فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:92
چکیده:
سورة معارج
این سوره در مکه نازل شده و دارای 44 آیه است
تاریخ شروع
5 ذی القعده 1406
محتوای سورة معارج
معروف در میان مفسران این است که سوره « معارج » از سوره های مکی است ، و بر اساس «فهرست ابن ندیم » و «کتاب نظم الدرر » ، و « تناسق الایات و السور » مطابق نقل «تاریخ القرآن» ابوعبدالله زنجانی این سوره هفتاد و هفتمین سوره ای است که در مکه نازل شده است
ولی این مانع از آن نخواهد بود که بعضی از آیات آن در مدینه نازل شده باشد ، و این منحصر به سوره « معراج » نیست ،در بسیاری از سوره های قرآن که مکی است آیه یا آیاتی وجود دارد که در مدینه نازل شده ، و به عکس بعضی از سوره های مدنی آیات مکی دارد .
نمونه های زیادی از این موضوع را «علامه امینی » در « الغدیر » آورده است . 1
دلیل بر اینکه آیات آغاز این سوره در مدینه نازل شده روایات زیادی است که در تفسیر این آیات به خواست خدا خواهد آمد .
به هر حال ویژگیهای سوره های مکی مانند بحث پیرامون اصول دین مخصوصاً معاد و انذار مشرکان و مخالفان در این سوره کاملا نمایان است ، و روی همرفته این سوره دارای چهار بخش است :
بخش اول از عذاب سریع کسی سخن می گوید که بعضی از گفته های پیامبر صلی الله علیه و اله را انکار کرد ، و گفت اگر این سخن حق است عذابی بر من نازل شود و نازل شد ( آیه 1 تا 3 )
بخش دوم بسیاری از خصوصیات قیامت و مقدمات آن و حالات کفار در آن روز آمده است .(آیات 4 تا 18 )
بخش سوم این سوره بیانگر قسمتهائی از صفات انسانهای نیک و بد است که او را بهشتی یا دوزخی می کند ( آیات 19 تا 34 )
بخش چهارم شامل انذارهائی است نسبت به مشرکان و منکران ، و بار دیگر به مساله رستاخیز برمی گردد و سوره را پایان می دهد .
فضیلت تلاوت این سوره
در حدیثی از پیغمبر ( صَلی اللهُ علیه و آله ) می خوانیم : من قرأ « سأل سائل » اعطاه الله ثواب الذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون و الذین هم علی صلواتهم یحافظون :
« کسی که سوره « سأل سائل » را بخواند خداوند ثواب کسانی را به او می دهد که امانات و عهد و پیمان خود را حفظ می کنند و کسانی که مواظب و مراقب نمازهای خویشند »
حدیث دیگری از امام باقر « علیه السلام » آمده است : من أدمن قرائته «سأل سائل » لم یسأله الله یوم القیامه عن ذنب عمله و اسکنه جنته مع محمد (ص) :
کسی که پیوسته سورة «سأل سائل » را بخواند خداوند در قیامت او را از گناهانش باز پرسی نمیکند ، و او را در بهشتش با محمد «صَلی الله عَلیه و اله » سکونت می دهد »
همین مضمون از امان صادق «علیه السلام » نقل شده است .
بدیهی است آنچه انسان را مشمول اینهمه ثواب عظیم می کند تلاوتی است که با عقیده و ایمان ، و سپس با عمل همراه باشد ، نه اینکه آیات و سوره را بخواند و هیچ انعکاسی در روح و فکر و عملش نداشته باشد .
سورة معارج
بِسْمِ اللهِالرَّحْمنِالرَّحیمِ
(1) سَاَلَ سآئَلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لا
(2) لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ
(3) مِنَ اللهِ ذِی الْمَعارِجِ ط
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
ترجمه :
1ـ تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد !
2ـ این عذاب مخصوص کافران است ، و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند .
3ـ از سوی خداوند ذی المعارج است ( خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود می کند ) .
شأن نزول :
بسیاری از مفسران و ارباب حدیث شأن نزولی برای این آیات نقل کرده اند که حاصل آن چنین است :
جزء بیست و نهم
«هنگامی که رسول خدا ( صَلی اللهُ عَلیْه و آله ) علی ( عَلیه السلام ) را در روز « غدیر خم » به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت : من کنت مولاه فعلی مولاه «هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است » چیزی نگذشت که این مسأله در بلاد و شهرها منتشر شد «نعمان بن حارث فهری » خدمت پیامبر( صَلی اللهُ عَلیْه و آله ) آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ماهم شهادت دادیم ، سپس دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را نیز پذیرفتیم ، اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان ( اشاره به علی علیه السّلام ) را به جانشینی خود منصوب کردی ، و گفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه ، آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا ؟ !
پیامبر ( صَلی اللهُ عَلیْه و آله ) فرمود : « قسم به خدائی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است ».
« نعمان » روی برگرداند در حالی که می گفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطِر علینا حجاره من السماء : «خداوندا ! اگر این سخن حق است و از ناحیه تو ، سنگی از آسمان بر ما بباران » !
اینجا بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را کشت ، همینجا آیه سأل سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل گشت »
آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در « مجمع البیان » از «ابوالقاسم حسکانی » با سلسله سندش از « امام صادق علیه السّلام » نقل شده است .
همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت ، و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کرده اند .
مرحوم « علامه امینی » در «الغدیر » آن را از سی نفر از علمای معروف اهل سنت نقل می کند ( با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله :
تفسیر غریب القرآن «حافظ ابو عبید هروی »
تفسیر شفاء الصدور « ابوبکر نقاش موصلی »
تفسیر الکشف و البیان «ابواسحاق ثعالبی »
تفسیر ابوبکر یحیی « القرطبی »
تذکره ابواسحاق « ثعلبی »
کتاب فرائد السمطین « حموینی »
کتاب « درر السمطین » « شیخ محمّد زرندی »
تفسیر سراج المنیر « شمس الدین شافعی »
کتاب « سیرة حلبی »
کتاب « نور الابصار » « سید مؤمن شبلنجی »
و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از « شمس الدین الشفاعی »
و غیر اینها
در بسیاری از این کتب تصریح شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است ،البته دربارة اینکه این شخص « حارث بن نعمان » بوده یا « جابربن نذر » یا «نعمان بن حارث فهری » اختلاف است، و می دانیم این امر تأثیری در اصل مطلب ندارد .
البته بعضی از مفسران یا محدثانی که فضائل علی علیه السّلام را با ناخشنودی می پذیرند ایرادهای مختلفی بر این شأن نزول گرفته اند که در پایان بحث تفسیری به خواست خدا به آن اشاره خواهد شد .
خداوند « مشارق »و « مغارب »
در آیات قرآن مجید گاهی تعبیر «مشرق »و «مغرب » به صورتی «مفرد » آمده است مانند آیه 115 بقره ولله المشرق و المغرب : « مشرق و مغرب از آن خدا است » و گاه به صورت « تثنیه » آمده است ، مانند آیه 17 سوره رحمن رب المشرقین و رب المغربین : « پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب » و گاه به صورت « جمع » المشارق و المغارب مانند آیه مورد بحث .
بعضی کوته نظران این تعبیرات را متضاد پنداشته اند ، د رحالی که همگی هماهنگ ، و هر یک اشاره به نکته ای است ، توضیح اینکه خورشید هر روز از نقطه تازه ای طلوع ، و در نقطه تازه ای غروب می کند ، بنابراین به تعداد روزهای سال مشرق و مغرب داریم ، و از سوی دیگر در میان اینهمه مشرق و مغرب دو مشرق و دو مغرب در میان آنها ممتاز است که یکی در آغاز تابستان ، یعنی حداکثر اوج خورشید در مدار شمالی ، و یکی در آغاز زمستان یعنی حداقل پائین آمدن خورشید در مدار جنوبی است ( که از یکی تعبیر به مدار رأس السرطان و از دیگری تعبیر به مدار رأس الجُدَی می کنند ) و چون این دو کاملا مشخص است روی آن مخصوصاً تکیه شده است ، علاوه بر این دو مشرق و دو مغرب دیگر که آنها را مشرق و مغرب اعتدالی می نامند ( در اول بهار و اول پائیز هنگامی که شب و روز در تمام دنیا برابر است ) نیز مشخص می باشد که بعضی رب المشرقین و رب المغربین را اشاره به آن گرفته اند و آن نیز قابل توجه است .
اما آنجا که به صورت « مفرد »ذکر شده معنی جنس را دارد که توجه تنها روی اصل مشرق و مغرب است بی آنکه نظر به افراد داشته باشد ، به این ترتیب تعبیرات مختلف بالا هر یک نکته ای دارد و انسان را متوجه تغییرات مختلف طلوع و غروب آفتاب و تغییر منظم مدارات شمس می کند.
سورة نوح
این سوره در مکه نازل شده و دارای 28 آیه است
تاریخ شروع
22 ذی الحجه الحرام 1406
محتوای سورة نوح
این سوره چنانکه از نامش پیدا است سرگذشت نوح پیامبر ( صَلی اللهُ عَلیْه و آله ) را بیان می کند ، در سوره های متعددی از قرآن مجید به سرگذشت این پیامبر بزرگ اشاره شده ، از جمله سوره های «شعرا » ، «مؤمنون »،« اعراف » ، «انبیاء » و از همه محشر وحتر در سوره « هود » آمده که در حدود 25 آیة درباره این پیامبر اولوالعزم سخن می گوید ( از آیة 25 تا 49)
ولی آنچه در سوره نوح آمده قسمت خاصی از زندگی او است که در جائی دیگر به این سبک نیامده است ، و این قسمت مربوط به دعوت مستمر و پی گیر ! و به سوی توحید ، و کیفیت ، و عناصر این دعوت . و ریزه کاری هائی است که در این مسأله مهم به کار رفته است ، آن هم در برابر قوم لجوج و خودخواه و متکبری که مطلقا حاضر نبودند در برابر حق سر فرود آورند .
با توجه به اینکه این سوره در مکه نازل شده ، و پیامبر و مسلمانان اندک آن زمان در شرائطی مشابه شرائط زمان نوح و یارانش قرار داشتند ، مسائل زیادی را به آنها می آموزد ، و یکی از اهداف ذکر این ماجرا همین بوده است از جمله اینکه :
1ـ به آنها یاد می دهد که چگونه از طریق استدلال منطقی توأم با محبت و دلسوزی کامل دشمنان را تبلیغ کنند ، و از هر وسیله مفید و مؤثرتری در این راه بهره گیرند .
2ـ به آنها می آموزد که هرگز در طریق دعوت به سوی خدا خسته نشوند هر چند سالها طول بکشد ، و دشمن کار شکنی کند .
3 ـ به آنها می آموزد که در یک دست وسائل تشویق ، و در دست دیگر عوامل انداز را داشته باشند، و از هر دو در طریق دعوت بهره گیرند .
4 ـ آیات آخر این سوره هشداری است برای مشرکان لجوج که اگر در برابر حق تسلیم نشوند و به فرمان خدا گردن ننهند عاقبت دردناکی در پیش دارند .
5ـ علاوه بر اینها این سوره سبب تسلّی خاطر برای پیامبر ( صَلی اللهُ عَلیْه و آله ) و مؤمنان نخستین و افراد مشابه آنها است که در برنامه های خود به لطف خدا دلگرم و در برابر مشکلات و سختیها صابر و شکیبا باشند .
به تعبیر دیگر این سوره ترسیمی است از بیان مبارزه دائمی طرفداران حق و باطل و برنامه هائی که طرفداران حق در مسیر خود باید به کار بندند .
فضیلت تلاوت سوره
در حدیثی از پیغمبرگرامی اسلام ( صَلی اللهُ عَلیْه و آله ) می خوانیم : من قَرَأ سُورَهَ نوح کان مِن المءمنین الذین تدرکهم دعوه نوح : «کسی که سوره « نوح » را بخواند از مؤمنانی خواهد بود که شعاع دعوت نوح پیامبر اورا فرا می گیرد » .
و در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام می خوانیم من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر و یقرأ کتابَهُ فُلَایدع اِن یقرأ سوره : « انا ارسلنا نوحاً » فای عبدُقرأها