فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه
چکیده انسان در جهان بینی اسلامی
فصل اول
ماهیت انسان
فصل دوم
جاذبه های معنوی انسان
خودشناسی
پرورش استعداد ها
نقش موثر انسان در ساختن آینده خویش
فصل سوم
آگاهیهای انسان
1) خودآگاهی فطری
2) خود آگاهی فلسفی
3) خود آگاهی جهانی
4) خودآگاهی طبقاتی
5) خودآگاهی ملی
6) خودآگاهی انسانی
7) خودآگاهی عرفانی
8) خودآگاهی پیامبرانه
نتیجه
منابع
« مقدمه »
موضوع بحث، انسان کامل از دیدگاه اسلام است، انسان کامل یعنی انسان نمونه، انسان اعلاء، انسان والا. انسان هم مانند بسیاری از چیزهای دیگر کامل و غیر کامل دارد و بلکه معیوب دارد و سالم و باز انسان سالم خودش دو نوع است:
1) انسان سالم و کامل 2) انسان سالم و غیر کامل
شناختن انسان کامل یا انسان نمونه از دیدگاه اسلام از آن نظر برای ما مسلمین واجب و لازم است که حکم مدل و حکم الگو و سرمشق را دارد یعنی ما اگر بخواهیم یک مسلمان کامل باشیم چون اسلام می خواهد انسان کامل بسازد اگر بخواهیم به کمال انسانی خودمان برسیم، تحت تربیت و تعلیم اسلامی. باید بدانیم که انسان کامل چگونه انسانی است، چهره انسان کامل چگونه چهره ایست یعنی چهره روحی و معنوی آن، سیمای معنوی انسان کامل چگونه سیمایی است. مشخصات انسان کامل چگونه مشخصاتی است تا ما جامعه خودمان را، افراد خودمان را و خودمان را آنگونه بسازیم و اگر ما انسان کامل اسلام را نشناسیم قطعاً نمی توانیم که یک مسلمان تمام و کامل باشیم. خود پیغمبر اکرم (ص) نمونه انسان کامل اسلام است. علی (ع) یک نمونه دیگر از انسان کامل اسلام است. ما اگر انسان کامل اسلام را چه از راه بیان قرآن و چه از راه شناخت شخصیت پرورده های قرآن نشناسیم نمی توانیم راهی را که اسلام معین کرده است برویم. نمی توانیم ما یک مسلمان واقعی و درست باشیم جامعه ما نمی تواند یک جامعه اسلامی باشد پس ضرورت دارد حتماً انسان کامل و عالی و متعالی اسلام را ما بشناسیم.
« انسان در جهان بینی اسلامی » « چکیده »
انسان اسلام تنها یک حیوان مستقیم القامه که ناخنی پهن دارد و با دو پا راه می رود و سخن می گوید نیست، این موجود از نظر قرآن ژرفتر و مرموزتر از این است که بتوان آن را با این چند کلمه تعریف کرده قرآن، انسان را مدحها و ستایشها کرده و هم مزمتها و نکوهشها نموده است، عالیترین مدحها و بزرگترین مزمتهای قرآن درباره انسان است، او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چارپایان پست تر شمرده است.
از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش ازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد و هم می تواند به « اسفل سافلین» سقوط کند. این خود انسان است که باید درباره خود تصمیم بگیردو سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید. « ارزش های انسان»
1) انسان خلیفه خدا در زمین است.
2) ظرفیت علمی انسان بزرگترین ظرفیتهائی است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد.
3) او فطرتی خود آشنا دارد و به خدای خویش در عمق وجدان خویش آگاهی دارد.
4) در سرشت انسان علاوه بر عناصر مادی، عنصر ملکوتی و الهی وجود دارد.
5) آفرینش انسان، آفرینشی حساب شده است تصادفی نیست.
6) او شخصیتی مستقل و آزاد دارد امانت دار خداست. رسالت و مسئولیت دارد.
7) او از یک کرامت ذاتی و شرافت ذاتی برخوردار است. خدا او را بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری داده است.
8) او از وجدانی اخلاقی برخوردار است به حکم الهامی فطری، زشت و زیبا را درک می کند.
9) او جز با یاد خدا با چیز دیگری آرام نمی گیرد.
10) نعمت های زمین برای انسان آفریده شده است.
11) او را برای این آفرید که تنها خدای خویش را پرستش کند.
« ضد ارزش ها »
انسان در قرآن مورد بزرگترین نکوهشها و ملامتها قرار گرفته است. « او بسیار ستمگر و بسیار نادان است». «او نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است.» « او آن گاه که خود را مستغنی می بیند طغیان می کند.»
« او عجول و شتابگر است» . « او تنگ چشم و ممسک است» «او مجادله گرترین مخلوق است»
چگونه است؟ آیا انسان از نظر قرآن یک موجود زشت و زیباست آن هم زشت زشت و زیبای زیبا. آیا انسان یک موجود دو سرشتی است: نیمی از سرشتش نور است و نیمی ظلمت؟ چگونه است که قرآن هم او را منتها درجه مدح می کند و هم منتها درجه مزمت؟! حقیقت این است که این مدح و ذم از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است. نظر قرآن به این است که انسان همه کمالات را بالقوه دارد و باید آن ها را به فعلیت برساند. شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد «ایمان» است. به وسیله ایمان است که علم از صورت یک ابزار مفید در می آید. انسان منهای ایمان کاستی گرفته و ناقص است. انسان فاقد ایمان و جدا از خدا انسان واقعی نیست. انسان اگر به یگانه حقیقتی که با ایمان به او یاد او آرام می گیرد بپیوندند دارنده همه کمالات است و اگر از آن حقیقت یعنی خدا جدا بماند درختی را ماند که از ریشه خویشتن جدا شده است.