بنابرتحقیقات گسترده وعمیق « الزابت بادسر» « برنخستین جوامع بشری ، نه نظام مادرسالاری حاکم بوده است ونه نظام پدرسالاری ، بل که زن ومرد ، پیش از تاریخ ودر آغاز تاریخ ، وظایف ومشاغل مختلفی داشتند ؛ ولی هم کار ومکمل هم بودند وهیچ چیزی از پیش (a priores) مبین برتری یکی بردیگری نیست : بالعکس : براثر تعاون وشریک مساعی ، مناسبات متعادل ومتوازی بین آنان پدیدآمده : استحکام یافته بود .1»
«اما پس از دوران گرد آوری خوراک وشکار یعنی در عصر نوسنگی (neolthinge) زن قدرت بسیارمی یابدونشان ومنزله شایان ، کسب می کند زیرا در این دوران کار زن کشاورزی ومشغله ی مرد ، دام داری است وبنابراین زن به اقتضای کار وشغلش مادر وسرور طبیعت دانسته می شود وکیش وپرستش زن ایزدان رواج می یابد .؛ منتهی رواج کیش پرستش الاهه ی مادر در سراسرشرق میانه ی آن روزگار بدین معنا نیست که نظام مادر سالاری قدرت مندی ، حاکم بوده ومردان ، جزقوت لایموت ، نصیبی نداشته اند . بل که برعکس ، به احتمال قوی ، مردان صاحب قدرت سیاسی ودراعمال قدرت اقتصادی نیز با زنان سهیم وشریک بوده اند . 2»
« به عقیده ی را برنت گریوز – مورخ واسطوره شناس – پیش از ظهور مذاهب پدر سالار، خدا بانوی کبیر نیرویی جاودانی تغییر ناپذیر ومطلق انگاشته می شد معشوق هایش رازبرای نقش پدری ، بل که برای کام یابی ولذت برمی گزید واز آن جاکه مقام پدری هنوز مفهومی نداشت از خدای مذکر نیز خبرمی شود . 3 »
در دنیای کشاورزی بین النهرین باستان ، در نیل مصرودر نظام های فرهنگی زراعی الاهه صورت اسطوره ای غالب است .