فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:105
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات طرح تحقیق
مقدمه 2
بیان مسئله 4
اهداف تحقیق 7
فرضیههای پژوهشی 7
تعاریف واژهها و اصطلاحات 7
فصل دوم : مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه 14
مفهوم هوش هیجانی 16
هوش چیست؟ 17
نقش هیجانها در هوش 19
تاریخچه پیدایش هوش هیجانی 24
مدل هوش هیجانی "بار- آن" 26
مولفههای هوش هیجانی 28
نقش (EQ) در موفقیت 33
رابطه رفتار و هوش هیجانی 35
مفهوم هوش معنوی 37
نعمت هوش 37
نماد هوش معنوی 38
موانع اصلی هوش 39
اصول راهنمای تقویت هوش احساسی 45
مفهوم هوش معنوی 46
پیشینه تحقیق درباره هوش معنوی 48
ویژگی های تیزهوشان معنوی (افراد با هوش معنوی بالا) 50
مؤلفه های هوش معنوی 51
هوش معنوی از دیدگاه اسلام 53
برخی کاربردهای هوش معنوی در زندگی روزمره 55
پیشینه تحقیقات انجام شده در مورد موضوع تحقیق 61
فصل سوم: روش تحقیق
روش تحقیق 67
جامعه آماری، حجم نمونه و شیوه نمونه گیری 67
ابزار اندازه گیری 67
روش جمع آوری اطلاعات 68
روش اجرای تحقیق 68
اعتبار یا روایی پرسشنامه هوش هیجانی 68
روش تجزیه و تحلیل دادهها 69
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
مقدمه 72
آمار توصیفی 77
آمار استنباطی 91
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری 99
محدودیت¬های تحقیق 102
پیشنهادات 103
منابع 104
فصل اول:
کلیات طرح تحقیق
مقدمه
هوش هیجانی پدیدهای پیچیده روانی ـ اجتماعی است، این پدیده صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست بلکه اساساً در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگیهای اجتماعی در مراحل مختلف رشد در خانه و جامعه پدیدار میشوند.
«کلمن» ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی میگوید «هوشبهر IQ» در بهترین حالت خود تنها 20 درصد از موفقیتهای زندگی است، 80 درصد موفقیتها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارتهایی است که هوش هیجانی، داشتن روابط مناسب اجتماعی با دیگران، کار کردن در کنار دیگران، اطمینان داشتن به آنها و ... را تشکیل میدهد (Tebyannet, 1998).
امروزه علاوه بر تأکید اساسی که بر بهره هوشی در یادگیری مهارتها و حرفهها میشود مسئله استعداد نیز در کنار آن اهمیت ویژهای دارد و آزمونهای هوشی نمیتوانند تعیین کنند صرف میزان موفقیت فرد در یک زمینه باشد. به عنوان مثال فردی که از لحاظ سطح هوشی در حد بالایی قرار دارد لزوماً مهندس یا پزشک خوبی نخواهد شد. موفقیت آن وابسته به بهره هوشی او در کنار استعدادهایی که در آن زمینه دارد میباشند. افرادی با بهره هوشی یکسان ممکن است استعدادهای مختلفی در زمینههای مختلف از خود نشان دهند. فردی ممکن است در زمینه موسیقی مهارت و شایستگی نشان دهد، دیگری در مکانیک و دیگری در علوم پزشکی.
هوش معنوی یا SQ را می توان همان توانایی دانست که به ما قدرتی می دهد و رویاها و تلاش و کوشش برای به دست آوردن آن رویاها را می دهد. این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها معتقدیم و نقش باورها، هنجارها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی را که بر عهده می گیریم در بر می گیرد. هوشی که به واسطه آن سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی مان می پردازیم و به وسیله آن در زندگی خود تغییراتی را ایجاد می کنیم.
با استفاده از هوش معنوی به حل مشکلات با توجه به جایگاه، معنا و ارزش آن مشکلات می پردازیم. هوشی که قادریم توسط آن به کارها و فعالیت هایمان معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم.
یکی از نمادهایی که معمولا در توضیح این هوش به کار گرفته می شود، نماد گل نیلوفر است که در آن با تلفیق سنت و عقاید موجود در شرق و غرب و با استعانت از مسائل علمی، مدلی قابل لمس و زیبا برای SQ ارائه داد.
اصطلاح هوش هیجانی برای اولین بار در سال 1990 توسط «میلر و سالووی» بریا تشریح برخی ویژگیها مثل خود آگاهی، ابراز همدردی افراد با یکدیگر و کنترل هیجانات مطرح شد و پنج سال بعد «کلمن» ابراز کرد که موفقیت در زنگی بیش از آنکه به هوش شناختی بستگی داشته باشد به هوش هیجانی وابسته است.
افرادی که هوش هیجانی پایین دارند در روابط اجتماعی خود با دیگران دچار مشکل هستند و نمیتوانند در زندگی اجتماعی خود موفقیتهای لازم را کسب کنند (شریفی، 1381).
بیان مسئله
دنیای امروز در حال تغییر است. زندگی در حال پیچیدهتر شدن است و دیگر فرصت فکر کردن به ما نمیدهد. در این شرایط ما واقعا نیاز به داشتن یک قدرت بالا و یک مهارت بالا برای ایجاد ارتباط با این جهان جهانی شده داریم و کسانی میتوانند در این بازار جهانی بازی را ببرند که دارای مهارت بالایی در هوش هیجانی باشند. متاسفانه با توجه به زمینههای ادبی، فلسفی و دینی و اخلاقی ما، میزان هوش هیجانی در کشور ما بسیار پایین است. یکی از پایهها و اساسهای هوش هیجانی خودشناسی است. مردم ما آنقدر که در رفتار دیگران مطالعه میکنند، در رفتار خود خود دقت نمیکنند. یعنی در تمام سازمانها، بیشترین توجه به دیگران است در حالی که اگر انسان بخواهد مسیر ترقی و رشد را بپیماید، اول باید دست به خودشناسی بزند. من عرف نفسه فقد عرف ربه. چرا ما در مقدمات خودشناسی در جامعه ضعیف هستیم؟ ما هر روزه با سیلی از واژههایی که در مکالمات روزمره به کار میبریم، نشان میدهیم که تا چه میزان تربیت فرهنگیمان پایین است. بهره هوشی ما بسیار بالا است. تمام المپیادهای جهانی را داریم میبریم. اما هوش هیجانی است که جامعه ما را جلو میبرد. 75% از موفقیتهای اجتماع، سیاست و حوزه دولت وابسته به هوش هیجانی است نه IQ . بیل گیتس اگر بهره هوشی خیلی خوبی دارد اما شبکهای از دانشمندان را دور خودش جمع کرده است. او نمیتواند در یک فضای یک نفره کار بکند. پس در این دنیای پیچیده EQ+IQ میشود موفقیت.
از میان آزمونهای هوش مختلفی که در اختیار متخصصان و کارشناسان ایران میباشد ، به آزمونی برنمیخوریم که برای کودکان ایران استاندارد شده باشد و بتوان با اطمینان از آن استفاده نمود . بیشتر آزمونهایی که در اختیار دست اندرکاران روانسنجی است متعلق به کشورهای غرب بوده که متأثر از فرهنگ ویژگیهای خاص خود میباشد در میان این آزمونها به دستهای از آزمونها برمیخوریم که با عنوان آزمونهای غیر کلامی ، هدفشان این است که بدون توجه به زبان بخصوصی و بعضاً با کمترین دخالت فرهنگی به اندازهگیری هوش بپردازد و نتایج آن را در ارتباط با مسائل دیگر مانند خلاقیت ، سازگاری ، پیشرفت تحصیلی و غیره بررسی کنند. (شریفی، 1382)
تعلیم و تربیت فرآیندی است پر دامنه و وقتگیر در عین حال پر ثمرترین دستاورد انسان میباشد. اهمیت آن را از این زاویه میتوان نگریست که حقیقت آدمی به برکت تعلیم و تربیت معنا و مفهوم مییابد و به برکت این فرآیند است که استعدادها و توان بالقوه آدمی بارور و شکوفا میشود، اهمیت جایگاه تعلیم و تربیت را نیز میتوان در زیانها و خسرانهایی دید که بر اثر فقدان و نقصان این حرکت پویا دامنگیر فرد و جامعه میشود و چنان است که در راه حل معضلات اجتماعی و فرهنگی باید از تعلیم و تربیت به تمام کمال مدد طلبید. یکی از نشان دهندههای ارایه تعلیم و تربیت خوب و مناسب در جامعه پیشرفت تحصیلی افراد است (تدینی، 1380).
پیشرفت تحصیلی که دارای ملاکها و معیارهایست که اغلب با افزایش نمرة معدل دانش آموختگان همراه است .
دانش آموزان در یادگیری درسهای آموزش داده شده دارای توانمندیهای متفاوتیاند عدهای مستعد یادگیری و عدهای فاقد استعداد لازم برای یادگیری اند. به عنوان مثال از میان دانش آموزانی که دارای شرایط یکسان برای آموزش درسهایشان هستند عدهای دارای نمرات خوب و مناسب و عدهای پیشرفت تحصیلی را هرگز تجربه نکردهاند. اگر سن، انگیزه و بقیه شرایط این دانش آموزان را یکسان در نظر بگیریم دلیل بروز این تفاوتها واقعاً در چیست؟
به عقیده گلمن حدود 8 درصد دلیل موفقیتها را میتوان به هوش هیجانی نسبت داد. گلمن هوش هیجانی را این گونه تعریف میکند: «هوشی که شامل قابلیتهای زیر باشد: برانگیختن انگیزه در خود، پافشاری در صورت ناکامی، کنترل غرایز و به تأخیر انداختن حس رضایت، تنظیم حالات شخصی و مانع شدن از این که رنج و ناراحتی جلوی تواناییهایی مانند فکر کردن ، اصرار ورزیدن و امید داشتن را بگیرد». چندی بعد گلمن تعریف دیگری از هوش هیجانی ارایه داده و آن را به 25 گونه مختلف از قابلیتهای هوشی تقسیم میکند که در میان آنها اعتماد به نفس خودآگاهی و انگیزه به چشم میخورد (گلمن، 1998).
نتایج بسیاری از تحقیقات حاکی از آن است که هوش هیجانی بیشتر از ضریب هوشی در موفقیت زندگی و تحصیل نقش دارد. همچنین این تحقیقات حاکی از اهمیت وجود هوش هیجانی در محیطهای کاری، کلاسهای درس، بهبود عملکرد در مصاحبهها، کارهای گروهی و مسائل ذهنی است .
با توجه به ماهیت کلاسهای درس که در آن افراد میبایست با یکدیگر همکاری داشته باشند و گاهی نیز تحت فشار و استرس زیادیاند به نظر میرسد هوش هیجانی در این کلاسها اهمیت زیادی دارد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تعیین نقش هوش هیجانی در پیشرفت تحصیلی است . در این مطالعه ، نقش هوش هیجانی در معدل نمرات دانشگاهی بررسی شده است .
اهداف تحقیق
در این تحقیق قصد بر این است که بر روی تعدادی از دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس مختلف شهر چایپاره در سال تحصیلی 1390پرسشنامه رگه فرا خلقی انجام گیرد با این هدف که پاسخی برای سئوالات ذیل باشد:
1- آیا هوش هیجانی بالا و پایین در موفقیت تحصیلی دانشجویان نقش دارد؟
2- آیا میان هوش هیجانی در مردها و زنها تفاوت وجود دارد؟
فرضیههای پژوهشی :
1- بین نمرات هوش هیجانی بالا و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد .
2- بین نمرات هوش هیجانی پایین و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد .
3- هوش هیجانی دختران بیش از پسران است.
4- رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
تعاریف واژهها و اصطلاحات
متغییر مستقل : نمرات هوش هیجانی
متغییر وابسته : پیشرفت تحصیلی
متغییر مزاحم : شرایط محیطی اقتصادی و عوامل فرهنگی
آزمون : آناسازی آزمون روانی را اینگونه تعریف میکند : آزمون روانی وسیلهای است عینی و هنجار شده و برای اندازهگیری نمونهای از رفتار (آناسازی، 1346).
هوش هیجانی: کوششهایی که برای تدوین یک تعریف از هوش به عمل آمده اغلب با مشکل مواجه بوده و به تعریفهای بحث انگیزی منجر شدهاند دلیل این امر آن است که هوش یک مفهوم انتزاعی است در واقع هیچگونه لایة محسوس و عینی وجود ندارد که بتوان آن را جایگاه هوش دانست (کرمی، 1382).
سالوی و میر (1990) هوش هیجانی را اینگونه تعریف کردهاند : توانایی کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران، متمایز کردن آنها و بر اساس این اطلاعات سمت و سو بخشیدن به رفتار و تفکر شخصی. آنها همجنین به منظور ذکر تفاوت میان تواناییهای هوش هیجانی و استعدادها و یا مشخصههای اجتماعی، مدلی با تأکید بر بررسی تواناییهای ذهنی ارایه دادند. هدف اصلی این مدل بررسی استعدادهای ذهنی خاص برای شناختن و نظم بخشیدن به عواطف است .
به گفته آنها ، یک مدل جامع و کامل هوش هیجانی باید برخلاف مدلهای قبلی که فقط بر روی درک و نظم بخشیدن احساسات تأکید داشتند، شامل معیارهایی برای فکر کردن دربارة احساسات هم باشد.
سرانجام، نظریه هوش هیجانی در سال 1995 با چاپ کتاب پر فروش گلمن با نام «هوش هیجانی» به تمام دنیا معرفی شد . از نظر گلمن (1995) هوش هیجانی موضوعی است که از بررسی نتایج چندین تحقیق علمی بر روی هوشهای مؤثر در زندگی انسانی به دست آمده است. بررسی این نتایج حاکی از قابلیتهایی مانند «همدلی» ، «خوش بینی» و «تسلط به نفس» است که پیامدهای مهمی در خانواده، محل کار و دیگر صحنههای زندگی دارند .
بار ـ آن (1997) هوش هیجانی را اینگونه تعریف میکند: «مجموعهای از تواناییها ، قابلیتها و مهارتهای غیر شناختی که بر توانایی شخص در کنار آمدن با مشکلات و فشارهای محیطی تأثیر میگذارد .
هوش هیجانی از نظر او شامل 5 قسمت کلی مهارتها و قابلیت میشود ، ضریب هیجانی درون فردی ، ضریب هیجانی میان فردی، ضریب هیجانی سازگاری ، ضریب هیجانی کنترل استرس و ضریب هیجانی حالت عمومی.
پیشرفت تحصیلی: پیشرفت تحصیلی یعنی موفقیت در یادگیری دروس مدرسهای وقتی فرد در یک موقعیت برنامهریزی با هدفهای مشخص تحصیل قرار میگیرد و در صورتی که بتواند به تمامی هدفهای از پیش تعیین شده برسد، پیشرفت تحصیلی کامل دارد و در صورتی که به برخی از هدفها برسد پیشرفت نسبی کسب کرده است (سیف، 1383).
تعاریف دیگری از پیشرفت تحصیلی:
- مقدار دستیابی دانش آموز به هدفهای تربیتی که معمولاً در حیطة شناختی و در یک موضوع درسی خاص است میباشد ( خوی نژاد، 1374).
- تعیین مقدار یادگیری دانش آموزان در طول یک نیمسال تحصیلی و یکسال تحصیلی که به وسیله یک آزمون در پایان دورة آموزشی اندازهگیری میشود (شعبان سیجانی، 1374).
- مقدار یادگیری آموزشگاهی فرد به صورتی که توسط آزمونهای مختلف دروس مانند: ریاضی، علوم و ... سنجیده میشود (شلویری، 1377).
رایجترین ملاک برای تعیین پیشرفت تحصیلی میانگین نمرات دروس مختلف مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا دارای ثبات و اعتبار بیشتری نسبت به سایر ملاکهاست و دقیقتر پیشرفت تحصیلی را نشان میدهد (فراهانی، 1372).
عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی:
پیشرفت تحصیلی به عوامل متعدد بستگی دارد. تقسیمبندیهای متفاوتی از آن به عمل آمده است در یکی از این تقسیمبندیها تفاوتهای فردی و عوامل مربوط به مدرسه نظام آموزش و پرورش را بعنوان دو مقوله کل از عوامل تأثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی نام میبرد (شلویری، 1377).
در تقسیمبندی دیگر علاوه بر موارد مذکور به شرایط محیطی و اقتصادی، اجتماعی خانواده نیز اشاره شده است (رحیمینژاد، 1372).
حتی بعضی از پژوهشها سهم هر یک از عوامل را درپیشرفت تحصیلی معین کردهاند. بعنوان مثال: سهم توانایی فردی در حدود 25% از واریانس را به خود اختصاص میدهد (فراهانی، 1372).
به طور کلی متغییرهای شناختی مجموعاً 70% وسایر متغییرها از قبیل عوامل محیط اجتماعی و عوامل موقعیتی مجموعاً 30% از واریانس را به خود اختصاص دادهاند (فراهانی، 1372).
به نظر سرلیسک و پروکس متغییرهای غیرشناختی زیر با پیشرفت تحصیلی در سطح دانشگاه مرتبط هستند:
خود پندارنده مثبت، ارزشیابی واقعی از خود، ترجیح اهداف بلند مدت از اطراف کوتاه مدت، دسترسی به افراد ذی نفوذ، تجربة رهبری موفقیت آمیز و خدمت اجتماعی آشکار (سیسختی، 1366).
به طور کلی عوامل مرتبط با پیشرفت تحصیلی عبارتند از:
هوش (رحیمینژاد، 1369)، انگیزش (شلویری، 1377)، خصوصیات شخصیتی (حسینی، 1370)، مکان کنترل (فراهانی، 1372) ، جو عواطفی خانواده (انصاری، 1375).
موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی: خانواده (شلویری، 1377)، روش تدریس و جو عاطفی کلاس (فراهانی، 1372)، احساس موفقیت در امتحان و درس (سیف، 1372؛ انصاری، 1375).
افت تحصیلی: در برابر پیشرفت تحصیلی، موضوع افت تحصیلی قرار دارد که عبارت است از رد شدن، تکرار پایة تحصیلی و ترک تحصیلی (شجاع رضوی، 1374) عوامل مؤثر بر افت تحصیلی زیاد است که تعدادی از آنها عبارت است از: جنسیت و روشهای برخورد با دانش آموزان در کلاس درس، ازدواج در دختران، نامساعد بودن شرایط اقتصادی، عدم علاقه به موضوعات درسی، نوع رشته تحصیلی، مشکلات موجود در درون مدرسه، محتوی دروس، قصور نظام آموزشی در فراهم کردن هدفها و برنامههای مناسب و روشهای آموزشی، مسائل مربوط به رشد، محرومیت محلی و جغرافیایی ، نامناسب بودن معلمان از نظر صلاحیتها و شایستگیهای مورد نظر، نامناسب بودن مقررات و شرایط و فضای مدرسه با نیازها و شرایط اجتماعی و روانی دانش آموزان ، نامناسب بودن روشهای ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ، شرایط نامناسب فرهنگی و اجتماعی ، توزیع نامناسب امکانات آموزشی ، شغل والدین ، تحصیلات والدین ، عوامل ذهنی و روانی هر یک از عوامل مختلف سهم متفاوتی در افت تحصیلی دارند . بعنوان مثال ، عوامل مربوط به نظام آموزشی 86/24% ، خصوصیات معلم 67/16% ، محیط آموزشی 85/11% ، مسائل خانوادگی 85/16% ، عوامل مربوط به اجتماع 68/11% در کاهش بازدهی تحصیلی نقش دارند (یحیوی، 1368).
روشهای اندازهگیری و ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی: برای اندازهگیری میزان یادگیری یا پیشرفت تحصیلی از امتحان استفاده میشود که عبارت است از در اندازهگیری و سنجش تغییرات حاصل در رفتار دانش آموزان با توجه به هدفهای آموزش و پرورش و به منظور هدایت یادگیری آنان (انصاری، 1375).