فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
لزوم امر مدیریت در زیستگاههای حیات وحش
مشکلات و معضلات حیات وحش
بررسی پیامدهای سد سیوند و ملاصدرا بر پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش بختگان؛
بختگان
گذشتهای حسرت بار، آیندهای نامعلوم
اولین شوک جدی
نظریه فصلی بودن دریاچههای طشک و بختگان
مهمترین سازههای حوزه رودخانه کر
ضیافتی که همه در آن سهیم شدند !
شگفتی های حیات وحش
منابع :
لزوم امر مدیریت در زیستگاههای حیات وحش
ارتقاء سطح حفاظت از حیات وحش که عمدتاً گونه های بارز و مشخص را در بر می گیرد،به سطوح تنوع زیستی که همه زیستمندان زیستگاهها را در بر می گیرد،تحولی اساسی در بینش زیست محیطی جامعه جهانی به شمار می آید.
ارتقاء سطح حفاظت از حیات وحش که عمدتاً گونه های بارز و مشخص را در بر می گیرد،به سطوح تنوع زیستی که همه زیستمندان زیستگاهها را در بر می گیرد،تحولی اساسی در بینش زیست محیطی جامعه جهانی به شمار می آید.که بشر را به درک صحسح و علمی از ساختار،کارکرد،سرشت ارگانیک و یگانه طبیعت و اجزاء آن در مفهوم اکوسیستمی نزدیکتر می کند.هریک از گونه های گیاهی و جانوری منبع ژنتیکی منحصر به فردی محسوب می شود. این گونه ها مانند کلیدی در راه پیشرفت های آینده بشر به شمار می آیدو با از دست رفتن هر یک از آنها گزینه ای از امکانات بشر کم می شود.در واقع نابودی گونه ها به مصابه خلع سلاح شدن انسان در برابر مخاطرات عظیمی است که در آینده گرفتار آن خواهد شد.
بهره وری نادرست و تخریب طبیعت به منزله کاهش تنوع زیستی،تخریب روابط متقابل عوامل زنده با یکدیگر و فروپاشی نظام پیچیده یک اکوسیستم به شمار می آید.عوامل حیاتی و غیر حیاتی هر اکوسیستم،پایه های تشکیل دهنده آن نظام به شمار می آیند.تاروپود حیات در داخل این بافت پیچیده و شگفت انگیز از طریق پیوستگی و ارتباطات متقابل تامین می شود.
فیلمبرداری از وحوش پارک ملی خجیر / عکس از نونا عصفوری نژاد
در اثر فعالیتهای کنونی انسان،نه تنها بسیاری از گونه ها محکوم به انقراض اند،بلکه کاهش و تخریب زیستگاهها نیز از تکامل گونه های جدید جلوگیری می کند.
به همین دلیل با از بین رفتن گونه ها و زیستگاهها،فرهنگ های انسانی نیز به منزله نتیجه تکامل سازگاری منحصر به فرد و استثنائی انسان،اغلب از بین می رود.امروزه تنوع زیستی،جدا از تخریب کانونهای اصلی آنها حتی در سیستمهای حفاظت شده نیز در خطر تهدید قرار دارند.تجزیه زیستگاهها و جزیره ای شدن آنها حفاظت بلند مدت بسیاری از زیستگاههای حفاظت شده را با تردید مواجه کرده است.
زیستگاههای حیات وحش مناطقی هستند که گونه های اهلی نشده اعم از گیاهی یا جانوری می توانند غذا،آب،پناه و سایر منابع مورد نیاز خود را برای بقاء در آنها پیدا کنند.چون میزان آسایش حیات وحش وسیعاً به شرایط زیستگاهی بستگی دارد و خود از اجزاء مهم زیستگاه محسوب می شود.لذا شناخت زیستگاه و نیازهای زیستگاهی حیات وحش به خصوص گونه های در معرض تهدید و آسیب پذیر در جهت حفاظت از آنها و نیز برنامه های مدیریتی و نظارت پیوسته بر جمعیت آنها بسیار موثر است.پستانداران،پرندگان و خزندگان بعنوان گروهی متنوع از مهره داران نقش بارزی در روند اکولوژیک اکوسیستم طبیعی دارند.و این تاثیر به شکلهای مختلف انجام می گیرد.همچنین ارزشهای علمی-تحقیقاتی-تفریحی و بویژه اقتصادی آنها بر هیچ کس پوشیده نیست.
مشکلات و معضلات حیات وحش
ادوارد ویلسون ، بزرگ ترین زیست شناس معاصر، در نظریه ی جغرافیای زیستی جزایر خود که با همکاری رابرت مک آرتور وضع کرده ، با دقتی ریاضی وار نشان داده است که با ده بار کاهش مساحت یک زیستگاه ، تعداد گونه ها به نصف کاهش می یابد . همچنین، ویلسون و دیگران ثابت کرده اند که هر چه اندازه ی متوسط یک جمعیت کوچک تر باشد ، آن جمعیت سریع تر به نقطه ی صفر رانده می شود ( نگاه کنید به فصل یازدهم کتاب تنوع حیات او ) . در ایران ، در بیشتر زیستگاه ها ، با هر دوپدیده ی یادشده روبرو هستیم ؛ هم ابعاد زیستگاه ها در سی سال اخیر بسیار کوچک شده اند ، و هم تعداد افراد هر گونه بسی کم تر شده است . به علاوه ، کیفیت زیستگاه ها – یک پارچگی ، در امان بودن از انسان و دام ، پوشش گیاهی مناسب ، و ... – هم سخت افت کرده است . پس کم شدن تنوع زیستی و انقراض ، هر دو به دلیل دخالت عامل انسانی ، محیط زیست ما را به انحطاط کشانده و وضع روز به روز وخیم تر هم می شود . در این حال ، فقط دخالت مثبت انسان می تواند اوضاع را بهتر ، یا دست کم در حالت موجود تثبیت کند . صورت های بسیار موثر این "دخالت مثبت" جلوگیری از تجاوز بیشتر به زیستگاه ، افزودن منطقه های ضربه گیر به اطراف زیستگاه ، مطالعه در رفتار گونه ها و مانند این ها است . اما ، در مواردی ممکن است یک رشته عملیات اورژانسی هم لازم باشد ، مثلا دادن کمک تغذیه به گونه ها در زیستگاه .
ریختن علوفه و دانه برای علف خواران و پرندگان وحشی ، یک کار نمایشی یا رمانتیک نیست و روی آن مطالعه ی علمی شده است . در زیستگاهی مانند ورجین (در کوه های شمال تهران) ، کل و بز یا قوچ و میش دیگر در زمستان ها امکان مهاجرت به دشت های چند ده کیلومتر پایین دست که هیچ ، حتی امکان آمدن به کنار رودخانه ی جاجرود برای استفاده از چمن های حاشیه ی آب را هم ندارند ، چرا که تمامی حریم رودخانه را نیز زمین خواران تصرف کرده اند . " گدار رفتن " سردسته ی گله های این جانوران ، که درشرایط بزرگ بودن زیستگاه ، نشانه ی تشخیص درست غریزی آن ها در فرارسیدن فصل سرد ، و به مثابه سوت قطار برای راه افتادن بود ، اینک زنگ خطری است برای محیط بانان که این گله های کوچک باقی مانده ممکن است کمی پایین تر گرفتار شکارچی ها و افراد ناآگاه شوند یا در جاده ها با خودرو ها تصادف کنند . علوفه پراکنی در زیستگاه ، از مهاجرت به سوی تله های مرگبار جلوگیری می کند ، و البته کمک موثری است به تغذیه ی حیوان علف خوار و گوشتخوارانی که بقایشان در گرو وجود آن علف خوار است . اگر این دخالت مثبت آدمی نبود ، چه بسا که نسل علف خواران بزرگ در منطقه ی حفاظت شده ی ورجین و جاهای مشابه ، چند سال پیش از میان رفته بود .