فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:115
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
چکیده 3
فصل اول:
مقدمه 6
موضوع تحقیق 9
فایده و اهمیت تحقیق 9
اهداف تحقیق 10
فرضیه تحقیق 10
تعاریف اصطلاحات و مفاهیم 10
فصل دوم:
تاریخچه و ادبیات تحقیق 15
فصل سوم:
طرح تحقیق 76
جامعه آماری 76
نمونه آماری 76
نحوه نمونهگیری 76
ابراز اندازهگیری 76
روش جمعآوری اطلاعات 79
فصل چهارم:
تجزیه و تحلیل آماری (آمار توصیفی) 81
تجزیه و تحلیل آماری (آمار استباطی) 85
تفسیر (نتیجهگیری) 98
فصل پنجم:
خلاصه و نتیجهگیری 101
محدودیتهای تحقیق 106
پیشنهادات 107
منابع 107
ضمائم 108
چکیده تحقیق:
در این تحقیق ما به بررسی چگونه تأثیرجو خانواده بر اعتماد به نفس پرداختهایم، فرضیههای تحقیق عبارتند از اینکه بین روابط و جو عاطفی خانواده دختران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد. بین روابط و جو عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد. بین اعتماد به نفس دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
روش مورد استفاده در این تحقیق همبستگی و همچنین روش علی – مقایسهای میباشد جامعه آماری: عبارتست از تمامی دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانی که در منطقه 1 تهران در سال تحصیلی 87-86 مشغول به تحصیل هستند.
نمونه آماری: عبارتست از 50 نفر از دانشآموزان دختر دبیرستانی و 50 نفر از دانشآموزان پسر دبیرستانی که به طور تصادفی از جامعه آماری انتخاب شدند.
در این تحقیق با توجه به فرضیه و موضوع تحقیق در بررسی فرضیه و بیان مساله، از دو پرسشنامه مجزا استفاده نمودیم، پرسشنامه سنجشجو عاطفی خانواده که توسط خود محقق ساخته شده است و پرسشنامه عزت نفس آیزنک که برای سنجش میزان اعتماد به نفس را مورد سنجش قرار میدهد. بعد از تجزیه و تحلیل آماری با توجه به فرضیههای اول و دوم تحقیق (بین روابط عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد و تجزیه و تحلیل آماری از روش پیرسون ضریب همبستگی مثبت به دست آمد نشانگر این است که بین دو متغیر مورد بحث رابطه وجود دارد و با توجه به محاسبه برای محاسبه t معنادار بودن همبستگی که، t محاسبه شده بزرگتر از، t جدول به دست آمده میتوان نتیجهگرفت که ضریب همبستگی معنادار است و بین روابط و جو عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد ولی در مورد فرضیه سوم فرض صفر پذیرفته شد در نتیجه فرضیه سوم تایید نشد.
فصل اول
کلیات
مقدمه:
انگیزه داشتن احساس خوب نسبت به خویشتن و احترام از جانب دیگران به احساس کفایت و تایید اجتماعی بسیار نزدیک است به طور معمول ارزش شخص تا حدی زیادی بر حسب ارزشها و استانداردهای افراد دیگر گروهی که شخص جزء آن است، مورد تفاوت واقع میشود عزت نفس و ارزش داشتن با هویت شخص در هم تنیدهاند به این معنا که وقتی احساس شخص از هویت خویش و تداوم آن دچار اختلال کرد چنانکه در سایکوزها دیده میشود تجزیه آن واقعا دردناک است.
فروید اولین کسی بود که راجع به آسیبشناسی روانی اعتماد به نفس سخن گفت و اعتماد دارد، اگر اعتماد به نفس آسیب ببیند، امراض روانی بسیاری متوجه انسان میگردد، وی بر این باور است که چارچوب شخصیتی فرد زمانی که اعتماد به نفس آسیب میبیند از هم فرو میپاشد.
(آزاد 1374، ص 70 و 71)
طبق نظر راجرز وقتی کودک نسبت به وجود هستی خود آگاهی یافت و کارکرد او گسترش پیدا کرد برای حفظ و ادامه حیات خود به تجزیه میپردازد و طی آن ارزشها، معانی اعتقاداتی را کسب میکند. در نتیجه در وی مفهوم خود یا خودپنداره شکل میگیرد و بالاخره مفهوم مرا با من را حس میکند اگر کودک مداوما برای رفتار مبتنی بر جرات خود مورد تایید و محبت قرار گیرد در این صورت این تجزیهها را به عنوان خود شناخته میشوند و به تدریج به صورت جزیی از عزت نفس وی درمیآیند وبه عبارت دیگر کودک خود را به عنوان شخصی با جرات و با اعتماد به نفس میداند.
(ساعتچی، 1374، ص 164)
طبق نظر اریکسون کودک در مراحل رشد روانی – اجتماعی به تدریج میتواند کارهای انجام دهد: خودش لباس بپوشد و خودش محیط را کشف کند او باید بحران تازهای را حل کند: تایید شدن و نشدن. وقتی والدین شکیبایی، همکاری و دلگرمی و تشویق نشان میدهند، کودک خودختاری و شایستگی و اعتماد به نفس احساس میکند و برعکس وقتی کودک هیچ آزادی ندارد و بیش از اندازه مورد حمایت است بیش از اندازه شرم و تردید احساس میکند. (گنجی، 1376 ص 158)
رابطه دوستانه والدین با کودک، اعتماد به نفس با او ایجاد میکند اما در بسیاری موارد به علت تشویقهای نامناسب و نابجا، کودکان اعتماد به نفس کاذب بالا پیدا میکنند در ارتباط دوستانه، جدای از شکل خوب رابطه و وجود تشویق و نزدیکی عاطفی، کودکان باید استقلال شخصی خود را به دست آورند، و والدین این حق را ندارند به صرف اینکه روابط دوستانه برقرار میکنند، استقلال کودک را به بهانه رابطه نزدیک نابود کنند.
(اسلامینسب، 1373، ص 260)
در تحقیقاتی که بر روی نوجوانان اسراییلی انجام شد (هافمن و همکارانش 1988) بین تاثیر ارتباط مادر با کودک در ایجاد تصور مثبت از خود و عزت نفس است. در این مطالعات تاثیر منابع حمایتی مادر، پدر و دوستان بر روی عزت نفس مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها حاکی از وجود ارتباط تنگاتنگ و تعاملی منابع حمایت اجتماعی با عزت نفس در نوجوانان بود از سوی دیگر بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه بالایی وجود دارد چندین مطالعه تحقیقاتی تاثیر منابع حمایتی چون مادر، پدر و دوستان را بر عزت نفس و سلامت نوجوانان مورد تایید قرار داده است، برگ وهمکاران، نوئل 1976، (کاداسترن 1979) به ارزیابی تاثیر علاقه او به مادر، رسیدگی به کودک و تعیین کیفیت و چگونگی خودپنداره و آسیبپذیری آن پرداخت. بر طبق این دیدگاه که شخصی که دارای ارتباطی نزدیک و میانهای با مادر باشد احتمال برخورداری وی از خوپنداره مثبتتر بیش از حالاتی است که فاقد ارتباط بودند. اگر کودک در اغلب تکالیف مدرسه تصور موفقیت داشته باشد و اگر به خاطر یادگیری این تکالیف از جانب معلم، والدین و همسالان تشویق گردد، نگرش او به یادگیری آموزشگاهی مثبت خواهد شد و او مشتاق خواهد شد تا تجارب بیشتری را در آنجا کسب کند.
کودک با برخی از افراد مهم زندگی خود همانندسازی کرده که آنان را به عنوان مدل یا الگوی رفتار خود برمیگزیند و آنها را میستاید و میل دارد شبیه آنان میشود والدین، مربیان، معلمان مهمترین این الگوها هستند، به شکلگیری خود ایدهآل براساس درهمآمیختن و بزرگیهای این الگوها در ذهن کودک انجام میشود تحقیقات نشان میدهد که همانندسازی نیز سبب میشود که خودپنداره بیشتری پیدا کند، یعنی فرد احساس میکند که مانند: الگوی خود شده است. قسمت مهمی از نظام خود از طریق همانندسازی کودک با والدین، همچنین خود شکل میگیرد که در اصل نقش او را تعیین میکند. اگر کودک دختر باشد ارتباط صمیمی و سالم و بهتری با مادر برقرار میکند و احساس زنان را درمیآموزد، و اگر پسر باشد رابطه خوبی با پدر داشته و نقش سالم و صحیح مردانه را میآموزد.
(سیف، 136 ص 157 و 163)
در رابطه با خانواده: علل و انگیزه های بسیاری وجود دارد که سبب پیدایش بی تفاوتی و سرکوب شدن اعتماد به نفس در کودکان می شود که می توان:
- وجود تبعیضات در خانواده و توجه بیش از حد والدین به یک کودک و مهمل گذاشتن حق کودک دیگر.
- به رخ کشیدن عیوب کودک و سعی در بزرگ کردن آن و تحقیر کردن بدان طریق
- آشکار کردن عیوب و افشا کردن لغزشهای او در حضور کسانی که کودک در نزد آنها از احترامی برخوردار است.
- استبداد والدین و تحصیل نظرات خود بر طفل بدون در نظر گرفتن توان تحمل او.
- مراقبت شدید والدین از کودک به گونهای که او را شدیدا به خود وابسته نمایند.
- مقایسه کردن کودک با افراد یا افراد دیگری که طفل توان رسیدن به آنها را ندارد.
- سرزنشهای افراطی که به گونهای که طفل توان رسیدن به آنها را ندارد.
- سرزنشهای افراطی به گونهای که طفل را از خود و لیاقت خود نومید کند.
براساس ارزش، درجه تقویت، تایید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خویشتن احساس میکند، احساس ارزش به خویشتن همانند تصویر خویشتن یک هسته مرکزی ثابت که همراه با یک سلسله احساسات و ارزشهای پیرامون یک تجمع را شکل میدهد.
(شاملو، سعید، 1369 ص 127)
موضوع تحقیق:
بررسی چگونگی تاثیرجو خانواده بر اعتماد به نفس نوجوانان
فایده و اهمیت تحقیق:
اعتماد به نفس و یا عزت نفس را میتوان یکی از خصوصیات مثبت و ارزنده هر فردی به حساب آورد که تصور مثبتی از تواناییها و شایستگیهای خود دارد پایین یا بالا بودن اعتماد یا عزت نفس در سازمان روانیفرد و همچنین در طرز فکر و نگرش او تغییرات مثبت و یا منفی به جای میگذاد بدین معنی که از او یک شخصیتی براساس ویژگیهای روانیش میسازد کودکی که در خانواده از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است از تواناییهای خود تصور غلطی دارد او خود را همیشه شکست خورده میداند این موضوع مساله جالب و در خور توجه قابل بررسی است، چرا که ارتباط والدین با کودک و نحوه تربیت آن در شکلگیری درست و کامل شخصیتی بسیار مهم و حیاتی است. اهمیت این تحقیقها نادر این است که انسان هیچوقت بدون توسل به اعتماد به نفس به کمال و شکوفایی نمیرسد و کودک حتی در بزرگسالی نیز در همه شئون زندگی از پویایی بهتری برخوردار است.
اهداف تحقیق:
- شناخت اهمیت اعتماد به نفس و عزت نفس
- شناسایی و بررسی اهمیت اعتماد به نفس و رابطه آن با روابط عاطفی
- کمک در بهبود و مهم جلوه دادن اعتماد به نفس در افرادی که میزان اعتماد نفس پایینی دارند.
فرضیه تحقیق:
1- بین روابط و جو عاطفی خانواده دختران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد.
2- بین روابط و جو عاطفی خانواده پسران و میزان اعتماد به نفس آنها رابطه وجود دارد.
3- بین اعتماد به نفس دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد.
تعریف اصطلاحات و مفاهیم:
عزت نفس: عبارت است ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن خود، عزت نفس نوعی قضاوت نسبت به ارزشمندی وجود است. این صفت در انسان حالت عمومی دارد و محدود و زودگذر است.
(شاملو، سعید، 1370، ص166)
روابط عاطفی خانواده:
منظور از جو عاطفی خانواده، ارتباط طرز برخورد افراد یک خانواده با یکدیگر است نظر افراد خانواده سنت به هم احساسات و علاقه آنها به یکدیگر، چگونگی دخالت یا عدم دخالت آنها، در کارهای هم و همکاری یا رقابت آنها با یکدیگر، نشانگر نحوه ارتباط اعضای خانواده است.
(شریعتمداری، 1366 ص 218)
تعریف مفاهیم:
عزت نفس: نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه اعتماد به نفس آیزنگ به دست میآورد.
روابط و جو عاطفی: نمرهای است که فرد از پرسشنامهای ک محقق ساخته است به دست میآورد.
درونگرایی: کسانی که انرژی روانی خود را معطوف به درون نموده و زندگی با خیالات خود را ترجیح میدهند.
برونگرایی: کسانی که انرژی روانی خود را معطوف به خارج نموده و به آسانی با دیگران رابطه برقرار میکنند.
رفتار انطباقی: به رفتاری که توانایی موجود زنده را برای تطبیق آن با یک محیط با موقعیت ویژه افزایش میدهد.
آسیبشناسی روانی: مطالعه اختلالات فکری، فعالیت فکری و یا رفتار ناسازگار و غیرعادی.
شخصیت: شکل ویژهای از الگوی واکنش رفتاری که هر شخص به عنوان عکسالعمل فردی از سازگاری فردش با زندگی در خود میپرواند.
خودپنداره: مفهومی که فرد از خود دارد به عبارتی شناخت و پندارهای که فرد از تواناییها وجود خود دارد.
استعداد: توانایی کسب دانش و مهارت در صورت آموزش.
نگرش: حالت آمادگی ذهنی که شخص به وسیله آن محرک را دریافت میکند و در مقابل آن عکسالعمل نشان میدهد. (نجاتی، 1373 ص 40)
همانندسازی: جریان ناخودآگاهی که به وسیله آن یک شخص در خودش تصویر یک شخص دیگر را که منبع ناامیدی از جهان خارج است ایجاد کرده و یکی میسازد. (نجاتی، 1373 ص 143)