روانشناسان اجتماعی عمل پرخاشگرانه را رفتار آگاهانه ای تعریف می کنند که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. این رفتار نباید با ابراز وجود اشتباه گرفته شود؛ گرچه، بسیاری از افراد به نحو غیر دقیقی دیگران را پرخاشگر می نامند. مثلا اگر مردم برای احقاق حقوق خود پایداری کنند به سردبیران روزنامه ها درباره بی عدالتی های خیالی یا واقعی نامه بنویسند، خیلی سخت کار کنند، بلند پروازی زیادی نشان دهند یا به راستی زبر و زرنگ باشند، انها را پرخاشگر می دانند. تعریف من روشن است: پرخاشگری عمل آگاهانه ای است که با هدف وارد اوردن صدمه و رنج انجام می گیرد. این عمل ممکن است بدنی ای کلامی باشد. خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود در هر صورت پرخاشگری است. بدین ترتیب، اگر یک آشنای خشمگین یک بطری را ب طرف سر شما پرتاب کند و شما جا خالی بدهید، به طوری که بطری به هدف اصابت نکند باز هم یک عمل پرخاشگرانه به حساب می آید. موضوع مهم قصد و نیت است. به همین ترتیب اگر راننده ای هنگام عبور از خیابان سهوا شما را زیر بگیرد کار او نمونه ای از پرخاشگری به شمار نمی اید حتی اگر خسارت وارد شده خیلی بیشتر از آسیبی باشد که بطری به هدف نخورده به بار می اورد.
همچنین شاید مفید باشد که بین پرخاشگری خصمانه و پرخاشگری وسیله ای تمایز قائل شویم. پرخاشگری خصمانه عملی پرخاشگرانه است که از احساس خشم ناشی می شود و هدفش اعمال درد و اسیب است. در پرخاشگری وسیله ای قصد و نیت آسیب رساندن به شخص دیگر وجود دارد لیکن آسیب رسانی به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفی غیر از ایجاد درد و رنج صورت می گیرد. مثلا در بازی فوتبال حرفه ای، بازیکن دفاع معمولا هر کاری انجام می دهد تا مهاجم تیم مخالف را ناکام گذارد و مانع حرکت حامل توپ شود. این پرخاشگری، وسیله ای است. از سوی دیگر اگر وی بر این اعتقاد باشد که حریفش ناجوانمردانه بازی کرده است ممکن است خشمگین شود و به حریف خود آسیب رساند حتی اگر این کار فرصت او را برای جلوگیری از پیشرفت حامل توپ افزایش ندهد این پرخاشگری خصمانه است.
تعریف پرخاشگری
روانشناسان اجتماعی عمل پرخاشگرانه[1] را رفتار آگاهانهای تعریف میکنند که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. این رفتار نباید با ابزار وجود[2] اشتباه گرفته شود؛ گر چه بسیاری از افراد، به نحو غیردقیقی، دیگران را پرخاشگر مینامند. مثلاً، اگر مردم برای احقاق حقوق خود پایداری کنند، به سردبیران روزنامه ها درباره بیعدالتیهای خیالی یا واقعی نامه بنویسند، خیلی سخت کار کنند، بلندپروازی[3] زیادی نشان دهند، یا به راستی زبر و زرنگ باشند، آنها را پرخاشگر میدانند. تعریف من روشن است؛ پرخاشگری عمل آگاهانهای است که با هدف وارد آوردن صدمه و رنج انجام میگیرد. این عمل، ممکن است بدنی یا کلامی باشد. خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود. در هر صورت، پرخاشگری است. بدین ترتیب، اگر یک آشنای خشمگین یک بطری را به طرف سر شما پرتاب کند و شما جا خالی بدهید، به طوری که بطری به هدف اصابت نکند، باز هم یک عمل پرخاشگرانه به حساب میآید. موضوع مهم، قصد و نیت است. به همین ترتیب، اگر رانندهای هنگام عبور از خیابان سهواً شما را زیر بگیرد، کار او نمونهای از پرخاشگری به شمار نمیآید، حتی اگر خسارت وارد شده، خیلی بیشتر از آسیبی باشد که بطری به هدف نخورده، به بار میآورد.