فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:58
فهرست مطالب
فصل اول
۱-۱- مقدمه :
۲-۱-۱- بیان مسئله
۳-۱- ۱- اهمیت موضوع
اهداف تحقیق
الف : هدف کلی
ب : هدف جزئی
فصل دوم
مروری بر تحقیقات پیشین
پیشینه داخلی :
فصل سوم
۱-۳- مروری بر نظریات :
۱-۱-۳- نظریه فمنیستی دردوان معاصر :
۲-۱-۳- ویل دورانت :
۳-۱-۳- دیدگاه جامعه شناسی درباره حیای زن:
۴-۱-۳- لمبروز:
۵-۱-۳-مطهری :
۶-۱-۳- وست کوت :
فلسفه وحکمت وجوب پوشش و حجاب برای زنان
۷-۱-۳- کتاب چهره عریان زن عرب می نویسد :
۸-۱-۳- دیدگاه زیست شناسی وروان شناسی درباره حیای زن :
۹-۱-۳- دیدگاه اسلام درباره حیای زن :
۱۰-۱-۳- امام خمینی (ره)
۱۱-۱-۳- نظریه فمنیستی
۱۲-۱-۳- نظریه جامعه پذیری :
۲-۳- چارچوب نظری
فصل چهارم :
روش شناسی تحقیق
۱-۴- روش تحقیق :
۲-۴- تکنیک های تحقیق :
۳-۴- جامعه آماری
۳-۴- نمونه آماری
۵-۴- حجم نمونه
۶-۴- تعریف عملیاتی مفاهیم ومتغیرها
۱۵-۶- ۴- پایایی: (Riabiliy)
فصل پنجم
تجزیه و تحلیل داده ها
۱-۵: آمار توصیفی
۲-۵: آمار استنباطی
۱۹ فرضیه
فصل ششم
۱-۶: بحث و نتیجه گیری
منابع
پرسشنامه
فصل اول
1-1- مقدمه :
زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه نقش بسیار مهمی درایجاد وگسترش عفت وپاکدامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارد .عفت وحیای زن که یکی از مهمترین عوامل حفظ وبقای عفت عمومی است . نه تنها در تمام ادیان ومذاهب الهی مورد تاکید قرار گرفته ، بلکه عقول وافکار بشری نیز ان را مورد تائید قرار داده اند .
پوشش وحیا دو مقوله جدایی ناپذیرند . زیرا تا جلوه ای از حیا درزنی وجود نداشته باشد ، پوشش را هم به طور کامل رعایت نخواهد کرد . زنان با حیا کسانی هستند که با پوشش کامل از نمایش دا دن موی سر وزینت های خود شرم دارند .
پوشش وعفاف از آن جهت که یک امر فطری است وبرای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد ، در ادیان ومذاهب الهی دارای جایگاه خاصی است ، تمام ادیان آسمانی ، حجاب و پوشش را بر زن واجب و لازم شمرده اند وجامعه ودستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است . براساس اصل لزوم هماهنگی و تناسب آفرینش و قانونگذاری ، خداوند لباس وپوشاک را درلابلای نعمت های بیکرانش به بشر ارزانی داشت واشتیاق درونی زنان به « حجاب » را با تشریع قانون پوشش مستحکم ساخت تا گوهر هستی « زن » درصدف پوشش صیانت گردد و جامعه از فرو افتادن در گرداب فساد وتباهی نجات یابد و بدوت تردید جهان بینی و انسان شناسی هر فرهنگ ومکتب ، نقش اساسی ومهمی درانتخاب نوع وکیفیت پوشش دارد .
از آن جا که پایه واساس صفات عالی و رفتار انسان ، تنها ایمان دینی وتوحیدی است ، تاثیر بی بند وباری های اجتماعی همانند خودنمایی وبد حجابی زنان جامعه که بسیاری از آنها در حقیقت بی حجابی است ، درتضعیف و سقوط عفت واخلاق نیکو امری بدیهی وروشن است ، چرا که چشم وگوش وسایر اعضا پل ارتباطی روح ما با جهان بیرون از ماست واین یک واقعیت است که : « هرچه دیده بیند دل کند یاد » . به همین دلیل وقتی در جامعه امور مربوط به عفاف وحیا رعایت نشود وفضای معنوی جای خود را به فضای خودنمایی وشعله ور ساختن غرایز شهوانی بدهد وبذر شهوت را در دل های جوانان ونوجوانان برویاند ، فکر افراد جامه به ویژه جوانان بدون همسر ، از امور حیاتی وارزشی به سمت شهوات کشیده می شود واز خدای خود که همواره حاضر وناظر بر اعمال نیک وبد است ، غافل می مانند وزندگی موقت دنیا را برزندگانی حقیقی که آخرت است مقدم می دارند وبه وادی وحشتناک روابط غیر انسانی وغیر اخلاقی وشهوات نامشروع کشیده
می شوند.
بدین طریق یگانه اساس و مبنای فضایل انسانی – ایمان به خدا و قیامت – به دست فراموشی سپرده می شود ودرنتیجه خطرات بزرگی فرد وجامعه را تهدید خواهد کرد : صفات پسندیده جای خود را به صفات رذیله وناپسند می دهد با اعمال و رفتار ناشایست همانند ظلم ، جنایت ، خیانت ، خشونت ، فساد ، بزهکاری ، نامنی و آدم ربایی ، به ویژه ربودن دختران در جامعه افزایش می یابد ، استعداد اخلاقی وفضیلت خواهی فرزندان شکوفا نگشته وچه بسا از بین می رود و رفتارهای ناسازگارانه وبزهکارانه در آنان ایجاد می شود .
بنابراین ، حجاب به معنای پوشش اسلامی بانوان ، دارای دو بعد ایجابی وسلبی است ، بعد ایجابی آن ، وجوب پوشش بدن وبعد سلبی آن ، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است ؛ واین دو بعد باید درکنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود ؛ گاهی ممکن است بعد اول باشد ، ولی بعد دوم نباشد ، دراین صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است .( مسئله حجاب , مطهری )
2-1-1- بیان مسئله
بدون شک درعصر ما که بعضی نام آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی گذارده اند وافراد غربزده ، بی بند و باری زنان را جزئی از آزادی او می دانند سخن از حجاب گفتن برای این دسته ناخوشایند وگاه افسانه ای است متعلق به زمانهای گذشته ! ولی مفساد بی حساب ومشکلات وگرفتاریهای روزافزونی که از این آزادیهای بی قید وشرط به وجود آمده سبب شده که تدریجا گوش شنوایی برای این سخن پیدا شود .
البته در محیطهای اسلامی ومذهبی ، مخصوصا در محیط ایران بعد از انقلاب اسلامی ، بسیاری از مسایل حل شده ، وبه بسیاری از این سوالات عملا پاسخ کافی وقانع کننده داده است .
فلسفه حجاب چیز مکتوم وپنهانی نیست زیرا :
1- برهنگی زنان که طبعا پیامدهایی همچون آرایش وعشوه گری وامثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را دریک تحریک دایم قرار می دهد تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهای بیمارگونه عصبی وگاه سرچشمه امراض درونی می گردد ، مگر اعصاب انسان چقدر می تواند با هیجان بر خودحمل کند ؟ مگر همه پزشکان روانی نمی گویند هیجان مستمر عامل بیماری است؟ اسلامی می خواهد مردان وزنان مسلمان روحی آرام واعصابی سالم و چشم وگوشی پاک داشه باشند .
2- آمارهای قطعی ومستند نشان می دهد که با افزایش برهنگی درجهان طلاق واز هم گسیختگی زندگی زناشویی دردنیا به طور مداوم بالا رفته است . درمحیطی که حجاب است ( وشرایط دیگر اسلامی رعایت می شود ) دو همسر تعلق به یکدیگر دارند . واحساساتشان وعشق وعواطفشان مخصوص یکدیگر است . ولی در « بازار آزاد بی فرهنگی » که عملا زنان به صورت کالای مشترکی در آمده اند دیگر قداست پیمان زناشویی مفهومی نمی تواند داشته باشد وخانواده ها همچون تار عنکبوت به سرعت متلاشی می شود .
دشمنان اسلام از هر دری وارد شدند تا انقلاب اسلامی را نابود کنند ولی هرگز نتوانستند . امروزه استکبار جهانی با ترویج فاسد وبد حجابی وسرگرم کردن جوانان به ماهواره ومدپرستی و... زمینه های لازم برای گرایش به مظاهر مبتذل غرب را ایجاد کرده تا به تدریج ایران اسلامی را از درون نابود کنند .یک زن مسلمان بارعایت حجاب خویش علاوه بر اطلاعت از حکم الهی ، با فرهنگ مبتذل غربی مبارزه می کنند واین ، تنها روزنه امید استکبار جهانی – بردگی فرهنگی – را به کلی از بین می برند .( مجموعه آثار، آیت الله شهید مرتضى مطهرى، جلد 19)