فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:66
فهرست مطالب:
سرمقاله
تاریخچهی اعلامیهی جهانی حقوق بشر
اعلامیهی جهانی حقوق بشر
اسلام و حقوق بشر
مشکلات تئوریک توافق بر اعلامیهی حقوق بشر
اعلامیهی حقوق بشر فلسفه است نه قانون
آیا میدانید اعلامیهی حقوق انسانیچیست؟
Childrrn’s Rights
سازمان ملل متحد
هدفها و اصول سازمان ملل متحد
ارکان سازمان ملل
شورای امنیت
مجمع عمومی
دبیرخانه
شورای اقتصادی و اجتماعی
منشور سازمان ملل متحد
عضویت
اقدامات قهری و نیروهای سازمان ملل
حق وتو
بد نیست بدانید که …
نتیجهگیری
آشنایی با چند واژه مربوط به این مقاله
منابع
سرمقاله:
متأسفانه « حقوق بشر » در کشور ما با یک پیشداروی منفی همراه است. عدهای میگویند حقوق بشر یک تحفهی غربی است و اهل دین و دیانت باید با آن مخالفت کنند. این یک القای ناثواب و زیانبار است.
در چالش فکری نیرومندی که میان تفکر دینی ومسائل وموضوعات مهم زندگی انسان در جهان حاضردر گرفته خدمت بزرگ به این چالش این است که چنین موضوعی را مطرح کنیم و ابهام ها و تشویقهای موجود را برطرف سازیم ـ ما باید به صورت شفاف و قابل فهم درباره ی این موضوع بحث کنیم ونشان دهیم ما مسلمانان در عصر حاضر چگونه رویکردی میتوانیم به مسألهی حقوق بشر داشته باشیم، رویکردی که هم دینداری ما را ارضاء کند و ما را توانا سازد در جهان حاضر سازمان اجتماعی عادلانهی انسانی داشته باشیم.
حقوق بشر اصول و قواعد منظمی است برای به سامان کردن رابطه افراد دهد. جامعه با یکدیگر و با دولت و روابط انسانها و ملّتها در صنحنهی بین المللی با یدیگر ، حقوق بشر معیار نخستین و اصلی برای تنظیم رابطهی اجتماعی انسانها و ملّتها با یکدیگر در جهان است. سخن گفتن از حقوق بشر مقدم بر این مطلب است که انسانها تاریخ کدام فرهنگ و یا دین هستند. چه نژاد و چه ملتی دارند، در شرق عالم زندگی میکنند یا در غرب عالم. بحث از حقوق بشر به بحث ادیان مختلف ، فرهنگهای مختلف ، قومیتهای مختلف و مانند اینها مقدم است. حقوق بشر در دنیای امروز به این جهت مطرح شده که به ستمگریها ، خدمتها، جنگها و خونریزیها که در طول تاریخ بشر به عنوانهای مختلف و تحت نام دین، نژاد، ملیت و هر عنوان دیگری واقع شده به صورت نسبی پایان داده شود.
نسبت جوان کشور ما از تاریخ سایر نقاط دنیا اطلاع دقیقی ندارد. نسل جوان فعلی، گویی مهمترین نقطهی تاریخ انسان را همین بیست سال تلقی میکند. این بیست سال البته از آن جهت که در ایران و جهان اسلام تحّولات مهمی اتفاق افتاده بسیار قابل توجّه است امّا تاریخ در آن خلاصه نمیشود. دنیای حاضر دنیای گذشتهای دارد. وقتی به تاریخ گذشتهی جهان نگاه میکنیم، میبینیم تجاوز و ستمگریهای انسانها و جامعهها به یکدیگر شکلهای عجیب و غریب و متفاوتی داشته است. جنگهای صلیبی که یکی از خونینترین جنگهای تاریخی بود به نام دین اتفاق افتاده است، مسلمانان علیه مسیحیان و مسیحیان علیه مسلمانان. جنگهای زیادی تحت عنوان برتریهای نژادی اتفاق افتاد، هیتلری پیدا شد و گفت که من باید فضای زیست ملّت آلمان راکه یک نژادپرست است توسعه دهم و جنگ دوم جهانی را راه انداخت که از آن دهها میلیون کشته و زخمی به جا مانده است. جنگ و خونریزی به عنوانهای مختلف بلای بزرگ برای انسانیت بوده است. سلطهی نظامهای ستمگر نیز همیشه در داخل جامعهها مسألهای بسیار دردناک بوده است. نظامهای دیکتاتوری و استبدادی در سراسر جهان قرنهای طولانی با انواع ستمگریها و استثمارها حکومت کرده است. حقوق بشر تنظیم اصول معینی است برای دفاع انسانها ازخود در برابر آن ستمها و خونریزیها، اصول مواد اعلامیهی حقوق بشر در سه اصل کلی و عمومی خلاصه میشود.
1ـ آزادی فکر و عقیده و بیان فکر و عقیده.
2ـ مساوات همهی انسانها در حقوق و تکالیف.
3ـ مشارکت همهی انسانها در ساختن زندگی اجتماعی.
در آن اعلامیه که سی ماده دارد این سه اصل برای همهی انسانها اعم از متدین و غیر متدین و با هر دین و نژاد و فرهنگی به رسمیت شناخته شده است. انسان از آن نظر که انسان است برای او حق آزادی فکر ، ایده ، بیان و مساوات در حقوق و تکالیف و مشارکت در تنظیم زندگی سیاسی و اجتماعی پیشبینی شده است.
مبانی بعیدهی انسانشناسی حقوق بشرزا میتوان در فرهنگها و ادیان مختلف پیدا کرد. در همهی ادیان و فرهنگهای بزرگ دنیا انسان شریف شناخته شده و به گونهای ازکرامت انسانی سختی به میان آمده است. در این مطلب تردیدی نسبت اما در این هم تردیدی نیست که پرداختن تفضیلی به حقوق بشر، مشخص شدن آن به صورت سی اصل ، شفاف شدن مفهومهایی که در نظر است و ضابطهمند شدن آنها و میثاقهای بین المللی که به دنبال اعلامیهی حقوق بشر در دنیا تصویب شده، همه مربوط به دورهی جدید زندگی انسان و خصوصاً قرن بیستم است. این تفصیل و تدوین مال کشورهای غربی است. جنگ جهانی اول از 1914 تا 1918 و بعد جنگ جهانی دوم تا 1948 و کشته شدن میلیونها انسان و بلای بسیار عظیمی که انسانیت دچار آن شده بود، این تاریخ بسیار تلخ و خونبار، متفکران و انسان دوستان و سیاستمداران را برآن داشت که بنشینند و اصولی را به صورت مدون و معین و منظم بیان کنند که بتوان با آنها معیارهای روشنِ مراعات کرامت و شرافت انسانی را به جهان اعلام کرد.
زندگی سیاسی و اجتماعی صحنهی اختلاف و نزاع و کشمکش و تصادم منافع است. انسان گرچه اشرف مخلوقات است امّا در زندگی اجتماعیاش دچار این واقعیات تلخ است. آن چه مشکل را حل میکند این است که قواعد و ضوابطی مشخص تعیین شود که تکلیف برخوردهای افراد با یکدیگر و برخورد دولتها با افراد را به نیکی و وضوح معین کند. دقیقاً معلوم شود دولت و افراد چه اعمالی را حق دارند انجام دهند و چه اعمالی را حق ندارند انجام دهند. پرداخته شدن نهایی حقوق بشر به صورت یک سلسله قواعد و ضوابطی که تعیین تکلیف میکند در سال 1948 انجام شده است.
نکتهی دیگر این است که حقوق افراد انسان در مراحل مختلف تاریخ نمیتوانسته یکسان باشد. درهر مرحله از تاریخ، پیدایش و اعتبار و مدّون شدن حقوق انسانها تابع تحوّلات فرهنگی و اجتماعی جامعههاست. حقوق بشر فقط در قرن بیستم میتوانست به این شکل پرداخته و مدون شود که شد. انسانیت درقرن بیستم تجربههای زیادی را پشت سرگذاشته بود و وارد مرحلهی جدیدی شده بود، این تجربهها به انسان جدید مربوط میشد.عمدهترین مشخصههای انسان جدید دو چیز است:
1ـ آگاهی عقل خود بنیاد، رسیدن به یک استقلال درونی و توانایی به نقد سنّت.
2ـ توانایی عملی برای تصرف درجهان زیست خودش و تغییرآن.
این دو مشخصهی عمده در قرون جدید برای انسان پیدا شده است. این انسان جدید به تجربههای جدیدی دست یافت که در پرتو آنها میتواند چنین حقوقی را تدوین کند.
تاریخچه اعلامیه حقوق بشر:
متن اعلامیهی حقوق بشر را « یسیس » نوشت و در 26 اکتبر 1789 میلادی ازسوی مجلس مؤسسان فرانسه پذیرفته شد و بخشی از قانون سال 1791 گردید. اعلامیهی حقوق بشر از نظریات « روسو » و اعلامیهی استقلال آمریکا الهام گرفته و بر آزادی ، برابری، امنیت ، مالکیت فرد و حاکمیت ملی هر کشور تأکید داشت. این اعلامیه در اندیشههای آزادیخواهانه سدهی 19 میلادی تأثیر گذاشت.