فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:343
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی معماری
عنوان:
مرکز هنرهای نمایشی مدرن
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
فصل اول – درباره ی هنر
1-1 هنرچیست؟
1-2 هنروواقعیت
1-3 انواع هنر
1-1-3 تقسیم بندی کلی
2-1-3 تقسیم بندی ازنقطه نظررسالت
1-4 نقش هنرمند
1-5 نقدهنری
1-6 قرن بیست ویکم ( قرن پرالتهاب)
1-7نقاشی
1-1-7 رمانتی سیسم
2-1-7 سمبولیسم
3-1-7کوبیسم
4-1-7 اکسپره سیونیسم
5-1-7 داداوسورئالیسم
6-1-7 هنرتجریدی ( آبستره)
7-1-7 کنستروکتیویسم
1-8 نمایش مدرن
1-1-8 رمانتی سیسم
2-1-8 قرن بیستم
3-1-8 واقعی گرایی
4-1-8 کلاسی سیسم
5-1-8 طبیعت گرایی
1-9 معماری مدرن
1-1-9 ریشه های مدرن درمعماری
2-1-9 سبک وایدئولوژی مدرن
3-1-9 روح زمانه ی مدرن
4-1-9 نبوغ مدرن
5-1-9 مدرنیسم درتئوری غربی
6-1-9 خانه ی مدرن مکانیزه شده
7-1-9 فتوریست ها
8-1-9 کوبیسم وپیدایش بنیادگرایی
9-1-9 مدرنیسم
10-1-9 انسان پست مدرن
فصل دوم – تئاترهنرارتباط
1-2 تئاترهنرارتباط
2-2 تعریف تئاتر( نمایش)
3-2 تعریف ارتباطات
1-3-2 وضعیت های ارتباطی درتئاتر
2-3-2 هنرتئاتروشش شخصیت ارتباطی
3-3-2 اثربخشی ارتباط درهنرتئاتر
4-2 تئاتروخاستگاه آن
5-2 فایده ومعنای آیین
6-2 سنت ونمایش الف
7-2 سبک درنمایش نامه نویسی
8-2 انواع نمایش
1-8-2 تراژدی
2-8-2 ملودرام
3-8-2 کمدی
کمدیادلارته
کمدی هجوآمیز
9-2 گونه های نمایشی درعصررنسانس
1-9-2 پیدایش نمایش درعصررنسانس
10-2 انواع نمایش این دوره
1-10-2 تراژدی
2-10-2 تئاترشبانی یاپاستوراله
3-10-2 کمدی
4-10-2 اپرا
11-2 تئاترخیابانی
1-11-2 مراحل انتقال صحنه ازسالن به فضای باز
2-11-2زنده وتئاتراپن
3-11-2 نمایشگروتماشاگر
12-2 تئاتردرمانی
13-2 عناصرتشکیل دهنده ی نمایش
1-13-2 صحنه
2-13-2 متن ( نمایش نامه وانواع آن)
3-13-2 بازیگر
4-13-2 طراحی صحنه ودکور
5-13-2 نورپردازی وانواع نور
فصل سوم – تاریخ هنرهای نمایشی درجهان
1-3 تاریخچه ی نمایش درجهان
1-1-3 تئاتریونان باستان قبل ازمسیحیت
2-1-3 تئاتردیونوسوسی
3-1-3 تراژدی یونانی
4-1-3 تئاترومذهب
5-1-3 تئاترودموکراسی
2-3 تئاترروم باستان قبل ازمسیحیت
1-2-3 روم رواقی
جشنواره ها
تئاتر
3-3 نمایش درقرون وسطی
1-3-3 ازصحن کلیسا تامیدان
4-3 رنسانس
1-4-3 رنسانس وتئاترایتالیا
2-4-3 عصرطلایی اسپانیا
3-4-3 تئاتروکلیسا
4-4-3 انگلستان درعصرالیزابت
صحنه ی الیزابتی
شکسپیر
5-3 قرن بزرگ فرانسه
1-5-3 تئاترزیربنای صحنه
2-5-3 مولیروجامعه ی فرانسه درقرن 17
6-3 پس ازرنسانس وآغازدوران جدید
1-6-3 کلیساعلیه تئاتر ب
2-6-3 تئاتربورژووایی
3-6-3 تئاترآلمان
7-3 انقلاب صنعتی وعصرجدید دراروپا وآمریکا
1-7-3 ازناتورالیسم تا پسیکولوژیسم
2-7-3 تئاترروس
8-3 جریان های قرن بیستم
1-8-3 تئاتروانقلاب کبیر
تئاترایرلندی
تئاترایتالیا
تئاتراسپانیا
تئاترفرانسه
تئاترآمریکا
2-8-3 تئاترآوان گارد
برشت : درام نویس بزرگ قرن بیستم
9-3 تئاترتاریخی
10-3 درجستجوی مدرنیته
1-10-3 صحنه پردازی جمعی
2-10-3 تئاترملی استراسبورگ
3-10-3 آوان گاردهای آمریکایی
4-10-3 مینی مالیسم
5-10-3 تصنع گرایی درطراحی صحنه
11-3 تئاترامروز
12-3 تاریخچه ی هنرهای نمایشی درایران
13-3 چکیده ای ازتاریخ ایران
1-13-3 دوران باستان
2-13-3 جشنهای آیینی ومذهبی
14-3 نمایش های پیش ازاسلام
1-14-3 شبیه سازی
2-14-3 موسیقی
15-3 نمایش های پس ازاسلام
1-15-3 نقالی
2-15-3 نمایش های عروسکی
3-15-3 خیمه شب بازی
4-15-3 تعزیه ( ردپای تاریخی)
5-15-3 تعزیه نامه
6-15-3 تعزیه ی زنانه
7-15-3 تعزیه ی مضحک
8-15-3
فصل چهارم – نمونه های مشابه داخلی وخارجی
1-4 بررسی نمونه های خارجی
مرکزهنرهای نمایشی چهارفصل
مرکزهنرهای نمایشی کیمل
مرکزهنرهای نمایشی بتال
مرکزهنرهای نمایشی پکن
2-4 بررسی نمونه های داخلی
پردیس سینمایی پارک ملت
تئاترشهر
مجموعه سینمایی آزادی
تالاروحدت
تالارهنرو سالن چهارسو ج
فصل پنجم – آکوستیک
1-5 سخن، موزیک ونوفه
2-5 نوفه ی خواسته
1-2-5 امواج یااشعه
3-5 امواج ساکن درشنودسراو استودیوهای کوچک
1-3-5 انواع امواج ساکن
2-3-5 امواج ساکن دریک فضای بسته ی مکعب مستطیل
3-3-5 امواج ساکن دراتاق های به شکل غیرهندسی
4-3-5 پخشایی صدا درفضاهای کوچک
4-5 دیوارهای مایل
1-4-5 سطوح گود
2-4-5 سطوح برجسته
5-5 ساختارپخشاگر بم استوانه ای
1-5-5 پخشاگرهای مسطح
2-5-5 توزیع مصالح جذب کننده
6-5 کنترل نوفه ی زمینه
1-6-5 دیوارهای صدابند
2-6-5 پنجره های دوگانه
3-6-5 درهای عایق صدا
4-6-5 موادجذب کننده ی صدا
جذب کننده های متخلخل
جذب کننده های پوسته ای
پوسته های برجسته
پوسته های متخلخل
جذب کننده های لمبه ای
7-5 واخنش وچگونگی محاسبه ی آن
1-7-5 واخنش امواج ساکن
2-7-5 زمان واخنش
3-7-5 طراحی تالارها
4-7-5 مدت پس آوا
5-7-5 آکوستیک درتالارکنفرانس
6-7-5 آکوستیک درتالارکنسرت
7-7-5 تئاترواپرا
تئاتراپرا( اسکالا)
تئاترویلای باد ن
تئاتردوبولیو
تئاترمموریال
فصل ششم – فضای نمایش
1-6 تعریف فضای نمایش
2-6 درک فضا
3-6 تاریخ تحول درک انسان
4-6 فضای تئاتردراروپا
5-6 فضای نمایشی درایران
1-5-6 تماشاخانه ها درروزگار پیش ازاسلام
2-5-6 تماشاخانه ها دردوران پس ازاسلام
6-6 معماری وتئاتر
7-6 انواع فضای نمایش
1-7-6 فضاهای شهری
2-7-6 فضاهای شهری فاقد طراحی
3-7-6 فضاهای شهری چندمنظوره د
4-7-6 نحوه ی توزیع فضایی فعالیت های شهری
8-6 انواع تئاتربرحسب دامنه ی فعالیت
1-8-6 تئاترکامل
2-8-6 تئاتررپرتوری
3-8-6 تئاترسیار
4-8-6 تئاتربانمایش طولانی
5-8-6 تئاتربااستفاده ی متناسب
6-8-6 تئاترتجربی
7-8-6 زاویه ی متغیر
9-6 بررسی فضاهای نمایشی درشهرتهران
تئاترشهر
تالاروحدت
تالارمولوی
فصل هفتم – استانداردها وضوابط طراحی
نمایش
1-7 تدارکات نمایش
1-1-7 سازماندهی
2-7 ترکیب روابط فضای نمایش
1-2-7 نمایش ومحیط
2-2-7 نمایش وبنا
3-7 انواع فضا درمعماری تئاتر
1-3-7 سالن نمایش وصحنه
ترکیب سالن نمایش وصحنه
وضعیت استقرارتماشاگران
زوایای دیدمناسب
محدودیت دید
طریقه ی به دست آوردن شیب بالکن ها
طریقه ی محاسبه ی عرض پرده بااستفاده ازخطوط افقی دید
2-3-7 سالن نمایش
3-3-7 صحنه
صحنه ی قاب عکسی
صحنه ی میدانی
صحنه ی کمانی
4-3-7 سن
سن آسانسوری ( اصلی)
سن متحرک جانبی ( واگنی)
سن گرد
5-3-7 ادیتوریوم
چیدمان صندلی ها درادیتوریوم
فاصله ی ردیف ها
ارتباط بین ادیتوریوم وصحنه
خط های افقی دید
6-3-7 محدودیت صوت
7-3-7 انواع گنجایش سالن تئاتر
8-3-7 پشت صحنه
رختکن
مسیرهای ارتباطی
ورودی های صحنه
اتاق استراحت
سالن تمرین ه
حرکات موزون نمایشی
رختکن باامکانات چهره پردازی
نورپردازی
ورودی
سرسرا
سالن اجرا
نسبت های قسمت تماشاگران
9-3-7 فضاهای خدماتی پشت سن
اتاق تعویض لباس
اتاق گریم
اتاق نوروصدا
اتاق کارگردان
اتاق گروه موسیقی
اتاق استراحت گروه
اتاق مصاحبه
10 -3-7 قسمت اداری
اتاق رئیس
بخش حسابداری
اتاق آرشیو
11-3-7 بخش خدماتی
موتورخانه
انبارمرکزی
پارکینگ
12-3-7 شکل وانواع مختلف صحنه ی نمایش
شیب سالن نمایش
صندلی تماشاچیان
اتاق رختکن بازیگران
اتاق سخنرانی
نورپردازی صحنه
آکوستیک
ایمنی ازحریق
13-3-7 کارگاه ها وفضاهای تولید
کارگاه نجاری
فضای مونتاژ دکور
کارگاه نقاشی
تجهیزات کارگاه نقاشی
کارگاه ملزومات صحنه
انبارملزومات صحنه
بخش لباس وخیاطی
انبارلباس
رنگرزی ورنگ کاری پارچه
اتاق خشک کن
کلاه دوزی وملزومات آن
ساخت کلاه گیس
کفاشی
کنترل نور
کنترل صدا
14-3-7 ایمنی صحنه وسالن
راه های فرارازصحنه
ورودی وسرسرا و
طراحی صحنه
4-7 مبانی اولیه معماری درصحنه
ورودی های صحنه
ورودی های نمایش گران
تغییرصحنه
5-7 معماری وصحنه آرایی
فصل هشتم- اقلیم
1-8 تقسیمات اقلیمی درایران
2-8 طراحی اقلیمی
تاثیرتابش آفتاب درمنطقه ی آسایش
تاثیر رطوبت هوادرمنطقه ی آسایش
تاثیرباددرمنطقه ی آسایش
شرایط آسایش انسان درداخل ساختمان
3-8 شرایط اقلیمی تهران
4-8 طراحی اقلیمی درمنطقه ی سردومعتدل
تاثیرجهت تابش خورشید دراستقرارساختمان
تاثیرجهت وزش باد دراستقرارساختمان
ارتفاع ازسطح دریا
شیب زمین
موقعیت استقرار
ناهمواری ها
طول وعرض جغرافیایی
5-8 آب وهوای استان تهران
1-5-8 موقعیت جغرافیایی شهرتهران
2-5-8 موقعیت طبیعی شهرتهران
3-5-8 وضعیت لرزه خیزی شهرتهران
اقلیم وسایت
6-8 مطالعات منطقه ای تهران
پیشینه ی تاریخی
7-8 وضعیت اقتصادی شهرتهران
فصل نهم – روندطراحی
1-9 معیارها وضوابط استقراربنای موردنظردرسایت
تحلیل سایت
2-9 عوامل موثر درروندطراحی مجموعه
3-9 روندطراحی
4-9 برنامه ی فیزیکی
مدارک طرح
منابع ومأخذ
فهرست جداول ، نمودارها وشکل ها
نمونه هایی از مراکز هنرهای نمایشی مدرن جهان
طراحی صحنه ی مدرن(نمایش کافکا)
عکس هایی از محوطه سایت
نمونه های داخلی مراکز هنرهای نمایشی وسینماها
نقشه های شهری ودسترسی به سایت
درباره هنر
هنر چیست؟
هنر تجسم یک تجربه ی انسانی است.
هنر ترکیب پد یده های هستی است به گونه ای که احساسی را در بیننده بوجود آورد.
هنر کوششی است که به آفرینش یک اثر زیبا منجر می شود
هنر جوششی درونی و بیرونی است که به خلق پدیده ای منجر می شود.
در یونان و روم باستان هنر را ترکیب انسان، طبیعت و زیبائی می دانستند و بد ین لحاظ هم اکثر آثار هنری آن دوران مجسمه هائی از آدمها در عین زیبائی و تناسب اندام بوده است.
هنر عبارت است از سلسله مراتبی که درآن هنرمندازتجربه وادراک یا الهام استفاده می کند، ازآن برمی گزیندوبه آن نظام می بخشدتا آثارهنری زیباوراستین که درآنها کمابیش از واقعیت تقلید شده، به وجودآورده وبه وسیله این آثارتجربه ی خودرا منتقل سازد. بنابراین خلق یک اثر هنری، فعالیتی است ترتیبی، یعنی عبارت است از انتخاب مواد وبه همیوستن آنها به وجهی که مجموعه کاملی ازآن به دست می آید.اگراین مجموعه دادرای آن خاصیت نامحسوس وحدت باشدواگرزتدگی درونی درآن بدرخشد، هنرمند درخلق اثر خودتوفیق یافته است تنها این خاصیت نامحسوس است که اهمیت دارد. گوته می گوید: هرهنر می بایدمانند هرزندگی وهرکار از پیشروی که لازمه اش تقلید است آغاز گردد.
نیچه نیز دراین باره می گوید: هنرعبارت است از فعالیت بشر به وسیله ی ابزاروآرزوها برای یک زندگی عالی تر. هنرکوششی است برای آفرینش صورلذت بخش که این صور، حس زیبایی دوستی مارا ارضا می کند واین حس وقتی ارضا می شود که مانوعی وحدت ویا هماهنگی از روابط صوری رادریافت کنیم. هنر،تجلی واکنش عاطفی وعقلانی انسان دربرخوردبادنیای درون وبیرون به یاری ابزارو وسایل موجوداست.فرد زمانی می تواند هنرمندبه حساب آیدکه فکرخودرامتجلی سازد.
هربرت رید می گوید: هنر طرحی است که حساسیت آن را شکل می دهدواحساسی است که شکل خوب را به وجود می آورد.هنردرزمان وجود داردووابسته به زمان است.
هراثرهنری دارای محتوا است . حتی آثاری نظیر ماسک ها، سفال ها، نقش های مجرد یاهندسی، پارچه هاوکوزه ها وکاشی ها که درنگاه اول تزیینی به نظر می آیند، ممکن است واجدیک معنای انسانی عمیق باشند. محتوای هراثرهنری ارتباط مستقیم به زمان آفرینش آن اثردارد.
هنر رابراساس یکسری عوامل می توان به صورت زیر دسته بندی نمود:
الف-براساس حواس انسان: حس بینایی(نقاشی، مجسمه سازی ومعماری)، حس شنوایی( ادبیات وموسیقی)، لامسه(رقص) وهنرهای ترکیبی دیداری وشنیداری(سینماوتئاتر)
ب- براساس زمان ومکان
ج- براساس ایستایی وپویایی : هنرهای ایستا(ادبیات وشعرومعماری ومجسمه سازی ونقاشی)، هنرهای پویا(رقص وموسیقی وسینماوتئاتر)
براین اساس، انسان رقص وادبیات وموسیقی ونقاشی ومجسمه سازی وسینماوتئاتر راهنرهای هفتگانه نامیده است. رالف استیونس وژرژ بری، برای هنر سه مرحله راقایل شده اند.
تجربه یا ادراک هنرمند، بیان این ادراک به وسیله ی بیان هنری و تمتع کامل ودرنهایت عالی اش ایجاد تجربه مشابه درمخاطب.
هنریک پدیده ی اجتماعی است وکارهنرمند، آن است که دنیای ما را غنی تروپربارتر سازد. یکی از جنبه های حاصل ازهنر، ایجاد ارتباط است که محصول نهایی آن چیزی جز تجلی وتظاهر رویاهای هنرمند نیست. این تظاهرات درتاییدی که ازاثر یک هنرمند ارایه می شود، می تواند اثری کاملا" متفاوت دراو گذاشته ودرآثار بعدی او تاثیر بسزایی داشته باشد.
هنر و واقعیت
منظوراز واقعیت، تصویری خاص از آن است که یک اثر هنری به مخاطب خویش منتقل می کند. هنرمند دردنیای واقعی زندگی وادراک والهام هنری خویش را از زندگی وتجربه اش دریافت می کند. دیگر این که، هنرباواقعیت سروکار دارد، به دلیل این که باید درقالب مناسب خویش بیان شود. یک هنرمند باید اثر رابه مخاطب واقعی خود عرضه کندویک اثر هنری برای آن که کامل شود، باید دیر یا زود به سوی دنیای واقعی خویش که از آن ناشی شده، باز گردد.
انواع هنر (تقسیم بندی کلی):
1- هنر غنائی بزمی: محتوای این هنر عاشقانه است. مجالس عیش و نوش وبزم و پایکوبی نمونه های بارزاین هنر است.
2- هنر عرفانی: این هنر سوز و گداز و راز و نیاز در راه کمال را نشان میدهد. هنری که با مثال آثار حافظ در ذهن خود بدرستی ویژگیهایش را درک می نمائید.
3- هنر حماسی: شرح حماسه ها، رزم ها، اساطیر و قهرمانان باستانی نطیر رستم و..
4- هنر تعلیمی: این هنر به ترویج اخلاق و افکار و اندیشه های متنوع اخلاقی می پردازد. این هنر در خدمت آموزش است.
5- هنر سیاسی:کلیه ی آثار سیاسی در زمینه های گوناگون که به ترویج افکار متفاوت با روند معمول جامعه و یا در خدمت آن باشد در این فالب هنری می گنجند.
انواع هنر (تقسیم بندی از نقطه نظر رسالت):
1- هنر برای هنر:در این نوع از هنرهدف از کار هنرمند بیشتر ارتقا سطح هنر است.هنرمند رسالت کاری خود را تلاش برای بر جا گذاشتن آثار هنری به یادگار دارد و هنرمند هنردوست از طبقه ی خواص جامعه کسی که خود را از دیگران یعنی عوام جدا می داند نمونه ی مناسبی برای این نوع از هنر است.
2- هنر برای هنرمند:در این نوع از هنر هنرمند در خدمت خود است و هنر را برای شهرت فردی تجربه می نماید.و ممکن است با قبلی ترکیب هم بشود یعنی هم برای هنر وهم برای خود تلاش نماید.
3- هنر برای جامعه: این نوع هنر با اجتماع انسانی که غالبا از طیف عموم مردم است سروکار دارد.هنرمند رسالت کاری خود را بر اساس خدمت به افراد رده های میانی و پائین اجتماع قرار داده است و برای آنان تلاش دارد.
نقش هنرمند
هنرمند حقیقی، آفریننده وآفرینش گراست. هدف اونیز مانند طبیعت آفریدن است، هنگامی که واقعه یا منظره ای توجه اوراجلب کند، می داندکه درلحظه ای بعدمعدوم گشته واثری از آن باقی نخواهدماند تا بتواند آن را جاویدان وباقی نماید.به قول بازایلاس(Bazuillas) هنرمند بر آن چه فنا پذیر است تاسف وترحم دارد. بشر پیش از آن که دانشمند باشد، هنرمند بوده است زیرا حکومت خیال مقدم بر حکومت عقل وتجربه است. هنرمند برخلاف دانشمند هیچ چیز را نمی تواندثابت کند فقط می تواند تجربه ی شخصی خودرا ارایه کند که بیننده ممکن است آن را بپذیرد یا نپذیرد.
شاید برای هنرمند پرهیز از نابودکردن توهم، همان قدر اهمیت داشته باشدکه درعمل دست زدن به ایجاد توهم موفق ترین هنرمندان کسانی هستندکه سبک شان بااثر وتماشاگر متناسب است. شکل عرضه نمی تواند ازهدف اثر وجامعه ای که زبان تصویری موردنظر درآن رواج می یابد، جداباشد. سطح دیگری که اثرهنری براساس آن موجودیت دارد، سطح ذهنی است. این سطح واقعیت عبارت است از واقعیت افکار ورفتار وعواطف. دراین سطح هنرمند می کوشد تااثر هنری ای به وجود آورد که باعمق واصالت عاطفی یا فکری خویش، مخاطب را متقاعد سازد. سطح مادی وذهنی باهم پیش می آیند وبرهم اثر می گذارند. دربهترین آثار هنری کمال شکل باید باعظمت فکرهمراه باشد.
نقدهنری
فعالیت های هنری یک نوع فعالیت زیبا شناختی است واین تولیدات روحی بر زندگی انسان درجامعه تاثیر می گذارد. ازنقطه نظرارزیابی اجتماعی کارهای هنری احساس ارزش زیبایی شناسی شکل گرفته ومعتبرترین معیار ارزیابی یک اثر هنری، ارزش اجتماعی آن است. نقدهنری، ازنظر زیبایی شناسی به طورجداگانه درسه حوزه مورد بررسی قرار می گیرد.
الف- حقیقت: نخستین معیار زیبایی شناسانه یک نقدهنری باید اصالت واعتبار داشته باشد. با این معیار، می توان آثار هنری را ارزیابی کرده ودریابیم که آیا آنها بعضی ازجنبه های واقعی زندگی اجتماعی رادردوره خاصی به طور حقیقی بیان می کنند؟ هنر برای این که نماد زندگی اجتماعی یک دوره باشد باید از نظر عینی صادق باشد، تنها بادوگانگی حقیقت(تصویر حقیقی وعواطف اصیل) زیبایی هنری وموفقیت هنرمندان ومکتب های هنری می تواند ایجادشود.
ب- نیکی: سودمندی اجتماعی معیاردیگر بررسی یک اثر هنری است که شامل آن چیزی است که این قانون بنیادی رابازتاب می کند. به بیان بهتر، هرنوع زیبایی درهنر باید برای پیشرفت جامعه وانسان سودمند باشد. ارزش سودمندی اجتماعی که به وسیله هنر جست وجو می شودبایدشامل:
1- آن چه که برای انسان درمبارزه برای اصلاح فعالیت هایش دراجتماع سودمند است.
2- آن چه شناخت انسان را افزایش داده، تمدن را اعتلا می بخشد.
3- آن چه روان انسان را برای زندگی هرچه گسترده تر قالب گیری کرده واعتبار اورا اعتلا بخشیده است.
تربیت روان واندیشه های انسان به معنای زیبا کردن روان مردم است واین، به راستی یکی از اهداف مهم هنر است که درمیان ارزش های گوناگون سودمندی اجتماعی ادبیات وهنر، نقش آنها دربرانگیختن اندیشه ی رفیع انسانی واعتلای آن به راستی اساسی است.
ج- زیبایی:هنر باید دارای ارزش زیبایی باشد. دیگر ارزش های هنر، ارزش شناختی وسودمندی اجتماعی، باید درشکل زیبایی ارایه شود.بیشتر کنکاش های انسان در زمینه ی درک اواز زیبایی بیان می شود.برخی محققان زیبا یی راوحدت دوحرکت دانسته اند وبه ساختار آن توجه کرده اند. بعضی مواقع احساسات انسانی رادرمرکز توجه قرار داده، درنظر گرفته اندکه زیبایی همه ی آن چیزهایی است که به مردم لذت عواطف ویژه یا یک روش ورفتار معقول می دهدوپاره ای اوقات به رابطه ی بین انسان واشیاء توجه کرده، گفته اند زیبایی همه ی آن حالت هایی است که باعث می شود مردم پیوستگی های معنوی بازندگی واقعی رادریابند.
سه معیار ارایه شده، با این که متفاوتند ولی کاملا" به هم ارتباط دارند. موفقیت یک اثر با میزان وحدت این سه معین می شود.چگونگی دستیابی به وحدت شکل ومحتوا نیز مهم است. وقتی هنر زیبایی می آفریند، نمی تواند جدا از قوانین اصالت وسودمندی اجتماعی باشد. جذابیت برمبنای احساس حقیقی استوار است.تظاهر آشکار، بیان چیزی تحریف شده ودروغ استومانع بروز زیبایی می شود.آثار زیبایی هنربایدمردم رابه سمت فعالیت ورفعت وبزرگی جذب کند وروان آنان راشکل داده، زیبا گرداند ونیکی بدون زیبایی اثر هنری نمی سازد.هنرمندان برجسته قوانین فایده مندی هنر را مشاهده می کنند وبه حس زیبایی فردی وتصادفی خویش تکیه نمی کنند. با ادراک سطحی وشهودی راضی نشده ومی کوشند ضرورت عینی که این نوع فعالیت شهودی وروان شناختی را تعیین می کندآشکارکرده، علل آن را نشان دهندوخصلت سودمندی ومحتوای آن را بنمایانند. تولیدات هنری بایدبا معیار رئالیسم فایده گرایی اجتماعی وزیباشناختی هنری ارزیابی گردد.
اگردرگذشته ی هنر دقت کنیم، انسان هایی رامی بینیم که چگونه قبل وبعداز تولد تمدن ها، با تمام وجود خودآثاربشری راپایه گذاری کرده اند.این آثار برای همگان قابل توجه واحترام است.زیرا نباید فراموش کردکه انسان های بیشماری برای خلق آنها، جان خودرا ازدست داده اند. دراین آثار، دردهاوشادی های بیشمار انسانی نهفته است. هیچ کاخ ومعبدی وهیچ اثر هنری بزرگی، جزبه همت انسان هایی که رنج برده اندوازتلاش خودته خلق یک اثر هنری دست زده اند، به وجود نیامده است. ازاین رو، هنر، بازتاب تلاش، زحمت وحاصل زندگی انسان هاست. اما هیچ انسانی هنرمند زاده نمی شود. بلکه تلاش وهمت اوست که وی رابه درجه ی هنرمندی می رساند. ازاین رو، یک اثر هنری حاصل تلاش وازخودگذشتگی وزندگی انسان هاست. هنردرگذشته های دور، هم چون روزگار معاصر وسعت نداشته ومرز مشخصی بین هنرهای مختلف، وحتی حدفاصلی بین فن وهنر موجود نبوده است.
گفت وگودرباره ی ماهیت ویژگی های قرن بیستم، به خصوص هنراین دوران به دلیل وسعت وتنوع آن از هردوره تاریخی دیگر دشوارتر می باشد.درمجموع می توان گفت که قرن بیستم یک بحران دنباله دار است، که در آن، انسان خودراازقالب پیشین به در آورده وبه شکل دیگری می سازد.دردوران معاصر، معنا وحقیقت به عنوان اصطلاحاتی نسبی ومعما گونه به واژه ی واقعیت پیوسته اند. حقیقت که زمانی مطلق وابدی تلقی می شد، اکنون نسبی وقابل بحث شده وهمین امر حصول آن را مشروط به زبان کرده است. شناخت ما ازطبیعت ازطریق به کاراندازی ابزار حاصل می شودوزبانی که واسطه ی این عمل است نوع خاصی از زبان ریاضی است، لذا معنا،حقیقت وواقعیت تجربه ی علمی(شناخت علمی) درخودوسایل وابزارهای آن هستندوازآنهاغیرقابل تفکیک هستند.این قاعده شامل حال هنرهای عصر علوم وماشین نیز می شود. براساس بینشی که حاکم بر هنرامروزی است، هنرعبارتست ازبه کارگیری عناصری هم چون صوت، رنگ یا کلمه، باآرایش هایی که هیچ نیازی ندارندبه چیزی بیرون ازخوداشاره کنند.به عبارت دیگر احتیاجی ندارند چیزی رانشان بدهند.هنرمندامروزی، هم چون دانشمندان باوسایل کارخود تجربه می کند، امکانات آن رابررسی می کندوشکل های تازه ای می یابد، یا ابداع می کند. اما،برخلاف دانشمندکه درجست وجوی نظم ویکسان بودن هاست، اغلب هنرمندان امروزی به دنبال چیزهای یگانه وبی همتا هستند. بخشی ازجست وجوی هنرمندان امروزی برگرایش ها، بینش هاوتجربه ی درونی خوداوتکیه می کند، نه برقبول عامه ازواقعیت.بدون تردیددرعصرحاضر،نگرش مدرن که درهنرآن متجلی شده است به دگرگونی های عمیقی دست یافته است که همگی درمسیر وجهتی یکسان بوده وآن ریشه کن کردن دیگری می باشد.درهنرمدرن وجوداصیل ترازمعنی است،شایدبه همین دلیل نقدرا بیش از هردوره ی دیگر دروجود خود جای داده است. اگر پژوهشگران هنری مقهور تنوع چهره ی هنرمدرن نگردند، تنوع نگاه، نقدوتحلیل ها همواره زمینه وامکان دستیابی به چهره ی شفاف تری ازهنراین عصررافراهم می سازند.
قرن بیست ویکم آغازشده است وتصویری که این دوره درپیش روی انسان معاصر می گذارد،یک قرن پراز تحولات سهمگین سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی ، فرهنگی وهنری است.به هرتقدیر هنرنوین، هم چون دیگراعصار زبان خاص خودرادارد که باید به دوراز جوزدگی وتحت تاثیر تبلیغات، آن رابه روشنی دریافت هرچندکه فضای جوامع مدرن، حتی جوامع کشورهای درحال توسعه نیز به گونه ای شکل گرفته ومی گیردکه جلوه های نوین هنررا آن گونه از مجاری تبلیغاتی عبورکرده وبیرون می آیند مثبت اندیشانه بپذیرد. باید یادآوری کرد که رفته رفته تجربه ی چشمی، ذخیره ی بزرگی ازخاطرات چشمی به وجود می آوردوخاطرات چشمی، یک سلسله تمایلات بصری منطبق برآن خاطرات رادنبال خود می کشاند. اریک نیوتن معتقداست: کوشش های هردوره ی تاریخی، به این که دنیا را از دریچه ی دیدگان دیگر ببیندهمواره آموزنده وگاهی نیز غیرجدی است، ولی دراغلب موارد این کوشش ها تنهادربرابر دیدگاه دوره ی سومینی قابل بررسی وتشخیص می گردد. کرداروهیئت ظاهری یک زن بازیگر دردوره ی ویکتوریا- درقرن نوزدهم – برای روی صحنه آوردن شخصیت قهرمان زن یکی ازنمایش نامه های دوره ی الیزابت- قرن شانزدهم – درنگاه تماشاگر قرن بیستم چیزی جز علایم شکست خفت آمیز قرن نوزدهم دربازشناختن قرن شانزدهم نیست.لیکن ناتوانی خودما قرن بیستمی ها، گرچه درجهتی دیگر باشد، نوعا" با آن تفاوتی نداردوبی شک درنظر قرن بیست ویکمی ها به همان اندازه خفت آمیز خواهدبود.
صرف نظراز ویژگی های فراوانی که هنرمدرن درخودجای داده است، برخی نک