فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
چکیده: در گزارش رییس شورای عالی امنیت آمریکا ایران به عنوان بزرگترین چالش در برابر آمریکا انگاشته شده است که خطری فراتر از آن در برابر آمریکا وجود ندارد. ایران در این گزارش متهم است که از گروههای تروریستی حمایت میکند (منظور گروههای که علیه اسرائیل میجنگند و ان رژیم را به رسمیت نمیشناسند)، در صدد نابودی اسرائیل و بر هم زدن دمکراسی در عراق است. این گزارش سعی بر آن دارد که نشان دهد آمریکا آماده درگیر شدن در جنگ دیگری به رغم مشکلات فراوانش در عراق را داراست.
دیپلماسی آمریکا در ماه مارس سال 2006شاهد فعالیت فشرده مقامات این کشور با هدف افزایش فشار علیه ایران به دلیل برنامه هستهای تهران بود.
تغییر موضع واشنگتن در برابر هند و امضای موافقتنامه هستهای با دهلی نو و ارتقاء موقعیت این کشور به باشگاه کشورهای دارنده تکنولوژی هستهای، کشوری که معاهده عدم انتشار سلاح هستهای را امضا نکرده است، موجی از انتقادات را حتی در داخل آمریکا بر انگیخت.
آمریکا به این معاهده نیاز داشت تا ایران را از برنامه هستهایاش باز دارد و با این موافقتنامه هند که در اردو غیرمتعهدها قرار دارد به یک چرخش غیر قابل پیشبینی در آژانس اتمی دست زد که بر اساس منافع ملی ان کشور بود.
تکذیب مقامات رسمی هند و مقامات آمریکایی در خریدن رای هند در آژانس دیری نپایید و بالاخره خانم رایس در پاسخ به نمایندگان کنگره در مورد موافقتنامه اتمی با دهلی نو، هدف از آن را معامله با هند بر سر ایران خواند.
این اقدام هر چند در این زمینه قابل تفسیر است اما وجه دیگر این اقدام واشنگتن، تحکیم جبهه ضد چین و کاهش حتی المقدور دوستی هند با روسیه نیز می باشد.
اما شاید از همه این حوادث مهم تر انتشار گزارش شورای عالی امنیت ملی آمریکا بود که در تاریخ 16 /3/2006 انتشار یافت و خلاصهای از آن بر زبان رئیسجمهور و بخشهای دیگران از زبان دیگر مقامات آمریکایی مطرح شد که مشابهت زیادی با گزارش این شورا در سال 2002 بود و میتوان آن را مکمل آن دانست.
در این طرح بار دیگر حملات پیشگیرانه علیه هر تهدید احتمالی هستهای و یا تلاش جهت به دست آوردن سلاح هستهای تاکید شده است که اشاره مستقیم به ایران دارد.
«استیون هادلی» رییس شورای عالی امنیت آمریکا که پس از رایس عهدهدار این پست شده است، کشورش را متعهد به حملات پیشگیرانه حتی اگر خطر در شرف وقوع نباشد، می داند و این استراتژی را برای حکومتهای که خواهان دستیابی به سلاح کشتار دسته جمعی هستند موثر میداند.
در گزارش این شورا ایران به عنوان بزرگترین چالش در برابر آمریکا انگاشته شده است که خطری فراتر از آن در برابر آمریکا وجود ندارد. ایران در این گزارش متهم است که از گروههای تروریستی حمایت میکند (منظور گروههای که علیه اسرائیل میجنگند و ان رژیم را به رسمیت نمیشناسند)، در صدد نابودی اسرائیل و بر هم زدن دمکراسی در عراق است.
این گزارش سعی بر آن دارد که نشان دهد آمریکا آماده درگیر شدن در جنگ دیگری به رغم مشکلات فراوانش در عراق را داراست.
در همان روزی که بوش اتهام به ایران را بر زبان جاری کرد، نماینده اش در سازمان ملل برنامه هستهای ایران را در ردیف حملات یازده سپتامبر قرار داد و آن را به عنوان یک تهدید قلمداد کرد که اگر با این واقعیت الان مقابله نشود، به خطر بزرگتری تبدیل خواهد شد.
اظهارات بلر و استراو نخستوزیر و وزیر امور خارجه انگلیس در مورد انتقال پرونده به شورای امنیت و رسیدن زمان تصمیم گیری های سخت نشان از بی حوصلگی و شتاب آمریکا برای یکسره کردن پرونده هستهای ایران است.
نباید سادهانگاری کرد تصمیم برای جنگ با ایران در روی میز تصمیم گیرندگان آمریکایی قرار دارد و آنها اکنون فضایی را یافته اند که می خواهند از این طریق به شکست های سیاسی خود در بیست و هشت سال گذشته بر آیند، اما معادله ایران معادله سادهای نیست و پارامترهای زیادی در ان قرار دارد که نادیده انگاشتن آن فاجعهای برای صلح جهانی به طور کلی و آمریکا به طور اخص میباشد.
آمادهسازی برای جنگ جه از نظر سیاسی و چه از نظر نظامی بعد از شکست مذاکرات آغاز نمیشود بلکه در خلال آن و یا حتی پیش از آن صورت میگیرد.
با اعلام مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا پس از یک ربع قرن این اندیشه در نزد بسیاری احیا شد که روابط ایران و آمریکا بر خلاف تمامی وقایع متناقض حتی آنچه که در مورد آنچه که به عنوان احتمال جنگ بین دو کشور میبینیم و میشنویم جز خیال و نمایش چیز دیگری نیست.
اما با وجود مذاکرات بین دو کشور، نباید گزینه نظامی آمریکا را دور از نظر داشت.
زمانی این گزینه کنار میرود که مذاکرات با موفقیت پایان یابد و این امر نیز به سادگی قابل دسترس نیست، هر چند هر دو کشور خواهان ثبات عراق هستند اما خواسته هر کدام با اهداف متفاوتی صورت میگیرد.