«هنر اندیشیدن، این ویژگی ذاتی انسان، در سیر تاریخی تفکر همواره نقشها زده و زیباییها آفریده و احساسات نسلها را به اقتضای موقعیت روزگاران برانگیخته و از این جهت مهمترین عامل در تکامل و تعالی افکار و عقاید بشر بوده و خواهد بود. این توهم برای آنان که سهم زنان را در پدیدار کردن آثار ارزشمند نادیده گرفتهاند از آنجا ناشی گشته که هرگز محیط بسته ادوار گذشته آنچنان که باید مقام زن را ارج ننهاده و تبلیغ و ترویجی در رابطه با معرفی آنان به جامعه صورت نداده بودند.»
و سپس مقدمهای از داریوش شاهین در بهار ١٣٧٣:
«سخن از زن و اندیشه شعرگونه اوست؛ نه تمام زنان و نه همه اندیشه و احساس آنان. جایی که تبلور اندیشه به میان آید، ذهنیتها از شکل مادی خارج میشود و غنای فضل فکر پیش رو میآید. در مسیری ژرف و ظریف در هستی شعر زنان سرزمینمان از دوردست تا امروز، زیباترین شگفتیها در برابرمان میدرخشند. هر چند تا «عصر نیمایی» شعر زنان جویباری گاه جاری و زمانی خشک بود، اما از آن به بعد سیمای زنان شاعر گستردهتر و پربارتر پیش رو آمده است.