فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
فهرست مطالب:
مقدمه :
شیطانپرستی
تاریخچه
شیطان پرستی فلسفی
شیطانپرستی لاویی
شیطان پرستی دینی
شرپرستان
فلسفه شیطانی
شیطان در عید غدیر فریاد کشید
:. شیطان در روز عاشورا .:
:. شیطان و عمار یاسر .:
شیطان در شکم بت .:
آغاز بت پرستی توسط شیطان
نیرنگهاى ابلیس و طرق راندن وى
جنود ابلیس
منابع :
مقدمه :
کلمه شیطان را بسیار شنیده اید ، هم او که در کمین آدمیان نشسته است تا آنها را از مسیر اصلی خود که همانا صراط مستقیم است دور نمایدمسیری که اگر موفق به طی آن شویم در جوار رحمت الهی آرام خواهیم گرفت و این خود مستلزم داشتن معرفت نسبت به خودمان وهدف خلقتمان است ولی باید توجه داشت در این مسیر شیطان وافراد شیطان نما نیز منتظرهستند.
کلمه « شیطان» ازماده « شطن» گرفته شده به معنی خبیث وپست است ،شیطان به موجود سرکش ومتمرد گفته می شود. بایدگفت که «شیطان» اسم عام(اسم جنس)است، در حالی که «ابلیس» اسم خاص (علم)می باشدوبه عبارت دیگر« شیطان» ،به هر موجود موذی ومنحرف کننده و طاغی وسرکش،خواه انسانی وغیر انسانی می گویند وابلیس نام آن شیطانی است که آدم را فریب داد واکنون هم بالشکر و جنود خود در کمین آدمیان است.
شیطان ،به موجود موذی ومضر گفته می شود، موجودی که از راه راست برکنار بوده ودرصدد آزار دیگران است، موجودی که سعی می کندایجاد دو دستگی نماید و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنانکه در آیه 91سوره مائده می خوانیم:« انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء 000شیطان میخواهد بین شما ، دشمنی و بغض و کینه ایجادکند000». شاید بپرسید شیطان که موجوداغواگراست ،اصلا چرا آفریده شدوفلسفه وجود اوچیست؟
اولا خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل که سالها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک آفریده شد وانحرافش براثر خواست خودش بود.
ثانیا از نظر سازمان آفرینش ، وجود شیطان ،برای افراد با ایمان وآنها که می خواهند راه حق رابپویند، زیان بخش نیست، بلکه وسیله پیشرفت وتکامل آنها است،چه اینکه پیشرفت و ترقی وتکامل ، همواره در میان تضادها صورت می گبرد.
باید توجه داشت شیطان در مسیر منحرف کردن انسانها به صورت تدریجی گام برمی داردو سعی می کند آنها رادر انحرافات غرق نماید.
شیطان به موجود موذی و مضر گفته میشود، موجودی که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودی که سعی میکند ایجاد دودستگی نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، و اینکه به ابلیس هم شیطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتی است که در او وجود دارد.
شیطان معانی مختلفی دارد، که یکی از مصداقهای روشن آن ابلیس و مصداق دیگر آن انسانهای مفسد و منحرف کنندهاست.
تاریخ
براساس تفسیرهای قرآن و احادیث ٬شیطان یکی از جنها بود که بر اثر پارسایی زیاد به درجه فرشتگان راه یافت و یکی از فرشتگان مقرب خدا شد(در حدیثی از اما صادق(ع) منقول است که یک بار شیطان نمازی خواند دو رکعت ولی ۱۰۰۰ سال طول کشید) اما برای سجده نکردن به آدم او از درگاه الهی رانده شد و به او فرصت داده شد تا قیامت انسان را بفریبد
شیطانپرستی
ستاره واژگون معروف به پنتاگرام اغلب برای نشان دادن شیطان پرستی استفاده میشود.
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکنند.[۱] دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند. پندارهای از شیطان، اثر گوستاو دور در کتاب بهشت گمشده، نوشته جان میلتون
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشهای خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی میبینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون مادهگرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی میشوند.
تاریخچه
مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفتهاست. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.
موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده میشود به این مطلب برمیگردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند
انواع و رویکردهای شیطان پرستی
شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است. این شاخه از شیطانپرستی به پایهگذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده میشود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمیدانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.
در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل میدهند. به طور شفافی، آموزههای شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزههای یهودی-مسیحی نشئات گرفتهاست و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشتهاست