فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:37
فهرست مطالب:
مقدمه 2
مطالعه مقدماتی 3
بیان مسئله 4
ضرورت مساله 8
اهداف تحقیق 9
قلمرو مطالعاتی 11
پیشینهی تحقیق 12
موانع و تنگناهای تحقیق 13
1-2 ) مبانی و مباحث نظری : 15
نظام جهانی 15
والرشتاین نظام جهانی را به سه بخش تقسیم کرده است. 16
سیفاللهی راهکارهای راهبردی و کاربردی نیز ارائه میدهد از جمله 22
2-2 ) سوالات تحقیق : 24
3-2 ) فرضیه های تحقیق 24
4-2 ) تعیین متغیرهای مستقل و وابسته : 24
5-2 ) شاخص سازی : 25
شاخص های انتخاب فناوری 26
5-3) تعریف مفاهیم: 26
توسعه: (Development) 26
توسعه اقتصادی (Ecomonic development) 26
توسعه اجتماعی (Socisl devdlopment) 27
مدل و الگوی نظری 28
3-4 جامعه آماری و حجم نمونه 30
3-5 ابزار گردآوری دادهها 30
3- 6 شیوه نمونه گیری 31
جدول شماره 1: برآورد زمانی و نیروی انسانی برای اجرای طرح 31
جدول شماره 2: برآورد مالی اجرای طرح (ریال) 32
منابع و ماخذ : 33
پیوست 34
مقدمه
پیشرفت تکنولوژی در گذشته نه چندان دور مهمترین عامل تحول نظام جهانی جامعه انسانی بوده است و کمترین تردیدی نیست که در طی دهههای آینده نیز همین نقش را با قدرت و دامنهای بیشتر ادامه خواهد داد. از طرفی بهترین راه برای سنجش تفاوتهای موجود میان یک جامعه کشاورز و یک جامعه صنعتی عبارت است از معیار قرار دادن تغییرات قابل اندازهگیری که در اثر تبدیل یک تکنولوژی کهنه به یک تکنولوژی نو پدید می آید . صنعتی شدن کشاورزی تاثیری انقلابی بر تولید مواد غذایی و الیاف بر جای گذاشته است جامعههای صنعتی اینک قادرند مقدار معینی غلات، الیاف ، شیر یا گوشت را با مقدار کار ناچیزی که بسیار کمتر از مقدار کار لازم در جوامع کشاورزی است تولید نمایند و البته تکنولوژی جوامع صنعتی بس توانمندتر و مولدتر از تکنولوژی پیشرفتهترین جامعههای کشاورزی گذشته است. از سویی در جوامع صنعتی امروزی تاثیر نوآوری تکنولوژی معمولاً قبل از هر چند در نظامهای اقتصادی آن جامعه بازتاب دارد و متعاقباً در بخشهای دیگر اجتماع، فرهنگ، سیاست و...
به خوبی میدانیم رسیدن به توسعه یافتگی منوط به فراهم آوردن شرایط مختلف و متفاوتی میباشد و از طرفی برنامهایست بلند مدت که با یک راهکار و مدت زمان مشخص و کوتاه قابل دسترسی نیست بلکه نیازمند برنامهای بلند مدت و همه جانبه (از لحاظ سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی) میباشد.
بنابراین با توجه به تاثیرات پردامنه و عمیق فناوریها بر جامعه در این مطالعه منحصراً نقش تکنولوژی به روند توسعه اقتصادی ـ اجتماعی ایران بعد از انقلاب اسلامی را میسنجیم.
به امید روزی که با پژوهشهای علمی و دقیق به علل ناکامی صد ساله ایران مسیر در توسعه پیبرده و با ارائه راهکارها با توجه به شرایط جامعه، به توسعه این راه مطلوب در همه زمینهها برسیم.
مطالعه مقدماتی
با توجه به رشد روزافزون و سرسام آور تکنولوژی و بیشتر شدن فاصلهها بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دولتمردان کشورهای در حال توسعه به این فکر افتاده اند که با وارد کردن تکنولوژی میتوانند این فاصله را کم یا از بین ببرند شاید بدین علت که این گونه می اندیشند که تفاوت توسعه یافتگی و نیافتگی تنها در دسترسی داشتن به فناوری و تکنولوژی روز است . در حالی که این روزها در کشور خودمان شاهد ورود فناوری بدون زمینهسازی های قبلی در کنار فرهنگ خودمان هستیم و این عدم توازن و ناهماهنگیها را نیز خودمان در زندگی احساس می کنیم به طور مثال ورود موبایل و نوع استفاده از آن در کشورمان ما را به فکر انداخت که استفاده از تکنولوژی چقدردر توسعه اقتصادی واجتماعی ما تاثیر دارد ؟ لذا در این مطالعه سعی می کنیم که تاثیر تکنولوژی را در روند توسعه اقتصادی ـ اجتماعی نشان دهیم . البته افراد دیگری هم قبلاًٌ به مطالعه و تحقیقاتی در زمینه توسعه و توسعه یافتگی پرداخته اند که در پیشینهی تحقیق به تفصیل آورده میشود و این نشان می دهد که این موضوع قابل بررسی است و مبحث بکر و دست نخورده ای نیست و با استناد به آنها میتوان سهل تر به مطالعه پرداخت. اما نکته ای که وجود دارد این است که در خصوص مبحث تعاریف توسعه ، توسعه نیافتگی ، عوامل توسعه و مواردی از این قبیل ترجمه و تالیف زیاد شده است . اما بررسی علل و عوامل توسعه نیافتگی در ایران و کار بر روی خود ایران بسیار کم صورت گرفته است. با این همه به دلیل همان کتب و نوشته ها کار در این زمینه مقدور می باشد
بیان مسئله
امروزه می توان از مقوله توسعه و توسعه یافتگی به عنوان یکی از مهمترین ملاکهای تقسیمبندی کشورها نام برد که توجه صاحبنظران رشتههای مختلف از جمله جامعهشناسی، اقتصاد، سیاست، مردم شناسی را به خود جلب کرده است. ناگفته پیداست که ریشه بسیاری از مسائل و مشکلات (فرهنگی ـ اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی) در توسعه نیافتگی کشورها ست و در مقابل نیز شاید به بتوان دلیل توسعه نیافتگیشان را در محیا نبودن یکسری از شرایط اجتماعی ـ فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی دانست . به عبارت دیگر باید گفت که توسعه نیافتگی با میزان و نوع مسائل و مشکلات موجود در هرکشوری با یکدیگر روابط دو سویه دارند در واقع بر یکدیگر اثر گذار هستند . بنابراین قواعد علمی و تجربه به خوبی نشان میدهند که دست یافتن به توسعه میتواند یک جامعه را از مشکلات و مسائل زیادی خارج و به پیشرفت و توسعه یافتگی برساند.
از عوارض مهم توسعه نیافتگی میتوان فقر، گرسنگی، نابرابریها ی شدید اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی ، بیکاری پنهان، بیکاری جوانان و سالمندان و تنشها و ستیزهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، نبود امکانات بهداشتی، آموزشی و رفاهی، مهاجرتهای گروهی و سیاسی، خالی از سکنه شدن روستاها،پیدایش زاغه نشینی و پیدایش شهرهایی با رشد قارچ مانند میزان بالای زادوولد، میزان بالای مرگ و میر کودکان، سطح پایین تولیدات کشاورزی، واردات مواد غذایی، مشکلگری صنعت مونتاژ وابسته روی کارآمدن حکومتهای سیاسی متزلزل و وابسته ناهنجاریهای کودکانف از هم گسیختگی زندگی خانوادگی، نبود و تامین اجتماعی و امنیت سیاسی شغلی و...دانست [سیفاللهی،1386، صفحه 213] و از طرف دیگر هم عوامل بازدارنده توسعه را که صاحب نظران کشورهای صنعتی سرمایهداری در محافل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی خود بیان میکنند عبارتند از:
1ـ مشکلات و موانع طبیعی مثل نبود آب زمین های حاصلخیز
2ـ کمبود منابع طبیعی و یا عدم بهرهبرداری شایسته از آن
3ـ عدم توانایی خیزش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به دلیل موانع و مشکلات فرهنگی از قبیل آداب و رسوم و سنن، قوانین دستوپاگیر و...
4ـ رشد سریع جمعیت و جوانی آن
5ـ مرگ و میر در سنین بالا و نیز مرگ و میر زود رس وضعف بنیه جسمانی که موجب پایین آمدن کارایی نیروی انسانی میشود.
6ـ نبود سازماندهی عقلانی در امر مدیریت و ضعف بهرهبرداری از تکنولوژی پیشرفته و استفاده از تکنیکهای قدیمی
7ـ وجود سازمانهای سیاسی مدافع منافع کشورهای صنعتی پیشرفته
8ـ رشد ناهماهنگ بین واحدهای تولیدی و تجاری
9ـ عدم اعتماد مردم به رهبران سیاسی
10ـ فقر و گرسنگی مزمن و آشکار
11ـ ضعف آموزش بویژه آموزشهای حرفهای [سیفاللهی، 1386، صفحه 212]
بنابراین شرایط حاکم منجر به بیشتر شدن مشکلات و مسائل در کشورهای توسعه نیافته و دورتر شدنشان از توسعه می شود. در مقابل نیز شرایط فرهنگی ـ اقتصادی و اجتماعی حاکم ، مانعی جدی برسر راه مسیر توسعه یافتگی این کشورها هستند. از سویی دستیابی فناوری و دستاوردهای تکنولوژی یکی از معیارها و ملاکهای توسعه یافتگی کشور به حساب میآید و با مروری بر وضعیت کشورهای پیشرفته و توسعه یافته صبغه پررنگ تکنولوژی را میتوان در این کشورها مشاهده کرد و عکس قضیه را در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته. بنابراین در این مطالعه قصد بر آن است که به مطالعه و بررسی نقش فناوری بر روند توسعه اقتصادی ـ اجتماعی در کشور خودمان در هر زمانی پس از انقلاب تاکنون پرداخته شوده و البته عوامل موثر بر روند رشد و توسعه اقتصادی ـ اجتماعی قطعاً موارد زیادی میباشد اما در این پژوهش صرفاً به تاثیر تکنولوژی بر این روند پرداخته میشود. زیرا که ایران از جمله کشورهای بزرگ ثروتمند از لحاظ منابع طبیعی میباشد ولی سالیان درازی و شاید قرنهاست که در پشت دروازه توسعه یافتگی مانده است و در برخی مرحلهها نیز این روند کندتر از حد معمول و گاهی کمی رونق میگیرد حال آن که میزان سرعت این روند در 30 سال اخیر پس از وقوع انقلاب اسلامی مسئله این مطالعه میباشد.
ضرورت مساله
با یک نگاه کلی و گذرا بارزترین ویژگی کشورهای پیشرفته و توسعه یافته را میتوان در بالا بودن استفاده از فناوری و مکانیزه شدن جوامعشان دید و اولین ملاکهای توسعه یافتگی و مدرن شدن که به ذهنمان برسد را در نوع و میزان بهرهوری از تکنولوژی میدانیم. در این مطالعه نیز ما میخواهیم به این بپردازیم که فناوری به عنوان یکی از عوامل توسعه یافتگی چه تاثیراتی بر روند توسعه اقتصادی ـ اجتماعی در ایران پس از انقلاب اسلامی داشته است.
چنانچه در یک بررسی ساده از وضعیت توسعه اقتصادی ـ اجتماعی صد ساله اخیر ایران، مشاهده میکنیم هیچ گاه روند متوازن ، روبه رشد و ادامه داری را در پیش نگرفته است و همیشه تاثیرپذیر از کشورهای استعمارگر و سرمایه دار بوده است دکتر سیف الهی نتیجه چنین فرآیندی را موجب شکلگیری نوعی از توسعه اقتصادی ـ اجتماعی ناپایدار و ناموزون (پیرامونی) میداند.
وارد کردن فناوریها بدون فرهنگسازی و ایجاد زمینههای لازم فرهنگی ـ اجتماعی و از طرفی نزدیک کردن جامعه خودمان از این جهات به کشورهای پیشرفته از برنامههای امروزهمان بوده است.
و شاید به همین دلیل نامتوازنی و ناهماهنگی بین وارد کردن تکنولوژی به جامعه و زمینهسازیها و عدم ارزیابی در تطابق با فرهنگ مردم روند توسعه شکل و سرعت نمیگیرد ورود تکنولوژی و استفاده از آن اثر توسعه بخش اجتماعی و اقتصادی ندارد . اگر برنامههای توسعه با شناخت فرهنگ منطقهای که برنامهها برای آنها اجرا میشود همراه نباشد به شکست حتمی منجر خواهد شد و اگر درصدد ایجاد تغییر و دستکاری در روشهای فکر و زندگی مردم هستیم ناگریز باید عوامل فرهنگی را در نظر بگیریم. تغییر در کشاورزی، صنعت ، بهداشت و خدمات اجتماعی به منزلهی تغییر در روشهای زندگی مردم است. برای ایجاد این تغییرات باید ملاحظات فرهنگی را منظور نماییم.[محمد فاضلی، 1376، ص 19]
در این مطالعه به این ابهامات پاسخ داده خواهد شد تا با علتیابی و یا میزان اثر گذاری استفاده از تکنولوژی بر روند توسعه میتواند ما را در آگاه کردن این مسئله کمک کند.