1 - مقدمه :
بررسی های موجود از عملکرد مالی بانک های تجاری و تخصصی نشان می دهد که بانکهای کشور از نظر مالی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند . سه ویژگی عمده بانک های کشور در دو دهه اخیر را می توان تقلیل مستمر سهم سرمایه در ترازنامه بانکی ، ساختار هزینه های عملیاتی نسبتاً ناکارآمد و ذخیرهگیری ناکافی نسبت به وام های معوقه و سوخت شده ذکر کرد . بانک های کشور در واقع تا حدود زیادی انگیزه های سودآوری را از دست داده اند و به دلیل مداخلات دولت و تسهیلات تکلیفی و ترجیحی در زمینه سیاست ها و اعتبارات دچار انفعال شده اند . در این تحقیق سعی شده است به تعدادی از عواملی که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر بازپرداخت به موقع تسهیلات اعطایی موثرند ، پرداخته شود.
سیاست های قیمت گذاری در بخش کشاورزی ، بیمه محصولات کشاورزی ، پرداخت کمکهای بلاعوض توسط صندوق کمک به خسارت دیدگان ، نحوه تضمین تسهیلات پرداختی، نوع تسهیلات ( تکلیفی و غیرتکلیفی ) ، واردات و صادرات ، تولید محصولات کشاورزی ، میزان بارش و همچنین شاخص بهای عمده فروشی محصولات کشاورزی و شاخص نهاده ها از عواملی هستند که در این تحقیق به آن ها پرداخته شده است .
2- ادبیات تحقیق :
از دهه 1950 میلادی به بعد این باور که کشاورزان و روستاییان به ویژه درکشورهای در حال توسعه فاقد درآمد کافی برای پس انداز و تامین مالی سرمایه گذاری های مورد نیاز در بخش کشاورزی هستند تقویت گردید . براین اساس دولت ها موظف شدند که مستقیماً به امر تامین اعتبار ارزان و تزریق آن به بخش کشاورزی اهتمام ورزند . راه حل معمول پیشنهادی برای این منظور تاسیس نهادهای مالی دولتی مانند بانک ها و موسسات اعتباری تخصصی بود . در دهه 1970 میلادی در مسیر فعالیت این موسسات اعتباری به دلیل وابستگی بیش از حد به دولت، مشکلاتی پدید آمد و لذا از اوایل دهه 1980 میلادی رهیافت مبتنی بر تزریق یک سویه اعتبار به روستاها مورد تردید قرار گرفت و به جای آن مقوله تامین مالی سرمایه گذاری در بخش کشاورزی به صورت یک جریان دو سویه و مبتنی بر واسطه گری مالی و به تعبیری تجهیز پس اندازهای مردمی به ویژه کشاورزان در کانون توجه قرار گرفت . موسساتی که رویکرد جدید را دنبال نمودند به ویژه در کشورهای آسیای جنوب شرقی ، در دستیابی به نرخ وصولی بالا و کاهش اتکاء به یارانه های دولتی تا حدود زیادی موفق بوده اند .
شامل 24 صفحه فایل word