فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
فهرست مطالب:
مقدمه
تعریف آزادی
انواع آزادی در سیره علوی
1. آزادی در بیعت
2. مشارکت مردمی
3. دوری از هر گونه تملق جویی و تملق پذیری
هـ : آزادیهای فرهنگی
1. آزادی اندیشه
تفکر، راه نجات
2. آزادی عقیده
3. آزادی بیان
4. آزادی احزاب و اجتماعات
پینوشتها:
مقدمه:
آزادی از نعمتهای الهی است که در نهان آدمی نهاده شده است. خداوند متعال نعمت آزادی را رسالت انبیاء الهی تلقی نموده تا بشر را از اسارت خود و دیگران برهانند. انسان نیز، در طول تاریخ، سعی وافر داشته تا از این حق طبیعی خویش بهرة کامل ببرد و همین امر، گاه منجر به از دست دادن جانها و ریخته شدن خونهای فراوانی شده است. گرچه دربارة آزادی تعاریف گوناگونی، از سوی اندیشمندان مختلف ارایه گردیده است، اما به طور کلی میتوان آن را در دو دیدگاه خلاصه نمود:
آزادی از دیگاه سکولاریستمی و آزادی از دیگاه الهی. درتعریف سکولاریستی، آزادی حق انسان است و آدمی در تمامی تمایلات و خواهشهای نفسانی آزاد است؛ به گونهای که از امر و نهی الهی بیرون است. اما درتعریف الهی، آزادی حقی است که خداوند برای انسان تعیین فرموده و حدود آن را در قوانین الهی مشخص نموده است. آزادی در این دیدگاه، میدان وسیعی دارد که تفکر و اندیشه و اساساً تمامی استعدادهای آدمی را به رشد و شکوفایی و سرانجام رستگاری رهنمون میسازد.
تعریف آزادی
بیشتر فلاسفه سیاسی غرب آزادی را از بعد منفی آن مورد بررسی قرار داده و به «نبوغ مانع» تعبیر نمودهاند. منظور از آنان از مانع، عوامل باز دارندة بیرونی و خارج از اراده انسانی است، که از حرکت و جنبش آن جلوگیری میکند. آزادی در این دیدگاه برخاسته از نهاد و فطرت انسانی است و انسانها، همواره برای بقای آن مبارزه میکنند، آنچنان که تحت هیچ شرایطی حاضر به از دست دادن آن نیستند.
«منظور از آزادی،نبودن مانع برای آن اوضاع و شرایط اجتماعی است که وجود آنها در تمدن امروز لازمه خوشبختی فرد است»
«آزادی انسان در طبیعت، آن است که قدرتی بالاتر در روی زمین بر او فرمانروا نباشد و او تابع اراده و قانون کسان دیگر نباشد و تنها قانون طبیعت بر او حکومت کند»
«آزادی، نبودن مانع است و مقصود ازمانع آن چیز خارجی و بیرونی است که از جنبش جلوگیری کند.»
اما آزادی در مکاتب دیگر، به ویژه مکتب اسلام، به عنوان رسالت الهی تلقی و از دو بعد سلبی و ایجابی تشکیل یافته است. بعد سلبی آن، نفی مناسبات بازدارنده رشد انسانی و رفع موانع تعالی اوست، و بعد ایجابی آن، ایصال و هدایت انسان به کرامت، عزت و قرب الهی میباشد. در قرآن کریم، آزادی از تعالیم انبیا به شمار آمده است که به اختصار تنها به پنچ گونه از آن اشاره می گردد:
الف: آزادی از الههها، یعنی نفی شرک و قبول توحید؛ «لا اله الا الله».1