فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
فصل اول غرب شناسی 4
_ اهمیت مطالعات غرب شناسی در عصر حاضر
_ هدف از مطالعات غربشناسی (خلاصه از اهداف)
فصل دوم سکولاریسم 7
_ واژهشناسی سکولاریسم
_ بحران دینی، سکولاریسم فراگیرترین شاخص فرهنگی مدرنیسم
_ نارساییها و محدودیتهای تناقض آفرین سکولاریسم
_ رابطه سکولاریسم و دین حق
سکولاریسم نوعی از تهاجم فرهنگی
درمان ضعف و عقب ماندگی
پاسخ سکولاریسمها و هدفشان
لاف زنی سکولاریتها
فصل سوم: سکولاریسم و زمینه ورود آن به ایران 16
_ ضرورت غربشناسی و زمینههای ورود آن به ایران
_ شرایط تاریخی ایران و توجه به غرب
_ نگرش به غرب از تقلید تا نقد
_ تأثیر مواجهة تفکر دینی با سکولاریسم در حوزه معرف سیاسی
_ تأثیر تفکرات تاریخی در حیات فکری _ سیاسی عصر حاضر
_ اشتراکها و اختلافهای عصر مشروطیت و بازتاب آن در سدة اخیر
1_ اشتراک
2_ اختلاف
فصل چهارم: آینده از آن کیست؟ 22
منابع و مآخذ:
فصل اول
اهمیت غرب شناسی در عصر حاضر
اهمیت و ضرورت مطالعات غربشناسی به اهمیت و ضرورت آگاهی از جهان سیاسی و فرهنگی روز باز میگردد.
گسترش روز افزون حجم اطلاعات و سرعت شگفتانگیز ارسال و انتقال پیامهای فرهنگی، سیاسی و بازرگانی، همچنین تأثیر شگرف شگردهای اطلاعاتی _ تبلیغاتی رسانههای عمومی غرب در عصر ارتباطات و اطلاعات، بر کسانی که با اوضاع سیاسی _ فرهنگی جهان آشنایی دارند پوشیده نیست. اینکه در جهانی بس پهناورتر از جهان سدههای گذشته زندگی میکنیم. با وجود این، به هر اندازه که دنیای ما گستردهتر میگردد، ارتباط میان آحاد و جوامع بشری وسیعتر میشود. به موازات ارتباطی که روز به روز با عمق بیشتری صورت میپذیرد لازم است سطح آگاهی ما از خطمشیها، شیوهها و جهات ارتباطی با دیگران ارتقا یابد.
هدف از مطالعات غربشناسی
در مباحث غربشناسی بر آن هستیم تا دریابیم چه چیزی محور اندیشة سیاسی و فرهنگی غرب را تشکیل میدهد؛ به عبارت دیگر در صددیم بدانیم هویت سیاسی و فرهنگی غرب براساس چه اصول و مبانی ویژهای صورت پذیرفته است. مباحث مزبور ما را با این واقعیت آشنا میسازد که حاکمیت غرب اصولاً بر مبنای ماتریالیسم و سکولاریسم شکل گرفته است. در این راستا، غرب همواره با ابراز تعصب شدید نسبت به حفظ اصول ماتریالیستی، در اندیشة جلب منافع خود بوده، هیچگاه در مورد اصول و مواضع خود ذرهای کوتاه نیامده است. بدیهی است اندیشة سکولاریستی، تفکر ماکیاولیستی و جهانبینی ماتریالیستی غرب هرگز از جلب منافع و مصالح غرب فراتر نرفته است. غرب با این حساب تنها در مواردی نسبت به اصول خود تساهل ورزیده است که امید داشته منافع بیشتری را جذب و جلب کند.
خلاصهای از آنچه میتواند هدف ما از شناسایی غرب را تبیین کند، به صورت زیر نشان داده شده است:
1_ عبرت آموزی از حوادث و رویدادهایی که به انحطاط غرب و جدایی آن از اصول و موازین اخلاقی غرب گردیده است.
2_ شناخت راهها و ابزارهای مناسب و کارآمدی که به گونهای منجر به پیشرفت علمی و صنعتی غرب گردیده است.
3_ ایجاد مصونیت در برابر پیامدهای نامطلوب و ناخوشایند تولیدات فرهنگی غرب.
4_ شناسایی راهکردها و خطمشیهای استراتژیک، اصولی و عملی که غرب در راستای گرفتار ساختن ما در دامهای سیاسی، فرهنگی و احیاناً اقتصادی خود و در نتیجه بیهویت ساختن ما، طرحریزی و دنبال میکند.
5_ تعالی اندیشهها و بالا بردن میزان و سطح آگاهیها نسبت به غرب به نحوی که بتوان براساس آن دشمن را از دوست باز شناخت.
6_ از جنبة انسانی، عواطف و انفعالات انسانی اقتضا میکند که ما از اوضاع و احوال مجموعههای انسانی که در بخشهای دیگری از کرة زمین از جمله در غرب زندگی میکنند با خبر باشیم.