فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:83
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
دیباچه 2
فصل اول/ وجه تسمیه یزد 4
فصل دوم/ فرهنگ مردم 6
فصل سوم/ جغرافیای یزد 12
فصل چهارم/ فهرست کلی آثار تاریخی 27
فصل پنجم/ صنایع دستی و شیرینیهای یزد 46
فصل ششم/ شهرستانهای استان یزد 55
فرضیه 80
پیشنهاد 82
منابع 83
دیباچه
استان یزد
استان یزد با مساحت 131551 کیلومتر مربع، در قسمت مرکزی فلات ایران قرار دارد و به وسیله استانهای اصفهان، فارس، خراسان (شمالی، رضوی، جنوبی) سمنان و کرمان احاطه شده است. طبق آخرین تقسیمات کشوری در سال 1380 این استان دارای 10 شهرستان، 21شهر، 19 بخش و 51 دهستان می باشد که جمعیتی بالغ بر 900،000 نفر را در خود جای داده است.
استان یزد از نظر پستی و بلندی دارای تنوع است و ارتفاع نقاط مختلف آن از سطح دریای آزاد متفاوت و از حدود 850 در اطراف کویر (ریگ زرین) تا 4075 متر (شیرکوه) تغییر می کند. این استان کویری از نظر آب و هوایی در کوهستان شیر کوه معتدل و در دیگر نواحی گرم و خشک است.
از نظر بافت اجتماعی آنچه در این استان جلب نظر می کند همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان و زردشتیان در کنار یکدیگر می باشد.
یزد شهری مقدس و آفریننده خوبی هاست که همواره به عنوان صاحب یکی از درخشانترین میراث های فرهنگی در ادوار مختلف تاریخی ایران مطرح بوده و یزد اولین شهر خشتی جهان نیز محسوب میگردد. تاکنون بالغ بر 6700 اثر تاریخی شناسایی و بیش از 1017 اثر آن به ثبت ملی رسیده است. از جمله مراکز مذهبی شهر یزد می توان به امامزاده جعفر، امامزاده سید محمد جعفر، شاهزاده فاضل، سید رکن الدین، آرامگاه شهید صدوقی (مسجد روضه محمدیه) و قبور مطهر شهدا (خلدبرین) اشاره نمود.
یکی دیگر از ویژگیهای شهر یزد وجود مراکز علمی همچون دانشگاهها و حوزه علمیه با قدمت چندین ساله آن می باشد. دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، دانشگاه یزد، دانشگاه آزاد اسلامی که هر ساله پذیرای خیل کثیری از جوانان سراسر کشور می باشد.
وجه تسمیه یزد فصل اول
یزد دارالعباده، شهر قنوت و قنوات و قناعت
وجه تسمیه یزد
واژه یزد، نامی است باستانی که ریشه در (یَشت Yast) یا (یَزت Yazt) و (یَسن Yasn) دارد، با مفاهیمی چون ستایش- نیایش- پرستش- ایزد و ...
یکی از فصول پنجگانه اوستا هم به یکی از این نامها یعنی یَشت خوانده شده است.
اما این که کدامیک از عوامل انسانی، محیطی و جغرافیایی بیشتر در نامگذاری آبادیها و شهرها تأثیر داشته، به نظر می رسد عامل انسانی و قومی نخستین و بیشترین تأثیر را برجای نهاده است. شواهد تاریخی نشان می دهد، قومی که در یک سرزمین خالی از سکنه ساکن می شده، نام قوم خود یا رئیس خود یا نام محل سکونت پیشین خودرا بر آن نهاده است، نژاد آریا از همین نمونه است. ظرافتی که در انتخاب این نامها با مفاهیم متعالی وجود دارد- به ویژه در مورد اماکن – از نخستین جاذبه های فرهنگی است که زندگی یک ملّت به آن قوام می یابد و چنین است یزد و آبادیهای آن استان. عبدالحسین آیتی در ((آتشکده یزدان)) روایتی را باز گفته است که گویا شهر باستانی یزد را ((ایساتیس)) می نامیده اند.
کَثَه هم نام دیگری است که بر این ناحیه داده شده بود. شاید مخفّف (کَث یا کَسنویه) باشد. نوشته اند که در زمان اسکندر یزد را ((کَثه)) می نامیدند و آن اولین عمارت و آبادی یزد بودو به زندان ذوالقرنین یا زندان اسکندر شهرت داشت.
اما یزد آخرین نامی است که به ما رسیده که در دوره ساسانیان آن را ((یزدان)) یا ((یزتان)) می گفتندو این واژه ای است که ریشۀ مقدس دینی دارد...))
یزد، دارالعباده
• در پاره ای از متون قدیمی، یزد را دارالعباد یا دارالعباده نیز گفته اند. احمد کاتب (مورخ یزدی در قرن نهم) نوشته است، در سال (504) هجری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به علاءالدوله کالنجار واگذار کرد و آنرا ((دارالعباده)) نامید.
فرهنگ مردم فصل دوم
دین ، زبان ، ادبیات علما و شعرای نامی و ....
سرزمین ایران نه تنها در جریان زمان، حوادث و رخدادهای فراوانی به خود دیده،بلکه به لحاظ جغرافیایی، بوم شناسی و مردم شناسی نیز چشم اندازهای گوناگونی دارد. می دانیم که طبیعت در خوی انسانی و پندارها و تفکرات و گویشها و رسوم و آداب تأثیر می گذارد؛ عواملی مثل سردی و گرمی، خشکی و رطوبت در زندگی آدمی و پدیده های فرهنگی نقش مهمی دارند. ولی جامعۀ انسانی نه تنها امکانات طبیعی اعضای خود را در قالب های مشخصی می ریزد، بلکه محیط طبیعی را به شکلی که موافق وضع خود باشد در می آورد؛ از این رو طبیعتی که انسان را در خود گرفته، طبیعت پاک و دست نخورده نیست؛ طبیعتی است که کم و بیش رنگ انسانی به خود گرفته است. مردمی هم که ساکن مناطق کویری و بیابانی هستند از این تأثیر برکنار نیستند، آنها نیز کیفیت های زیستی خود را ازمحیط گرفته اند ولی هرگز مقهور آن نشده اند و با تحولات طبیعی محیط زیست خود به گونه ای حیرت انگیز سازگار گشته اند.
امروز ذکر کویر در ذهن ها تصویری سراب گونه را جلوه گر می سازد. منطقه ای که شاید زمانی از سر سبزترین نقاط این سرزمین به شمار می رفته، و بسیاری از اسطوره های ایرانی از آن برخاسته، امروز چنان است که گویی هرگز پای انسانی به آن نرسیده است. با وجود این، مردم پشت در پشت در آن زیسته اند و در عصری که دگرگونیهای اجتماعی نیروی سهمگین طبیعت را رام خود می سازد، امیدوارانه چشم به آینده دوخته اند.
بخش وسیعی از مرکز و جنوب شرقی ایران به وسعت تقریبی 000/365 کیلومتر مربع را فلات مرکزی می گویند که سه قسمت مجزا دارد:
دشت کویر، دشت لوت و منطقه جازموریان در جنوب استان کرمان.
دشت کویر قسمت وسیعی از فلات را می پوشاند و استان یزد در انتهای ضلع جنوبی این دشت قرار گرفته است.
مردم یزد، قرنهاست که در کنار این دشت پهناور و خشک و بیابانی به سر برده، با شرایط زیست- محیطی آن هماهنگ و همگام شده اند. همسازی انسان و محیط زیست، خود موجب پیدایی شرایط ویژه ای شده است که هم نمود انسان و هم نمود طبیعت در آن به چشم می خورد. بسیاری از پدیده های فرهنگ و زندگی مردم این دیار زاییده همین شرایط است.
ساختار اقتصادی- اجتماعی، ویژگیهای معماری و شهرسازی، شکل پوشاک و نوع خوراک، خصوصیات ذوقی و اخلاقی، باورها و آداب و رسوم و زبان و فرهنگ مردم، جلوه های گوناگون این تأثیر متقابل اند.