فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:117
فهرست مطالب:
مقدمه 1
چاکراها 8
کریستال کوارتز 18
رنگ سنگها 34
برنامه شفا بخش 42
متعادل ساختن چاکراها 49
برنامه شفابخش کوارتز زرد کم رنگ 57
سنگ ها و چاکراها 58
متعادل ساختن چاکراها 62
الماس 75
الماس هرکیمر 77
اوپال آتش 78
ترمالین 79
رودوکروزیت 86
زمرد 89
سیترین 93
عقیق 95
فیروزه 97
کریستال سنگ 100
منابع 111
چکیده:
من معتقدم که اعتقاد به مذهبی عالمگیر میتواند نیرومند ترین و شرافتمندانه ترین انگیزه تحقیقات علمی وباشد.
آلبرت انیشتین
عصر حاضر عصری نوین است و تحقیق حاضر در تفسیر کلام شکسپیر که میگوید در فاصله میان زمین و آسمانها، ناشناختههای بسیاری برای انسان وجود دارد، کسانی را مورد خطاب قرار میدهد که ورای چارچوب طب سنتی و کلاسیک در جستجوی خود شناسی و شناخت پدیدههای جسمی و عاطفی وجود خویش و انرژیهای موجود در اطراف خود هستند.
هنر شفاگویی از طریق روشهای فیزیکی و متافیزیکی و کریستالهای انرژی درمانی مطمح نظر قرارگرفته، دیدگاههای نوینی برای درک مفاهیم به ما معرفی شدهاند.
مفاهیم ذکر شده در این تحقیق با تعریف تجربیات درمانی و تاریخ تحقیقات علمی در زمینه کریستال های انرژی درمانی و یا هاله انسان ارتباط دارند و تغییرات حوزه انرژی در رابطه با عملکردهای شخصیتی انسان ها و ارتباط آنها با کریستال ها را تشریح میکند.
در این تحقیق چگونگی استفاده از کریستالها و انرژی آنها و خواص تعدادی از سنگها را جمعآوری کردهایم.
این تحقیق برای افرادی که در برابر چنین نظریهای صفحهآرایی نمیکنند حاوی مطالبی غنی جهت آموختن تجربه اندوختن و آزمودن است به آن دسته از افرادی که به نظریات درج شده در این تحقیق اعتراضی دارند توصیه میکنیم پاسخ این پرسش را بیابید، (آیا امکان ندارد که این بینش تازه که فراسوی منطق و آزمودههای تجربی و علمی است، حقیقتی را در خود نهفته داشته باشد.
مقدمه:
به شما می گوید که چگونه می توان انرژی کیهانی را به سمت جشم مادی هدایت کرد تا نیروی شفابخش نهفته در آن فعال شده و موجب آگاهی روحی و معنوی شود. با بکارگیری راهنمایی های این شفا بخش معنوی می توانید با خود برترتان ارتباط برقرار کرده، بر احساسات منفی غلبه کنید، افکار ناخواسته را از خود دور سازید و سرانجام وجود خود را به پیکری از نور مبدل نموده و مستعد خلاقیت نامحدود، قدرت شفابخش و عشق بی قید و شرط شوید.
تا همین اواخر افرادی که در جوامع غربی زندگی می کردند در دام دنیای مادی سه بعدی غالب بر جامعه اسیر بودند. زندگی ها فقط به دور محور شغل، خانواده، دوستان، آسودگی و تفریح می چرخید. با جنبش های کنونی عصر جدید، افراد نسبت به سطح و مرتبة روحی خود حساسیت بیشتری دارند و به ابعاد روحی بالاتری رسیده اند. آنها متوجه شده اند که زندگی چیزی بیشتر از آن چه پنج حس ما درک می کند، است. حالت مادی غالب بر زندگی انسان ها تغییر کرده و بیشتربه صورت یک حالت روحی – معنوی منسجم در آمده است. انرژی های متغیری که به سمت سیارة ما در جریان است، موجب بروز این دگرگونی ها شده است.
سال 1985، نشانة شروع دورة دلو (یازدهمین برج ازبرج های منطقه البروج) بود. مدت ها بود که همه در انتظار عصر روشن بینی و نسل جدید منادیان این عصر بودند. آنها صلح، عشق و تفاهم را برای بشریت پیش گویی کردند. در سال 1987، وحدت و یکپارچگی هماهنگ، نیروهای مترقی ای که باعث عروج و تعالی می شود را به سمت زمین هدایت کرد.
هر چه بیشتر از قرن جدید می گذرد، این انرژی های قدرتمند بیشتر و بیشتر در اختیار ما قرار می گیرند تا با آغوش باز پذیرای این تحول و تکامل باشیم. هم اکنون، درست در همین لحظه، در آستانة آگاهی جدیدی قرار گرفته ایم. پیش رفتن با زمان و هماهنگی با آن نه تنها به ما بلکه به تمام افراد بشر، طبیعت، عالم ملکوت، سکوت برتر و آگاهی گروهی بستگی دارد.
معراج، افزایش ارتعاشات جسم انسان و رسیدن به امواج بالاتر است. برای رسیدن به هدف نهایی و تبدیل شدن به پیکری از نور و معرفت، باید در آگاهی خود تغییراتی به وجود آوریم.
نویسندة این کتاب معتقد است که در عصر حاضر، امواج مثبت و آگاهی بخشی به طرف کرة زمین حدایت می شوند تا تعالی و کمال انسان را میسر سازند. در این راه، مواد معدنی مانند کریستال ها که قدرت جذب و هدایت امواج را دارند، می توانند شرایطی فراهم سازند که این کار آسان تر انجام پذیرد. کریستال ها، ابزاری هستند که می توان از آنها برای درمان بیماری های روحی و روانی، کسب آگاهی و رسیدن به کمال استفاده کرد.
راه کمال و تعالی هر انسانی (مانند اثر انگشت) راهی خاص و منحصر به فرد است و هیچ کس نمی تواند در این راه،راهنما یا دنباله رو فرد دیگری باشد. پس باطن خود را آزاد گذارید و به آن اعتماد کنید تا راه خاص خود را بیابید و برای این کار می توانید از کریستال ها که یکی از نعمت های خداوند هستند، استفاده کنید.
«علمی اندک که عمل می کند، بسیار پر بهاتر از دانشیعظیم است که بیکار مانده.»
امروزه گرایشات رایجی در جامعه وجود دارد که ما را به انرژی حیاتی روح متصل می سازد. کتاب ها، سمینارها، کریستال ها، سنگهای قیمتی (جواهرات)، عصارة گل ها، رایحه درمانی، هومئوپاتی و سایر راهکارهای عصر جدید به ما کمک می کنند تا با خود برترمان ارتباط برقرار کنیم.
ما توان آن را داریم که خود را از شر احساس تنهایی، تناقض، ترس، بی ارزشی و سردرگمی نجات دهیم. ما این فرصت را داریم که خود را تغییر دهیم.
تاریخ سیارة زمین تغییر نمی کند. گذشته عوض نمی شود. دانش لازم در اختیار ما گذاشته شده است تا بر حال و آینده تاثیر گذاریم. ما مسئولیت راهی بیافرینیم که از آن طریق بتوانیم خود و دنیایی را که در آن زندگی می کنیم درک کنیم. ما می توانیم به انرژی های متعالی رخنه کرده و از آن ها بهره مند شویم و از سد احساسات و افکار منفی که در جسممان رسوب کرده است، عبور کنیم. اکنون وقت آن فرا رسیده است که در مراکز شهودی خود را به روی خود برترمان بازکنیم و پذیرای آن باشیم. اسباب این کار مهیا است، انرژی هایی که به درون این سیاره فرستاده می شود معراج و تعالی فردی ما را تسهیل کرده و روح ما را به تمامی هر آن چه که هست، پیوند می دهد.
دایرة تفکرات اغلب افراد، محدود به الگوهای فکری دنیای سه بعدی است. آنها قادر به درک مسائل غیر مادی نیستند. آنها فکرمی کنند چیزی که دیده و شنیده نمی شود و نمی توان آن را احساس کرد، وجود ندارد. با این حال تعداد زیادی نیز وجود دارند که معتقدند باور داشتن همان دیدن است. ما می توانیم وجود ابعاد و ارتعاشات دیگر را حس کنیم. خیلی ها می توانندمیدان انرژی اطراف جسم مادی خود (که کالبدهای هشیار نامیده می شود9 را حس کنند. این انرژی های ناشناخته کاملا به سلامت روحی و جسمی ما بستگی داشته و باآن مطابقت دارند.
انرژی که قطر آن تقریبا ده سانتی متر است، پوست ما را احاطه کرده است. این پیله یا میدان انرژی، کالبد اثیری نامیده می شود و شامل تارهای نازکی است که شباهتی به تار عنکبوت ندارد. این کالبد محفظه ای است که انرژی های کالبدهای ذهنی و احساسی را به طرف خود جلب کرده و در خود نگاه می دارد تا بعدا آنها را در جسم مادی ما آزاد سازد. این کالبد مانند اسفنج عمل می کند و می تواند افکار مثبت و عاشقانه یا منفی و بیمار گونه را از خود رها سازد.
قطراین کالبد که در اطراف کالبد اثیری قرار دارد، تقریبا پانزده سانتی متر است و ترس، شهامت، عشق، تنفر، غم، شادی و احساسات دیگر را در خود ذخیره می سازد. هنگامی که مسئله ای در زندگیباعث شود که این احساسات مهار شده آزاد گردد، انرژی این احساسات در داخل کالبد اثیری به جریان در می آید و از این طریق به درون کالبد مادی راه می یابد.
قطر کالبد ذهنی تقریبا پانزده سانتی متر است و بعد از کالبد احساسی قرار گرفته است. این کالبد شامل هوش، کنترل نفس، قضاوت، شفقت، درک، قدرت تخیل، حس تشخیص درست و غلط و خلاقیت است. مانند کالبد قبلی، شواهد نشان می دهند که هر گونه تحریک این کالبد منجر به بروز نشانه هایی در کالبد مادی می گردد.
کالبدهای لطیف: اثیری، احساسی، ذهنی
کالبد مادی سنگین ترین جسم است. این کالبد رامی توان دید و آن را احساس کرد. این کالبد آخرین کالبدی است که نسبت به هر احساس یا تفکری واکنش نشان می دهد. ممکناست سالها طول بکشد تا بیماری عملا از صافی کالبدهای احساسی و ذهنی رد شود.
کالبدهای لطیف، هالة انسان را می سازند. هاله، میدان انرژی است که حالات کالبدها را منتشر می سازد. این هاله می تواند به وسعت تقریبا یک متر یا مثل هالة بودا به وسعت چهارمحلة شهر باشد. هر چه انسان از نظر روحی و معنوی کامل تر شود، هالة او درخشان تر و وسیع تر می شود.
تمام مدت، افکار ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه ما در هاله حضور دارند و به آن داخل یا از آن خارج می شوند. ضمیر ناخودآگاه تا وقتی که از تمایلات ضمیر آگاه صحبتنشود نمیداند که ضمیر آگاه چه می خواهد. به همین صورت ضمیر آگاه نیز نمی داند که ضمیر ناخودآگاه چه چیزی را در خود پنهان کرده است. فقط هنگامی که ضمیر آگاه و ناخودآگاه، مانند دو شریک با هم کار کنند، ارتباطی موزون و هماهنگ به وجود می آید.
در میدان هالة ما یک گروه سه نفرة شگفت انگیز وجود دارد: روح، شخصیت و منیت. آنها را نمی توان دید و فقط می توان آنها را تجربه و تعریف کرد. هنگامی که این سه، جداگانه عمل می کنند، انسان احساس می کند که با خود، دیگران و زندگی، ناسازگار و ناهماهنگ است. بخشی از فرآیند رسیدن به معراج ترکیب انرژی های این سه حالت وجودی است تا آنها به وحدتی هماهنگ برسند.
سه تا خودش یک جمعت است. برای متحد ساختن اینسه، نخست باید متوجه شویمکه روح، شخصیت و منیت چگونه بر وجود هر یک از ما اثر می گذارند.
چاکراها نقش مهمی در معراج دارند. به وسیلة آنها می توان روح را شناخت و تعریف کرد. چاکرای کاملا باز، ما را به نیروهای کیهانی و اوج آگاهی مربوط می سازد. چاکراها مراکز انرژی هستند که در قسمت های خاصی از جسم منبسط و منقبض می شوند. چاکراها مانند قیفی هستند که انرژی از طریق آن وارد جسم می شود.
دوازه چاکرا کافیست. هفت چاکرای اول مربوط به جسم هستند. آنها چاکراهای پایه، طحال، شبکة خورشیدی، قلب،گلو، چشم سوم و تاج هستند.
پنج چاکرای دیگر قوی ترین مراکز انرژی های متعالی معراج هستند. برای این دسته از نیروهای جدید، مراکز مختلفی با اسامی گوناگون ذکر می شود. در این کتاب آنها را سطوح آگاهی ذهنی برتر، احساسی برتر، ماورای روح، حاکم و خالق (من هستم) می نامیم. همة دوازده چاکرا عمل خاصی را انجام می دهند و به یکدیگر وابسته اند و خصوصیات رنگی منحصر به فردی دارند و مناطقی در آنها وجود دارد که با شرایط روحی و جسمی مرتبط است.