دانلود پایان نامه ارشد رشته ادبیات شرح پنجاه غزل از صائب تبریزی 3090 – 3041 با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 396
دانلود پایان نامه آماده
چکیده:
شعر گستردة فارسی والاترین میراث فرهنگی ایران است. در طول سالیان متمادی اهل تحقیق و ادب بسیاری متفکرانه و هوشمندانه به تحقیق و تفحصّ و نقد آثار شاعران پرداخته اند و در این مورد بسیاری از مشکلات و دشواریها را نیز آسان کرده اند.باید اذعان کرد که در میان تمام شاعران، اشعار صائب به دلیل نوآوری و ایجاد سبکی نو در جایگاه خاصی قرار دارد و نیازمند تأمّل بسیار است. من نیز بر آن شدم با انتخاب این موضوع به عنوان پایان نامه، با تجسّسی کوتاه و اجمالی در اشعار صائب به قطره ای از دریای بیکران و عمیق وی یابم.هرچند می دانم که می توانم شمّه ای از آن دریای بیکران را فقط استشمام نمایم ولی:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
از آنجا که ابیات غزل خصوصاً در سبک هندی انسجام معنایی و پیوستگی طولی ملموسی ندارد و در واقع هنر سبک هندی نیز همین خصیصه است، این گزیده مشتمل بر پنجاه غزل بر پایة نسخة استاد محمد قهرمان به صورت بیت به بیت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است و به تشویق و راهنمایی های ارزندة اساتید گرانقدر و ادب پرور به صورت مجموعة حاضر درآمد.
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: کلیات
1-1. هدف
1-2. پیشینة تحقیق
1-3. روش کار تحقیق
فصل دوم: شرح غزل ها
غزل 3041: مـرا آن روز از آییـنة دل زنگ برخـیزد
غزل 3042: به عزم رقص چون سرو قبا پوش تو برخیزد
غزل 3043: نشد از دل غبار از شیشه و پیمانه برخیزد
غزل 3044: کجا تدبیر پیران کهنسال از جوان خیزد؟
غزل 3045: کجا بی باده زنگ از خاطر اندوهگین خیزد؟
غزل 3046: ز رخسار تو رنگ از گلشن ایجاد می خیزد
غزل 3047: مرا از دل ز قرب خطّ دلبر دود می خیزد
غزل 3048: زسوز دل مرا از چشم گریان دود می خیزد
غزل 3049: مرا اسباب عشرت از دل دیوانه می خیزد
غزل 3050: دل هرکس به تعظیم سخن از جـا نمـی خیزد
غزل 3051: ز دل زنگ ملال از باده احمر نمی خیزد
غزل 3052: غبار غم به می از جان غم پرور نمی خیزد
غزل 3053: که می نالد که آه از جان شیدا برنمی خیزد؟
غزل 3054: سیاهی از دل چون گلخن ما برنمی خیزد
غزل 3055: غبار من ز سیل نوبهاران برنمی خیزد
غزل 3056: به کشت خشمگینان آتش از ابر بلا ریزد
غزل 3057: ترا از ساده لوحی هر که گل در پیرهن ریزد
غزل 3058: گل اندامی که در پیراهن من خار می ریزد
غزل 3059: به مستی بی طلب بوس از دهان یار می ریزد
غزل 3060: مسلسل حرف از آن مژگان خوش تقریر می ریزد
غزل 3061: کجا خون مرا آن ساقی طنّاز می ریزد؟
غزل 3062: غمی هردم به دل از سینة صد چاک می ریزد
غزل 3063: زیاد آن ستمگر از رخ من رنگ می ریزد
غزل 3064: اگر در دام او اشکی دل دیوانه می ریزد
غزل 3065: به دلهای فگار آن لعل روشن گوهر آویزد
غزل 3066: هلال عید از گردون زنگاری هویدا شد
غزل 3067: ز پیری حرص دنیا نفس طامع را دو بالا شد
غزل 3068: فروغ حسن یار از چهرة گلزار پیدا شد
غزل 3069: ز روی لاله رنگت آب رونق از چمنها شد
غزل 3070: اگر ناقص به روشن گوهری واصل تواند شد
غزل 3071: حجاب آسمان که مانع ما می تواند شد؟
غزل 3072: که ساکن در دل ویرانة ما می تواند شد؟
غزل 3073: از اکسیر قناعت خاک شکّر می تواند شد
غزل 3074: که با قدّ دوتا از مرگ غافل می تواند شد؟
غزل 3075: چنین گر آتشین از باده آن رخسار خواهد شد
غزل 3076: به این عنوان اگر روی تو آتشناک خواهد شد
غزل 3077: گل از نشو و نما گر این چنین برجسته خواهد شد
غزل 3078: نصیب از نعمت بسیار دیگرگون نخواهد شد
غزل 3079: ز نور عارضش هر ذره ای خورشید منظر شد
غزل 3080: به دل باشد گران چشمی که بی اشک دمادم شد
غزل 3081: نگار نوخطی رام نگاه صید بندم شد
غزل 3082: رگ جانها به هم پیوسته شد زلف پریشان شد
غزل 3083: ز خط رویش چراغ دیدة شب زنده داران شد
غزل 3084: دل تاریک من روشن ز فیض صبحگاهی شد
غزل 3085: ز دل طرفی نبستی در جهان گل چه خواهی شد؟
غزل 3086: بهار نوجوانی رفت، کی دیوانه خواهی شد؟
غزل 3087: اگر از خال لب مهر دهان من نخواهی شد
غزل 3088: گریبان چاکی عشّاق از ذوق فنا باشد
غزل 3089: بهشت و دوزخ ما هجر و وصل آن پسر باشد
غزل 3090: غرور نوخطان افزون ز خوبان دگر باشد
فهرست اعلام
فهرست آیات و احادیث
فهرست منابع و مأخذ
چکیدة انگلیسی