13 ص
هدف از انجام ا ین مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر تولید و کارآیی گندم کاران در استان فارس می باشد. به منظور برآورد توابع تولید مرزی تصادفی و عدم کارآیی فنی تصادفی گندم کاران به طور هم زمان از برنامه Frontier4.1 استفاده گردید. آمار و اطلاعات مورد نیا با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای جمع آوری گردید. نتایج برآورد تابع تولید گندم در شهرستان داراب نشان می دهد که متغیرهای تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم، دور آبیاری، میزان پتاسیم و ازت خاک در تابع تولید گندم معنی دار شده اند. نتایج محاسبات کشش تولید نهاده ها در تولید گندم در شهرستان داراب نشان می دهد که : میانگین کشش تولید تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم 55/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم و مقدار تولید گندم، یک رابطه مثبت و معنی دار است و گندم کاران از نظر تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. میانگین کشش تولید دور آبیاری مزارع گندم 28/0 – بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% دور آبیاری مزارع گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم در جهت مخالف 28/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین دور آبیاری در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است و گندم کاران از نظر دور آبیاری مزارع گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند و از اینرو بایستی آنها دور آبیاری را کاهش دهند. میانگین کشش تولید پتاسیم خاک 14/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% میزان ازت خاک در مزارع گندم تغییر کند مقدار تولید گندم در همان جهت 00014/0 درصد تغییر می کند و درواقع رابطه بین ازت خاک در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت و معنی دار است. همچنین عوامل مؤثر بر عدم کارآیی فنی گندم کاران در شهرستان داراب نشان می دهد که : تعداد دفعات شخم، میزان تحصیلات کشاورز، میزان تجربه کشاورز، مالکیت زمین، تعداد شرکت در کلاسهای آموزشی، تعداد دفعات کودپاشی بصورت سرک و رعایت تناوب زراعی بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر مثبت داشته است. اما تأخیر در زمان کاشت، سطح زیر کشت گندم و روش آبیاری سنتی (غرقابی) بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر منفی داشته است.