دانلود مقاله فرانگرشی بر نظریه های آزادی درمانی ,درمان عقلانی ,عاطفی و مراجع محوری با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 55
مقدمه
رواندرمانی روشی است که نه تنها سایکو پاتو لوژی اصلی ، بلکه پایه ها و روند رشد فرد نیز مورد بررسی و ملاحظه قرار می گیرد . به همین دلیل در پایان فرد به رشدی فراتر از آنچه حاصل رفع علائم است دست می یابد و حرکت به سوی کمال تسهیل می گردد .
صرف نظر از نوع بیماری ، هیچ نوع از رواندرمانی راه حل انحصاری مشکلات نبوده و یا برای تمام درمانگران قابل استفاده نیست . برا دانشجویان رواندرمانی شاید بهترین راه حل این باشد که با روش های چندی که توسط پیش کسوتان و متخصصین مجرب به کارگرفته شده است آشنا شود و به تریج در جریان پیشرفت حرفه ای خود روش یا روش هایی را که با روحیه و وضعیت خود او و بیمارش در هر زمان متناسب است مورد استفاده قرا ر دهد.
اعتقاد بر این است که گسیختگی موجود در رواندرمانی را می توان با بررسی تطبیقی ( مقایسه ای ) نظام های رواندرمانی به بهترین وجه کاهش داد بنابراین آنچه در این تلاش به آنی پرداخته می شود ضمن معرفی "آزادی درمانی " تعریف و فرایند درمان آن و مقایسه آن با روش عقلانی – عاطفی و مراجع محوری ، به همراه نمونه بالینی از هر کدام می باشد .
حوزه رواندرمانی در اثر حق انتخابهای زیاد و تحولات عظیم و پراکنده شده، بسیار گسترده شده است. طی سی سال گذشته، ما شاهد تورم عنان گسیخته درمانهایی بودهایم که اسامی گوناگونی را به خود اختصاص دادهاند.
در سال 1959، هارپر ، 36 نظام رواندرمانی مجزا را شناسایی کرد. در سال 1976، پارلف، 130 درمان را در حوزه رواندرمانی، مشخص کرد. برآوردهای جدید، این تعداد را بیش از 400 درمان گزارش کردهاند. هر نظامی ادعا میکند که اثر بخشی متفاوتی دارد و از قابلیت کاربرد منحصر به فردی برخوردار است. رواندرمانی برای تأثیرگذاری مثبت (و گاهی منفی) بر بیماران، توان عظیمی دارد. درمان از این نظر بیشتر به پنی سیلین شباهت دارد تا آسپرین (بیشتر در ایجاد مقاومت در فرد نقش دارد تا اینکه نقش مسکن داشته باشد).
هر نظام رواندرمانی محدودیت نسبی خاص خود را دارد. بنابراین بهترین راه برای فایق آمدن بر این محدودیتها داشتن نوعی رویکرد فرانظری به رواندرمانی است. تا بتوانیم از روشهای درمانی و روابط درمانی ای استفاده کنیم که با نیازهای درمانجو متناسب باشد و بدین طریق، کارآیی و قابلیت کاربرد رواندرمانی، رو به بهبود رود.
در حوزه فعالیتهای رواندرمانی، دیدگاهی میتواند تازه و خلاق محسوب شود که با بررسی فعالیتهای پیشین خود، بتواند آنها را به پرسش گذاشته، پاسخ یابی نماید و ضمن تأثیر پذیرفتن از نظام های پیشین، بتواند با حرکتی فرانگرانه، بالاتر از پیشینیان خود بایستد. در این حال، رواندرمانگر، همچون بنایی میماند که سرگرم ساختمان است، هر چه بیشتر میکوشد ساختمان بالا میرود و خود او در موضعی بالاتر و فرانگرانه تر قرار میگیرد. و در این فرانگری از استحکام راستی و درستی کار خود آگاه تر میگردد. آزادی درمانی نیز اگر چه متأثر از حرکت ها و مفاهیم پیش از خود مانند بوم شناسی ، پدیده شناسی ، کل گرایی ، هستی گرایی ، پیدایش شناسی ، روانکاوی و مفاهیمی از عرفان اسلامی میباشد. در عین حال خود روش مستقلی دارد و تلاشی خلاقانه محسوب
می شود، به صاحب نظریه امکان میدهد تا ((یک شبه ره صد ساله)) را طی کند، در واقع با به پرسش گذاشتن فعالیتهای رویکردهای پیشین به تلاشهای خود جهت و معنی تازه میدهد و ژرفا میبخشد.
پرسشها
منظور از درمان در آزادی درمانی، درمان عقلانی –عاطفی و مراجع محوری چیست؟
هدف درمان در آزادی درمانی، درمان عقلانی –عاطفی و مراجع محوری چیست؟
بیمار کیست و به چه کسی فرد سالم میگوییم؟
نشانههای درمان- سالم سازی یا سالم شدن- در آزادی درمانی، درمان عقلانی –عاطفی و مراجع محوری چیست؟
منظور از آزادی چیست؟ آیا با تمسک به آن می توان به روشی برای سالم سازی انسانها رسید؟
واژههای کلیدی: ارگانیزم- الزام آور- برونفکنی- برون نمایی- بینش یابی- پیامدها- تعبیر- توضیح- درونفکنی- درون نمایی- روان آموزشی- روان رنجوری انتقال- رویدادهای برانگیزنده- فاجعهآمیز- فرانگری- عقاید- مواجهه.
آزادی درمانی
بیمار کیست؟
آیا آزادی را می توان محوری برای سلامت و بیماری فرد قرار داد و بر اساس درجات آزادی، بیماریها را شناخت و آنها را دسته بندی کرد؟ از دید این رویکرد بیمار کسی است که آزادانه، آگاهانه، با خواست خود نمیتواند در موقعیتهای مختلف، ابتکار عمل نشان دهد، بن بستهایی را که دارد، بگشاید و به تلاشهای خود گستردگی، ژرفا، جهت و معنی بدهد. آزادی درمانی، اختلالات حالتها و رفتارها را اینگونه تفسیر میکند: احساس نبودن آزادی و در قید بودن، احساس ناتوانی در پروازهای خود خواست و خود جوش انسانی. این روش، سلامت را در شکوفایی و رهایی از قیود فضاها و هنگامه های سخت و منجمد زندگی میداند.
فرد سالم کیست؟
از دید این رویکرد کسی دارای روان سالم است که آزادانه، آگاهانه با خواست خود میتواند در موقعیتهای مختلف ابتکار عمل نشان دهد، بن بستهایی را که دارد بگشاید و به تلاشهای خود گستردگی، ژرفا، جهت و معنی بدهد.
تلاشهای درمانگری
از دید آزادی درمانی هر چه جستجوگری درمانجو، با خواست و آگاهی او همراه باشد، تلاش او را برای رسیدن به سلامت نشان میدهد و نشان دهنده این است که او در این راه آزادانه عمل میکند. این نوع عملکرد، بخشی از فرایند درمانست. این وضعیت برای درمانگر نیز وجود دارد زیرا هر چه درمانگر خود خواسته و با آگاهی، مراجع را بپذیرد، آزادانه تر عمل کرده است. چنین وضعیت دو طرفه ای، کمال آزادی و شرط لازم سالم سازی و درمان است. در مراحل رشد، آزادی از بی تفاوتی و عدم معرفت، به شناخت احتمالی و از آنجا به شناخت روشن و متمایز میرسد. آزادی در موضوع، هدف، منظور مراجعه درمانجو، تلاش و کار درمانگر و در تمام روند درمان، جریان مییابد. در فضاهای بالینی، داشتن آزادی و داشتن سلامت، یکی است و آزاد بودن، سلامت بودن است.
آنچه که در آزادی درمانی مطرح است این است که دادن آزادی، بخشیدن سلامت است و اهدا، سلامت، اهدا درمان است.