فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:22
فهرست مطالب:
ورزش ، بزهکاری و انحراف اجتماعی 1
رهیافت نخست : جبران و ارضای نیازهای روانی – اجتماعی 2
رهیافت دوم : اصلاح و تربیت 3
علل و عوامل موثر در بزهکاری : 5
طبقه اقتصادی: 5
روابط والدین و نوجوان 6
افزایش احتمال بزهکاری در خانوادههایی وجود دارد که : 6
نقش ورزش در کاهش بزهکاری 8
علل بزهکاری نوجوانان 9
مطالعات آماری 13
منابع : 22
ورزش ، بزهکاری و انحراف اجتماعی
از موضوعاتی که توجه پزوهشگران در عرصه تربیت بدنی و ورزش را به خود جلب کرده علاقه آشکاری است که بزهکاران به ورزش نشان می دهند، و این گونه تفسیر شده است که ورزش برای افراد نمودی اجتماعی به شمار میآید که آنان را در میان طبقات و گروه های جامعه متمایز میسازد. تعدد نمونه ها و موارد بزهکاران سرآمد در ورزش کار را به آنجا رسانده که " لوشن " ناچار شده است بگوید شرکت در ورزش ضرورتا به معنای آن نیست که فرد شرکت کننده به خرده فرهنگ بزهکاران نسبت داده شود
از زاویهای دیگر ، کارشناسان تربیت بدنی یادآور شدهاند که علت رفتار بزهکارانه و انحراف اجتماعی برخی افراد در حقیقت در اختیار نداشتن فرصتهای مناسب برای آموزش ورزش و اجرای گیمها به شیوهای پذیرفته شده میباشد، زیرا بخش عمدهای از آموزش اجتماعی اساسی فرد عادی و جلوگیری از بروز انحراف رفتاری یا اجتماعی در او میتواند از طریق اجرای جهت یافته و مراقبت شده بازیهای ورزشی ، تحت یک رهبری آگاه و شایسته صورت گیرد . علاوه بر این ، چنین بازیهایی میتواند گسستگیها و روابط شکننده میان نوجوانان در نقاط مختلف شهری را بزداید و تیم های ورزشی و فعالیت های رقابت آمیز ورزشی را بر جای بنشاند.
رابطه ورزش با بزهکاری زمینه ای است که هنوز نیازمند تحقیقات و پژوهشهای پیگیری است تا ماهیت این رابطه روشن شود و ابعاد و عوامل موثر در آن شناسایی گردد، اما بطور خلاصه میتوان گفت دست کم دو رهیافت وجود دارد که به فهم رابطه میان ورزش و بزهکاری کمک میکنند :
رهیافت نخست : جبران و ارضای نیازهای روانی – اجتماعی
فعالیت های ورزشی ، بهویژه ورزشهای رزمی ، موضوعی است که شمار زیادی از نوجوانان بزهکار به آنها توجه و علاقه نشان میدهند، زیرا این گونه فعالیتها تواناییهای بدنی بزهکار را تقویت میکند و از این جهت باعث خود شکوفایی یا "تحقق ذات " او میشود ، جایگاه متمایزی در میان همگنانش به او میدهد ، عوامل محرومیتی را که با آنها روبرو است و از آنها رنج میبرد به اندازه کافی جبران میکند ، و افزون بر اینها ، فرصتهایی برای تحرک اجتماعی در اختیار بزهکار برتر ورزشی می نهد.
وینبرگ و آروند ، ١٩٥٢ ، به پناه بردن بزهکار به بوکس به عنوان نمادی از جبران و فرصتی برای تحرک اجتماعی و رسیدن به مرحله بوکس حرفهای اشاره کردهاند. پراکندگی بزهکارانی که به انواع معینی از فعالیتهای ورزشی میپردازند ، در میان باند ها و دستههای جوان به همین عامل نسبت داده میشود.
کوهن ، در سال ١٩٧٢ به ظهور موجهای انحراف جوانان حرفهای یا بزهکار ، نظیر مودها و روکرها ، در دهه شصت اشاره کرده است . اعضای این باندهای جوان شیفته موتورسواری بودند، و لباسهای چرمی غیر معمول و مزین به دگمهها و قطعات فلزی میپوشیدند و در کوی و برزنهای محله خود رعب و وحشت ایجاد میکردند. چنانکه جدیدا نیز شاهد ظهور جوانان پانک ، و سر تراشیدهها در انگلستان هستیم. در گزارش هاریگتون ، ١٩٦٨ ، اشاره شده است که اعمال و رفتار جوانان تشویقگر و هوادار تیمهای فوتبال بیانگر وجود رفتارهایی نابهنجار و بلکه در بسیاری اوقات منحرف ،کمداشت ثبات عاطفی ، و ناهشیاری میباشد.