فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:79
مقدمه
جایگاه معاد
داستانی دیگر
«دلیل اول معاد»
سئوال
پاسخ اول :
پاسخ دوم:
پاسخ سوم
پاسخ چهارم:
پاسخ پنجم:
پاسخ ششم:
توبه تنها راه
معنای توبه
ابعاد توبه
شرائط و انواع توبه
نکته جالب
گوشه ای از راههای توبه و جبران
چند تذکر مفید
وصیت
نقش وصیت
تذکرات دهگانه
بیان امام علی بن ابیطالب علیه السلام
لحظه مرگ
لحظات جان دادن خوبان
آسان جان دادن
وظیفه ما هنگام جان دادن دیگران
همراه با جنازه
مساله کفن
مساله غسل و دفن
ورود به عالم برزخ
به سراغ قرآن می رویم
سئوال قبر
لذت یا عذاب در قبر
همدم ها در برزخ
عذاب قبر یا ثواب قبر
عوامل عذاب برزخ
خیرات بعد از مرگ
صور دمیده می شود
وضع آسمانها
وضع المیزان»
وضع خورشید و ماه
وضع ستارگان
چگونگی حضور در قیامت
نام ها و اوصاف روز قیامت
سوال از همه کس
سوال از همه اعمال
محاسبه عمل در هر کجا
انواع حساب در قیامت
خجالت ها به هنگام حساب
اما ثبت اعمال در دنیا
و اما کشف پرونده ها
تحقیق و بررسی
اولین شاهد خداست
دومین شاهد
سؤال
پاسخ
سومین گواه – امامان معصوم علیهم السلام هستند
چهارمین شاهد – فرشتگان
پنجمین شاهد – زمین
ششمین گواه – وجدان
هفتمین شاهد – اعضای بدن
هشتمین شاهد – زمان است
نهمین گواه – خود عمل است
مقدمه
و به عبارت دیگر حس کنجکاوی او را وادار می کند که راز هستی و معمای خلقت را درک کند او پیوسته می خواهد سرآغاز و سرانجام هستی را بداند و هدف از خلقت را بدست آورد و اگر در این باره فکر نکند و نیندیشد دچار افکار مالیخولیائی می شود و در فشار روحی عجیبی قرار می گیرد.
جایگاه معاد
معاد در تحمل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه می شود؟ پایان عمر و تلاش ما به کجا می رسد؟ نتیجه و هدف از زندگی چیست؟ آری این سئوالها برای همه مطرح است گرچه افرادی به زبان معاد را نمی پذیرند ولی ناخوداگاه در عمق جان خود احساس ابدیت برای انسان دارند و گاه و بی گاه از خود علامتهایی نشان می دهند که دلیل آن است که با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم حاضر نیستند انسانیت و شخصیت واقعی او را نابود و نیست شده بدانند که ما نمونه هایی از این علامتها را در اینجا بیان می کنیم .
1- تمام منکران معاد به قبر نیاکان خود احترام می گذارند.
2- نام شخصیتهای مرده را بر روی خیابانها ، موسسات ، مدارس و دانشگاهها می گذارند.
3- گاه ی مردگان خود را مومیایی کرده تا فاسد نشوند یکی از احساسات درونی انسان احساس غربت است دنیا برای او تنگ است با همسر و باغ و مسافرت هم موقتا خود را سرگرم می سازد ولی پس از چندی ابز از درون احساس کمبود می کرد همۀ وسائل رفاه هم او را سیر نمی کند گاهی به فکر خود کشی می افتد گاهی می پرسد هدف آفرینش چیست؟ چرا من هستم تمام این قلقلک های درونی نشان می دهد که انسان احساس غربت می کندو این جهان با تمام گستردگیش برای او تنگ است و جسم برای او قفس و دنیا برای او زندان است که این احساس فیزیکی از زمینه های ایمان به روزی است که در آنجا انسان سیر می شود به تمام آرزوها و اهدافش می رسد زیرا پاسخ هر نیاز و احساس و قلقلک درونی در بیورن موجود است مثلا احساس تشنگی با آب و احساس شهوت با همسر و احساس غربت هم با معاد پاسخ داده می شود در طول تاریخ هیچ کس دلیل علمی برای نبودن معاد نیاورده و چیزی که مخالفان معاد زمزمه می کنند آن است که مگر می شود انسان مرده ای که ذراتش پوسیده و پخش شده است بار دیگر زنده شود؟ پاسخ عقل و قرآن آن است که می شود و این کار نشدنی نیست هم در فکر قابل تصور است و هم دائما در شبانه روز نمونه هائی از زنده شدن مردگان را با چشم خود می بینیم امام جواد (ع) می فرماید: خوابیدن و بیدار شدن بهترین نمونه ای است که مردن و زنده شدن را برای ما قابل درک می کند آری مرگ یک خواب طولانی و شدیدی بیش نیست بهار و پاییز درختان نمونه دیگری از زنده شدن و مردن گیاهان است در سورۀ فاطر می خوانیم : خداست که با دها فرستد تا ابر را انگیزد و آن را به شهرها و مناطق مرده روانه می کند و پس از باریدن آن شهر مرده را زنده می کند سپس می فرماید «کذلک النشور» یعنی زنده شدن مردگان هم مانند زنده شدن درختان و گیاهان است در جای دیگر می فرماید: «احیینا به بلده میتا کذلک الخروج» ما به واسطه باران شهر مرده را زنده کردیم همچنین است خروج شما در قیامت .
بنابراین نمونه هائی از زنده شدن در آفرینش هر روز و شب و هر سال و فصل پیش چشم ما می درخشد و مساله زنده شدن مرده را برای ما ساده و ممکن جلوه می دهد.
داستانی دیگر
روزی حضرت ابراهیم از کنار دریایی می گذشت که لاشه حیوانی را دید که حیوانات و پرندگان و جانوران دریایی بر روی آن ریخته اند و هر کدام قسمتی از بدن او را خورده اند وقتی حضرت ابراهیم این منظره را دید از خدا پرسید که روز قیامت چگونه حیوانات را زنده می کنی خداوند از حضرت ابراهیم پرسید آیا ایمان به معاد و قدرت من نداری؟ گفت : چرا اما تا با چشمان خودم نبینم آرامش پیدا نمی کنم خداوند به ابراهیم گفت که چهار پرنده را بگیر و بکش و گوشتشان را درهم مخلوط کن و بر سر چند کوه بگذار وپس یک به یک آنها را صدا بزن ببین چگونه ذرات مخلوط از هم جدا و در کنار هم و پرنده اولی ساخته می شود حضرت ابراهیم هم همین کار را کرد و مشاهده کرد که وقتی پرندگان را صدا می کند چگونه قطعات هر پرنده از سر هر قله به هم می پیوندد و همان پرنده ی قبلی را می سازند.
«دلیل اول معاد»
برای معاد چند دلیل محکم می توان آورد که هم عقل و هم قرآن آن را بیان فرموده است از جمله اینکه چون خداوند عادل است باید معاد باشد و اگر قیامت نباشد به عدالت خداوند ضرر می زند از سوی دیگر دردنیا هم که یا جز اینست و یا به ندرت گوشمالی هائی جزئی بیشتر به چشم نمی خورد و دیر یا زود خوبان و بدان از دنیا می روند و اگر حساب و جزایی در جایی دیگری مثل قیامت در کار نباشد و با مردن همه نابود شوند پس عدالت خدا چه می شود؟ آری چون خداوند عادل است و در دنیا هم جزائی نیست پس باید در سرای دیگر جزاء باشد.
سئوال
چرا در دنیا خداوند جزا نمی دهد آیا بهتر نبود معامله نقدی می شد و هر نیکوکار یا گناهکاری در همین دنیا حسابش تصفیه می شد تا دیگر نیازی به قیامت نداشته باشیم ؟ این سئوال پاسخ های متعددی می تواند داشته باشد که ما به بعضی از آنها به طور فشرده اشاره می کنیم.
پاسخ اول :
چون جزا در دنیا به دیگران هم سرایت می کند.ظلم است . مثلا : اگر من امروز یک سیلی به صورت مظلومی زده باشم و خداوند جزایم را دراین دنیا بدهد و دست من را فلج کند وقتی به منزل بروم تمام بستگان رنج می برند در حلی که بستگان من گناهی نکرده اند در این دنیا جای سرایت است یعنی رنج و خوشی من در دیگران نیز اثر می گذارد به همین دلیل جزا در دنیا نیز یک بی عدالتی است. اما در قیامت پیوندها گسسته می شود و هر کس به فکر خودش است و به گفته ی قران حتی انسان از فرزند و همسر خود نیز فراری می شود و در فکر نجات است و در آن جا اگر بلایی سر مجرم آمد به دیگران سرایت نمی کند.
پاسخ دوم:
آزادی مردم گرفته می شود اگر در دنیا خداوند پاداش و کیفر دهد مردم یا از ترس و یا از طمع خوب می شوند و این نوع خوبی قهر است و چندان ارزش ندارد انسان باید ازاد باشد و گناه نکند و گرنه اگر چنین باشد که هر کشاورز و کارگر و تاجر و دانشجویی فلان کار خیر کند خداوند فلان باغ و کاخ و مال و مدرک را در دنیا به او بدهد همه مردم زاهد و عابد و مسلمان می شوند و این ارزشی ندارد شرف انسان به ازادی و انتخاب اوست و گرنه عبادت قهری را میلیون ها میلیون ملائکه داشتند و خدا انسان را افرید و در میان هواها و هوس ها و خط های ضد و نقیض یکی را انتخاب نماید.
پاسخ سوم
در دنیا امکان جزا نیست سومین پاسخ برای این سئوال که چرا خداوند ما را در دنیا به کیفر یا پاداش نمی رساند؟ این است که در دنیا به خاطر محدودیت هایی که دارد امکان جزا برای نیکوکاران و جنایتکارات نیست مثلا گاهی جنایتکارانی پیدا می شوند که صدها نفر بی گناه را می کشند چگونه در دنیا می توان چنین فردی را به کیفرش رساند بر فرض او را اعدام کنیم قتل او در برابر یک نفر از هزاران اشخاصی است که کشته است خون باقی بی گناهان چه می شود؟
پاسخ چهارم:
نظام زندگی بهم می خورد هرگاه خدا بخواهد در دنای جزا بدهد هیچکس روی زمین باقی نخواهد ماند و اساسانظام زندگی بشر به هم می خوردو پرونده ی انسان و زندگی او در زمین خاتمه می یابد.
پاسخ پنجم:
کیفر در دنیا کم لطفی است زیرا شاید گناهکار توبه کند و خلافکاری خود را اصلاح کند.
پاسخ ششم:
کیفرو پاداش فوری گاهی عادلانه نیست پاداش و کیفر زمانی عادلانه خواهد بود که تنها به خود عمل توجه نکینم بلکه به عوارض آن هم دقت کنیم مثلا گاهی شخصی هروئین کشنده و یا دارویی شفابخش اختراع می کند جزا ی فوری به این قبیل اشخاص عادلانه نیست زیرا باید تا پایان عمر جهان صبر کنیم و ببینم هروئین و یا داروی شفا دهنده چند نفر را می کشد یا سالم می کند بعد جزا بدهیم.
اشکال اصلی کار ما آن است که ماقدرت و علم خدا را از روزنه دید خودمان نگاه می کنیم و چون خودما محدود هستیم نمی توانیم بی نهایت را تصور کنیم و در سر تاسر داستانهای قران این حقیقت به چشم می خورد که خداوند می خواهد فکر ما را از انحصار این چارچوب مادی بیرون کند.
تنها ایمان به معاد کافی نیست بلکه باید یاد معاد هم بود همانگونه که تنها ایمان به خدا بدون یاداو فایده ای ندارد بعضی ها فکر می کنند که یاد مرگ و معاد انسان را نسبت به دنیا و رشد مادی بی تفاوت می کند در صورتی که اینگونه نیست آری ایمان به معاد تنها کافی نیست بلکه باید یاد حساب و قیامت هم باشیم شاید دلیل آن که اینهمه برای زیارت قبور سفارش شده این باشد که ما کمی هم به یاد مرگ باشیم امام صادق (ع) می فرماید: یاد مرگ : 1- شهوت ها را از بین میبرد. 2- ریشه های غفلت را یکسره بر می کند 3- روحیه انسان را از قساوت به لطافت سوق می دهد 4- دل انسانرا با وعده های الهی محکم می کند 5- یاد مرگ نشانه های هوسها را می شکند. 6- آتش حرص را خاموش و دنیا را در جلو چشم انسان کوچک می کند انگیزه های انکار معاد : 1- گریز از مسئولیت 2-عدم ایمان به قدرت و علم خدا 3- بهانه دیگر مخالفان معاد این است که زمان قیامت په وقت است.