تاریخ بیهقی
تاریخ بیهقی را از جهات چندی میتوان از کتابهای ارزشمند و تاثیرگذار در فرهنگ ایرانی به شمار آورد،هرچند در طول تاریخی که از زمان نگارش تا به امروز بر آن میگذرد،حدود 1000 سال،چندان هم مورد اعتنا واقع نگردیده و به نوعی غفلت هم دچار شده است.
این کتاب را از مناظر گوناگونی میتوان مورد بحث و بررسی قرار داد و کثرت این نظرگاهها سبب شده تا به آن ساختاری چند جانبه بدهد و آن را نه تنها کتابی تاریخی صرف،بلکه ادبی و هنری نیز قلمداد کنیم.
روایات قابل اعتماد عدم دستبردهای غیرامانی در گزارش،ساختار خاص و شخصی زبانی،پیچیدگی نحوههای بیانی تا بدان جا که زبان روایت در برابر موقعیتهای روایی اعم از شادی،غم،تراژدی،حماسه، وصف و...متمایز،مشخص و معروف آن موقعیتها میگردد،جزء نگری در ثبت وقایع و رویدادها،ایجاد و تغییر در سنّت غالب تاریخنویسی و بسیار مواردی از این دست میتواند روشنکننده ارج و عظمت این اثر باشد.
از دیگر سو نباید از یاد برد که این کتاب چنانکه از نامش پیداست -تاریخ بیهقی-تاریخیست که از نظرگاه شخصی که مدتها در اشراف امور قرار داشته و شغل چند وجهی دبیری و رسالهپردازی به او محول بوده،روایت شده است.به این معنا که گزارشگر این تاریخ هرچند وقایع را مستند و با ماخذ بیان میکند،اما حضور او را در همهی روایات میتوان احساس کرد،البته منظور از این حضور،وجود فیزیکی نیست؛بلکه حضور روح،ذهن و زبان او در خلال روایات است.اگر از بو سهل روایت میکند،اگر اوصاف خواجه حسن میمندی را برمیشمارد،اگر از استادش بو نصر مشکان میگوید،اگر از قهرمانان اصلی کتابش،سلطان مسعود سخن میگوید و اگر از سایر بزرگان و محتشمان بارگاه غزنوی حدیث میکند،در همهجا میتوان حضور او را حس کرد.بیهقی،چنانکه خود بارها در کتابش عنوان میکند، قصد دارد طرحی نو و گونهیی دیگر از تاریخ نویسی ارائه دهد1و حتا سعی میکند این همه جزء نگریاش را هم توجیه کند.2و البته همین شکستن سنّت مختار است که کتاب او را بوی دگر داده و حضور روح بیهقی،ادیب،مورخ،دبیر و البته ناصح را در همهجا شهادت میدهد. از دیگر سو بیهقی در طول تاریخش قصد تنبیه انسانها را دارد و سعی میکند از تمام آنچه روایت میکند،نتیجههایی اخلاقی بگیرد و البته این نتیجه گرفتنها هم جنبهیی مخصوص به خودش دارد.او برای بیان نصایحش چنانکه دیگر وعاظ عمل کردهاند،از بحثهای دینی،عقیدتی و یا موضوعات پردامنهی حکمی و فلسفی استفاده نمیکند،بلکه با همان زبان روایی چنان وقایع را بیان میکند که خواننده از موضوعات شادی بخش او شاد و از موضوعات غمانگیز او احساس غم و اندوه میکند.حتا آنجا که بیهقی خود را وارد روایت میکن و قصد دارد،نصیحتی را بیان کند،بیشترین تاکیدش بر پوچی مجادلات و حتا مناصب دنیوی و حکومتیست و در این میان تکیهی بیشتر وی بر مهمترین عامل تنبیهگر انسانها،مرگ است،او به زیبایی هرچه تمامتر مدام بر این عنصر غفلتزدا اشارهی موکد می کند که«عاقبت کار آدمی مرگ است»3و البته قهرمانان تاریخش،اگر در سالهای پیش به حرص و آز برهم تاختهاند،امروز یا همگی مردهاند و یا در گوشهیی مهجور و گمنام افتاده».4
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینگ زیر مراجعه کنید.