دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستم به کمک راهکار های جذاب نظم و انضباط را در محیط مدرسه در دانش آموزان نهادینه سازم بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات27
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد
چکیده
همه مدیران و دبیران دوست دارند که مدرسه ای منظم، مرتب، آرام و همراه با ادب و احترام داشته باشند، اما، متأسفانه به علت نداشتن نگرش ها و بکار نگرفتن روش های مناسب، آن گونه که باید موفق نیستند. دلیل اصلی آن این است که نگرش آن ها، شاید یک نگرش تربیتی و مبتنی بر رفتار شناسی نبوده و بدون درک علت می خواهند ظاهر رفتار افراد را اصلاح کنند. نگرش قدیمی مبصر مآبانه و انضباط مدار که از دانش آموزان می خواست موی سر و ناخن ها خود را کوتاه کنند، در یک صف راه بروند و با روش های متحدالشکلی و بدون چون و چرا عمل کنند، در آموزش و پرورش فعلی جهان کاربرد موفقیت آمیزی ندارند. اکنون مجموعه ی درک و اطلاعات دانش آموزان با مجموعه ی درک و اطلاعات دانش آموزان پنجاه سال قبل قابل مقایسه نیست و ما به عنوان مدیر یا دبیر نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم. آموزش و پرورش جدید صحنه ای از یادگیری های متقابل از همه رسانه ها، افراد و تأثیرات فرهنگی همه جوامع است. خیلی از دانش آموزان از کوچک ترین وقایع جهان و محیط قبل از دبیران و مدیران خود آگاه می شوند و انتظارات خاصی از آن ها دارند. در چنین شرایطی، تغییر و اصلاح رفتار تابع درک عمیق علل رفتار است. به همین دلیل برای برقراری انضباط و اصلاح رفتار باید دبیران و مدیران اصول رفتار شناسی و برقراری انضباط را درک و نگرش های درست و عالمانه ای نسبت به آن داشته باشند تا در کارهای پرورشی خود موفق باشند. اینجانب …. در اقدام پژوهی فوق تلاش نموده ام تا نظم و انضباط را در … بخصوص در حیطه کاری خودم و کارگاه برقرار ساخته و راهکار های آن را در اختیار همکاران گرامی قرار دهم.
توصیف وضع موجود
اینجانب …. هستم و مدت … سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش دارم. در سال تحصیلی اخیر نکته ای که توجه مرا به خود جلب نمود بی انضباطی تعدادی از دانش آموزان در … بود وبا توجه به شواهدی که داشته ام مسئله مورد نظرم که مشکل اخلاقی و انضباطی دانش آموزان به قرار زیر بود: 1- در روزهای آغازین سال تحصیلی متوجه برخی بی انضباطی و بی انگیزگی هایی از جانب تعداد کثیری از دانش آموزان شدم به حدی که این مسئله نوعی گریز و بیزاری از این دانش آموزان به من القا کرد. اما بعد از دو سه روز از سال تحصیلی متوجه شدم که دانش آموزان کمی آرامتر و متمایل تر به مدرسه شده اند و کمی جو مدرسه رو به دوستی پیش می رود و به این نتیجه رسیدم که می توان از در دوستی با ایشان وارد شد و برای مثال یک مرتبه یکی از آنها علیرغم قوانین مدرسه موبایل به کارگاه آورده بود که من علیرغم متوجه شدن چشم پوشی کردم و اگرچه شاید این کار من از نظر اولیای مدرسه جالب و صحیح نبود اما مرا در جلب اعتماد و دوستی بیشتر با ایشان یاری و آنها را آرام تر کرد و متوجه شدم با مصالحت و دوستی می توان تا حدی مسئله را حل کرد ولی چگونه؟ 2- طی چند ماه متوجه شدم که از طرف هنر آموزان ، همکاران و عوامل اجرایی و دفتر هنرستان هم به شدت از این کلاس انتقاد می شود و کارهایی را که دانش آموزان انجام می دهند خلاف مقررات مدرسه است مثل همان مسئله موبایل که ذکر شد. و همه همکاران یکصدا می گفتند فلان و . . . ولی هیچ کس در صدد اصلاح وضعیت نابهنجار بر نمی آمد. 3- از جمله کارهایی که دانش آموزان داخل کارگاه انجام می دادند که جو کارگاه را به هم می ریخت و باعث آزار من می شد 1- همواره داخل کارگاه ابراز خستگی و بی حوصلگی و بی علاقگی به درس می کردند و با گفتن «خسته نباشید» و «آقا بس است» و «خسته شدیم» و . . . می خواستند کارگاه را به مسائل غیر از مسئله درس بکشانند. گاهی هنر آموزان می گفتند که عده ای بدون اجازه از جا بلند می شوند. راه می افتند و نزد دوستان خود می روند و خوراک می خوردند . در این زمینه چندین بار با ایشان برخورد کردم ولی نمی دانستم چه کنم تا جلو این بی نظمی ها را بگیرم و وضع را بهبود بخشم تا اینکه: پس از مدتی تصمیم گرفتم کاری را در زمینه حل مشکل کارگاه انجام دهم و برای این کار ابتدا از وضعیت نامطلوب کارگاه و جهت مستندسازی عکس هایی تهیه کردم و دیگر اینکه پرسشنامه هایی را به دانش آموزان ارائه دادم که متأسفانه بی انگیزگی و بی علاقگی در حل این سؤالات حتی در بین ایشان موج می زد. متأسفانه نمونه این پرسشنامه موجود نیست. قدم بعدی گرفتن یک آزمون کوتاه در زمان وضعیت نامطلوب بود که از یکی از هنر آموزان خواستم آزمون فوق را برگزار نماید و در زمان انجام این آزمون مذکور حاضر شدم .یکی از دانش آموزان با بهانه بیماری بعد از پخش شدن سؤالات پرسشنامه خود را با گستاخی روی میز گذاشت و گفت: من امتحان نمی دهم. وقتی چرایی کارش را جویا شدم با بی تفاوتی شانه ها را بالا انداخت و گفت: بیمار بودم (تمارض) و یکی دیگر از آنها گفت درس نخوانده و باز امتحان نداد و دیگران هم که نشسته بودند و مثلاٌ امتحان می دادند شروع به تقلب کردند خواستم آنها را از هم جدا کنم که با عکس العمل مواجه شدم که برخواستند، قهر کرده و برگ خود را روی میز گذاشتند و رفتند و گفتند امتحان نمی دهند. اینگونه مسائل مرا بر آن داشت تا در رفع مشکل با همکارانم در صدد حل مشکل برآیم. و اینگونه شروع کردم: