فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
چکیده. ۱
مقدمه. ۲
۱٫ مبانی نظری و متدولوژی تحقیق.. ۵
۲٫ ساختار مدل TradeSim.. 10
3. نتایج مدلهای براوردی… ۱۲
۱-۳٫ پتانسیل صادراتی ایران به کرهجنوبی؛ کل صادرات(نفتی و غیرنفتی). ۱۲
۲-۳٫ پتانسیل صادراتی ایران به کرهجنوبی در زمینه محصولات غذایی و حیوانات زنده ۱۶
۳-۳٫ گروه دوم، نوشیدنیها و دخانیات (تنباکو). ۲۰
۴-۳٫ گروه سوم، مواد خام غیر خوراکی… ۲۲
۵-۳٫ نفت و فرآوردههای نفتی… ۲۴
۶-۳٫ روغن و چربی حیوانی و گیاهی… ۲۴
۷-۳٫ فرآوردهها و مواد شیمیایی… ۲۴
۸-۳٫ محصولات صنعتی کارخانهای… ۲۷
۹-۳٫ ماشین آلات و وسایط حمل و نقل.. ۲۹
۱۰-۳٫ کالاهای صنعتی ساخته شده(مرکب). ۳۱
جمعبندی و ملاحظات… ۳۲
منابع.. ۳۵
چکیده
یکی از روشهای توسعه تجارت خارجی هر کشور شناخت دقیق پتانسیلهای اقتصادی- تجاری شرکای تجاری عمده و راههای رساندن حجم و ترکیب تجارت خارجی اعم از صادرات و واردات به سطح مطلوب آن است. به گونهای که حداکثر پتانسیلهای تجاری دو کشور مورد شناسایی قرار گرفته و در راستای انتفاع هر دو طرف از تجارت دو جانبه بخشها وکالاهای تجاری اولویتدار تعیین گردد.
از آنجا که کشور کرهجنوبی یکی از طرفهای تجاری عمده ایران بوده و باتوجه به رشد صنعتی و تجاری کرهجنوبی پتانسیلهای تجاری آن در حال رشد میباشد، شناخت پتانسیلهای تجاری این کشور، مانند سایر شرکای تجاری ایران حائز اهمیت میباشد. براین اساس در این مقاله سعی داریم تا با استفاده از مدل ” شبیهسازی پتانسیلهای تجاری دوجانبه (TradeSim) “ به براورد پتانسیل صادراتی ایران به کشور کرهجنوبی بپردازیم.
مقدمه
کشور کرهجنوبی(جمهوری کره) ازجمله طرفهای تجاری عمده ایران میباشد که, بویژه پس از رشد سریع اقتصادی این کشور و پیشرفت قابل ملاحظه صنایع آن، شاهد افزایش سهم این کشور از تجارت خارجی ایران در سالهای اخیر هستیم، بطوریکه سهم کره از کل صادرات غیرنفتی ایران در سال 1379 معادل 95/1 درصد و از کل واردات کشور بالغ بر 14/5 درصد بوده است. بدین ترتیب رتبه این کشور در میان طرفهای تجاری عمده ایران به سطح شانزدهم دربین مقاصد صادراتی، و رتبه پنجم بین مبادی وارداتی ارتقاء یافته است.
مطمئناً ارتباط تجاری گسترده بین دو کشور ایران و کرهجنوبی منافع فراوانی برای دو طرف میتواند داشته باشد. که از جمله میتوان به موارد مهم زیر بطور اجمالی اشاره کرد:
1- کشور ایران باتوجه به برخورداری از منابع قابل ملاحظه انرژی میتواند در براورده کردن نیازهای وارداتی کره سهم به سزایی داشته باشد.
2- کشور ایران باتوجه به دسترسی گسترده به بازارهای منطقه، بدلیل موقعیت جغرافیایی ممتاز خود, امکان توسعه روابط تجاری کرهجنوبی با کشورهای منطقه را بصورت چند جانبه دارا میباشد.
3- کشور ایران باتوجه به جمعیت 65 میلیونی خود بازار مناسبی برای تولیدات صنعتی نسبتاً ارزان قیمت کرهجنوبی به حساب میآید.
4- باتوجه به جایگاه استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه، این کشور از اهمیت فوقالعاده برای شرکتهای کرهای برخوردار است. چرا که امکان دسترسی این شرکتها به بازارهای منطقه(خاورمیانه, آسیای میانه، قفقاز و ... ) را آسانتر نموده و امکان بهرهمندی از توسعه اقتصادی و پتانسیلهای تجاری رو به رشد کشورهای منطقه را در آینده گسترش میبخشد.
5 - باتوجه به عضویت کرهجنوبی در APEC, ASEAN+2 و OECD، توسعه روابط اقتصادی ـتجاری با کشور کره امکان توسعه روابط تجاری ایران با سایر اعضای این بلوکهای تجاری- اقتصادی را نیز ممکن میسازد. این امر میتواند علاوه بر توسعه روابط دوجانبه، بعنوان کانالی برای توسعه روابط چند جانبه اقتصادی- تجاری مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
6- مطمئناً دو کشور ایران و کره اهداف مشترک فراوانی در زمینه تجارت, سرمایهگذاری, همکاریهای صنعتی و غیره دارند که آگاهی از آنها نیاز به مطالعات گستردهای دارد.
7- از منظر ایران، بازار کره, علیرغم کوچک بودن نسبی آن, نبایستی مورد بیتوجهی قرار گیرد, چرا که اولاً، این بازار بیش از 45 میلیوننفر مصرفکننده دارد, ثانیاً انباشت قابل ملاحظه فناوری و سرمایه این کشور، زمینههای فراوانی را برای توسعه صنایع کلیدی ایران نظیر حملونقل, ارتباطات, انرژی, ماشینآلات, استخراج منابع طبیعی و سایر صنایع کارخانهای صادراتگرا مهیا ساخته و توسعه روابط دوجانبه صنعتی, تجاری و تکنولوژیک کمک گستردهای به صنایع ایرانی خواهد کرد.
8- کشور کره باتوجه به روابط تجاری گسترده با سابقه و رو به توسعه آن با ایران, این امکان را دارد که دسترسی صادرکنندگان ایرانی به بازار آسیای شرقی و جنوبی را توسعه بخشیده و زمینههای تنوع بخشیدن به طرفهای تجاری و کالاهای صادراتی ایران را فراهم سازد.
9- دو کشور ایران و کرهجنوبی این امکان را دارند که با توسعه همکاریهای صنعتی- تجاری در زمینه صنایع آهن و فولاد, خودروسازی, ساختمانسازی، صنایع پتروشیمی, پوشاک و نساجی, توان رقابتپذیری مشترک خود را ارتقاء بخشیده و با توسعه سرمایهگذاریهای مشترک در این زمینهها، سهم مشترک خود از تولید و صادرات جهانی را افزایش دهند.
براین اساس در این مقاله سعی کردهایم, با استفاده از یک روش جدید و نسبتاً مفید به براورد پتانسیلهای صادراتی ایران به کرهجنوبی در گروههای کالایی مختلف بپردازیم. لذا با توجه به ضرورتی که برای مطالعه پتانسیلهای تجاری ایران با طرفهای تجاری عمده آن ذکر گردید، هدف از این تحقیق براورد پتانسیلهای صادراتی ایران به کره براساس ساختار اقتصادی و نیازمندیهای وارداتی آن می باشد.
برای این منظور پس از معرفی متدولوژی تحقیق, ابتدا جایگاه کرهجنوبی در بین شرکای تجاری عمده ایران, در کل صادرات غیرنفتی و هر کدام از گروههای ده گانه کالایی را، براساس کدهای یک رقمی SITC، مورد بررسی قرار داده، و سپس ضمن براورد پتانسیل صادراتی ایران به کشور کره در هر گروه و مقایسه آن با وضعیت موجود صادرات ایران به کره, زمینههای ممکن برای توسعه روابط تجاری دوجانبه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهایم.
1. مبانی نظری و متدولوژی تحقیق
تاکنون روشهای متعددی برای براورد پتانسیل تجاری، بویژه درمواردی که کشورهای مورد نظر در ابتدا هیچگونه روابط تجاری متناسبی با طرفهای تجاری خود نداشته و یا سطح روابط تجاری آنها نازل بوده است، معرفی شده است. برخی از روشهای مرسوم برای براورد پتانسیل تجاری دوجانبه عبارتند از روش ساختار تجاری(بافت یا ترکیب اقلام کالاهای وارداتی و صادراتی)، روش براورد ساده پتانسیل تجاری، روش ویکس و سوباست , شاخص گروبل- لوید ، معیار تشابه صادرات- واردات ، فرضیه لیندر ، معیار مزیت نسبی آشکار شده ، معیار کسینوس, روش انتقال سهم ، معیار تشابه فینگر- کرینین . روش دیگر در براورد پتانسیل تجاری, استفاده از مدلهای جاذبه میباشد، که ساختار آنها به نحو مناسبی در مطالعات کلاسن (1972) و کلاسن و وانویکرن (1969) ارائه شده است.
این مدلها بهعنوان یک ابزار مناسب بطور گسترده در تجارت بینالملل برای توضیح جریانهای تجاری دوجانبه بکار میروند. در اقتصاد بینالملل، این مدلها امکان براورد پتانسیل تجاری دوجانبه در یک مقطع زمانی خاص و بهطور همزمان از دیدگاه کشور صادرکننده و واردکننده را فراهم میآورد. در واقع، براورد پتانسیل تجاری بین دو کشور در یک مدل خاص جاذبه با استفاده از عواملی که میتوانند تعیینکننده آن باشند, صورت میگیرد. این عوامل, ویژگیهای اقتصادی دو کشور و موانع و مشوقهایی هستند که برای تجارت بین دو کشور وجود دارند. در واقع, درچارچوب این مدل میتوان موانع و تشویقهای موجود را بصورت متغیر کمی و یا متغیر کیفی که در بازارهای خاص و قابل قبول کمی شدهاند, وارد مدل کرده و تاثیر آن را بر تجارت دو جانبه بررسی نمود در مجموع میتوان گفت که مدل جاذبه یک ابزار سنتی است که اخیراً با توجه به گستره اطلاعات قابل حصول، بسط یافته است.