.15 طبقات همچنین از قول نزدیکان پیامبر می نویسد که گاهی پیراهن و رداء ازار رسول خدا را با زعفران و ورس رنگ می کردند و پیامبر آن را می پوشید و بیرون می آمد.16 همچنین پیامبر دارای ملافه زرد رنگی بوده اند که با ورس رنگ شده بود.17 علاوه بر آن ذکر می کند که «پیامبر وارد مکه شد، در حالی که عمامه (دستاری) سیاه بر سر داشت» و نیز نفل می کند که« پرچمها و رایات رسول خدا سیاه بود.»18 واقدی از ابوبکر نقل می کند که گفته است:« شنیدم عباس بن عبدالمطلب می گفت رو00ل خدا در حج خود بر خانه کعبه جامه های گرانبهای سیاه پوشاند.»19 خوارزمی در مفاتیح العلوم می نویسد از جمله اصلاحاتیکه اعراب بعد از ظهور اسلام در کتابهای فتوح، مغازی و تاریخ به کار بردند، کلمه شرطیون است.« شرطیون یعن کسانی دارای پرچمهای سیاه هستند و رئیسشان را صاحب الشرط می گویند.»20
به کار بردن پرچم، چه نزد ایرانیان چه نزد اغراب قبل از ظهور اسلام متداول بوده است. درفش و پرچم ایران از دوران باستان، در تاریخ شهرت دارد.21 یکی از مناصب معمول در میان خاندان قریش پرچمداری بود که در آن ایام به آن عقاب می گفتند، ظاهراً قریش نام عقاب را از رومیان گرفته بود زیرا علامت رسمی دولت روم عقاب بوده است.22 در سیره حلبیه روایت شده است که« در جنگ بدر کبری سه پرچم داشتند یکی سفید و دو سیاه . حضرت رسول، پرچم سفید را به مصعب بن عمیر دادند، یکی از پرچمهای سیاه را به مردی از انصار واگذار کردند و اما پرچم سوم سیاه که نامش عقاب و از مرط عایشه تهیه شده بود به علی بن ابیطالب دادند.»23
همچنین منابع در مورد رایات پیامبر اسلام نیز مطلبی نوشته اند . به طور مثال مجمل التواریخ و القصص به نقل از کتاب شرف النبی می نویسد که رایتی سیاه که آن را عقاب می گفتند لوای سپید بود.24
علاوه بر آن نقل شده است که« پرچم حضرت رسول نیز رنگ سیاه داشته است،» ولی صاحب آثار الاموال می نویسد که «پاره ای از پرچمهای پیغمبر پفید رنگ بوده است.»25 اعراب در همان صدر اسلام  در جنگ نهاوند که در سال 21 هجری قمری (642م) صورت گرفت، در لشکر کشی خود پرچم به همراه داشتند.
مورخ شهیر برتولد اشپولر درباره صدر اسلام گزارش می دهد که به محض آنکه مسائل خوارج پیش آمد آنان رنگ قرمز را به عنوان شعار خود انتخاب کردند.26
گاه دانشمندان علوم دینی نیز وقایع تاریخی و شدت وآن را با رنگ سنجیده اند، به طور مثال شیخ صدوق (ابن بابویه ) فقیه عالیقدر جهان تشیع در کتاب علل الشرایع چنین آورده است: « وقتی آسمان را سرخ بینی همرنگ خون تازه و آفتاب را بر دیوار چون مفرش زرد، بدان که حسین کشته شده است.» از همان ایام شهادت حضرت امام حسین است27 که رنگ سرخ دارای مفهوم سیاسی و اجتماعی شد.
امویان به استناد کتاب آثار الاول پس پیامبر اکرم رنگ پرچم را عوض کردند و« پرچم امویان سرخ شد.»28 اما بعد ها امویان رنگ سفید را مظهر خود قرار دادند و این امر حتی برای امویان اندلس هم معتبر بود.29 مجمل التواریخ و القصص حتی می نویسد که «علامت و کسوت بنی امیه سبز بوده است،»30 اما اغلب منابع، رنگ سفید را به امویان نسبت داده اند.
علویان هم ابتدا رنگ سفید را برای خود انتخاب کردند : «چون کار ناصر (کبیر) به آمل مستقیم شد عبدا… به ساری علما سپید کرد و مردم را با دعوت خواند.»31
همچنین در حرکتهای ناحیه رویان یاد آور می شود که :  « مازیاردر حال پیش خلیفه مسرعی روانه کرده  بود و نمود که مردم رویان و ثغرچالوس خلع طاعت امیر المؤمنین کردند و محمد‌بن موسی را فریفته و یاور گرفته و علویی را به خلافت نشانده، شعار سپید گردانیده اند»32   در مورد ناآرامیهای موجود در ساری توسط علویان آمده است که : «…. و غافل نشسته بود که ناگاه آواز تکبیر و صلوات شنیدند و علمهای سپید در ساری آورند ولوله دیلم درافتاد.»33 وبالاخره اینکه « محمد‌ زید لشکر رافع را در آن سال نفقه داد تا رافع شعار و علم سپید کرد.»34 حتی بعدها پرچم سفید علویان به سبز تبدیل شد( نگاه کنید به پاورقی 46) . ثعالبی در یتیمه‌الدهر اشاره به سپید پوشی شیعیان برخی ازشهرهای ایران دارد و می‌گوید: « مردم ( شیعه ) قم، کاشان و کرج را در جشنها و اجتماعات باجامة‌ سپید بینی و … »35 عباسیان برعکس امویان رنگ سیاه را شعار خود قرار داردند.36 هنگامی که ابومسلم در رمضان 129 هجری قمری( ژوئن 747 میلادی) در نزدیکی مرو اعلام موجودیت سیاسی کرد، پرچم سیاه عباسی را به اهتزاز درآورد.37 عباسیان هنچنان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مأمون حفظ کردند و به همین جهت آنان را « المسوده» ( سیاه جامگان ) می نامیدند.38 اما به محض آنکه حضرت امام علی بن موسی‌الرضا( ع) از جانب خلیفه به عنوان ولیعهد تعیین گردید، رنگ سبز جانشین سیاه شد، زیرا که سبز نمادی از پیامبر(ص) شده بود: « مأمون در روز دوشنبه ماه رمضان سال 201 هجری قمری ( 817 میلادی) به ولیعهدی پساز خودبا وی ( رضا علی‌بن موسی‌بن جعفر علیه‌السلام) بیعت نمودم و مردم را به جای سیاه، سبز پوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت… و کسی نماند که لباس سبز نپوشد.»39
اما کم و بیش رنگ سیاه در نزد عباسیان  و مأموران دولتی حفظ گردید و به خصوص فضاوت مانند دیگر کارکنان حکومتی می‌بایستی لباس سیاه رنگ بر تن کنند.  درسال 237 هجری قمری، زمانی که حارث بن‌مسکین قاضی مصر شد، از او خواسته شد که لباس سیاه بپوشد، اماوی خودداری کرد.  دولتیان او را ترسانیدند و گفتند در این لباس طرفدار بنی‌امیه قلمداد خواهد شد و او پذیرفت و پشمینة  سیاه پوشید.40 درقرن چهرم هجری قمری( دهم میلادی) پوشیدن لباس سفید برای مدان کماکان بنابر روایت و توصیة‌ پیامبر (ص) وجود داشت و زنان هم می‌توانستند لباسهای رنگ به رنگ برتن کنند، اما رجال دولتی در روزهای رسمی، لباس مشخصی داشتند. خطیب بغدادی از حدود سال 400 هجری قمری گزارش می‌دهد که فقط خطیبان و مؤذنان موظف بودند، قبای سیاه بپوشند و ظاهراً روزهای جمعه  نیز می‌بایست سرشناسان و دولتیان جز با قبای سیاه دیده نشوند.41 اما در همین ایام، خلفای فاطمی برخلاف عباسیان، رنگ سفید را شعار خود کردند. پرچم فاطمیان هم به رنگ رسمی، سفید انتخاب شده بود.42 کسوت (روپوش) اهدایی خلفای فاطمی برای پوشش کعبه نیز رنگ سفید داشت،43  در حالی که خلفای عباسی، پارچه‌ای به رنگ سیاه پیشکش می‌کردند. ابن جبیر سیاح اسپانیایی که در قرن ششم هجری قمری( دوازدهم میلادی) از کعبه دیدن کرده است، از روپوش و کسوت سبز سخن می‌گوید که رنگ  آن سبز مغز پسته‌ای بامنگوله‌های صورتی بوده است.44
 عباسیان همچنان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مأمون حفظ کردند و به همین جهت آنان را « المسوده» ( سیاه جامگان) می‌نامیدند. اما به محض آنکه حضرت امام علی‌بن موسی الرضا(ع) از جانب خلیفه به عنوان ولیعهد تعیین گردید، رنگ سبز جانشین سیاه شد، زیرا که سبز نمادی از پیامبر (ص) شده بود
در اواخر قرن چهارم هجری قمری ( دهم میلادی) در فسطاط مصر، در مراسم سال نو، مردم شخصی را به نام میر نوروزی انتخاب می‌کردند. این مرد صورت خود را سفید رنگ می‌کرد و با لباس قرمز سوار مرکبی می‌شد و در بازار به گردش می‌پرداخت و به مردمآب می‌پاشید.
مراسم آب‌پاشی که از سنتهای قدیمی ایرانیان بود، در سال 363 هجری قمری( 974 م.) توسط خلیفه ممنوع شد،
در قرن چهارم هجری قمری پوشیدن لباس سفید برای مردان کماکان بنابر روایت وتوصیة پیامبر (ص) وجود داشت و زنان هم می‌توانستند لباسهای رنگ به رنگ بر تن کنند
اما به زودی مردم آن را مجدداً مرسوم کردند.45 در قیامهای علیه عباسیان، رنگ بار دیگر مفهوم تاریخی خود راحفظ کرد، چنانچه پیروان المقنع، جامه و رنگ سپید را انتخاب کردندوبه همین دلیل به آنان مبیضه یاسپید جامگان می ‌گفتند.46 علویان نیز ابتدا رنگ سفید را شعار خود قرار دادند، اما پس از ولیعهدی امام رضا(ع) آن را به سبز تبدیل کردند47 گذشته از زمینة  سیاسی رنگ سفید در مقابل رنگ سیاه عباسیان، به طور کلی سفید در خراسان پیشینة سنتی نیز داشت. به طور مثال درخراسان سفید، رنگ مراسم سوگواری نیز بود و در قرون نخستین اسلامی نیز به همین منظور به کار رفته است. زمانی که فرستاده خلیفه،  خبر مرگ القادر خلیفه عباسی را به محمود غزنوی داد « امیر ماتم داشتن ببسیجید و دیگر روز که بار داد بادستار و قبا بود سپید، و همه اولیاء و حشم و حاجیان با سپید آمدند.»48 در سرزمینهای غربی ممالک اسلامی یعنی اندلس و غرب مراکش ( مغرب) هم سفید علامت عزاداری بود( امروزه نیز در بخشهای کوچکی این رسم وجوددارد)، در حالی که در غرب ایران در مواقع عزاداری از رنگهای تیره کبود، نیلی و سیاه استفاده می‌شد. اما کماکان زمینة اجتماعی شعار سفید در برابر شعار سیاه عباسیان قوی بود. در اواسط قرن سوم هجری قمری ( نهم میلادی) که سرزمین طبرستان، مرکز تجمع مخالفان عباسی و پناهندگان زیدیه شده بود، دیلیمان نیز مانند اغلب آنان، جامه سفید برتن کردند و با پیرچم سفید به مبارزه برخاسنتند.49
در عصر متوکل خلیفة عباسی در سال 5- 234 هجری قمری ( 849 م، ) یهودیان مجبور شدند ستارة  داوود را با پارچه ای زرد رنگ به لباس خدو بدوزند، تا از پیروان دیگر ادیان مشخص شوند.50
از دیگر حرکتهای اجتماعی اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری قمری، حرکت بابک خرم‌دین در آذربایجان علیه دستگاه خلافت عباسیان بود. خرم‌دینان رنگ وشعار قرمز را برای خود انتخاب کرده بودند و به همین دلیل نیز در تاریخ به « محمره» مشهور شدند.
سیاست نامه دربارة‌ این حرکت چنین می نویسد: « در سنة‌ اثنی و ستین و مأیه در ایام مهدی، باطنیان گرگان که ایشان را سرخ علم خوانند، یعنی محره، قوتی گرفتند عظیم و باخرمه‌دینان دست یکی کردند و گفتند ابومسلم زنده است، ماملک بستانیم و بدو باز دهیم.»51
با پیدایی گروههای مختلف تصوف، رنگ همچنان مفهوم سیاسی و اجتماعی خود را حفظ کرد و حتی در در جات عرفانی برخی از شاخه های تصوف مفهوم و معنی خاص یافت، اما کماکان رنگ سبز به عنوان نمادی از اعتقادات مذهبی و قرمز به عنوان نموداری از خونخواهی و باز یافتن حق از ظالم ظاهر می‌شد. در جهان عرفان و تصوف رنگهای ذیل به کار رفته است: سرخ، سبز، ازرق( کبود)، زرد، سپید و سیاه.52 در قرن پنجم هجری قمری ( یازدهم میلادی) پیروان  حسن صباح برای آنکه بتوانند به بزرگان وقت نزدیک شوند، لباس و جامه کبود صوفیان را دربر می‌کردند. 53با سقوط عباسیان و از همان اواخر حکومت خلفاء، به تدریج پوشیدن پارچه‌های خوش رنگ و براق جایگزین رنگهای سفید و سیاه شد.54 مردم عادی می‌توانستند، جامه و کفش قرمز بپوشند، همان گونه که در این ایام در نزد قیصر روم نیز مرسوم بوده ئو حتی ولیعهد  بیزانس یک کفش به رنگ سیاه و دیگری به رنگ قرمز می پوشید اما اشراف ایران پوشیدن کفش قرمز را عیب می دانستند.55


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.