فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
مقدمه :
شرکتها به واسطه ی تولید ، به مازاد ثروتی دست می یابند که به آن ارزش افزوده می گویند . بنابراین ، هرچه نسبت بهره وری یا ارزش افزوده سرانه ی کارگر را بالاتر ببریم ، به همان میزان قادر خواهیم بود ثروت بیشتری ایجاد و آن را تقسیم کنیم .
ارزش افزوده بین کسانی تقسیم می شود که در ایجاد آن سهیم بوده اند . بدین ترتیب که کارکنان دستمزد خود را می گیرند و مابقی آن نیز به عنوان سود ناخالص ، به شرکت تعلق می گیرد . این سود ناویژه ، خود ، عواید شرکت ، هزینه های استهلاک ، سود سهامداران و بهره ی وام دهندگان به شرکت را شامل می شود . البته باید خاطر نشان کرد که سود ، در تعریف عام آن ، شامل مالیاتی نیز هست که توسط دولت برای زیر ساختارها و سایر خدمات عرضه شده مطالبه می شود .
به بیان دیگر ، ارزش افزوده ، دستاوردی اقتصادی است که به دو قسمت عمده تقسیم می شود : سهم سود شرکت و سهم دستمزد کارکنان .
ممکن است این مسأله به ذهن شما خطور کند که از طریق کاهش سهم کارکنان ، یعنی دادن دستمزد کمتر به آنها می توان سود شرکت را بالا برد . اما اینطور نیست . چرا که افزایش سود شرکت ، به قیمت کاهش دستمزد و عواید کارکنان ، موجب ایجاد تنش و فضایی خصومت آمیز بین آنها و مدیریت می شود . برای دوری از چنین مسأله ای ، برخی از شرکتها ، سهم سود کارگران را ثابت نگه می دارند . ولی در عوض ، سطح هزینه ها را از طریق کاهش سرمایه گذاری های ثابت (استهلاک) پایین می آورند . اما این تدبیر نیز ممکن است تأثیری معکوس بر کارایی عملیات تولید بگذارد و احتمالاً در سودآوری شرکت اختلال ایجاد کند . بنابراین ، کاهش دستمزدها یا قطع سرمایه گذاریها نمی توانند راه حلی مناسب باشند . بدین معنی که سهم سود شرکت نباید به طور ساده و تنها به قیمت کاهش سهم دیگران افزایش یابد .
تنها راه حل قابل اعتمادی که شرکت می تواند از آن برای افزایش سود بهره گیرد ، همانا بالا بردن میزان دستاورد اقتصادی است . از طریق فروش ، بدون افزایش خرید و یا از طریق کاهش در خرید ، بدون کاهش فروش می توان به ارزش افزوده ی بالا دست یافت . این امر ، به نظر دشوار و حتی غیر ممکن می آید . ولی با این وجود ، شدنی و ممکن است . چگونه ؟ با بهبود بهره وری نیروی کار و سرمایه .
در این گزارش ، ابتدا به تعدادی از مزایای بهره وری برای شرکت ، مشتریان ، نیروی کار و نیز در سطح ملی پرداخته می شود و سپس یک استراتژی اجرایی برای بهبود بهره وری معرفی می گردد . در پایان تحقیق سه مقاله با زبان انگلیسی که در ارائه ی تحقیق از آنها استفاده شد ، ارائه می گردد .
مزایای بهره وری در سطح ملی
بهره وری ، رمز تقویت رشد اقتصاد کشور است . بهره وری ، امکان ایجاد یک زندگی خوب یا یک زندگی با کیفیت بالا را برای عموم افراد جامعه فراهم می سازد و به آنها امکان می دهد تا به صورت یک مجموعه ، به سمت خوشبختی ، سعادت و رفاه ، رهنمون شوند .
بهره وری ، منبع اصلی رشد اقتصادی
رشد اقتصادی عبارت است از افزایش مجموع کالاهای تولید شده و خدمات عرضه شده در یک اقتصاد ، در طول یک دوره ی معین . مجموع ستاده های تولید شده در درون یک کشور ، تولید ناخالص داخلی نامیده می شود . توسعه ی تولید ناخالص داخلی ، از یکی از راههای زیر امکانپذیر می شود :
افزایش اشتغال در کشور
بهبود تولید ناخالص داخلی سرانه ی نیروی کار که در حقیقت ، به معنای بهبود بهره وری است .
پس خوایم داشت :
رشد تولید ناخالص داخلی = رشد اشتغال + رشد بهره وری
رشد بهره وری به نوبه ی خود ، متأثر از بهبود بهره وری عامل کل و شدت سرمایه است . بنابراین ، می توان رشد تولید ناخالص داخلی سرانه را محصول رشد بهره وری عامل کل و همچنین توسعه ی نهاده های مورد استفاده دانست :
رشد تولید ناخالص داخلی = رشد سرمایه + رشد نیروی کار + رشد بهره وری عامل کل
بهره وری چگونه منجر به بالا رفتن استانداردهای زندگی می شود ؟
به راستی چگونه منافع بدست آمده از بهره وری ، منجر به بالا رفتن سطح استاندارد زندگی هر شهروند و در نتیجه یک جامعه می شود ؟
میزان افزایش که در تولید ناخالص داخلی و به واسطه ی بهبود بهره وری در سطح ملی حاصل شده است ، بین کارگران (نیروی کار) و صاحبان سرمایه (مقاطعه کاران ، مالکین و سهامداران ) تسهیم می شود . کارگران ، مقداری از درآمد خود را پس انداز و باقیمانده را صرف خرید کالاهای مورد نیاز و پرداخت مالیات می کنند . درآمد صاحبان سرمایه نیز به سود ، پس انداز و هزینه های عملیاتی تقسیم می شود .
افزایش حجم پس انداز توسط نیروی کار و صاحبان سرمایه منجر به افزایش مجموع پس انداز ملی می شود که در اصطلاح علم اقتصاد ، به آن (( پس انداز ناخالص ملی )) می گویند . رشد پس اندازها در سطح اقتصاد ملی ، طبیعتاً به افزایش سطح سرمایه گذاریها در زمینه ی احداث ساختمان ، خرید ماشین آلات و تجهیزات جدید و همچنین بهبود زیر ساختارها می انجامد . افزایش در سرمایه گذاریها نیز به نوبه خود ، موجب رشد بهره وری و در نتیجه افزایش تولید ناخالص داخلی می شود و این چرخه به همین شکل ادامه می یابد .
افزایش مصرف کل به این معنی است که شهروندان می توانند کالاها و خدمات بیشتری را با کیفیت بالاتر خریداری کنند . این افزایش موجب بهبود ساختارها ( شامل اصلاحات اجتماعی ) می شود و به ارتقای سطح زندگی اقشار متوسط می انجامد .