فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
فهرست مطالب:
عنوان مقاله : نقش دولت در توسعۀ صنعتی ؛ در بستر بررسی دولت توسعه گرای "کرۀ جنوبی " 1
چکیده 1
لغات کلیدی 2
مقدّمه : 3
دولتها ؛ 6
بررسی نقش ساختاری دولت توسعه گرا در توسعۀ صنعتی و ویژگیهای آن 7
بررسی ساختاری دولت " کره " واقدامات آن درتحوّل صنعتی کره 8
79-1973 ؛ توسعۀ صادرات صنایع سنگین وشیمیایی 12
کره ؛ ساختار دولت توسعه گرا 14
دولت های توسعه گرا : بررسی نقش (کارکردی)دولت در توسعه 20
نقش های کارکردی دولت : 21
نتیجه گیری : 25
منابع مورد استفاده : 26
چکیده
در مقاله حاضر نقش ساختاری دولتهای توسعه گرا و نقش کارکردی این دولتها درتوسعه صنعتی مورد تشریح قرار گرفته است. نمونه اصلی مورد بررسی که این نقشها درعملکرد وساختارآن نمود بارزی یافته است ، کشور کره جنوبی بوده است . این بررسیهای موردی ،بحثها را از حالت انتزاعی توصیفات خارج و به واقعیّات معطوف داشته است.با تورّق برگهایی ازتاریخ کره وارتباط وظهورآن درعملکرد دولتها،تجربیات و مطالعات؛علی رغم تأثیرو اهمیّت تاریخ و عامل شرایط خارجی،برنقش بلامنازع دولتها و سیاستهای دولتی در توسعه تأکید میکند.دولتهای قوی وتوسعه گرا می توانند برمحدودیّتها و ضعفهای تاریخی هم فائق آیند. به این منظور، مقاله پارادایم نهادی تطبیقی والگوی دولت توسعه گرا را که در بررسی های نهادگرایان جدید چون اوانز و چالمرز جانسون دیده می شود،چارچوب بررسی نقش دولت در توسعه صنعتی قرار داده است.
لغات کلیدی : دولت توسعه گرا، خودگردانی متّکی به جامعه ، دیوانسالاری ، دولت یغماگر.
مقدّمه :
در امتداد بررسی نقش دولت درتوسعۀصنعتی ،مطالعات فراوانی صورت گرفته است.این مطالعات به وجودشرایط ساختاری لازم در دولتها برای ایفای نقش توسعه گری پرداخته اند.مطالعات نهاد ی-تطبیقی توسعه ،چنانکه در مقالۀپیشین تحت عنوان "نقش دولت درتوسعۀ صنعتی ،دربستررویکردی نهادی –تطبیقی " هم به بخشهایی ازآن اشاره شد،باتأسّی از تجربیات موفق توسعه در کشورها ی رو به رشد،به وجود والزام شرایط ساختاری عمومیت یافته وغیر قابل خدشۀ لایتغیّری اشاره می کند که همه دولتها صرفنظر ازشرایط تاریخی ،جغرافیایی ومنابع طبیعی می توانند ایفا کنند.در این میان "سیاست" دولتی ونقش بلامنازع دولتها نقش تعیین کننده برای ایفای نقش توسعه گری وپشت سر نهادن موانع خارجی ،تاریخی وداخلی دارد.همچنین برای به تحقق رساندن شرایط ساختاری دولتها در توسعه وبعنوان اصول مکمل ،به نقش های کارکردی دولت ها در توسعه نیز اشاره شده است که با توجّه به بخش های متفاوت صنعتی ،این کارکردها وجوه متفاوت ومتمایزی می یابند.یعنی نقش های کارکردی نقش هایی اند که با توجّه به شرایط بومی ومحلی وهمچنین بخشی، تعیین شده وبنابراین نسبی ومتغیّراند.از این مطالعات میتوان به اثر خوب پیتراوانزتحت عنوان "توسعه یا چپاول "وهمچنین آثارومقالات دیگر وگاهاٌ مشترک وی نظیر"بوروکراسی ورشد" اشاره کرد.همچنین لیپزیگر،لفت ویچ،وینود،ونگ ،پتری ،کیم کی وان ،وید ،جانسون و ... بهمراه گزارشات ومطالعات بانک جهانی نیز رهنمودها وسرمنشأ ها خوبی را درپی گیری نقش دولتها در توسعه ،به طور نظری وعملی بدست داده اند.برخی جهت گیری های نظری وعملی بعد از دهۀ 80 مسئولین بانک جهانی ،گواه همراهی این نهاد با محققان نهادی –تطبیقی وقائل به نقش توسعه گری دولتها دارد.این رویکرد به طور اخص با دیدگاه نوفایده گرایی ونئولیبرالی قائل به نقش بسیار حداقلی دولت در توسعه بازار ،ویا دولت نگهبان وناظر در تعارض حداقل ،دوسویه است ؛ از یکسو به لحاظ ماهیت نظری قائل به نقش میانه تا حداکثر برای دولت در توسعه است .وبه دولت متصدّی امرتاناظر فعال و مرتبط وشبکه مند با جامعه تأکید دارد. و ازسوی دیگر به لحاظ علّی وتبیینی ،این رویکرد دولت قوی وفعال را برای ایجاد بازار آزاد لازم وبلکه پیش درآمد بازار آزاد می بیند. اگر چه برای چنین نقشی درکشورهای توسعه یافته و دارای بازار آزاد قوی ،تأکید چندانی ندارد. ومی توان گفت این رهیافت ،رویکردی غالباً تصویر شده و تشریح شده برای کشورهای در حال توسعه است.