فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:58
فهرست مطالب:
فصل اول
علت انتخاب موضوع
تعریف مسکن
تعاریفی از مسکن
ابعاد روانی و اجتماعی مسکن
فضا و رنگ
مسکن و آزادی
تراکم در مسکن
مروری بر بخش مسکن
محیط مسکونی
محیط اجتماعی
محیط کالبدی
نتیجه گیری برای محیط کالبدی
مروری بر بخش محیط مسکونی
اتصال خانه به پیرامون
تعریف واحد همسایگی
عوامل موثر بر مجموعه ی مسکونی
فصل دوم
وجه تسمیه کرمان
کرمان به روایت تاریخ
بررسی تاریخ منطقه
موقعیت مکانی سایت
سیمای شهر سنتی کرمان
خصوصیات فیزیکی شهر سنتی کرمان
موقعیت جغرافیایی
اقلیم
باد
شیب
تاثیر اقلیم بر طراحی
جهت مطلوب استقرار بنا
فرم بهینه بنا
نوع مصالح
بازشوها و نورها
عوامل اصلی جهت انتخاب سایت
فصل سوم
از ایده تا طرح
فصل اول
علت انتخاب موضوع:
فضای مسکونی با نیازهای اولیه جهت حفظ شدن از عوارض محیطی، با اسکان در غارها و اجتماع گروهی در آن رخ نمود و بعدها در طول زمان و تحولات تاریخی، هر کجا انسان وجود داشته به هر تقدیر به خلق این فضا اقدام نموده است.
مسکن برای انسان اولیه تنها برای رفع نیاز به سر پناه و ایجاد فضای امن مد نظر قرار گرفت تا اینکه به تدریج کسب آسایش بیشتر و رفع سایر نیازهای فیزیکی و روانی با توجه به پیشرفت انسان در طول تاریخ به عنوان الولویتهای بعدی مطرح گردید.
با تمام تغییراتی که در نحوه زندگی و معیشت ما نسبت به گذشته ایجاد شده، گرچه در شهرهای بزرگ و پر تراکم امروز خانه نقش خوابگاهی یافته است، هنوز این کوچکترین واحد زندگی در شهر کانون گرم زندگی ما انسانها، محل رشد و پرورش کودکان و آسایش بزرگان است.
در جامعه شهری امروز ما، هنوز بیشتر مادران و کودکان روزشان را در خانه شب می کنند و در مجموع علی رغم فعالیت روزانه والدین در خارج از خانه و حضور کودکان در مهدها مدت زمان حضورمان در خانه آنقدر هست که شکل، ابعاد، اندازه شرایط محیطی آن نحوه رفتار و شخصیت فردی، اجتماعیمان اثر بگذارد.
خانه محل زندگی، پرورش کودکان و استراحت، تجدید قوای از دست رفته در طول یک روز کار، فعالیت برای ادامه فعالیت، برای روز دیگر است.
در محیط های نامناسب یا در شرایط نامناسب محیط، انسان زودتر خسته می شود. استراحت و تجدید قوا به طور کامل صورت نمی گیرد و قوای فکری، جسمی، انسان به مرور تحلیل می رود.
بنابراین طراحی مسکن مناسب که بتوان در آن به آسایش رسید و پاسخگوی تمام ابعاد فیزیکی و روانی وجود انسان باشد اهمیت فراوانی دارد. لذا مفهوم مسکن در هر زمان و مکان، مطابق نیاز مصرف کننده، تغییر و تحول یافته و با جنبه های وجودی مخاطبان خود امیخته شده است.
از این رو است که می توان گفت مسکن با اهمیت ترین فضای معماری در میان انواع فضاها یا کاربردهای متفاوت با توجه به پیشینه تاریخی و همچنین میزان صرف وقت در طول شبانه روز در آن برای بشر است. با توجه به اهمیت موضوع و دلایل ذکر شده موضوع مسکن برای طراحی انتخاب گردید.
تعریف مسکن:
مسکن از کلمه سکنه ( یعنی ساکن بودن و قرار یافتن) گرفته شده است و به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله ان سکونت یابد. در فرهنگ اسلامی کلماتی از قبیل بیت، منزل و دار نیز بکار رفته است که از لحاظ مفهوم با کلمه مسکن متفاوتند.
بیت مکانی است که در آن بیتوته شود ( شب به روز آورده شود) منزل جای فرود آمدن و وارد شدن می باشد، در حالیکه مسکن مفهوم کلی تری داشته و منظور مکانی است که انسان در آن ساکن بوده و آرامش ومکان محفوظ می باشد تامین مسکن مناسب یکی از مسائل مهم زندگی و معیشت بشر محسوب می گردد.
از طرفی موضوع مسکن در میان موضوعات معماری دقیقا همانی است که شدیدترین پیوندها را با ظرفیترین اشکال با میراث و ویژگی های محیطی، فرهنگی داشته و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سنت سکونت ظریفترین عامل در ساخت مسکن و فن معماری محسوب می شود و آن دسته از مسائلی را شامل می شود که تجسم یافته اعتقادات و باورهای انسان در فضای زیست اوست.
به عبارت دیگر اگر به خانواده بنگریم که فضای خانه را براساس آداب و سنن و سلیقه های خود تصاحب می کند، در برخی مکانها گرد می آیند و در جاهای دیگر حضور جمعی ندارد، در می یابیم که چگونه روابط جاری بین افراد بر نحوه استفاده از مجموعه فضاهای خانه سایه می افکند جا به جا شدن افراد در خانه تابع فرهنگی است که در ژرفای اندیشه ها و رسوم دارد و روی به اتفاقاتی که در جامعه می افتند.
در کل می توان گفت که خانه ها معنای مختلفی برای افراد مختلف دارند، اما آنچه برای همه مشترک است مفهوم سرپناه بودن خانه است. مسکن برای کسی که در آن زندگی می کند معنای بخصوص HOME خانه را پیدا می کند. مکان بخصوصی که از میان تمام مکان های دنیا متعلق به فرد است. به خاطر احساس مخصوص هر کس برای خانه اش است که فرد می کوشد خانه اش را به گونه ای بسازد که بر شخصیتش بیافزاید و نیاز زیبایی خواهی او را پاسخگو باشد.
خانه، جایی است که نسلها در آن پدید می آیند، رشد می کنند و شکل می گیرند. خانه به مثابه یک کالبد معماری حاوی ایده ها و ارزشهاست، آنچه که در لحظه آفرینش در آن گنجانده شده باشد از سطوح و دیوارهای ان تشعشع کرده و به کسانی که در فضای آن قرار می گیرند، انتقال می یابد.
این پیامدهای مستمر و حضور ضمیر ناخودآگاه وضعیتی خطیر ایجاد می کنند.
رفتارها، بازتابها و الگوهای زندگی شکل می گیرند و مثابه برداری موثر بر زندگی اجتماعی عمل می کنند. از سویی دیگر و نظرگاهی متفاوت، بافت مسکونی به دلیل گستردگیش وجه غالب و مشخصه کالبدی و ریخت شهرهاست و به این جهت خانه و چگونگی شگل گیریش و تکثیر و تکرار آن اهمیت و مقیاسی مضاعف پیدا می کند.
به همین دلیل است که گفته می شود تامین زندگی خصوصی بس عاجل و مهم است و آدمیان باید در محل زندگی خود هر جا که باشد خانه، آپارتمان، یا هر دو نوع مسکن دیگر از آن برخوردار شوند. طراحان فضای زندگی نمی توانند با ایجاد چهار دیواری متوقف شوند. چند سال پیش، هنگامی که دلیل غالب و اجباری سرپناه و محافظ بود کلبه های کوچک با طرح های ساده مثل خانه های اسکیموها، راه حل خیلی خوبی برای حل سریع مسئله بود.
در عرض قرن ها، تغییراتی کیفی و کمی مسکن چندان چشمگیر نبود تا اوایل قرن بیستم که با بوجود آمدن تمدن ماشینی و کاربرد مصالح مدرنی چون آهن، بتن، شیشه های بزرگ و غیر بنیاد ساختمان از لحاظ فرم با دگرگونی های بسیار بزرگی روبرو شد.