تعداد صفحات : 224
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
4-1: صرف فعل کمکی "بود" در وجه اخباری و التزامی 137
4-2: عنصر تصریفی مطابقت در زبان فارسی نوشتاری معیار 144
4-3: عنصر تصریفی مطابقت در زبان فارسی گفتاری معیار 145
4-4: وندهای تصریفی زبان فارسی معیار که به ستاکهای سادة فعلی می پیوندند 148
4-5: تلفیق انواع وند افزایی تصریفی و ستاکهای سادة فعلی در زبان فارسی معیار 149
4-6: نشانداری معنایی در وندافزایی تصریفی 155
4-7: بسامد پیشوندهای فعلی 189
4-8: بسامد پسوندهای اشتقاقی ستاک حال 199
4-9: بسامد پسوندهای اشتقاقی ستاک گذشته 200
4-10: تعداد وندهای اشتقاقی ستاکهای سادة فعلی 201
4-11: تعداد مشتقات وندهای اشتقاقی فعلی 201
4-12: تلفیق انواع وندافزایی اشتقاقی و ستاکهای سادة فعلی در زبان فارسی معیار 202
5-1: درصد کاربرد وندافزایی اشتقاقی و تصریفی در گونه های زبان فارسی معیار 234
پیش گفتار
در میان ابزارهای ارتباطی بشر، زبان به عنوان مؤثرترین و آسانترین ابزار و در عین حال پیچیدهترین پدیدهٴ ارتباطی در قالب قواعد و اصولی خاص به منظور بیان اندیشهها به تلفظ در میآید. واژههای مختلف با استفاده از قواعد زبانی به یکدیگر می پیوندند و مفاهیم و اندیشهها را منتقل میکنند.
حال اگر برخی از واژههای لازم برای بیان مفاهیم در زبانی موجود نباشند، نمی توان فقط به وامگیری آنها از زبانهای بیگانه متوسل شد؛ این شیوه زمانی مناسب است که چاره ای جز آن نباشد. در بسیاری از موارد با استفاده از عناصر موجود در زبان، حتی گاهی با احیاء عناصر متروک و مرده میتوان نیاز زبانی را برای انتقال مفاهیم برآورده ساخت و این مهم جز با کسب آگاهی از عناصر موجود در زبان امکانپذیر نمیباشد. علمی که بیش از همه در این زمینه به کار میآید، ساختواژه است. در چارچوب این علم، طی فرایند وندافزایی ، عناصر زبانی از جمله ستاکهای فعلی با عناصر دیگری که آنها را وند مینامیم، ترکیب میشوند و واژهای را میسازند و یا میپردازند.
1ـ2ـ تعریف موضوع
زبان ابزار بیان و انتقال مفاهیم و اندیشه های افراد بشر است. هر چقدر این ابزار، غنی تر و منظمتر باشد، مفاهیم و اندیشه ها صحیحتر و آسانتر منتقل میشوند. زبان، این پدیدهٴ اجتماعی ِ بدیهی و در عین حال پیچیده، همراه با دیگر تحولات جامعه دچار تغییر میشود. در دنیای امروز با گسترش تکنولوژی و پیشرفت و تحول علوم مختلف، برای بیان و توصیف مفاهیم نیاز به ساختن و پرداختن واژه ها بیش از پیش احساس میشود. در چنین موقعیتی بهتر مینماید که هر زبانی به جای وام گیری و جایگزینی واژه های بیگانه و تأثیر پذیری از زبانهای دیگر و در نتیجة آن فراموشی واژه های بومی، استعدادهای درونی خود را بروز دهد و با به کارگیری علم ساختواژه ،از طبیعی ترین فرایندهای ساخت و پرداخت واژه ها در زبان خود، یعنی اشتقاق (وندافزایی اشتقاقی )و تصریف (وندافزایی تصریفی) سود بجوید. مادهٴ اصلی اشتقاق و تصریف در اکثر زبانها ستاکهای فعلی اند که با افزودن وندهای مختلف به آنها
می توان مقولات و مفاهیم جدیدی ساخت. هر چقدر از تعداد ستاکهای فعلی و وندهای کمتری استفاده شود، از دو فرایند اشتقاق و تصریف سود کمتری میتوان برد. خوشبختانه در زبان فارسی از لحاظ تعداد افعال و وندها مشکلی نداریم اما از فرایند اشتقاق به خوبی استفاده نکرده ایم و فرایند تصریف نیز به خوبی معرفی نشده است. با این حال برای حفظ و غنای زبان فارسی میتوان ساختار آن را در قالب قواعد و اصولی منظم تدوین نمود تا از آفتهای مختلف دور نگه داشته شود.
این پژوهش سعی دارد در چارچوب " نظریة حاکمیت و مرجع گزینی " و به طور اخص طبق نظریة "نحوایکس تیره" ،وندهای اشتقاقی و تصریفی و چگونگی افزودن آنها به ستاکهای سادة فعلی در زبان فارسی نوشتاری و گفتاری معیار را بررسی نماید.
1ـ3ـ ضرورت و سابقهٴ پژوهش
هر زبانی برای بیان و توصیف مفاهیم، نیازمند واژه سازی و واژه پردازی است. این مهم جز با شناخت صحیح و عمیق فرایندهای اشتقاق و تصریف که از طریق وندافزایی صورت می گیرند، میسر نمیگردد. اگرچه تا کنون به این فرایند بسیار پرداخته اند، هنوز به طور اخص به تحلیل انواع وند افزایی در خصوص ستاکهای سادهٴ فعلی در گونههای گفتاری و نوشتاری زبان فارسی معیار، ویژگیها، محدودیتها و تغییرات حاصل از این فرایند پرداخته نشده است. بررسی ستاکهای فعلی و وندهای مختلفی که در وندافزایی به کار میروند، ما را در رسیدن به الگوهای مناسب واژهسازی، واژه پردازی و واژه گزینی یاری میکند و بر استقلال و غنای زبان فارسی میافزاید.
از جمله کسانی که به فرایند وندافزایی تحت عناوین اشتقاق، واژه سازی و تصریف پرداختهاند میتوان به افراد زیر اشاره کرد: لیبر (1980)، ویلیامز (1981)، سلکرک ، بائر (1983)،اسپنسر (1991)، صادقی (72-1370)، کلباسی (1370)، کشانی (1371)، سامعی (1375)، اسحاقی(1375) و طباطبایی(1376).
1ـ4ـ هدفهای پژوهش
در این پژوهش با بررسی وندها و ستاکهای سادهٴ فعلی که در واژه سازی و واژه پردازی در دو گونهٴ نوشتاری و گفتاری زبان فارسی معیار به کار میروند، اهداف زیر دنبال میشود:
1- معرفی وندها و ستاکهای سادهٴ فعلی که طی وندافزایی در زبان فارسی معیار از آنها استفاده میشود.
2- بررسی ویژگیهای انواع مختلف وند افزایی
3- تغییرات حاصل از انواع وند افزایی
4- تعیین محدودیتهای انواع وند افزایی
5- بررسی تفاوتهای دو گونهٴ زبان فارسی معیار در نتیجهٴ وندافزایی
1ـ5ـ پرسشهای اصلی پژوهش
این تحقیق با هدف رسیدن به پاسخهایی برای پرسشهای زیر دنبال میشود:
1- زبان فارسی معیار از چه وندها و ستاکهای سادهٴ فعلی در وندافزایی استفاده میکند؟
2- ویژگیهای انواع مختلف وندافزایی چیست؟
3- تغییرات حاصل از انواع وندافزایی چیست؟
4- وندافزایی تابع چه محدودیتهایی است؟
5- چه تفاوتهایی در نتیجهٴ وندافزایی درگونه های زبان فارسی معیار دیده میشود؟
1ـ6ـ فرضیه ها
فرضیههای زیر پاسخی است به پرسشهای پژوهش :
1- در زبان فارسی معیار از پیشوندها و پسوندهای تصریفی و اشتقاقی خاص و ستاکهای سادهٴ فعلی حال و گذشته در وندافزایی استفاده میشود.
2- انواع مختلف وندافزایی دارای ویژگیهای منحصر به فرد آوایی ، معنایی ،ساختواژی و نحوی هستند.
3- در نتیجهٴ وندافزایی تغییرات آوایی، معنایی، ساختواژی و نحوی مختلفی دیده میشود.
4- وندافزایی تابع برخی محدودیتهای دستوری و غیر دستوری است.
5- در نتیجهٴ وندافزایی تفاوتی در گونه های زبان فارسی معیار دیده نمی شود.
1ـ7ـ روش انجام پژوهش
در این تحقیق که از نوع نظری و کاربردی خواهد بود، برای جمعآوری دادهها به منظور بررسی زبان فارسی گفتاری معیار از برنامههای مختلف صدا و سیما و گفتگوی اشخاص استفاده میشود. برای بررسی زبان فارسی نوشتاری معیار نیز از صفحات اجتماعی، ورزشی، اقتصادی، سیاسی، حوادث و اخبار داخلی روزنامههای همشهری، کیهان، ایران، آفتاب، جام جم و اطلاعات و همچنین برخی متون درسی و فرهنگهای فارسی استفاده میگردد. علاوه بر ضبط و ثبت دادهها، گاه به شم زبانی نیز توجه خواهد شد. روش تحلیل محتوایی نیز برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل به کار گرفته میشود.
1ـ8ـ چارچوب نظری
این پژوهش در چارچوب نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی صورت میگیرد که امروزه مطرحترین نظریهٴ صورتگرا به شمار میرود. بسیاری از روابط ساختاری نظریهٴ فوق بر اساس نظریهٴ ایکس تیره استوار است که اساس ارتباط نحو و واژگان محسوب میشود. به همین دلیل پس از معرفی نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی، بیش از زیر نظریه های دیگر، به توضیح نظریهٴ ایکس تیره پرداخته خواهد شد.
1ـ8ـ1ـ نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی
زبانشناسی ساختگرا مکتب غالب نیمهٴ اول قرن بیستم به شمار میرفت تا اینکه نوام چامسکی در سال 1957 اولین کتاب خود را با عنوان "ساختهای نحوی" منتشر ساخت و انقلاب عظیمی در زبانشناسی به وجود آورد.
چامسکی با ارائهٴ نظریهٴ زایشی ، فطری بودن زبان را مورد توجه قرار داد. به اعتقاد او مکانیسم زبان آموزی در انسان به حدی پیچیده است و سرعت زبان آموزی با توجه به داده های محدود و گاه ناقص و حتی خلاف قواعد زبانی به حدی است که نمیتوان آن را نتیجهٴ عادت و تعمیم دانست. کودک در نتیجهٴ خلاقیت و ابتکار، ساختارهایی را تولید میکند و جملاتی را بر زبان میآورد که هیچگاه از کسی نشنیده است. لذا او به هنگام تولد به دانش زبانی ذاتی که حاوی اطلاعات کلی است، مجهز میباشد که پس از قرار گرفتن در معرض زبان ، به سرعت آن را فرا میگیرد. دانش زبانی ذاتی همان دستور جهانی یا همگانی است و منظور از دانش زبانی ِ یک زبان خاص، توانش زبانی گویشور میباشد.
دستور جهانی شامل دو بخش اصول و پارامترها می شود که اولی به مجموعه ای از همگانیهای قطعی اطلاق میشود که بین همهٴ زبانها مشترک است؛ مثل وجود گروه اسمی. پارامترها به مشخصات و خصیصههای ویژهٴ زبانی گفته میشود که ممکن است از زبانی به زبان دیگر تفاوت داشته باشد؛ مثل پارامتر ضمیر انداز که زبانهایی مثل ایتالیائی آن را انتخاب میکنند ولی این پارامتر در زبانهایی مثل انگلیسی و فرانسه دیده نمیشود (چامسکی، 1981، 240).
نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی یا نظریهٴ اصول و پارامترها،نظریه ای است در رابطه با دستور جهانی(همان ،4).این نظریه صورت تحول یافتهٴ دستور زایشی است و در چارچوب کلی" نظریهٴ اصلاح شدهٴ گسترش یافتهٴ معیار" شکل گرفته است. نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی به زبان خاصی محدود نمیشود و علاوه براین به حد کارایی تبیینی نیز رسیده است؛ " یعنی میتواند دستور همگانی (اصول دستور جهانی و پارامترها)، تجربهٴ لازم برای انتخاب اصول دستور جهانی و دستور کانونی (انتخاب و تثبیت پارامترها) را توصیف نماید " (هگمن ، 1994، 17). اگرچه برخی از قسمتهای این نظریه قبلاً مطرح شده بود، چامسکی در سال 1981 آن را در کتاب " خطابه هایی در حاکمیت و مرجع گزینی" به صورت انسجام یافته منتشر کرد.
در نظریهٴ حاکمیت و مرجع گزینی، دستور جهانی شامل زیر مجموعه هایی است که با یکدیگر در تعامل هستند. این زیر مجموعه ها را میتوان از دو دیدگاه ملاحظه کرد: از دیدگاهی زیر بخشهای " نظام قواعد دستوری " هستند و از دیدگاه دیگر زیر مجموعه های اصول. زیر بخشهای نظام قواعد عبارتند از:
1- واژگان
2- نحو
الف ) بخش مقولهای
ب ) بخش گشتاری
3- بخش صورت آوایی
4- بخش صورت منطقی
(چامسکی ٬همان، 5)
واژگان، ساختار انتزاعی ِ واژ – واجی ِ هر مقولهٴ واژگانی و مشخصات نحوی از جمله مشخصههای مقولهای و بافتی آن را مشخص میسازد. قواعد بخش مقولهای ،گونهای از نظریهٴ ایکس تیره هستند. مجموع بخشهای 1 و 2 (الف) بخش پایه را به وجود میآورند. قواعد بخش پایه، ژ- ساخت ها را از طریق درج مقولات واژگانی در ساختهایی که ماحصل بخش مقولهایاند، تولید میکنند. ژ- ساخت به وسیلهٴ قاعدهٴ حرکت آلفا به ر- ساخت مرتبط میشود و رد هایی از خود باقی میگذارد که با مرجعشان هم نمایه اند. قاعدهٴ حرکت آلفا به تنهایی بخش گشتاری یعنی 2- (پ) را تشکیل میدهد و ممکن است در بخشهای صورت آوایی و صورت منطقی نیز ظاهر شود. بنابراین نحو،ر- ساختهایی را تولید میکند که نمودهای صورت آوایی و صورت منطقی به ترتیب توسط بخش 3و4 به آنها نسبت داده میشوند (همان).