یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود تحقیق رابطه خدا با نظام هستی

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق رابطه خدا با نظام هستی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق رابطه خدا با نظام هستی


دانلود تحقیق رابطه خدا با نظام هستی

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:117

فهرست مطالب:                                             صفحه
کلیات تحقیق....................................................................................................................................1
چکیده     5
واژگان کلیدی     6
1) فصل اول: رابطة خدا با نظام هستی از دیدگاه برخی حکما    6
1- 1) بخش اول: رابطه خدا با نظام هستی از دیدگاه برخی حکمای قبل از اسلام     9
1- 1- 1) اناکسمیندر     9
1- 1- 2) فیثاغورث     9
1- 1- 3) هراکلیتوس     10
1- 1- 4) امپدکس     10
1- 1- 5) آناکساگوراس     10
1- 1- 6) افلاطون     11
1- 1- 7) ارسطو و کیفیت تکون عالم خلقت     12
1- 1- 8) فیلون و خقلت عالم    13
1- 1- 9) افلوطین و تبیین چگونگی صدور کثرت از وحدت    14
1- 2) بخش دوم: رابطة خدا با نظام هستی از دیدگاه برخی حکمای مسلمان     18
1- 2- 1) کندی و فاعلیت حق تعالی در نظام هستی     18
1- 2- 2) فارابی و ترسیم صدور کثرت از وحدت     20
الف) فارابی و مسأله فیض    20
ب) مراتب هستی و ترتیب صدور موجودات     21
1- 2 -3) شیخ شهاب الدین سهروردی و فاعلیت حق متعال     22
الف) مبانی شیخ اشراق پیرامون فاعلیت بالرضا     22
ب) تبیین نحوة صدور کثرت از وحدت     23
ج) مشاهده و اشراق     24
2) فصل دوم: مبانی فکری حکمت ابن سینا او در نظریة فاعیت بالعنایه     26
2- 1) ترسیم عالم هستی در نزد ابن سینا    26
2- 2) قاعده الواحد     28
2- 3) تفاوت نهادن بین فاعلیت وجودی با فاعلیت طبیعی     30
مقدمه     31
اقسام علم    32
الف) علم تفصیلی و علم اجمالی     32
ب) علم حضوری و علم حصولی     33
ج) علم فعلی و انفعالی     34
د) علم ذاتی و علم فعلی     35
2- 4) مشائین و ارتسام صور در نزد حق تعالی     36
2- 4- 1) چند نکته در باب صور ارتسامی     36
2- 4- 2) دلیل مشائین در ارقام صور در ذات حق تعالی     37
2- 5) ترسیم نحوه صدور کثرت از وحدت و ترتیب طبقات عالم هستی     37
2- 6) فیض و ابداع     43
3) فصل سوم: پایه‌های فکری صدر المتألهین در تبیین نظریة «فاعلیت بالتجلی»     45
3- 1) قاعده الواحد     45
3- 2) حق متعال منبع کمالات و کمال مطلق     45
3- 3) اصالت وجود (وجود محور)     46
3- 4) تشکیک وجود و وحدت وجود     46
3- 5) جعل وجود     47
3- 6) قاعد « بسیطه الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیء منها» در نزد ملاصدرا ..............................48
3- 7) امکان فقری و اضافه اشراقی     50
3- 8) صدر المتألهین و تفسیر علم حق متعال (علم اجمالی در عین کشف تفصیلی)     50
3- 9) ترسیم نحوه صدور کثرت از وحدت    52
الف) مقایسه وجود منبسط با عقل اول     56
ب) طبقات و مراتب وجود و عالم هستی نزد صدر المتألهین     56
ج) کیفیت فیضان سایر موجودات به وساطت صادر اول     59
3- 10) فاعلیت بالتجلی     60
4) فصل چهارم: برخی از مباحث مرتبط با فاعلیت الهی در دو مکتب ابن سینا و ملاصدرا..63
4- 1) غرض و غایت فیض و صدور     63
4- 2) فیض و نظام احسن     67
4- 3) فیض و  قدرت حق متعال     71
5) فصل پنجم: بررسی برخی اشکالات و اعتراضات بر نظریه فیض     73
5- 1) اشکالات شیخ اشراق بر نظریه فاعلیت بالعنایه     73
5- 1- 1) اشکال اول شیخ اشراق بر نظریه فاعلیت بالعنایه     73
5- 1- 2) اشکال دوم شیخ اشراق بر فاعلیت بالعنایه     74
5- 2) خواجه نصیر الدین طوسی و نقد نظریه فاعلیت بالعنایه     76
5- 3) اشکالات صدر المتألهین بر فاعلیت بالرضا     77
5- 4) ملاصدرا و نقد نظریه صور ارتسامی     78
5- 5) علامه طباطبایی و نقد نظریه صور ارتسامی    79
5- 6) اشکال قطب الدین شیرازی بر نظریه صور ارتسامی     80
5- 7) حکیم الهی قمشه‌ای در نقد فاعلیت بالعنایه و فاعلیت بالرضا     80
5- 8) اشکال دیگر بر فاعیت بالرضا     81
5- 9) غزالی و انتقاد بر نظریة فیضِ حکما    82
5- 10) چند اشکال به هر سه دیدگاه سینوی، اشراقی و صدرائی (اشکالات مؤلّف)     83
5- 10- 1) اشکال اول     83
5- 10- 2) اشکال دوم     83
5- 10) عقل فعال در بوته نقد و ارزیابی از سوی حکما و متکلمان     84
5- 10 – 1) ابوالبرکات بغدادی و نقد عقل فعال     84
5- 10 -) نگرش غزالی و فخر رازی در نقد عقل فعال     86
5- 11) انتقادات بر «قاعده الواحد»    87
5- 11- 1) غزالی و انتقاد او بر «قاعده الواحد»     87
5- 11- 2) ابوالبرکات بغدادی و نقد «قاعده الواحد»     88
5- 11- 3) ابن رشد و انتقاد شدید بر «قاعده الواحد»    91
5- 12) انتقاد غزالی بر نقش تعقل مبدأ و نقش امکان برای توجیه صودر کثرات     93
5- 13) شبهه ربط قدیم به حادث     95
5- 14) شبهه ربط متغیر به ثابت     97
6) فصل ششم: وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا     98
6- 1) وجوه اشتراکات دو نظام فکری     98
6- 1- 1) مقایسه تطبیقی روش حکمت مشاء، اشراق و حکمت متعالیه     98
6- 1- 2) اشتراک هر دو نظام فکری در مبحث فاعلیت خداوند     99
6- 2) وجوه اختلافات دو نظام فکری در مبحث فاعلیت خداوند     100
7) فصل هفتم: نتیجه‌گیری ..........................................................................................   106
7- 1) ارزیابی هر سه دیدگاه سینوی، اشراقی و صدرایی در دفع شبهات علم باری     106
7- 2) جمع بندی    109
منابع و مآخذ     113



کلیات تحقیق
دلیل انتخاب نظریه دو حکیم یعنی ابن سینا و صدر المتألهین در باب مسأله فیض و فاعلیت باری تعالی در نظام هستی علاوه بر بیان عمق و غنای فکری این دو فیلسوف بزرگ، پژوهش تطبیقی دو نظریه »فاعلیت بالعنایه» و «فاعلیت بالتجلی» است که اولی منسوب به ابن سینا و تابعین او و دومی منسوب به صدر المتألهین و پیروان حکمت متعالیه است. از طرف دیگر هدف این نوشته بیان و توضیح برخی اعتراضات و انتقادات بر نظریه فیض و نیز ایراداتی است که دو نظریه مزبور خصوصاً نظریه «فاعلیت بالعنایه» دارد.
در زمینه «فاعلیت بالعنایه» و «فاعلیت بالتجلی» آنچه تاکنون انجام گرفته یکسری کارهای پراکنده و گاهی نیز مستقل از هم، توسط برخی محققان است.
سؤال اساسی که از ابتدای پیدایش تفکرات فلسفی در ذهن متفکران مطرح و همواره دغدغه فکری آنها بوده سؤال از چگونگی پیدایش عالم از مبدأ هستی یا به عبارت دیگر رابطه خدا با نظام هستی است. برای یافتن پاسخ معقول و خرد پسند به این سوال متفکران بزرگ نظریات متفاوتی ارائه نموده‌اند که در این میان ابن سینا، شیخ اشراق، صدر المتألهین نیز به بررسی این مسأله پرداخته‌اند. و دیدگاه آنها را در این زمینه می‌توان از نظریات چشمگیر و مهم در میان رویکردهای فلسفی و عرفانی به محور توحید تلقی نمود. سرچشمه‌های فکری حکمت ابن سینا و ملاصدرا را در طرح نظریه فیض و فاعلیت الهی می‌توان در اندیشه‌های حکمای قبل از اسلام خصوصاً فلوطین و ارسطو یافت. شیخ الرئیس با گسترش مسائل الهیات در میان آراء فلسفی و نقادی  نظرات ارسطو و افلاطون، فلسفه را در مسیری دیگر انداخته و نحله‌ای  که تلفیق شده از مکتب مشائی- نو افلاطونی بود در جهان اسلام عرضه کرد. در کنار این نحله مکتب ارسطویی به روایت ابن رشد در غرب عالم اسلام (آندلس) نیز پا به عرصه وجود نهاد، بعد از ابن سینا، شیخ اشراق در حکمت  اولی خود هم با وارد کردن نظرات فلسفه  ایران باستان (پهلویین) در مکتب خود، نظام مابعدالطبیعی تازه‌ای بر مبنای تشکیک در حقیقت نوری پی‌ریزی کرد و آن را تا بحث فرشته شناسی اشراقی ادامه داد.
سیر تکاملی حکمت بعد از طی تحولاتی چند و گذر از «دوران فترت» با زمینه سازی میرداماد بدست توانای صدر الدین شیرازی رسید. او با تکیه بر میراث چندین قرنی فلاسفه مسلمان و یونانی و با ابتکارات خود مکتب جدیدی در فلسفه پی‌ریزی نمود و مکتب خود را در مقابل مکتب مشائی و اشراقی به حکمت متعالیه نامبردار ساخت و با پی‌ریزی حکمتی تازه بر اساس اصلی‌ترین مبنای فکریش یعنی اصالت وجود توانست مسائل عدیده‌ای را وارد بحث فلسفی خود نماید.
مسأله رابطه مبدأ عالم با نظام هستی همچون مسائل دیگر حکمت از فلسفه یونانی و حکمای قبل از اسلام وارد حوزه فلسفه مسلمانان شد. پس از تدوین روایت و قرائت اسلامی این نظریه به وسیله اخوان الصفا و فارابی، ابن سینا در پرورش آن تلاش زیادی نمود. وی شرحی بر اثولوجیا نوشت که تنها بخشی از آن در دست بوده و به چاپ رسیده است. در این اثر که به وسیله متفکرات شیخ الرئیس تکمیل گشته تاثیر افکار نو افلاطونی بر تفکرات ابن سینا کاملاً آشکار است.
پهنه جهان شناسی ابن سینا بر گرفته از عناصر اصیل و مهم در بینش ارسطویی و نوافلاطونی است، نظریه فیض با صدور هستی از اولین خود اندیشی (تعقل بالذات) و بهره‌گیری ابن سینا از این نظریه‌ها درباره چگونگی پیدایش عالم و بکار بردن واژه‌هایی چون فیض، صدور، ابداع، خلق، انبجاس  و غیره نشان از تأثیرپذیری وی از فلسفه نو افلاطونی است. شیخ الرئیس نظریه صور ارتسامی که در واقع یک تئوری دو سویه یعنی  یک سوی آن حل مسأله علم حق تعالی به اشیاء است و سوی دیگر آن پیدایش اشیاء در اثر آن علم است،  و این دقیقاً همان مواضعی است که فارابی بیشتر در آثار خود آن را اتخاذ نموده است. در جهان شناسی ابن سینا موجودات مجرد واسطه فیض هستی تلقی می‌شوند. و بر اساس آن واسطه‌ها موجودات همگی در قلمرو فیض ربوبی حق قرار می‌گیرند.
وجود یکسری نارساییها و نقص‌ها در عقاید فارابی و ابن سینا در خصوص نظریه فیض و صدور باعث شد که نظرات ایشان سخت مورد حمله و نقادی شدید برخی از حکما و متکلمین قرار گیرد.
نظریه فیض و فاعلیت باری تعالی با وجود انتقادات شدید از ابن سینا به شیخ اشراق منتقل شد. حکیم سهروردی در تکمیل و تبیین آن بر اساس مبنای فلسفی خود یعنی تشکیک در مراتب حقیقت نوری کوشش نمود.  او عقاید مشائیان را در این باب و در تمام نظرات فلسفی خویش به عنوان ره‌توشه اولیه خود برگزید و تا پایان عمر به بسیاری از اصول آن نیز پایبند بوده و از متبحران حکمت مشاء به شمار می‌آمد. شیخ اشراق موجودات عالم را به نور ظلمت تقسیم نمود و به نوعی تشکیک نوری و وحدت تشکیکی حقیقت معتقد شد و از واجب تعالی به «نور الانوار» تعبیر نمود که از او موجودات کثیر، عقول بی‌شمار و موجودات عالم مادون صادر می‌شوند و در طبقات هستی بعد از نور الانوار عقول طولیه، عقول عرضیه (متکائفه)، عالم مثال (برزخ) و عالم اجسام را قرار داده و در آراء ابن سینا تصرف نمود.
نظریه فیض بعد از گذشت قرنها از زمان پیدایش آن و تغییر و تحول در آن از شیخ اشراق به صدر المتألهین انتقال یافت. بر این محور جریان فیض در حکمت متعالیه مفهوم نوینی پیدا نمود. رابطه طولی انوار مجرد با یکدیگر و تعلیل مراتب و طبقات مافوق و مادون هستی به کمال و نقص زمینه بحث تشکیک خاصی وجود را در حکمت متعالیه پدید آورد و آن را باور ساخت. بحث امکان فقری به جای امکان ماهوی، نظریه حرکت جوهری، و با محوریت اصالت و تشکیک وجود، یک نظام فلسفی تلفیق یافته از عقاید گذشتگان و ابتکارات خویش، پدید آورده و به وسیله آن زمینه را برای طرح بسیاری مسائلی که قبلاً طرح نشده بود فراهم ساخت.
یکی از مهمترین نتایج نظام فکری حکمت متعالیه که با محوریت اصالت وجود بدست آمد تصویری است که صدرا از حق متعال و خالقیت او با تکیه بر اسمای حسنای باری تعالی در قرآن و توصیفات ائمه و شهودات عرفایی نظیر ابن عربی، در قالب نظریه «فیض» ارائه می‌دهد.
صدرا در نظریه «فیض» از غالب حکمای پیشین هر جا که در گفتارشان نشانی از صدق و حقیقت می‌بیند استفاده نموده است. در این زمینه اثولوجیا یکی از این موارد است. چنانکه در جاهای متعددی از آثار خود، اثولوجیا را نام می‌برد و به کلام آن استشهاد می‌نماید.
با همه اینها نظریه فیض از دیدگاه صدر المتألهین نه مشکل معنایی نهفته در مفهوم خلق از عدم زمانی را دارد و نه مستلزم جبر در کار خداوند است و نه علم او را به جزئیات نفی می‌کند و نه ترجیح بلا مرجح را در کار حق تعالی را روا می‌دارد و در عین حال دیدگاه صدرا در اصالت وجود و مبنای وحدت سنخی وجود بهترین وجه توضیح ربط خداوند به ماسواست.  
صدرالمتألهین با تکیه بر مبانی اصل فلسفه‌اش و با عنایت به مسلک عرفا در نظریه فیض تحولاتی پدید آورد که از جنبه‌های گوناگون کامل‌تر و در جواب گویی به شبهات کارآتر است.
در این اثر بعد از سیر اجمالی نظریه فیض در میان برخی حکمای یونان و حکمای مسلمان، به بررسی مبانی فکری دو حکیم بزرگ ابن سینا و صدر المتألهین پرداخته، آنگاه به برخی اشتراکات و افتراقات مبانی و نظرات این دو فیلسوف اشاره کرده و سپس به برخی شبهات در این باب می‌پردازیم. در پایان به یک نتیجه‌گیری و اظهار نظر نهایی می‌رسیم.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین



چکیده
یکی از پرسشهای نخستین در  باب نظام هستی به منشا و سرچشمه موجودات مربوط می‌شود. حکما با وجود وحدت نظر در اصل فاعلیت خدا در نحوه صدور موجودات از او آراء گوناگونی ابراز نموده‌اند که یکی از آن آراء به نام «فاعلیت بالعنایه» و دیگر به نام «فاعلیت بالتجلی» موسوم گشته است.
این علم به خود موجب شکل‌گیری صور موجودات در عالم ازل می‌گردد و در مرحله دوم از همان علم با همان ترتیب، موجودات عالم اعیان صادر می‌گردد. اما چون حق متعال واحد و بس این علم به خود موجب شکل‌گیری صور موجودات در عالم ازل می‌گردد و در مرحله دوم از همان علم با همان ترتیب، موجودات عالم اعیان صادر می‌گردد. اما چون حق متعال یط است لذا اولین موجود صادر از او واحد خواهد بود. چیزی که در قالب «قاعده الواحد» آن را تعبیر و تفسیر می‌کنند. این موجود اول که از حق صادر شده عقل است، و سه جهت در او قابل فرض است. یکی نسبتش به وجود حق تعالی. دیگر نسبتش به وجود خویش و دیگری ماهیت یا امکانش و چون منشأ خلقت تعقل است لذا با تعقل هر یک، موجود مسانخ  آن صادر می‌گردد: 1- عقل 2- نفس فلک  3- فلک اقصی. سیر نزولی به همین ترتیب ادامه می‌یابد. اما در سلوک فکری ملاصدرا دیگر سخن از آن صور ارتسامی نیست. بلکه واجب تعالی موجود بسیطی است که علم به خودش دارد. (علم اجمالی در عین کشف تفضیلی) از این موجود بسیط نخستین موجود افاضه می‌گردد. همان صادر نخست همه به جهت معلولیتش دارای سه جهت است: 1- نسبتش به وجود حق تعالی 2- نسبتش به وجود خویش  3- فقر ذاتی، با علم به هر کدام از آن سه اعتبار،  معلول مسانخ آن صادر می‌گردد، به همین صورت سلسله موجودات شکل می‌گیرد:
از این جهت تفاوت جوهری «فاعلیت بالعنایه» با «فاعلیت بالتجلی» در مداخله صور ارتسامی در «فاعلیت بالعنایه» است.
نوشتار حاضر ضمن بررسی جداگانه و شرح و تفسیر هر از «فاعیت بالعنایه» و «فاعلیت بالتجلی» و مبانی آنها در دستگاه فلسفی مشائین و حکمت متعالیه، وجوه اشتراک و افتراق آنها را مورد بحث و ارزیابی قرار داده و به بررسی برخی شبهات و اعتراضات آن پرداخته است.



واژگان کلیدی: فاعلیت، فیضان، وحدت، کثرت، بالعنایه- بالتجلی- ابن سینا- ملاصدرا
 فصل اول
 رابطه خدا با نظام هستی از دیدگاه حکما
 بررسی تاریخی مسأله
فلاسفه قدیم دو نوع فعل و تاثیر در جهان شناسایی کرده‌اند: یکی فعل ارادی که از موجودات ذی شعور صادر می‌شود که با اختیار خود فعل را انجام می‌دهند. مثل افعال اختیاری انسان و دیگری فعل و تاثیری که از موجودات غیر ذی شعور صادر می‌گردد که همواره یکنواخت و بی اختلاف است.
آنان برای هر یک از موجودات جسمانی، طبیعت خاصی قائل بوده‌اند که ذاتاً اقتضای ویژه‌ای دارد. از جمله عناصر اربعه (آب، خاک، آتش و هوا) که هر یک از آنها را مقتضی مکان خاصی هستند. بدین ترتیب سقوط سنگ از بالا به پایین، بالا رفتن شعله آتش را  توجیه نموده‌ و طبیعت را مبدأ حرکت معرفی کر‌ده‌اند.
با عنایت به اینکه گاهی حرکات و آثاری بر خلاف اقتضای طبیعت اشیاء، در آنها پدید می‌آید نظیر بلند شدن گرد و غبار، اثر وزش باد، لذا قسم سومی از افعال را به نام فعل قسری اثبات نموده‌اند. و آن را به طبیعت مقسور نسبت داده‌اند. و معتقد بوده‌اند که گرد و غبار با حرکت قسری به سوی آسمان بلند می‌شود و با حرکت طبیعی به سوی زمین باز می‌گردد، در مورد چنین فعلهایی اعتقاد بر این بوده است که آنها دوام نخواهند داشت.  
از طرف دیگر گاهی ممکن است که فاعل با اراده‌ای در اثر تحریک و تسلط فاعل قوی‌تر از خود بر خلاف خواست و اراده خود حرکت نماید. از این رو قسم چهارمی به نام «فاعل بالجبر» به اقسام فاعل افزودند.


دانلود با لینک مستقیم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.