فرمت word
چکیده
مقالهی حاضر به بررسی رابطه بین هوش عاطفی و یادگیری سازمانی ادارات آموزش و پرورش نواحی 1 و2 شهر خرم آباد در سال2011 پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش نواحی یک و دو خرم آباد که جمعاً تعداد 100 نفر می باشند. با استفاده از جدول مورگان تعداد80 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. روش نمونهگیری تصادفی ساده بوده است. برای گردآوری داده ها از دو نوع پرسشنامه به ترتیب پرسشنامه استاندارد هوش عاطفی (Siberia shirnk)[1] (28سئوال) و پرسشنامه یادگیری سازمانی محقق ساخته (25 سئوالی)که پایایی آنها به ترتیب 84% و 94% محاسبه گردید.
در این پژوهش 5 فرضیه با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد آزمون قرار گرفت و نتایج به دست آمده نشان داد بین هوش عاطفی و مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی 1 و 2 رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته است. همچنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان 4 مؤلفه هوش عاطفی ، دو مؤلفه آن یعنی آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط، پیش بینی کنندههای مناسبی برای یادگیری سازمانی کارکنان هستند. از لحاظ رتبه بندی نیز مدیریت روابط بیشترین تاثیر را روی یادگیری سازمانی کارکنان داشته است.
کلید واژه ها : هوش هیجانی[2] ، یادگیری سازمانی[3] ، کارکنان[4] ، آموزش و پرورش[5]
[1] - Siberia shirnk
[2] - Emotional intelligence
[3] - Organization learning
[4] - Staffs
[5] - Education