فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:103
فهرست مطالب:
مقدمه
1-1-طرح مسئله
1-2-ضرورت واهداف تحقیق¬
1-3-سؤالات تحقیق
1-4-فرضیه¬ها
1-5-روش تحقیق
1-6-تعریف مفاهیم
انیمیشن:
1-7-پیشینیه ادبی موضوع
2-1-بررسی هویت در هنر معاصر ایران
2-2-نگارگری و ویژگی¬های آن
2-2-1-نگارگری چیست؟
2-2-2-ویژگی¬های نگارگری:
2-2-2-1-تمثیل و تخیل:
2—2-2-3-حضور طبیعت، همیشه در کنار انسان
2-2-2-4-پرسپکتیو دو بعدی
2-2-2-5-هم مکانی و هم¬زمانی (هم زمانی در مکان و هم¬زمانی در فضا)
-2-2-6-رنگ و ترکیب رنگی ویژه نگارگری
2—2-2-7-حرکت در موضوع و نداشتن نقطه عطف
2-3-شباهت نگاری با مدرنیسم غربی
3-1-گزیده¬ای از تاریخچه¬ی انیمیشن در ایران
3-2-بررسی هویت در انیمیشن ایرانی
3-3-بررسی تطبیقی نگارگری و انیمیشن ایرانی
4-1-درباره علی اکبر صادقی
4-2-گلباران
4-3-ملک خورشید
4-4-هفت شهر
یافته ها¬ی پژوهش و نتیجه¬گیری :
مقدمه:
هویتبخشی از روی آثار ملی و سنتی ایران، نه تنها هویت مستقل بصری که ایرانی باشد به انیمیشن میدهد، بلکه از نظر حسی به جهان بینی ایرانی نزدیکتر است زیرا ضوابط بصری این هنرها ریشه درحکمت ایرانی دارد.
بدیهی است که هویت بخشی به انیمیشن ایرانی وایجاد فضای بومی در تولیدات ایرانی ، درکنار رشد کمی وارتقای فنی این هنر ، هنری یگانه و درخور تقدیر را پدید خواهد آورد که علاوه بر نزدیکی وصمیمیت با مخاطبان داخلی، تحسین وتقدیر مخاطبان غیر ایرانی را نیز به دنبال خواهد داشت و پنجره ای نوین به روی فرهنگ و هنر ایران زمین خواهد گشود.
در این پژوهش با مطالعه روی نگارگری وضوابط بصری آن وسپس انیمیشن ، به این پرداخته میشود که آیا آثار انیمیشن ایرانی فاقد هویت هستند و هویت بخشی به آنها لازم است و با فرض اینکه جواب مثبت باشد، آیا نگار گری برای هویت بخشی به آن مناسب است و سپس با استخراج ضوابط بصری نگارگری ، راهکارهایی برای تطبیق آنها با انیمیشن ارائه میشود.
فصل اول (کلیات تحقیق) شامل معرفی، ضرورت و اهداف ، فرضیه ، سوالات ، روش، تعریف مفاهیم و پیشینهی تحقیق است. فصل یک به این نتیجه میرسد که این تحقیق برای هویت بخشی به آثار انیمیشن ایران ضروری است و تا به حال هیچ پژوهشی به شکل مستقیم روی این موضوع صورت نگرفته است پس ضرورت آن آشکار می باشد.استفاده کنندگان از این پژوهش، تولید کنندگان، کارگردانان، انیماتورها و نویسندگان وسایر عوامل دخیل در تولید آثار انیمیشن ایرانی میباشند.
این سوالات پیش میآید که چرا انیمیشن ایرانی فاقد هویت مستقل بصری است ؟ انیمیشن ایرانی چگونه به هویت مستقل بصری که ایرانی باشد میرسد؟ ضوابط بصری نگارگری چیست ؟ وچگونه میتوان ضوابط بصری نگار گری را با انیمیشن تطبیق داد؟
فرضیه میگوید انیمیشن ایرانی از لحاظ بصری ، فاقد هویت مستقل ایرانی است ؛ اما با استفاده از ضوابط بصری نگارگری به هویت مستقل بصری که ایرانی باشد میرسد.
تحقیق با روش اسنادی (کتابخانه ای) ، مشاهدهای (بازبینی آثار انیمیشن) و مصاحبه با کارشناسان انجام شد ودرپنج فصل تنظیم گردید.
فصل دوم (ضوابط بصری نگارگری) دارای سه بخش میباشد. در بخش اول با مطالعهی اسناد ومطالب موجود به این نتیجه میرسد که آثار بصری ایرانی به دلیل تقلید کورکورانه از مدرنیسم ، هویت ایرانی خود را از دست داده اند و هویت بخشی به آنها ضرورت دارد. بخش دوم ضوابط بصری نگارگری را از منابع مختلف استخراج وطبقه بندی می کند ، این بخش به نتیجه میرسد که میتوان ضوابط بصری نگارگری را به هفت مورد شامل :
بخش سوم این فصل به شباهت نگارگری با مدرنیسم غربی میپردازد و به این نتیجه میرسد که نگار گری نه تنها هنری عقب افتاده و قدیمی نیست ، بلکه ازنظر بصری بسیار به مدرنیسم شبیه است؛ وآنچه تاکنون هنرمندان مدرن به آن رسیدهاند ، هنر ایران قرنها پیش بدان رسیده بود.
فصل سوم (بررسی تطبیقی نگار نگری وانیمیشن ایرانی) شامل سه بخش است. بخش اول گزیدهای از تاریخچهی انیمیشن در ایران را بیان میکند ، این گزیده در ارتباط با موضوع پژوهش است و به چگونگی ورود انیمیشن از غرب به ایران و غربی شدن سلیقهی مخاطب وهنرمند ایرانی میپردازد. بخش دوم با عنوان بررسی هویت انیمیشن در ایران، نشان میدهد انیمیشن ایرانی بر خلاف سایر کشورها، هویت مستقل بصری ندارد؛ و بخش سوم به بررسی تطبیقی نگارگری وانیمیشن ایرانی میپردازد و برای آن راهکارهای عملی ارائه می دهد.
در ضمن در این بخش به این نتیجه میرسد که تطبیق ضوابط بصری نگارگری با انیمیشن برای هویت بخشی به آثار ایرانی نه تنها امکانپذیر است ، بلکه به دلیل وجود عناصر روایت، تخیل وتجسم و تصویر سازی درنگارگری ، این هنر سنتی وبومی به انیمیشن بسیار شبیه می باشد.
فصل چهارم (مطالعه موردی) شامل چهار بخش است که در بخش اول در مورد علی اکبر صادقی توضیحاتی داده می شود. این توضیحات پیرامون موضوع تحقیق وعلل گرایش صادقی به ایرانی بودن آثار انیمیشناش می باشد. در سه بخش بعدی به مطالعهی سه اثر از آثار وی به نامهای گلباران، ملک خورشید و هفت شهر پرداخته میشود، و ضوابط بصری نگارگری استفاده شده در آنها را بیان میشود.
فصل پنجم یافتههای پژوهش و نتیجهگیری است که پس از بیان یافتههای پژوهش درپایان به این نتیجه میرسد که فرضیهی تحقیق اثبات میشود.
پس از آن فهرست منابع و مآخذ میآید.
در پایان خدا را شکر میگویم که قدرت اجرای این پژوهش را به من داد و از تمام کسانی که در انجام این پژوهش مرا یاری دادند، نهایت تشکر وامتنان رادارم؛ خصوصاً اساتید ارجمندم آقایان دکتر علی طهماسبی، میر یعقوب عمامه پیچ، محمدرضا اصلانی، علیاکبر صادقی ودکتر مهدی حسینی که در طی تحقیق، راهنماییهای ارزندهای به من ارائه دادند و خانواده ام که همواره، همراه و یار من بودند.
1-1-طرح مسئله
انیمیشن ایرانی ، به دلایلی چون ورود این هنر از غرب به ایران ، تحصیل اولین هنرمندان این رشته در غرب ، آشنایی هنرمندان ایرانی با هنر مدرن ، تمرکز بیش از حد روی افزایش کمی تولیدات انیمیشن و فراموش کردن جنبهی بصری آن وآشنایی با ابزار وتکنیکهای جدید تاحد تکنیک زدگی ، از لحاظ بصری مقلد غرب شده و هویت مستقل ایرانی ندارد. علل وعواملی که ذکر شد پیشرفت محسوب می شوند اما این پیشرفت ، از سویی به معنای پشت کردن به ارزشهای بومی است که شیوه ی تفکر و زندگی ایرانی را میسازد و از سوی دیگر با نمایش آثار انیمیشن ایرانی درسایر نقاط جهان تشخیص کشور سازنده ی آن ممکن نخواهد بود.
تاکنون تلاش هایی برای هویت بخشی به این هنر شده که همه درحد محتوا و داستان بوده است و کمتر به جنبه ی بصری آن پرداخته شده است ، اما در این پژوهش منظور از هویت، هویت بصری است.
اکنون راه بازیابی هویت از دست رفته چیست ؟ با توجه به اینکه ایران از لحاظ هنرهای تصویری پیشینه ای قومی وستودنی دارد ،وبرای رسیدن به هویت مستقل ایرانی باید از هنرهای سنتی ایرانی استفاده کرد. یکی از این هنرها نگارگری است ؛ نگار گری ، به دلیل وجود عناصر روایت ، تصویر سازی وتخیل وتمثیل درآن بسیار شبیه به انیمیشن است و استفاده از ضوابط بصری آن در ساخت انیمیشن ایرانی ، کارگردان ایرانی را در این راه به توفیقاتی خواهد رساند
ضوابط بصری نگارگری از این جملهاند:
1-2-ضرورت واهداف تحقیق
انیمیشن ایران از نخستین سالهای شکل گیری خود توفیقات داخلی و حتی بین المللی قابل تاملی داشته و علیرغم برخی بحرانهای فرهنگی واجتماعی معاصر کما بیش سیر صعودی و ارتقای سطح کمی و کیفی خود را تداوم بخشیده است ،اما جهش چشمگیر آن چه در سطوح ملی وبین المللی وچه به لحاظ ارتقای کمی وکیفی موجب شده است که از قالب هنری مهجورخارج شده ودرکانون توجهات مسوولان و سیاستگذاران فرهنگی کشور قرار گیرد.
پیشرفتهای تکنیکی وارتقای سطح کمی موجب شده است تا تولیدات انیمیشن ایران از خصایص وویژگی های بصری این مرز وبوم فاصله گیرند وهویت ایرانی آن ها کم رنگ ویاحتی ناپدید شود.این اتفاق در شرایطی روی می دهد که هنر ایرانی به لحاظ بصری دارای پیشینه ای قوی و ستودنی است که درمواردی چون نگار گری میتوان آن را هنری اختصاصاً ایرانی و بومی دانست.
این تحقیق برآن است تا پس از مطالعه ی یکی از هنرهای تصویری ایرانی- نگارگری - به ضوابط وقواعدی بصری دست یابد که قابلیت بهره برداری از آنها در تولید انیمیشنهای ایرانی میسر باشدوآن تولیدات هویت ایرانی بیابند.
دستاوردهای این تحقیق ونتایج وپیشنهادات حاصل ازآن ، برای تولیدکنندگان انیمیشن در ایران ،از جمله صدا وسیما ، موسسه فرهنگی هنری صبا وکانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان ، مفید خواهد بود وطیف گسترده ای از عوامل دخیل در تولید ، از تهیه کننده وناظر کیفی تا انیماتور و کارگردان، می توانند با بهره گیری ازدستاوردهای این تحقیق معیار معین برای هویت بخشی به انیمیشن های ایرانی دسترسی پیدا کنند.
بدیهی است که هویت بخشی به انیمیشن های ایرانی و ایجاد فضای حسی بومی در این تولیدات ، در کنار رشد کمی وارتقای فنی این هنر بامد نظر قرار دادن توجهات سیاستگذاران فرهنگی ، هنری یگانه در خور تقدیر را پدید خواهد آوردکه علاوه برنزدیکی و صمیمیت بامخاطبان داخلی ، تحسین وتقدیر مخاطبین غیر ایرانی رانیز به دنبال خواهد داشت و پنجرهای نوین به روی فرهنگ وهنر ایران زمین خواهد گشود.
1-3-سؤالات تحقیق
1-4-فرضیهها
انیمیشن ایرانی از لحاظ بصری ، فاقد هویت مستقل ایرانی است.
انیمیشن ایرانی با استفاده از ضوابط بصری نگار گری به هویت مستقل بصری که ایرانی باشد می رسد.
1-5-روش تحقیق
1-6-تعریف مفاهیم
مینیاتور(نگارگری):
"نگاریدن یعنی نقش زدن، نگاره یعنی نقش و نگارگری یعنی نقاشی." (آیت اللهی، 1376، ص154).
"نگارگری ما، به نام مینیاتور یا مینیاتورسازی و به ترجمهی سحاب «خردکاری» نامیده شده است. توجه به جزییات متصور در فضا به عنوان توجه به خرده ریزه و جزییات گرایی به نقاشی ما تلقی شد. حتی کسانی چون تیتوس بورکهارت که به برخی مکنونات بینشی در هنر قدیم ما پی بردهاند، نگارگری ما را، با عنوان مینیاتور نام بردهاند. ایرانیان دانشمند و خود نگارگران هم، با پذیرش همین توهم، این نام را تکرار کردند و بر آن صحه نهادند. بر آن گونه که اکنون ما به راستی به وجهی طبیعی و عادی نگارگری قدیمیان را به نام مینیاتور میشناسیم. با این نام گذاری، نقاشی ما از مقولهی هنر نقاشی خارج شده است و به عنوان هنر غریب و بومی مانده." (اصلانی، 1374، ص 38).
همان طور که از منابع واسناد مشخص است نگارگری نوعی از نقاشی ایرانی است که به دلیل نمایش ریزهکاریها به اشتباه، مینیاتور نامیده شدهاست.
نگارگری: صورتگری؛ نقاشی (دهخدا)
مینیاتور: نوعی نقاشی است با حداکثر ظرافت و خطوط ترسیم شده با حداقل نازکی. این نوع نقاشی که در آن ریزه کاری به کار می رفته است، در قرون وسطی متداول بوده است. نوعی نقاشی خاص مشرق زمین (مخصوصا ایران) و بیشتر متداول در قرن نهم اسلامی (قرن پانزدهم میلادی) که در آن قواعد علم مناظر و مرایا و تناسب اعضا رعایت نمی گردد و رنگ جنبه ی تزئینی دارد و جزئیات با ریزه کاری های خاص و دقیق نشان داده می شود. (دهخدا1