فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
چکیده 1
مقدّمه 3
حقوقی کردن اخلاق در خانواده 5
1- تبیین موضوع حقوقی کردن اخلاق 5
2- ضرورت حقوقی کردن اخلاق 5
3- ضمانت اجرایی قواعد اخلاقی در خانواده 5
بخش اول: عوامل سعادت خانواده 7
فصل اول: احترام متقابل 7
علل بی احترامی به زن 8
1- اندیشه برتری مرد بر زن 8
2- خوی استبدادی 8
فصل دوّم: عفو و گذشت 8
آثار گذشت 9
1- ایجاد آرامش روحی 9
2- زدودن کینه 10
3- فزونی عزّت 10
عوامل پیدایش گذشت 10
1- یادآوری آثار گذشت 10
2- یادآوری عیوب خود 11
3- بزرگواری اخلاقی 11
فصل سوّم: مسئولیت پذیری 12
جلوه های مسئولیت پذیری 12
1- تأمین هزینه ی زندگی 12
2- مدیریت خانواده 13
3- همسرداری 14
4- تربیت اولاد 14
آثار مسئولیت پذیری 15
1- استحکام پیوند خانوادگی 15
2- آسایش روحی 16
عوامل پیدایش روحیّه ی مسئولیت پذیری 16
1- اعتماد به نفس 16
2- تأثیرپذیری از همسر 16
بخش دوّم: مهم ترین آفات سعادت خانواده 18
فصل اوّل: بدخلقی 18
آثار بدخلقی 18
1- ضایع شدن شخصیت انسانی 18
2- ایجاد ترس و اضطراب 19
3- زوال محبّت 19
فصل دوّم: بدگمانی 20
آثار بدگمانی 20
1- برانگیختن بدیها 20
2- اختلافات خانوادگی 21
فصل سوّم: بدزبانی 21
آفتهای زبان یا آثار بدزبانی 21
1- سرزنش 21
2- ناسزاگویی 22
3- نام زشت نهادن 22
4- عیبجویی 22
بخش سوّم: وظایف اخلاقی متقابل همسران 23
فصل اوّل: خوش خُلقی 23
آثار خوش اخلاقی 23
1- خوش زبانی 23
2- خوش بینی 24
3- ایجاد انس و محبّت 24
فصل دوّم: رفق و مدارا 25
آثار مدارا 25
1- سلامت خانواده 25
2- صمیمیّت و دوستی 26
فصل سوّم: هدایت و حمایت 26
1- هدایت 26
2- حمایت 27
الف) تهاجم فرهنگی 27
ب) تهاجم فیزیکی 27
ج) تهاجم ناموسی 28
د) تهاجم مالی 28
جمع بندی و نتیجه گیری 29
منابع و مآخذ 30
چکیده:
برای خانواده که اولین مکتب تربیت اجتماع می باشد، اسلام راهنمایی های سودمندی دارد و قوانین و دستورات جالبی وضع شده است، این دستورات حیات بخش، نظم و آرامش خانواده را تأمین می کند و محبت و صفا و سعادت و خوشبختی به وجود می آورد.
و مهمترین قوانین و دستورات موجود در خانواده اخلاق می باشد، که اخلاق هر کس در زندگی او تأثیر مستقیمی دارد ولی این تأثیر در محیط خانواده محسوس تر و نقش آفرین تر است، زیرا مسائل عاطفی در خانواده بر مسائل دیگر غلبه دارد و محیط خانواده بیشتر بر مبنای خصوصیات اخلاقی اعضای آن شکل می گیرد که می تواند موجب سعادت خانواده و یا آفتی بر سعادت خانواده باشد.[1]
موضوع محوری نوشتار اخلاق- که پایه و بنیاد هر خانواده را تشکیل می دهد- می باشد و ما در این جا چکیده ای از اهمّ مطالب که در این نوشتار آورده ایم را بیان می نماییم.
سعادت خانواده در پرتو عوامل گوناگونی است که ما آن را در بخش نخست و در 3 فصل بیان نموده ایم.
1- احترام متقابل زن و شوهر، که از عوامل مهم سعادت خانواده است که دایره ای وسیع آن تمام شئون زندگی را در بر می گیرد. و استفاده از روش استبدادی در خانواده، منجر به شکستن حرمت همسر و اهانت به شخصیت او می شود و با این بی احترامی به زن، موجب دوری از رحمت خدا می شود.
2- و یکی دیگر از آن عوامل، گذشت و اغماض نسبت به خطاهای همسر است که در حسن روابط خانوادگی تأثیر بسیار دارد. و این عمل باعث افزوده شدن عزّت و احترام انسان نزد او می شود.
3- یکی از اثرات سازنده ی روحیه ی مسئولیت پذیری در خانواده، استحکام پیوند خانوادگی و آسایش روحی است. و با ایجاد حس اعتماد به نفس این روحیه را می توان در خود و دیگران ایجاد کرد.
و اینکه هر عاملی که موجبات سعادت خانواده را تضعیف کند، از آفات خانواده محسوب می شود، که این عامل هم در بخش دوم و 3 فصلی می باشد.
1- بدخلقی، یکی از آفات ویرانگر و زیانبار خانواده است که باعث ایجاد ترس و اضطراب در محیط خانواده و سلب آرامش روحی از این محیط می شود.
2- عامل دیگر، بدگمانی است که باعث از بین رفتن سلامت زندگی خانوادگی و ایجاد اختلافات و درگیریهای خانوادگی می شود.
3- بدزبانی یکی دیگر از آن آفات است که به صورتهای مختلفی بروز می کند و آفاتی دیگری چون: سرزنش و ناسزاگویی و … را به دنبال می آورد.
و در بخش پایانی، ما وظایف اخلاقی زوجین را بررسی نموده ایم و این بخش را نیز به 3 فصل تقسیم نموده ایم.
در فصل اوّل، خوش اخلاقی که منشأ هر نیکی و رفتار پسندیده خواهد بود که موجب رشد انس و محبت و همدلی و صمیمیّت در محیط خانواده می شود.
در فصل دوّم، رفق و مدارا است که ضرورت رعایت آن بیشتر متوجه مرد است و با این عمل به تدریج در محیط خانواده، صمیمیّت و دوستی را ایجاد می کند.
در فصل سوّم، هدایت و حمایت ذکر شده که خانواده تحت این دو شرط، احساس آرامش و امنیت نمایند.
مقدّمه:
«خانواده» کوچکترین شکل یک جامعه است که از دور کن اساسی (زن و شوهر) تشکیل شده است.
اگر این دورکن، آرامش درونی داشته باشد، خانواده محلی امن برای تربیت فرزندان خواهد بود. اگر هر کدام به وظایف شرعی و عرفی خود عمل نمایند و زندگی را بر اساس فداکاری و گذشت بنا کنند، با صفاترین خانواده را خواهند داشت، امّا اگر هوی و هوس بر زندگی، حاکم شد و انسان «بایدها» و «نبایدها»، «شایدها» و «نشایدها» را به بازی گرفت و خواستههای نفسانی خود را ملاک عمل قرار داد، به موجودی خطرناک تبدیل می شود و امروز، ریشه ی بسیاری از اختلافات خانوادگی و گروهی، چیزی جز بی توجهی به این ضرورت ها نیست.[2]
و آنچه در روابط اجتماعی و خانوادگی و به ویژه روابط همسری، توجه بدان به عنوان یک اصل، ضروری است، تقویت شالوده های اخلاقی، حرکت بر اساس تفاهم، گذشت و فداکاری متقابل است. شکل دادن روابط زناشویی در چهارچوب مکارم اخلاقی و ارزشهای والای اوست که به زندگی و جامعه، گرمی بخشیده و پیوندهای آن را استوار می سازد، نه تکیه بر حقوق قانونی و شرعی.
اسلام نه مردمدار است، نه زن مدار. محور قوانین حق مداری بر پایه کرامت انسان و مصلحت خانواده و سلامت جامعه است و در چنین نظامی مرد و زن، حق گرا و کارگزار می باشند و نسبت به خانواده و جامعه خود مسئول هستند.
خانواده تجلیگاه شکوه وحدت و یکپارچگی است، اینجا همان جایی است که انسان توحید نظری را به آزمون می گذارد تا توحید عملی در آن شکل گیرد. اینجا همان جایگاهی است که بشر از صفات شیطانی دست می کشد و صفات رحمانی چون مودّت، فضل، عفو و اغماض و لطف را به تمرین و تجربه می گذارد و صلاحیت خویش را به هستی عرضه می کند و صلابت خلیفه گری حق را می آزماید. و ما در این نوشتار دوباره بازگو می کنیم که بنیاد مقدس خانواده بر عشق و محبت و روابط عاطفی و صمیمانه پی ریزی شده است و بهترین راه تحکیم اساس خانواده و صیانت آن، رعایت اخلاق انسانی از سوی زن و شوهر است.
خانواده نمونه و شایسته در اسلام، خانواده ای است که دستورات دین و عقل را در همه زمینه ها، از جمله مسائل اخلاقی، اجرا کند.
رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید:
«خیرُکُم خیرُکُم لاهلهِ و انا خیرکم لاهلی»[3]
«بهترین شما، بهترین تان نسبت به خانواده خویش است و من نسبت به خانواده ام بهترینم».
بیان همه خصوصیات و وظایف اخلاقی زن و شوهر، نسبت به یکدیگر، نسبت به فرزندان و نسبت به افراد خارج از خانواده، کتاب مستقلی می طلبد، آنچه در اینجا بدان می پردازیم، بخشی از امور اخلاقی مربوط به زوجین نسبت به یکدیگر است.
این مقاله در سه بخش گردآوری و هر بخش با فصلهایی مختلف به توضیح این امور اخلاقی می پردازد.
در بخش اول، عوامل سعادت خانواده در بخش دوم، آفات و مضرات سعادت خانواده و در بخش سوم وظایف اخلاقی متقابل این زوجین بررسی شده است.
ربنا آنا من لدنک رحمۀ وهیّیء لنا من امرنا رشدا
حقوقی کردن اخلاق در خانواده
1- تبیین موضوع حقوقی کردن اخلاق
تأمل در دو واژه ی حقوق و اخلاق، ما را در تبیین موضوع حقوقی کردن اخلاق یاری می رساند که آیا عبارتی با این عنوان صحیح و مجاز است و یا غیر ممکن؟
وقتی به تعریف حقوق و اخلاق بنگریم هر دو به ضوابطی در سلوک انسان اشاره کرده و به فعل انسان مرتبطند. امّا در تمایز بین این دو، عملی که به عنوان تکلیف تلقی می شود، عملی حقوقی به شمار می رود. و کار عملی اختیاری و ارادی انسان که از اعمال نفسانی و ناشی از نیت افراد است یک عمل اخلاقی محسوب می گردد.
با توجه به رابطه ی حقیقی که میان افعال انسان و واقعیات خارجی وجود دارد، عمل افراد چه از روی اختیار و چه از روی تکلیف نمی تواند در محیط اطراف بی تأثیر باشد و عدم کنترل غرایز و خواسته های نامحدود بشر در میان افراد اجتماع گاه سبب می شود که سلامت جامعه در معرض خطر قرار گیرد. بنابراین در بعضی از شرایط، لازم است تدابیری اتخاذ شود.
2- ضرورت حقوقی کردن اخلاق
اخلاق میان سه محدوده ی الهی، فردی و اجتماعی محصور می باشد و علم حقوق نیز به روابط افراد با یکدیگر مرتبط است، لذا برای تداخل اصول اخلاقی در مباحث حقوقی و پرداختن به بحث حقوقی کردن اخلاق، توجه به اخلاق اجتماعی، که از کمالات انسانی در روابط افراد با یکدیگر سخن می گوید شایسته است.
حقوق که با هدف تنظیم روابط اجتماعی و نظم در جامعه شکل گرفته است، برای بارور شدن خود و پیاده کردن اصول انسانی در ارتباطات اجتماعی به اخلاق نیاز دارد، زیرا ورود اخلاق به حیطه ی حوق که نه تنها اهداف علم حقوق را بر هم نمی زند، بلکه آن را تثبیت کرده و در نگاه تیزبین قانونگذاران راهکارهای عملی را ظاهر می کند و بدین واسطه بهترین عمل را در میان افراد جامعه نهادینه می نماید.
3- ضمانت اجرایی قواعد اخلاقی در خانواده
علیرغم آنکه قانونگذار درستی قراردادها را موکول به رعایت قواعد اخلاقی کرده است (مواد 191 و 975 قانون مدنی) لکن به نظر می رسد تأثیر آن در امور مالی و تعهدات نسبت به سایر موارد کمتر باشد.
اما در حقوق خانواده، حقوق و اخلاق را نمی توان از هم جدا ساخت، زیرا مرتبه ی اخلاق، مقدم بر حقوق است و هر دو مترتب بر یکدیگرند. تأمین معاش خانواده، تربیت فرزندان، و کلیه حقوق حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان تنها با رعایت قواعد اخلاقی میسر بوده و در خانواده همواره عشق، عاطفه، وفادار، صمیمیت، معاضدت و حسن معاشرت حکومت می کند؛ و عدم رعایت این امور به اضمحلال و نابودی خانواده می انجامد و توجه به آن نیز موجب دوام و ثبات آن می گردد بنابراین آنچه از مذاق شریعت بر می آید این است که بعد از بنیان خانواده، حفظ قداست و مستحکم نمودن و جلوگیری از به هم پاشیدن آن ضرورت دارد و به همین جهت طلاق به عنوان مبغوض ترین حلال در نزد پروردگار محسوب شده است و تأمین کننده ی این مهم، تنها پایدار نمودن اخلاق حسنه در این نهاد مقدس است.
بخش اول: عوامل سعادت خانواده
فصل اول: احترام متقابل
الفبای حقوق خانواده در اسلام بر پایه محبت پی ریزی شده و چیزی فراتر از عدل و راهکارهای عقل است. به همین جهت بنیاد خانواده فطرتاً بر پایه ی عواطف و ارزشهاست، لذا راهکارهای اخلاقی همیشه بهتر از راهکارهای حقوقی توانسته مشکلات آن را به سامان رساند. از این روست که در روش قانونگذاری در اسلام ارکان نظام خانواده بر اصول اخلاقی چون مودّت و رحمت، عفو و فضل، گذشت و رعایت مصلحت خانواده و احترام و … استوار است و اینها اموری است که فرایندی برتر از عدل و مساوات و استیفای حقوق صرف دارد.
«ژوسران» دانشمند بزرگ فرانسه می گوید: «تاریخ به ما می آموزد که تواناترین ملتها، مللی است که خانواده در آنها قویترین سازمان را داشته باشد.»[4]
پیمان های زناشویی بر اساس علاقه و محبت قلبی منعقد می گردد و زن و شوهر با این امید کنار سفره عقد می نشینند که هیچ گاه از یکدیگر جدا نشوند. چنین آرزویی دست یافتنی است به شرط آن که موجبات آن فراهم گردد و یکی از آنها حفظ حرمت زوجین از سوی یکدیگر است؛ رعایت ادب و احترام، نسبت به دیگران، علاوه بر ارزش ذاتی، ادب و احترام آنان را نیز بر می انگیزد، چنان که عکس آن نیز صادق است و هر کس نسبت به دیگران، بی ادبی کند، به ناچار نسبت به او بی ادبی خواهد شد.