فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:12
فهرست مطالب:
تاکتیکهای مبارزاتی حزب الله در جنگ سی و سه روزه 1
مقدمه 1
- دو کفه سنگین هزینهها 2
- تاکتیکهای مبارزاتی حزب الله در جنگ سی و سه روزه 6
1- تاکتیک نظامی 6
2- تاکتیک « زمان» 7
3- عملکرد سلسله مراتبی بر اساس اولویت بندی 8
4- تاکتیک تبلیغات 8
5- اسلامی کردن مبارزه 9
منابع 12
مقدمه
در جولای سال 2006 میلادی، ارتش اسراییل به بهانه آزادی دو نظامی خود، حملات همه جانبه و گستردهای را از زمین، هوا و دریا به خاک لبنان آغاز نمود که به جنگ سی و سه روزه معروف شد. این حمله که ظاهراً به بهانه یاد شده صورت گرفت، بنابر ادله مشهور در گزارش مرتبط معروف به «وینوگراد»، از ماهها قبل توسط اسراییل، طراحی و برنامهریزی شده بود. ارتش اسراییل که به برتری تاکتیکی و نظامی خود اذعان دارد، این جنگ را با اهداف نظامی و امنیتی با امید به پیروزی آغاز کرد. این در حالی بود که پذیرش آتش بس از جانب رهبران اسراییل به منزله یک شکست حقیقی و شکنندگی اسطوره شکست ناپذیری اسراییل، مورد تایید قرار گرفت.
اعتماد بیش از حد اسراییل به فناوری نظامی خود که همواره به کمکهای مالی و تسلیحاتی غرب و به ویژه آمریکا متکی بوده، این بار نتوانست این رژیم را یاری کند. راهبرد بمباران هوایی، نابودی زیر ساختهای لبنان و نیروهای نظامی حزب الله، از ابتدا، مد نظر اسراییل بود که البته هیچگاه عملی نگردید.
در نوشتار حاضر، تاکتیکهای مبارزاتی حزب الله در قبال حملات همه جانبه رژیم صهیونیستی، ارزیابی شده است. بررسی این تاکتیکها، ما را به سمت و سوی جایگاه حزب الله در موازنه جدید خاورمیانه سوق میدهد. همچنین در طرف دیگر، تاکتیکها به اصطلاح مدرن اسراییل که تا آخرین روز جنگ بکار برده شد، بررسی خواهند شد. هدف اصلی، نشان دادن جایگاه جدیدی است که حزب الله، در موازنه منطقهای بعد از جنگ سی و سه روزه کسب نموده است.
- دو کفه سنگین هزینهها
در جولای سال 2006، رژیم صهیونیستی به بهانه ربوده شدن دو نظامی ارتش خود، تهاجمی را به جنوب لبنان آغاز کرد که خسارات جانی و مالی فراوانی به دو طرف وارد کرد. با تداوم این جنگ، تل آویو به اهداف از پیش تعیین شده است نرسید و نهایتا، کمیته تحقیق وینوگراد، نقطه ختم این نبرد بود.
جنگ لبنان و شکست اسراییل از حزب الله، موج انتقادات از اولمرت، پترنر و هالوتص را در پی داشت تا جایی که بحث راجع به کنارهگیری این افراد از سمتهای خود در میان سیاستمداران اسراییلی بالا گرفت و نهایتاً هالوتص، زمین ستاد مشترک اسراییل استعفا داد و پترنر نیز بعد از مدتی از سمت وزارت جنگ کناره گرفت.
هزینه سنگین که اسراییل جهت این ماجراجویی پرداخت تا حدی بود که الیاهو وینوگراد، رئیس کمیته تحقیق درباره دلایل این شکست در گزارش خود، اولمرت را مسئول مستقیم این شکست دانست و پترنر و هالوتص را مقصران دیگر آن معرفی کرد. وی به صراحت اذغان نمود که مسئولیت ناکامیها بر گردن نخست وزیر است زیرا بدون مشورت با نیروهای خارج از دستگاه نظامی بویژه درباره مسایل امنیتی و سیاسی رفتار کرده است.(1)
در عین حال، کاهش محبوبیت اولمرت به دنبال جنگ اسراییل با حزب الله آغاز شد. در این جنگ، هواپیماهای ارتش اسراییل نه تنها واحدهای مسکونی بلکه زیر ساختهای را نیز مورد هدف قرار دادند. در منطقه مناحیه بیروت، 6 هزار واحد مسکونی، در جنوب رودخانه لیتانی 8 هزار واحد مسکونی، در شمال لیتانی 600، در منطقه بقاح 300 و در سایر مناطق 100 واحد مسکونی تخریب شدند.