مقدمه
با توجه به طیف بسیار گسترده کاربردهای روانشناسی(به گونه ای که ذکر شد)، شاید از شنیدن این نکته متعجب شوید که درباره نحوه کاربرد روانشناسی اجتماعی، هنوز مجادله هایی در جریان است. این مطلبی است که نیاز به آزمایش هی بیشری دارد. اما در اینجا به طرح برخی از مسائل کلیدیو مهم پرداخته و سپس فهرستی از مراجع مربوط ارائه می کنیم تا خوانندگانی که مایل به پیگیری بیشتر این مسائل اند، به انها مراجعه کنند.
تعریف روانشناسی اجتماعی کاربردی
حال وقت ان رسیده است که به مسائل مربوط به تعریف بپردازیم. در تعریف روانشناسی اجتماعی کاربردی باید در نظر داشت که تعریف و مشخص کردن میدان های دانش کوششی مبهم است، زیرا که تعریف ها و مرزهای یک رشته علمی اغلب به موازات تغییر در رواندها و تاکیدهای آن رشته علمی تغییر می کند. به این دلیل، درست ترین، اگر نه برازنده ترین تعریف ها، انهایی است که بر حسب ان دسته از عنوان های کاربردی که مورد بررسی روانشناسان اجتماعی قرار دارد، بیان شده باشد. یعنی تعریف روانشناسی به عنوان انچه روانشناسان انجام می دهند. چنین تعریفی محتملا طیف کامل میدان را در بر می گیرد. همان طور که بیکمن می گوید: اینکه روانشناسی اجتماعی کابردی چیست، مشخصا به فعالیتهای پژوهشی در دهه آینده مربوط می شود.
با وجود این، به منظور یک رویکرد منظم تر، پیشنهاد می کنم روانشناسی اجتماعی کاربردی را به عنوان کاربرد روشها، نظریه ها، اصول یا یافته های پزوهشی روانشناختی اجتماعی در درک یا حل مشکلات اجتماعی تعریف کنیم. باید دریافت که کاربردی نیز به نوبه خود می تواند مشارکت موثری در تعالی نظریه ها، اصول و روشهای بنیادی روانشناختی داشته باشد. لذا سمت تاثیر دوجانبه است. از روانشناسی پایه به کاربردی، و از روانشناسی کاربردی به دانش پایه. این همان نکته کلیدی است که کرت لوین در مفهومی که از پزوهش در عمل ارائه می کند، بر ان تاکید می نماید.
به نظر می رسد که تعریف فوق جامع و شامل باشد. نکته این که تعریف مساله مدار است: کاربردی که با یک مساله گروهی یا اجتماعی شورع می شود، نه با کنجکاوی علمی در باب برخی پدیده ها. تعریف همچنین بر موقعیت های میدانی تاکید موکدی می کند – موقعیت های طبیعی که در ان مسائل اجتماعی خود را نشان می دهند – مد نظر قرار می گیرد. البته ان مانع از بهره گیری از آزمایشهای آزمایشگاهی هرگاه که بتوانند به حل مسائل کمک کنند، نمی شود. به علاوه، تعریف ناظر به توجه جدی به ترغیب تغییر اجتماعی از راه حل مسائل اجتماعی است و این موضع فعالتری نسبت به موضع روانشناسان سنتی به حساب می آید. عبارت حل مسائل اجتماعی را می توان چنان تفسیر کرد تا فرایند کمک به مردم و سازمانها و نیز تلاش برای نفوذ در سیاست عمومی را در بر بگیرد. سرانجام، تعریف بر ااستفاده از روش های روانشناختی اجتماعی، نظریه ها و یافته های پژوهشی نیز تاکید می کند. این جنبه مهم و مکمل کاربردی است که اغلب در تعریف های محدودتر نادیده شده یا حذف شده است. برخی مولفان روانشناسی اجتماعی را، به ویژه در ارجاع به استفاده اش از رواشها چنین بسیط تعریف نمی کنند. باید پذیرفت که بسیاری از روشهای مورد استفاده روانشناسان اجتماعی منحصر به انها نیست، بلکه ان روشها مورد استفاده جامعه شناسان، علمای علوم سیاسی، اقتصاد دانها، یا اعضای دیگر علوم اجتماعی نیز واقع می شود ( برای نمونه این ماجرا در مورد پزوهش های پیمایشی، پژوهش ارزشیابی و بسیاری از تکنیک های اماری مثل تحلیل رگرسیون نیز صدق می کند.). لذا برخی از روشها و یافته هایی را که در این کتاب مورد بحث قرار می گیرد، می توان به عنوان علوم اجتماعی کاربردی، منظور کرد.
برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.