60ص
واژه انگلیسی «Communication» معادل « ارتباط » از واژه ای در زبان لاتین ، به معنی مشترک یا عمومی مشتق می شود . ما در صدد هستیم که وجه اشتراکی بین خودمان و افرادی که در صدد برقراری ارتباط با آنها هستیم ، بیابیم . هدف ارتباط ، رسیدن به نتایج دلخواه است.
ارتباط یک فرآیند است و لذا پویا ، روان ، متحرک و همیشه در تغییر است . پس ساکن نیست .
برخی نکات اصلی این فرآیند عبارتند از :
1 ـ ارتباط ، عبارت از انتقال و اشتراک معانی است . معانی ، ممکن است عقاید ، تصویرها یا اندیشه هایی باشند که به صورت سمبل ( مثلاً نوشتاری ، گفتاری ، موسیقی ، لباس ، دود ، هنر و …….. ) بیان می شوند .
2 ـ سمبلهای مورد استفاده ، به خودی خود دارای معنی نیستند . واژه ها یا همه سمبلهایی که ما برای انتقال پیامهایمان استفاده می کنیم ، بخودی خود دارای معنی نیستند ، این مردمی که از آنها استفاده می کنند هستند که به آنها معنی می دهند .
3 ـ ارتباط بدون درک ممکن نیست . این یک نکته کلیدی دیگر در فرآیند است . درک عبارت است از فرآیند ایجاد تاثیر از چیز ( یک فرد ، یک واقعه یا هر محرکی که بر هشیاری ما مؤثر است ) و سپس قضاوت در مورد آن . مشاهدات و قضاوتهای ما تحت تاثیر حواس پنجگانه ما هستند . ( بینایی ، شنوایی ، لامسه ، بویایی و چشایی )
کد ها ، نشانه ها ونماد ها
کدها یا نشانه ها و نمادها به سه دسته تقسیم می شوند:
طبیعی : نشانه ای است که میان صورت و مفهوم ،همجواری و تماس وجود دارد. ( دود و آتش ، ردپا ورونده ، ورود فردی باچتر ودانستن بارش باران؛ ...)
تصویری : نشانه ای است که میان صورت و مفهوم آن شباهتی عینی و تقلیدی وجود دارد. ( علایم راهنمایی و رانندگی ، پله اضطراری ؛ علایم نشانه مرد وزن ، ...)
وضعی : نشانه ای است که میان صورت و مفهوم آن نه شباهت عینی وجود دارد نه همجواری، بلکه تنها رابطه ای است قراردادی ، نه ذاتی وخود بخودی . به اینها نماد می گویند ( بوق های سه گانه تلفن، عصای سفید، مارش نظامی از رادیو ، درجات نظامی،...)
سمبل وزبان
سمبل : سمبل عبارتست ازهر علامت یا چیزی که برای دلالت کردن بر چیز دیگری وضع شده است. مثلا ”کتاب“ بعنوان یک سنبل برای مجموعه ای از کاغذهای چاپ شده با جلد و شیرازه وضع شده است.
زبان : در حقیقت زبان یک سیستم کامل از سمبلهای قراردادی و صوتی است که بوسیله انسان برای ایجاد ارتباط و اشتراک در تجارب به کار می رود.
کاربرد زبان :
- وسیله ای برای ارتباط با دیگران
- سیستمی از سنبلها و قوانین که بواسطه آنها ما فکر می کنیم.
کهکشانهای ارتباطی M. Mackluhan
مک لوهان دانشمند کانادایی معتقد است که ارتباطات حیات بشری را به سه دوره( کهکشان ) تقسیم کرده است:
دهکده جهانی مک لوهان
به نظر مک لوهان وسایل ارتباطی باعث شده که جهان ما کوچکتر و آگاهیها بیشتر و قدرت نفوذ صاحبان وسایل ارتباطی افزون تر شود. بر این اساس دیگر مرزهای جغرافیایی معنای خود را از دست داده و امواج رسانه ای بدون اخذ ویزا و پاسپورت می تواند به هر کشور،شهرومنطقه ای و حتی خانه ای وارد شود و تاثیر خود را بگذارد بدون آنکه دولتها قادر باشند جلوی انتشار این امواج را بگیرند.
مراحل ارتباط :
مرحله اول ـ دسترسی به گروه مخاطب
ارتباط نمی تواند مؤثر باشد مگر این که در گروه مخاطب خود شنیده و یا دیده شود . ممکن است این امر واضح بنظر رسیده و نیاز به تئوریهای پیچیده برای توضیح نداشته باشد اما بسیاری از برنامه ها حتی در این مرحله ی ساده دچار شکست می شوند .
این امر مستلزم مطالعه گروه مخاطب برای درک این مسئله است که عادات شنیداری و خواندنی آنان چه می باشد . ) مخاطب شناسی )
مرحله دوم ـ جلب توجه مخاطب
هر ارتباطی باید توجه را به نحوی جلب کند که مردم برای گوش کردن و یا خواندن آن تلاش کنند .
مثالهایی از شکست ارتباطی در این مرحله عبارتند از :
رد شدن از کنار پوستر بدون زحمت دادن به خود برای نگاه کردن به آن
توجه نکردن به صحبت بهداشتی یا نمایش عملی در کلینیک
در هر موقعیت زمانی ، حدود وسیعی از اطلاعات را از طریق پنج حس مان یعنی لامسه ، بویایی ، بینایی ، شنوایی و چشایی دریافت می کنیم . توجه روندی است که به وسیله آن فرد ، بخشی از این مجموعه پیچیده را برای دقت و تمرکز انتخاب می کند .