فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:110
مقدمه ۴
شیعه علی در زبان پیامبر ۶
فضیلت رافضه و ستایش این نام ۹
معنای اهل سنت ۱۰
معنای شیعه ۱۴
تفسیر المیزان و شیعه ۱۶
سبب جدا شدن اقلیت شیعه از اکثریت سنی و بروز اختلاف ۱۷
نخستین حادثه ای که مسلمانان را به شیعه و سنی تقسیم کرد ۱۹
دومین حادثه درمخالفت با سنت پیامبر (ص) ۲۰
حادثه سوم که شیعه را در برابر ‹‹اهل سنت›› آشکار ساخت ۲۱
در مراتب ایمان ۲۵
داعی: اهل سنت بر خلاف قواعد قرآن شیعیان را طرد می کنند ۲۶
علت پیروی شیعیان از علی و اهل بیت و تقلید نکردن از امامان چهار گانه ۲۷
اشاره به دستور وصیت ۲۸
شیعه در نگاه اهل سنت ۳۱
اهل سنت و جماعت ازنگاه شیعه ۳۴
ظهور مذهب جعفری ۳۵
استقرار سلطنت بنی امیه ۳۷
شیعه در قرن دوم هجری ۴۰
شیعه در قرن سوم هجری ۴۱
شیعه در قرن چهارم هجری ۴۲
شیعه در قرن پنچم و نهم هجری ۴۳
شیعه در قرن ۱۰-۱۱ هجری ۴۴
شیعه در قرن ۱۲-۱۴ هجری ۴۵
انشعابات شیعه ۴۵
شیعه زیدیه ۴۷
شیعه اسماعیلیه و انشعاباتشان ۴۸
نزاریه و مستعلیه و دروزیه و مستعنله مقنعه ۵۲
شیعه دوازده امامی و ایشان بازدیه و اسماعیلیه ۵۴
پیشوایان اهل سنت و جماعت و سران آنها ۵۵
ابوبکر «صدیق» ابن ابی قمافه ۵۶
عمربن خطاب (فاروق) ۵۷
عثمان بن عفان (ذوالنورین) ۵۹
طلحه بن عبیدالله ۶۱
زبیربن عوام ۶۴
سعد بن ابی وقاص ۶۶
عبدالرحمان بن عوف ۷۳
عایشه دختر ابوبکر (ام المومنین ) ۷۷
خالدبن ولید ۸۲
ابوهریره دوسی ۸۷
عبدالله بن عمر ۸۹
عبدالله بن زبیر ۹۲
امامان اهل سنت و جماعت ۹۴
نصب پیشوایان اهل سنت توسط فرمانروایان ستمگر ۹۶
حدیث ثقلین نزد شیعه ۹۸
حدیث ثقلین نزد اهل سنت ۱۰۰
راز گسترش مذاهب سنی ۱۰۲
بحث در ظهور مهدی ( ع) از نظر خصوصی ۱۰۶
اشکالی چند و پاسخ آنها ۱۰۶
فهرست منابع و مأخذ ۱۰۹
مقدمه:
معنای لغوی شیعه یاران و پیروان است و شایع یعنی دنبال کرد و تبعیت نمود و در اصطلاح شیعه به کسانی می گویند که از علی و فرزندانش علیهم السلام تبعیت و پیروی نموده و ولایت آنان را پذیرفته اند و این نام برای پیروان اهل بیت بقدری مشهور و معروف شده که تا واژه شیعه بر زبان جاری می شود بی درنگ پیروان علی در ذهن می آید برخی از نویسندگان و مورخان پیدایش شیعه را پس از رحلت رسول اکرم(ص)و یا پس از قتل عثمان دانسته و برخی فراتر رفتند تکوین مذهب شیعه را در ایام فتنه طلحه و زبیر دانسته اند در حالی که ما معتقدیم شخص رسول اکرم (ص) مذهب تشیع را ایجاد کرده و در نخستین روزهای بعثت که بنی هاشم را بر اساس آیه‹‹وُانْذِرً عشیُرتکْ الاقربین›› دعوت کرد فرمود: هر که از شما با من بیعت کند جانشین من خواهد بود و کسی جز علی پاسخ مثبت به حضرتش نداد. از آن روز پیروان واقعی حضرتش مشخص و متمایز گردیدند پیامبر اکرم (ص) در آن مناسبت و در مناسبتهای گوناگون دیگر تا حجته الوداع تنها و تنها علی را برادر، وارث، وزیر، وصی، خلیفه و جانشین خود معرفی کرد و به مردم فهماند که هر که او مولایش است پس علی نیز مولا و سرور اوست و باید از او فرمان ببرد و ولایتش را بپذیرد و بی گمان اهل سنت و اقعی کسانی هستند که در روز نخست پیغام مولا و رهبر شان، رسول خدا (ص)را با دل و جان شنیدند و پذیرفتند و در برابرنص صریح او اجتهاد نکردند و با پیامبر مخالفت نورزیدند و پیروی از علی را مانند پیروی از رسول خدا(ص) و اجب و لازم دانستند. جالب اینجا است روایتهایی که پیامبر درآنها دستور پیروی از علی را داده است و علی را به عنوان وصی، ولی و خلیفه خود تعیین کرده است در مصادر اهل سنت صدها روایت است و با این حال نه تنها به آن اهمیت نداده بلکه آن را رها کرده و از آن می گذرند گویا این همه روایت برای آنها کافی نیست مطلبی که شاید برای برخی از دوستان تازگی داشته باشد این است که رسول اکرم(ص) بر واژه شیعه اصرار داشته و شیعیان علی را شیعه خود و رستگاری و سعادت را در شیعه بودن دانسته و بشارت به بهشت را در شیعیان علی منحصر نموده است ودراصل این نام مقدس را آن حضرت به پیروان علی گذارده نه اینکه پس از وفاتش نامگذاری شده باشد. حال در برابر این روایتها که شیعیان علی را می ستاید و متجاوز از 120 مورد در مصادر قطعی و موثق اهل سنت آمده است آنان چه پاسخی دارند و چگونه آن را با وضعیت خویش منطبق می دانند خود باید پاسخگو باشند و یا اینکه سر تسلیم و اطاعت را فرود آورده و این سخنان حضرت رسول اکرم(ص) را نیز مانند دیگر سخنانش با قلبی پاک و عاری از هر کینه وتعصبی بپذیرند و چنین توقع به جایی هم از حق جویان هست،چه اینکه در کتاب خدا آمده است: ‹‹وُماْینطقْ عُن الهُوی اِنً هْوُ اِلاوُحًیّ یْوحُی›› او هرگز از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و سخنش جز وحی منزل نیست و در آیه دیگری می فرماید:‹‹و ما آتاکُمْ الرسْولُ فخُذوهْ و ما نهاکمً عُنْدْ فاْ نتَهْوا›› و هر چه از رسول خدا به شما رسد به آن عمل کند و از هر چه بازداشت امتناع ورزید.
شیعه علی در زبان پیامبر
چنانکه ذکر شد رسول اکرم(ص) درموارد گوناگونی شیعیان علی را ستوده و آنان رابشارت به بهشت برین ورستگاری داده است جالب است که بیشتر این احادیث درکتابهای معتبر حدیث و تفسیر اهل سنت آمده است که برای نمونه به برخی ازآنها اشاره می شود تا برادران اهل سنت بدانند ما اگر پیروی از علی و آل علی می کنیم به دستور تخلف ناپذیر پیامبرکه در کتابهای اهل سنت وارد شده است عمل می نماییم و اگرآنان نیز خواهان رستگاری روز جزا هستند به این صراط مستقیم الهی روی آورند و دست دردست برادران شیعه خود بگذارند و همه باهم اهل سنت واقعی گردند که بی گمان سنی واقعی تنها به کسی اطلاق می شود که به سنت پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمل کند و در آن پا بر جا بماند نه اینکه اسمی بی مسمی بر خود بگذارد. هیثمی در کتاب مجمع الزوائدش روایت کرده است. که رسول خدا (ص) به علی فرمود: تو و شیعیانت به حوض من وارد می شوید در حالی که سیراب و شادکام و رو سفید هستید و همانا دشمنانت بر حوض من وارد می شوند درحالی که تشنه لب و اندوهگین اند. ابو سعید حذری از ام سلمه نقل می کند، که رسول خدا(ص) به علی فرمود یا علی! تو و شیعیانت در بهشت هستید. ابن عدی و ذهبی نیز که هر دو از علمای بزرگ اهل سنت اند در کتابشان از رسول خدا(ص) نقل کرده اند که به علی فرمود: هان ! تو ای فرزند ابوطالب و شیعیانت در بهشت هستید. احمدبن محمد فقیه طبری در فضایل به اسنادش از طاوس از ابن عباس نقل کرده است که رسول خدا(ص) به علی فرمود: اگر تمام آفریدگان بر ولایتت اجتماع می کردند خداوند هرگز جهنم را نمی آفرید و همانا تو و شیعیانت رستگاران روز رستاخیز هستید. در کشف الغمه، ابوبکربن مردودیه به اسنادش از ابوهریره نقل کرده که رسول خدا به علی (ع) فرمود: تو و شیعیانت همراه من در بهشت هستید پس رسول خدا این آیه را تلاوت فرمود «اخواناً علی سررٍ متقابلین» برادر ابن که روبروی یکدیگر بر تختهای بهشتی تکیه زده اند. در کنزالکراجی و کفایه الطالب حدیثی از جابربن عبدالله نقل کرده اند که رسول خدا به علی فرمود: همانا شیعیانت با سیمایی نورانی بر منبرهایی از نور گرداگرد من (در روز رستاخیز) خواهند بود و من شفاعتشان خواهم کرد و آنان فردا در بهشت همسایگان من اند. در امالی ازنسانی، و از اسدی، طی روایتی از علی (ع) نقل کرده است که رسول خدا فرمود: یا علی! همانا تو وصی، خلیفه، وزیر، وارث و پدر فرزندان من هستی و شیعیانت شیعیان من و دوستانت دوستان من و دشمنانت دشمنان من خوشا به حال کسی که از تو پیروی کرد و چه بدبخت شد کسی که با تو دشمنی نمود و بی گمان فرشتگان با ولایت و محبت تو به خدای متعال نزدیک می شوند به خدا قسم یاران و دوستانت در آسمان بیشتر از زمین هستند. ابن حجر هیثمی در العبواعق المحرقه این حدیث را آورده است. و همچنین ابن عساکر در تاریخ خود از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود: یا علی نخستین چهار نفری که وارد بهشت می شوند من و تو و حسن و حسین هستیم و سپس ذریه ما و پس از آنها همسران ما هستند و شیعیانمان در طرف راست و چپ ما قرار دارند. در مستدرک حاکم آمده است که پیامبر (ص)فرمود:‹‹من اصل درختم و فاطمه فرعش و علی لقاحش و حسن و حسین میوه هایش و شیعیانمان برگهای آن درخت اند.›› با وجود چنین روایتهای صریح جای چه ابهامی باقی می ماند؟ و چه شده که گروهی از مسلمین به سوی دیگران روی آورده اند و از علی وآل علی روی برگردانده اند؟ هیثمی در مجمع الزوایدش خطبه ای را از رسول خدا(ص)نقل می کند که حضرت در آن می فرماید ای مردم هرکه با ما اهل بیت دشمنی کند خدای متعال در روز رستاخیز او را یهودی محشور فرماید. رسول خدا هرگز یک بار مردم را سفارش به پیروی از فلان و فلان نکرد و شیعیان و پیروان سایر اصحاب را نستود و اصلا شیعه ای جز شیعه علی نپذیرفت او شیعیان و پیروان علی را شیعیان و پیروان خود می دانست و به مردم دستور می داد که اگر ولایت او را می پذیرند و لایت علی را نیز بپذیرند. ملاحظه فرمایید آنقدر که بنی امیه و پیشاپیش آنان معاویه درهم و دینارها و زر و سیمها را نثار چاپلوسان و متعلقان دین فروش کردند که روایتهای دروغینی را از رسول خدا(ص) در ستایش برخی از اصحاب نقل کنند و در این راستا آن کاسه لسیان وزر بگیران که رضایت خدا را با مشتی درهم و دینار بی ارزش معاوضه کردند روایتهای بسیاری را ساختند ولی با این حال یک جا نمی توان پیدا کرد که پیامبر مثلاً فرموده باشد ای فلان و فلان شیعیان تو رستگارند! به خدا رضایت خدا فقط در رضایت خاندان پیامبر است وبس. چرا نباید بیدار شویم و خویشتن را از ورطه هلاکت حتمی رها سازیم و به دامان پر مهر و محبت اهل بیت روی آوریم؟ و مگر اهل بیت از پیش خود چیزی دارند ؟ آنان هر چه می گویند قال رسول الله است و قول رسول الله قول خدا است که هرگز ار روی هوا وهوس نیست و جز و حی نمی گویند.
فضیلت رافضه و ستایش این نام
علی بن ابساط از عتیبه بن فروش از حضرت صادق(ع) فرمود به خدا چه نام خوبی خدا به شما بخشیده مادامیکه به گفتارما پایبند باشید و به ما دروغ نبندید و گوید حضرت صادق(ع) همین جملات رابه من فرمود در وقتی به آن حضرت عرض کردم مردی به من گفته است به ترس از اینکه رافضی باشی. ابن یزید از ابوالجارود نقل می کند که گفت خدا دوگوشش را کر کند همچنانچه دو چشم او را نابینا ساخته اگر از حضرت باقر(ع) نشنیده باشد وقتی که مردی به آن حضرت عرض کرد فلانی نامی روی ما گذاشته فرمود چه نامی؟ عرض کرد ما را رافضه می نامد حضرت باقر(ع) با دست مبارک به سینه اش اشاره کرده فرمود و من از را فضه ام و او از من است و این جمله را سه بار فرمود. ابن یزید از.... از ابوبصیر روایت کند که به حضرت باقر(ع) عرض کردم قربان نامی روی ماگذاشتند و فرمانداران با آن نام خون و مال و ازار ما را مباح دانسته اند فرمود چیست آن؟ گفت رافضه حضرت فرمودند همانا هفتاد نفر از لشکر فرعون او را طرد کردند و نزد موسی(ع) آمدند و در میان قوم موسی هیچ کس از آن هفتاد نفر کوشاتر و نسبت به هارون (برادر موسی) دوست تر نبود از این جهت قوم موسی آنها را رافضه نامیدند و خدا به موسی(ع) وحی کرد که این نام را برای آندسته در تورات ثبت کن زیرا نامی است که من به آنها بخشیدم بنابراین این اسمی است که خدا به شما بخشیده است. از محمد بن قاسم بن عبید از سلیمان اعمش گوید بر حضرت صادق (ع) وارد شدم وعرض کردم قربان مردم ما را رافضی می نامند رافضی چیست؟ فرمود بخدا مردم شما را با این اسم ننامیده اند بلکه خداوند شما را با این نام در تورات و انجیل به زبان موسی وعیسی(ع) نامیده و جهتش آن بود که هفتاد نفراز قوم فرعون او را رها کردند و به دین موسی در آمدند و خداوند آنها را رافضه نامید و به موسی وحی کرد این نام را در تورات برای آنها ثبت کن تا در آینده نیز به زبان محمد(ص) صاحب این نام شوند.