فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:41
بخش اول : مرحلهبندى تبلیغ وبهرهبردارى از فرصتها و موقعیتها۳
فصل اول: زمانبندى مراحل مختلف دعوت۴
۱دعوت مخفى و انفرادى ۴
۲ مرحله انذار عشیره با نزول آیه أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الأَقْرَبِینَ ۵
۳ مرحله دعوت آشکار و همگانى۵
فصل دوم: شروع دعوت از خانواده و نزدیکان۶
فصل سوم: گسترش دعوت بر اساس شرایط۷
فصل چهارم: بر پا نمودن پایگاههاى تبلیغى۹
فصل پنجم: هجرت۱۰
فصل ششم: اخذ بیعت از یاران۱۱
بخش دوم : مدارا و نرمش در برخورد و معاشرت۱۳
فصل اول:پاسخ آرام به شبههها و تهمتها۱۴
فصل دوم: مرونت و آسانگیرى در مسایل شخصى۱۵
فصل سوم:ارتباط صمیمى با همگان۱۷
فصل چهارم: تحمل ایذاى مشرکان و حتى مسلمانان۱۹
بخش سوم: ابراز محبت و جلب اعتماد۲۱
فصل اول: اعطاى بخشش و هدیه به افراد و قبایل۲۲
فصل دوم: خوشبینى به مؤمنان۲۲
فصل سوم: عفو و گذشت زاید الوصف۲۳
فصل چهارم: مشورت با مؤمنان۲۵
فصل پنجم: ترویج فرهنگ اخوت۲۷
فصل ششم: مواسات و کمک به هر نحو ممکن۲۸
بخش چهارم: هماهنگى با مخاطبان در معیشت۲۹
فصل اول: ساده زیستى۳۰
فصل دوم: پرهیز از تکلّف و تشریفات۳۰
بخش پنجم: ادب و احترام وافر دربرابر مردم۳۲
فصل اول: احترام به کودکان۳۳
فصل اول: احترام به همه اقشار و طبقات۳۴
پی نوشت ها۳۵
منابع وماخذ۴۱
بخش اول
مرحلهبندى تبلیغ وبهرهبردارى از فرصتها و موقعیتها
زمانبندى مراحل مختلف دعوت
مهمترین شیوه در این محور، تعیین زمان دقیق فعالیتهاى تبلیغى بر اساس محاسبه شرایط و امکانات موجود است. پیامبر(ص) با الهام از آیات الهى، تبلیغ بى وقفه دین را باترتیب زمانى منطقى آغاز نمود و استمرار بخشید. در مورد مراحل اصلى دعوت پیامبر، میان سیرهنویسان اندکى اختلاف نظر وجود دارد؛ گروهى مثل طبرى و ابن هشام همان دومرحله مشهور دعوت نهانى و آشکار مکه را مطرح مىکنند و گروهى نظیر یعقوبى به سهمرحله معتقدند؛ یعنى مرحله انذار خویشاوندان را پیش از دعوت علنى، مرحلهاى جدا دانستهاند(1)، که با توجه به نزول دو آیه جداگانه در باب دعوت عشیره و دعوت همگانى و اقدام مجزاى رسولخدا(ص) براى هر یک، نظریه دوم صحیحتر به نظر مىرسد. بنابراین مراحل اصلى دعوت پیامبر بهویژه در مکه عبارتند از:
1.دعوت مخفى و انفرادى:
فراخواندن یکایک افراد مستعد و اسلام آوردن عدهاى از اصحاب، پس از نزول آیه <قم فانذر» که بنا به روایتى که در طبقات ابن سعد ذکرشده، این دعوت سه سال طول کشیده است.(2) از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود:پس از نزول وحى، رسولخدا(ص) سیزده سال در مکه بماند که سه سال آن با دعوت محتاطانه و پنهانى گذشت و او آشکارا تبلیغ نمىکرد تا آن که خداوند فرمان علنى دعوت را فرمود پس پیامبر دعوت خود آشکارا ادامه داد.(3)نیز به روایت طبرى، حضرت رسول از ابتداى نبوت تا سه سال به طور نهانى دعوت مىکرده است، تا آن که مأمور به اظهار دعوت شد و آیه <فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ المُشْرِکِینَ»(4) و آیه <وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الأَقْرَبِینَ»(5) فرود آمدند.(6) درباره فلسفه این شیوه تبلیغى، نویسنده فروغ ابدیت مىنویسد:
افراد پخته و عاقل و دانا، همواره در راه نیل به مقاصد خود از همین طریق وارد مىشدند و رهبر عالى قدر اسلام از همین اصل مسلم استفاده نمود و سه سال تمام، بدون شتابزدگى در تبلیغ آیین خود مىکوشید و هر کس را که از نظر فکر و استعداد، شایسته و آماده مىدید، کیش خود را به او عرضه مىداشت... در ظرف این سه سال ابداً دست به دعوت عمومى نزد و فقط با افراد، تماسهاى خصوصى برقرار مىکرد.(7)از جمله نتایج اتخاذ این شیوه این بود که <سران قریش، در این سه سال، کوچکترین جسارتى به پیامبر نمىکردند و همواره ادب و احترام او را نگاه مىداشتند و او نیز ظرف این مدت از بتان و خدایان آنها آشکارا انتقاد نمىکرد.»(8)
2.مرحله انذار عشیره با نزول آیه أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الأَقْرَبِینَ :
در این مرحله که میان مرحله دعوت مخفى آشکار واقع گردید و مدت آن کوتاهتر از دو مرحله دیگر بود، پیامبر(ص) سعى در تشکیل نخستین صف ایمانى و خط دفاعى در مقابل دشمنىهاى روزافزون مشرکان لجوج داشت. در این مرحله، پیامبر با یارى جستن از تعلقات قبیلهاى خویشانش، سعى در جلب حمایت آنان نمود. هرچند اتخاذ این شیوه در باره خویشاوندان پیامبر توفیق کامل نیافت و تنها دو عضو از آنان به او گرویدند (خدیجه و على)، اما این از اهمیت این شیوه نمىکاهد، بهویژه این که در دعوت پیامبران دیگر نیز به کار رفته و موفقیت آمیز بوده است. بههرحال تلاشى براى تشکیل هسته مرکزى دعوت با حضور گروهى است که علاوه بر قرابت ایمانى، تعلق نسبى و خونى نیز با صاحب دعوت دارند.
3.مرحله دعوت آشکار و همگانى:
با نزول آیه <فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ المُشْرِکِینَ * إِنّا کَفَیْناکَ المُسْتَهْزِئِینَ»(9)، فرمان دعوت آشکار و تبلیغ علنى به پیامبر رسید و پیامبر و نو مسلمانان مرحله جدىترى از دعوت را آغاز کردند که قهراً مستلزم درگیرىها و موضعگیرىهاى خصمانه از سوى جامعه بتپرست مکه بود، اما آوازه اسلام و قدرت مسلمانان به حدى رسیده بود که بتوانند على رغم تهدیدها و شکنجهها، نداى توحید را حداقل به گوش تمام اعضاى جامعه خود برسانند. <علامه جعفر مرتضى» در این باره مىنویسد:پس از آن که پیامبر(ص)، بستگان نزدیک خود را انذار کرد و پس از انتشار قضیه نبوت در مکه که قریش، جدى بودن آن را درک کرد و حملههاى خود را علیه آن شروع کرد، خداوند به پیامبر فرمان داد تا دعوت خویش را علنى سازد و حتى از قریش بخواهد که تسلیم پروردگارشان شوند و اسلام را بپذیرند... پس آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ نازل گردید.(10)وى ادامه مىدهد:پس از گذشت سه سال نخست بعثت، مرحله جدید و مهم و دشوارترى که مرحله علنىشدن دعوت به خداى تعالى است فرا رسید. این مرحله ابتدا از یک محیط نسبتاً کوچک آغاز شد.(11)در خصوص چگونگى آغاز دعوت علنى و همگانى، روایات متفاوتى نقل شده است که مکان و کیفیت آن را با اختلاف بیان مىکند و ما به نقل دو روایت بسنده مىکنیم؛ در تفسیر الدر المنثور آمده است:پیامبر بر بالاى کوه صفا ایستاد و قریش را ندا داد. چون اجتماع نمودند چنین فرمود: اگر به شما خبر دهم که گروهى در پایین کوه بر ضد شما جمع شدهاند آیا مرا تصدیق مىکنید؟ گفتند: آرى، تو پیش ما متهم نیستى و ماهرگز از تو دروغى نشنیدهایم. فرمود: پس شما را به عذاب دردناک هشدار مىدهم... ابولهب برخاست و بانگ بر او زد و گفت: همین امروز بمیرى! آیا براى این امر مردم را گرد آوردهاى؟! مردم از اطراف او پراکنده شدند و خداى تعالى این آیه را نازل فرمود: <تَبَّتْ یَدا أبِى لَهَبٍ وَ تَبَّ.»(12)مطابق روایت فوق، حضرت دعوت علنى را با یک زمینهسازى و اخذ اقرار قبلى بر قبول انذار و سپس با یک انذار صریح شروع کرده که درس آموز مبلّغان است. مؤلف نورالثقلین نیز مىنویسد:آن حضرت بر بالاى سنگى ایستاد و فرمود: اى گروه قریش! اى خلق عرب! شما را به لااله الا الله و رسالت خویش دعوت مىکنم و به شما فرمان مىدهم که بتها و شریکها را رهاسازید و دعوت مرا اجابت نمایید تا مالک تمام عرب شوید و عجم به دین شما درآید و در بهشت از سلاطین گردید. مردم او را مورد استهزا قرار دادند و گفتند: پسر عبدالله دچار جن شده اما به خاطر موقعیت ابوطالب اقدامى علیه او نکردند.(13)بر پایه این روایت، آغاز دعوت همگانى پیامبر بر محور بشارت دادن به نعمتهاى دنیوى واخروى استوار بوده است.