فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:118
پایاننامه کارشناسی رشته گرافیک
عنوان رساله:
رنگ در نشانه (پیکتوگرام)
عنوان پروژه عملی:
طراحی پیکتوگرام برای فرودگاه بینالمللی امام خمینی
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
پیشگفتار
چکیده
مقدمه
فصل اول: مفهوم کلی رنگ
رنگ 2
اثر رنگ 7
رنگ در روانشناسی 13
منشاء اهمیت رنگ 15
فیزیولوژی رنگ 15
معنای هشت رنگ 16
1- رنگ خاکستری 18
2- رنگ آبی 18
3- رنگ سبز 20
4- رنگ قرمز 21
5- رنگ زرد 22
6- رنگ بنفش 24
7- رنگ قهوهای 25
8- رنگ سیاه 26
نقش رنگ در فرهنگ و ملل 26
رنگ در تبلیغات 30
1- جلب توجه 31
2- حفظ توجه 33
3- تبادل اطلاعات 34
رنگ در هنر 35
رنگ در ادبیات 36
رنگ در سینما 38
رنگ در هنرهای تجسمی 38
قرمز 39
زرد 40
سبز 40
آبی 40
سفید 40
سیاه 40
مربع 41
مثلث 41
دایره 42
فصل دوّم: رنگ در هنرهای تجسمی
رنگ در نقاشی 44
رنگ در گرافیک 47
رنگ در کامپیوتر 48
رنگ در عکاسی 52
رنگ در معماری 53
نقش رنگ در فضای شهر 55
فصل سوم: رنگ با گرایش کاربردی در هنر گرافیک
رنگ در طراحی پوستر 60
رنگ در طراحی جلد 61
رنگ در تصویرسازی 62
رنگ در بستهبندی 64
رنگ در صفحه آرائی 67
ایجاد حرکت 68
رنگ تیترها 68
رنگ گذاری متن 68
رنگگذاری متن 69
رنگ در تصاویر 70
رنگ در روزنامه 71
رنگ در نشانه 72
فصل چهارم : رنگ در نشانه (پیکتوگرام)
تاریخچة نشانه (نشانه تصویری «پیکتوگرام») 76
پیکتوگرام چیست؟ 82
انوع پیکتوگرام 85
رنگ در پیکتوگرام 91
ضرورت رنگ در پیکتوگرام 95
ارتباط رنگ با محیط 96
نوع رنگ گذاری 100
بحث تأثیرگذاری هر رنگ 101
نتیجهگیری: 107
فهرست منابع 111
فهرست منابع تصویری 114
پیشگفتار
انسان موجودی است اجتماعی، چنانکه از بدو خلقت همواره درصدد آن بوده تا با همنوعان خود ارتباط برقرار کند اما از آن جهت که قادر به سخن گفتن نبود بنابراین بوسیله حرکات دست و علائمی که از این طریق نمایش میداد با افراد و اشخاص اطراف خود ارتباط برقرار میکرد. سپس زمانی رسید که شروع به انتقال این حالات و علائم بر روی دیوارة غارها نمود. بدینگونه که تصاویری از آنچه که مورد نظر وی بودند را ترسیم مینمود تا بتواند مفهوم خود را برساند اما در پارهای از موارد این تصاویر نمیتوانستند کمک وی باشد. چنانکه برای بیان احساسات و برخی از مسائل دیگر مجاب به اختراع خط و زبان گردید اما آثاری که مربوط به هزاران سال قبل میباشند و بر دیوارة غارها همچنان منقوش هستند یکی میباشند بین بشر ابتدایی وانسان امروزی بدینگونه که از طریق علائم ما میتوانیم به بسیاری از امور آنروز پی ببریم. از این نکته مشاهده میشود که گرچه خط و زبان اختراع شدهاند اما محدودیتهایی که این دو دارا میباشند را در تصاویر مشاهده نمیکنیم همچنانکه امروز ما میتوانیم به نوشتارهای تصویری انسانهای اولیه آگاهی یابیم اما حتی در جهان پیشرفته امروزی به هنگام مسافرت از یک نقطه جهان به نقطه دیگر اگر قرار بر تکیه به زبان و خط باشد، نهتنها نمیتوانیم با انسانهای عصر خود ارتباط برقرار کنیم بلکه مشکلات عدیدة بیشماری را پیش روی خود خواهیم داشت که معلول همین نقص در ارتباط میباشد. چنانکه پیشتر مطرح شد نیاز به صحبت کردن و ارتباط برقرار کردن در بشر ابتدائی بعدها باعث اختراع خط و الفبا و علائم ... شد واین اختراعات مرحله به مرحله پیشرفت نمود و با متحد شدن انسان اختراعات نیز گسترش یافتند و انسان گام به گام پیشرفت نمود تا به این نقطه از زمان با وجود امکانات بیشمار رسید.
در این راستا هنر نیز دارای ابعاد گوناگونی شد که گرچه به نسبت ظاهر و صورت اولیه خود بسیار متفاوت است اما همچنان ریشه در نقطة تولد خود دارد. این پیشرفت و گسترش تا این حد ادامه یافته که از دیوارة غارها به شکل کنونی خود رسیده و دارای مختصات خاص خود و متخصصان مختلف گشته است و به شاخهها و رشتههای مختلفی تقسیم گشته. گرافیک یکی از این شاخهها میباشد که با وجود آنکه به ظاهر هنری نوپاست اما در حقیقت دارای سابقه بس کهن است.
چرا که تمامی علائم و تصاویری که در ابتدای تاریخ هنر یافت شدهاند آثار گرافیکی بودهاند که در اختیار بشر اولیه قرار داشتهاند همچون علائم وتصاویر منقوش بر دیوارة غارها که برای ارتباط برقرار نمودن آنها مورد استفاده بودهاند و ما نیز با تکیه به این علائم، اطلاعاتی پیرامون نوع زندگی و محیط زندگی آنها به دست میآوریم. بنابراین میتوان گفت که علامت در عمل نوعی ارتباط است آنچنانکه ما نیز امروزه متکی به این علائم و نمادها میباشیم. اما به گونهای کاملا متفاوت از همتایان اولیه آنها، این علائم و نشانهها که در ابتدا صرفا بیانگر مفاهیم خاصی بودهاند با گذشت زمان دارای قواعد و چهارچوبی گشتهاند و نیز دارای انواع مختلی شدهاند که پیکتوگرام یک نوع نشانة تصویری میباشد که در دنیای کنونی ما استفادة فراوانی دارد و من سعی کردهام در این رساله به انواع پیکتوگرام و خصوصایت آن و کاربرد رنگ در پیکتوگرام بپردازم. که با تکیه بر قواعد و علم مورد نیاز برای آنها تهیه میگردند. با توجه به محیط پیرامون خود مشاهده میکنیم که علائم نقش به سزایی را در زندگی، ایفا میکنند و در هر مکان و موقعیتی میتوانند به منظورهای مختلف یاریرسان ما باشند.
مقدمه
هدف از انتخاب عنوان (رنگ در نشانه پیکتوگرام) شناختن مخاطب و ایجاد ارتباط و نفوذ در احساس و اندیشة او میباشد. بسیار اتفاق افتاده است که در برابر هشدارهای بصری چراغ و علائم راهنمایی و رانندگی احساس خطر و امنیت کردهایم و همانگونه که علائم ونشانههای راهنمایی و رانندگی بعنوان یکی از پایههای اصلی و فرهنگ زندگی در اندیشهها نفوذ کرده است، استفادة آگاهانه و منطقی از رنگ نیز در سایر موارد بیتأثیر نخواهد بود. چه بسا رنگ بیشتر از هر پدیدة دیگری اطراف انسان را احاطه کرده و در تمامی مایحتاج روزمـّره اعم از پوشاک، غذا و سایر مواد مصرفی، و غیره بکار گرفته شده است.
در انتخاب و تأثیر رنگها بر افراد با توجه به فرهنگ زندگی، تفاوتهای قابل ملاحظهای وجود دارد. یکی رنگ آبی را بر دیگری ترجیح میدهد و دیگری رنگ سبز را دوست داشتنی میداند. به درستی نمیتوان گفت چرا افراد رنگهای مطلوب و محبوب مخصوص به خویشتن را دارند، شاید زمینههای ذهنی، تجربهها، تداعیها و حوادث دیگری که در زندگی بزرگسالان بوجود آمده است افراد را به رنگ مشخصی علاقمند یا متنفر ساخته باشد.
هنوز هیچ مجموعهای دربارة رنگهای مورد پسند مردم در تمامی کشورها به دست نیامده است و از واکنش افراد جماعات گوناگون در برابر رنگ اطلاع کافی نداریم. بدون شک با شناخت عوامل مؤثر در انتخاب رنگ در بین جوامع مختلف با فرهنگ و نوع محل زندگی و سن اشخاص با توجه به سلامت بدن و روح آنها میتوان به تأثیر فیزیکی و روانی رنگها نیز پی برد.
سن اشخاص در انتخاب رنگ تأثیری قابل ملاحظه دارد، مثلا رنگهای انتخابی خردسالان با بزرگسالان تفاوت دارد. رنگهای زنده و خالص مورد توجه کودکان قرار میگیرد. در صورتی که بزرگسالان رنگهای پخته و ترکیب شده را ترجیح میدهند. محل زندگی نیز در انتخاب رنگ مؤثر است ودر مناطقی که هوا آفتابی است نوع انتخاب رنگ اشخاص با مناطق ابری تفاوت دارد و نیز فصول سالانه عاملی است که اشخاص را در برابر سؤال محقق وادار به جوابهایی متناسب با فصل میسازد. فرهنگ جامعه در عقیدة انتخاب رنگ بیاثر نیست. میتوان برای تشخیص سلیقة اشخاص به تحقیقات روانی و اجتماعی دست برد، در این تحقیقات مصاحبه و تکثیر پرسشنامه از وسایل تحقیقی به شمار میآید، بعد از هر تحقیق میتوان سلیقة جمعی یا گروهی را دریافت. سلامت بدن و سلامت روح نیز جزء خصایص است. به هر صورت انتخاب رنگی که به وسیلة فردی ابراز میشود نوعی انتخاب شخصی است ولی در تعیین رنگ الزاما باید به انتخاب گروه و یا جامعه واقف شد.
باید توجه داشت هر درجه از رنگها که ضعیف یا قوی باشند خصایص و تأثیر ویژهای دارند که خصایص یک رنگ ممکن است در کشورها و جماعت مختلف تأثیر متفاوت بگذارند.
انسان سیستم کدگذاری رنگ را ایجاد کرد، هر چه کد سادهتر باشد، آسانتر پیام فهمیده خواهد شد. ارتباط رنگ با مخاطبین خود، مستقیمتر از لغات و اعداد است. مثلا در چراغهای ترافیک، عملکرد رنگ به شکل کد خوب است. زیرا به سرعت منتقل شده، فهمیده و پذیرفته شده است.
دانستن معانی اجتماعی و سمبولیک رنگها در کشورهای مختلف بسیار جالب است. برای شناختن بعضی از این مفاهیم به مفهوم چند رنگ در کشورهای مختلف میپردازیم که میتوان به سهولت دریافت که حتی با وجود فاصلههای چند هزار کیلومتری، رنگها تقریبا در اذهان بیشتر تداعی سمبولهای مشترکی را میکنند. تنها تفاوت آنها بر سر فرهنگهای قومی که ریشههای چندهزارساله دارد وبر اثر شرایط جوی متفاوت و عقاید دینی متفاوت و غیره بوجود آمده است.
رنگ سیاه در اکثر کشورها معنی عزا و افسردگی را دارد و رنگ سفید در اکثر کشورها معنی صلح و بیگناهی را دارد و رنگ قرمز معنی خشم و گرما و در پیکتوگرامهای راهنمائی و رانندگی علامت خطر را میرساند و سبز در اکثر کشورها معنای جوانی و سبزی و شادی را میرساند و رنگ آبی معنی آسایش و ترس و زرد معنای نور و خورشید و بیماری را در اکثر کشورها میرساند.
فصل اول
مفهوم کلی رنگ
رنگ
دنیایی که ما آن را نظاره میکنیم از دو عنصر مهم تجسمی تشکیل شده است. این دوعنصر عبارتند از: فرم «شکل» و «رنگ»، که هر کدام لازم وملزوم یکدیگرند.
هر موجودی که در این دنیا به چشم میخورد، ابتدا از لحاظ شکل و اندازه احساس میگردد، سپس در حالی که دارای پوششی از رنگ است مورد توجه قرار میگیرد. در عین حال رنگ علامت مشخصة هر شیئی طبیعی است، چنانکه یک گل سرخ به خاطر رنگش از دور جلب توجه میکند و نظر بیننده را به خود معطوف میدارد و یک میوة رنگی، با رنگش اعلام میکند که رسیده است یا نارس میباشد. زمانی که به سطح فلزات نگاه میکنیم، با توجه به رنگ آنها، میتوانیم جنس و حتی وزن آنها را احساس نمائیم.
هر وقت به رنگ قرمز آهن گداخته نظر میاندازیم، به صورت طبیعی از لمس کردن آن خودداری مینمائیم. رنگ قرمز که نمایشگر رنگ آتش است، نمایانگر خون نیز هست، بنابر این ملاحظه میکنیم که عنصر رنگ در دو مورد جداگانه، مفهوم و ارزش متفاوتی پیدا میکند.
ملاحظه میکنیم که اهمیت رنگ در زندگی انسان اگر بیش ازشکل وفرم نباشد، کمتر از آن نیست. معمولا در آموزشگاهها، از طریق آموزش هندسه و اندازهها، توجه دانشآموزان را به شکلها و فرمهای طبیعت متوجه میسازند. دربارة فرمهای هندسی از جمله دایره، مربع، مثلث و روابط بین آنها آموزشهایی داده میشود و حجمهای هندسی مورد مطالعه قرار میگیرند و تعادل و توازن شکلها در نظر گرفته میشوند، با اینکه با دانش «پرسپکتیو» آشنا میگردند، و با سطح و حجم آشنایی به دست میآورند. انسان برای بیان آنچه میخواهد ابراز دارد، به گفتن یا نوشتن کلمات میپردازد. زبان او آکنده از سمبولهاست. اما غالبا نشانهها (Simbol) و صوری را نیز که جنبة توصیفی دقیق ندارند به کار میرود. برخی از اینها فقط علائم اختصاری یا سلسلهای از حروف اول کلماتند، مانند UN (شکل اختصاری United Nation) سازمان ملل متحد.
برخی دیگر علائم تجارتی، نام داروهای ثبت شده، یا نشانهها هستند. گرچه این علائم به خودی خود معنی ندارد. اما بر اثر کثرت استعمال با قصد خاص، معنای مشخص یافتهاند.
اخلاقی دیگر که به طور کلی میتوان گفت شخصیت آدمی را تشکیل میدهند و حتی حالت روانی زمان تحقیق در انتخاب رنگی، که بوسیلة افراد صورت میگیرد مؤثر ولی این قبیل چیزها سمبل نیستند، بلکه علامتند و به جز چیزهایی که به عنوان نمایندة آنها انتخاب شدهاند بر اشیاء دیگری دلالت نمیکنند.
نفوذ رنگ در زندگی آدمی، انکارناپذیر ا ست. نخستین تجربة آدمی برای شناخت جهان خارج از رنگ آغاز میشود، نوزاد در برابر تأثیر رنگها بیتاب است و چنان دچار شور و هیجان میشود که میکوشد رنگها را جزئی از خود بسازد. این آشنائی و جاذبه و تأثیر رنگها، اندک اندک جزو پایههای اصلی و بدیهی میشود و چشم با مدد رنگهاست که بر بسیاری از آگاهیها و احساسها دست مییابد، اما این شناخت با فرهنگ و آموزش رنگ آمیخته نیست وآنها که دانسته به دنیای خیالانگیز و گسترده و سرشته از زیبائی را مییابند در شمار اندکند و دریغ است که آدمی از بزرگترین گنجینة زیبائی طبیعت بیخبر و بینصیب بماند. رنگها براحساسات بشر تأثیر بسزا دارند و در دقت و توجه، نقش ارزندهای بازی میکنند، رنگها قادرند ما را به هیجان آورند و باعث آرامش خاطر ما شوند، آنچه مسلم است رنگها قدرت فراوانی دارند و ما را شدیداً تحت تأثیر قرار میدهند.
دنیای محدود ما در معرض فشار دمادم رنگهاست که دنیای خارج در دسترس ما قرار میدهند و اگر همان اندازه که رنگ در دسترس ما و برآورندة نیازهای ماست، فرهنگ رنگ و آموزش این فرهنگ توسعه یابد خواهیم دید که این راز رنگینی کیهان در سرشارساختن زندگی ما از شادی و نشاط تواناست.